چرا راست افراطی در اسپانیا حامیانش را از دست میدهد در حالی که در اروپا به موفقیت میرسد؟
- آلمودنا د کابو
- بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،حزب راست افراطی بکس در انتخابات چندین کرسی و هزاران رای از دست داد
نتیجه انتخابات سراسری اسپانیا با کاهش آشکار حمایت از حزب بُکس، پیشروی جناح راست افراطی در این کشور را متوقف کرد و شکستی در سلسله موفقیتهای راست افراطی را در اروپا رقم زد.
حزب بُکس در این انتخابات ۱۹ کرسی و بیش از ۶۰۰ هزار رأی را از دست داد و حزب محافظهکار «مردم» بیشترین کرسیها را به دست آورد.
تعداد نمایندگان حزب راست افراطی اسپانیا از ۵۲ نماینده در سال ۲۰۱۹ به ۳۳ نماینده کاهش یافت و این امر به وضوح نشان داد که موضعگیری به عنوان یک حزب ضد مهاجرت، منکر تغییرات اقلیمی و خشونت جنسیتی و مخالف گروههایی مانند الجیبیتیپلاس برای بسیاری از رأیدهندگان جذاب نیست.
اتحاد با دولتهای محلی و منطقهای نیز بر حزب به رهبری سانتیاگو آباسکال تأثیر منفی گذاشت. شهروندان مشاهده کردند که چگونه در برخی از مکانهایی که بُکس در ائتلاف با حزب محافظهکار مردم حکومت میکند، پرچمهای الجیبیتیپلاس ممنوع شدند، نمایشها سانسور شدند، مسیرهای دوچرخهسواری بسته شدند و دفاتر تلاش برای برابری تعطیل شدند و اقدامات دیگری صورت گرفتند، و مردم تصوری از اینکه یک دولت در سطح ملی چگونه خواهد بود، پیدا کردند.
به نظر میرسد رأیدهندگان محافظهکار و مخالفان دولت چپگرای پدرو سانچز که خواهان تغییر بودند، به حزب ملت رأی دادند. از سوی دیگر، رأیدهندگان جناح چپی که در مورد رأی دادن یا ندادن تردید داشتند، با چشمانداز یک دولت ائتلافی بین حزب مردم و بُکس، انگیزهای برای رأی دادن نداشتند.
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- آمریتپال سینگ، جداییطلب سیک پس از هفتهها فرار دستگیر شد
- چرا احزاب راست افراطی در سرتاسر اروپا جان تازهای گرفتهاند؟
- آخرین نقاشی گوستاو کلیمت رکورد فروش را شکست
- خرید قطارهایی که بزرگتر از تونلها بودند موجب استعفای مقامهای دولت اسپانیا شد
End of مطالب پیشنهادی
راست افراطی بیش از حد در پارلمان نماینده داشت
علیرغم کاهش حمایت، حزب بُکس با کمی بیش از سه میلیون رأی، که ۱۲.۳۹ درصد از کل آرا را تشکیل میدهد، همچنان سومین حزب بزرگ اسپانیا است، و کمی جلوتر از ائتلاف چپگرای نوپدید سومار قرار دارد، که ۳۱ کرسی را با ۱۲.۳۱ درصد آرا به دست آورده است.
بسیاری از رسانهها در مورد شکست راست افراطی در اسپانیا صحبت میکنند، اما تحلیلگران سیاسی که با بیبیسی صحبت کردند توضیح میدهند که این نتیجه برای بُکس نشان دهنده حمایتی است که این حزب واقعاً از آن برخوردار است.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،اتحاد با دولتهای محلی و منطقهای بر حزب بکس به رهبری سانتیاگو آباسکال تأثیر منفی گذاشت
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدصفحه ۲در این برنامه با صاحبنظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت و گو میکنیم.
پادکست
پایان پادکست
رزا ناوارته، استاد علوم سیاسی در دانشگاه زارلاند (آلمان)، با اشاره به انتخاباتی که به دلیل ناتوانی پدرو سانچز، رهبر سوسیالیست در تشکیل دولت در آن زمان، باید تکرار میشد، توضیح میدهد: «وضعیتی که بُکس در حال حاضر در آن قرار دارد موردی استثنایی تلقی میشود، اما فکر می کنم آنچه استثنایی بود، وضعیت قبل بود. ۵۲ کرسی که بُکس در پارلمان داشت، نتیجه انتخابات نوامبر ۲۰۱۹ بود، که یک انتخابات تکراری بود.»
او گفت: «این یک فاجعه نیست. اینکه سومین نیروی سیاسی قوی، یک حزب راست افراطی باشد، چیز مهمی است. اما درست است که توقع آنها بسیار بالاتر بود.»
کریستینا مونگه، پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه ساراگوسا، نظر مشابهی دارد. «به جای اینکه فکر کنم جناح راست افراطی سقوط کرده است، آنچه من فکر میکنم این است که در سال ۲۰۱۹ بیش از آنچه باید نماینده داشت.»
او به بیبیسی گفت: «آن انتخابات یک انتخابات تکراری بود، مردم بسیار عصبانی بودند زیرا آنها نتوانسته بودند دولت تشکیل دهند و مجبور بودند دوباره رأی دهند. علاوه بر این، کاتالونیا در وضعیت بسیار ناآرامی بود، خیابانها به آتش کشیده شده بودند و این امر بُکس را به نیروی سوم با ۵۲ نماینده تبدیل کرد.»
او در مورد حزبی که بسیاری از نظرسنجیها نتیجه بهتری را برایش پیشبینی کرده بودند و احتمال میدادند که دست در دست حزب مردم دولت تشکیل دهند، میگوید: «این از حساسیت این موضوع کم نمیکند که آنها همچنان یک قدرت بسیار مطرح هستند و به طور مؤثر جایگاه خود را [در سیاست اسپانیا] تثبیت کردهاند. اتفاقی که افتاده این است که شرایط تغییر کرده است.»
اسکار مارتینز تاپیاس، استاد دانشگاه آیای در اسپانیا، در گفتگو با بیبیسی گفت: «فکر میکنم نهایت آن، ۱۳ تا ۱۴ درصد آرا است. فکر نمیکنم خیلی فراتر از این برود مگر اینکه بحرانی بروز کند».
او با اشاره به همهپرسی استقلال کاتالونیا در سال ۲۰۱۷ که باعث ایجاد یک بحران سیاسی جدی در این کشور شد، میگوید: «در سال ۲۰۱۹ اثر کاتالونیا را داشتیم - یک عدم پذیرش - اما زمانی که آثار نتایج همهپرسی در کاتالونیا به پایان رسید، بسیاری از رأیدهندگان میانهرو به حزب مردم بازگشتند. آنها در بُکس نماندند.»
نارضایتی از حکومت منطقهای
در هفتهها و ماههای منتهی به رأیگیری، حزب مردم و حزب بُکس نمونههایی واقعی از نحوه حکومت ائتلافیشان در سطح محلی و منطقهای ارائه کردند. کارشناسان علوم سیاسی میگویند بسیاری از رأیدهندگان آنچه را که دیدند دوست نداشتند.
یکی از نمونهها انکار خشونت جنسیتی توسط بُکس بود که در آستانه انتخابات به یک موضوع برجسته تبلیغاتی تبدیل شد.
در نتیجه، حزب مردم به اندازهای که انتظار میرفت کرسیهای پارلمان را به دست نیاورد و بُکس یک سوم حمایت خود را در انتخابات از دست داد و بلوک راستگرا را بدون دستیابی به اکثریت برای تشکیل دولت تنها گذاشت.
سانچز و متحدش، حزب چپگرای سومار، نیز به نتیجه لازم نرسیدند، اما همچنان میتوانند با حمایت احزاب باسک و کاتالان دولت تشکیل دهند.
برتا باربت کارشناس علوم سیاسی میگوید: «از کارهایی که بُکس پس از به قدرت رسیدن انجام داده است، صدماتی به وجود آمده است. دو حوزه انتخابیه وجود دارد که این صدمات در آنها بسیار دیده میشود: منطقه کاستیا و لئون، که چگونگی مدیریت سل گاوی توسط آنها بسیار مورد سؤال قرار گرفته است، و دوم مورسیا است، که در آنجا حزب بُکس بیش از آنچه بسیاری از مردم معقول میدانند، دست به اقداماتی زده است».
او میگوید: «این تنبیه بخش دومی نیز دارد که بدون شک نتیجه استفاده از رأی برای بیرون انداختن سانچز است و نشان میدهد که رأی جناح راست حول محور شخصیت آلبرتو نونیز فیخو، (رهبر حزب مردم) هماهنگ شده بود. بکس نتوانسته است به قدر کافی از حزب مردم فاصله بگیرد. او نتوانسته است به رأیدهندگاناش بگوید چه چیزی او را از حزب مردم متمایز میکند.»
این امر به حزب مردم کمک کرد تا ۱۳۶ کرسی، ۴۷ کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹، با ۳۳.۰۵ درصد آرا، به دست آورد که بیش از ۱۲۲ کرسی بود که حزب کارگران سوسیالیست اسپانیای سانچز به دست آورد (که دو کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹ بود).
ناوارته موافق است: «بخشی از موفقیت حزب مردم به این دلیل است که به عنوان حزب مفید برای کسانی که خواهان جایگزینی برای دولت پدرو سانچز بودند، دیده میشود، که باید به آن اضافه کرد که حزب مردم و بُکس به طور جداگانه مبارزات انتخاباتی کردند و اساساً از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. یک رأیدهنده طرفدار جناح راست تنها میتواند چند تفاوت را از نظر فمینیسم و مهاجرت ببیند».
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،حزب مردم به رهبری آلبرتو نونیز فیخو بیشترین رای را به دست آورد
او میگوید: «علاوه بر این، مشکلی که راست افراطی دارد این است که به محض رسیدن به حکومت، شکافهایشان نمایان میشود و این همان چیزی است که در مورد بُکس نیز اتفاق افتاده است.»
«استثناء اسپانیایی»
افول بُکس پیشروی راست افراطی در اروپا را متوقف کرده است. در اروپا محافظهکاران افراطی رهبری دولتهای ایتالیا، لهستان، مجارستان و جمهوری چک را به دست دارند و در فنلاند (با مقامهای بسیار مهم دولتی) و در سوئد (با حمایت پارلمان از دولت محافظهکار فعلی) وزن زیادی دارند.
جوردی اووله، روزنامهنگار و مجری معروف اسپانیایی در توییتر نوشت: «آنچه میتوانیم بگوییم این است که راست افراطی که تقریباً در تمام اروپا در اوج قرار دارد، آرا و کرسیهای خود را در اسپانیا از دست داده است».
او با اشاره به اقدامی که اسپانیا و پرتغال چند ماه پیش برای محدود کردن قیمت گاز و کاهش قبض برق انجام دادند، اظهار داشت: «شاید این استثنای ایبریا باشد.» او با استفاده از عبارت معمول سانتیاگو آباسکال در توییتی که در عرض چند دقیقه در فضای مجازی پخش شد، افزود: «امروز، بیش از همیشه، زنده باد اسپانیا».
راست افراطی اروپایی دیرزمانی است که با دامن زدن به نفی مهاجرت و اسلام ترقی پیدا کرده است. حالا نیاز دارد که از انزجار بعضی از رأیدهندگان تغذیه کند که معتقدند دولتها در نبرد با تغییرات اقلیمی خواهان از خودگذشتگیهای بسیار زیادی هستند، مثل وضعیت آلمان که در آن در رأیگیریها حزب راست افراطی جایگزین برای آلمان دومین حزب محبوب کشور و جلوتر از سوسیال دموکراتهاست. اما این پیام دیگر در اسپانیا جواب نمیدهد.
اسکار مارتینز تاپیاس توضیح میدهد: «خاطره دیکتاتوری هنوز کمی تأثیر دارد. علاوه بر این، ما در اسپانیا از نظر حقوق اقلیتهای ترنس، جوامع الجیبیتی، پیشروان پرافتخاری هستیم ... در فمینیسم نیز گامهای مهمی برداشتهایم و ناگهان همه اینها را انکار کردهایم، حتی با وجود اینکه مردم بسیار عصبانی هستند، فکر میکنم تاثیر منفی خود را بر بُکس گذاشته است، که مبارزه انتخاباتی بسیار سختی نیز داشته است.»
به عقیده او، مواضع انکارگرایانه به سبک آمریکایی در مورد موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی چیزی است که «رأیدهندگان اسپانیایی را واقعا تحت تاثیر قرار نمیدهد.»
تحلیلگران در اروپا این انتخابات را فشارسنج تغییر نگرش اروپاییها نسبت به راست افراطی توصیف کرده بودند، که در سخنرانی جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، در گردهمایی بُکس در والنسیا مشهود بود.
ملونی با اشاره به دولتهای ایتالیا، فنلاند، سوئد، لهستان و جمهوری چک، گفت که نوبت «وطنپرستان» فرا رسیده است. با این حال، این حمایت ملونی به نفع بُکس نبود.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،شکست بکس زنجیره موفقیت احزاب راست افراطی در اروپا را شکست
مارتینز تاپیاس در توضیح میگوید: «فکر میکنم آنها با تلاش برای بینالمللی شدن، آن قسمت ایبریایی راستین اسپانیایی را که اینقدر مدعی طرفداری از آن هستند، از دست دادند. آنها از ملونی استقبال کردند و به نظر میرسد که فرایند بینالمللی شدن آنها را تبدیل به آدم بدهای اروپا کرد.»
اروپا چه چیزی میتواند از اسپانیا بیاموزد؟
به گفته ناوارته اگر بشود درسی از افول حمایت از بکس در اسپانیا گرفت این است که، مهم است که سیاستهایی اعمال شوند که «اثری واقعی بر زندگی مردم دارند» تا افکاری نمادین که به طور عادی باعث تشویق راست افراطی میشوند که برنامه اقتصادیشان معمولاً «بسیار ضعیف» است.
او معتقد است: «من فکر میکنم وقتی احزاب اکثریت روی ملموسترین سیاستها تمرکز میکنند، روی سیاستهایی که واقعاً زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهند و وارد بحثهای نمادین نمیشوند، در مقابل راست افراطی بخت پیروزی دارند».
او اشاره میکند که در عین حال مهم است که احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی استقبال نکنند و این یادآور مقالهای دانشگاهی است که به این نتیجه رسیده بود که «موفقیت راست افراطی با استقبال احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی مرتبط است.» که جواب نمیدهد چون «مردم در این وضعیت بیشتر سراغ جنس اصل میروند.»
با این حال مارتینز تاپیاس پا را فراتر میگذارد و معتقد است که بقیه اروپا به آنچه در اسپانیا رخ داده توجه خواهند کرد. «آنها سعی خواهند کرد پدرو سانچز را شبیهسازی کنند. شامه سیاسی او باورنکردنی است.»
او میگوید: «البته در اروپا به اسپانیا نگاه میکنند و در حال حاضر افراد زیادی هستند که نفس راحتی میکشند و میگویند چه خوب که مهره دومینوی دیگری نیفتاد، زیرا اسپانیا مطمئناً روی پرتغال تأثیر خواهد گذاشت.»
به نظر او، اسپانیا مطمئناً در دولت ملونی تردید ایجاد خواهد کرد، اگرچه در مورد آلمان، او اذعان میکند که اوضاع پیچیدهتر خواهد بود، زیرا شرایطی وجود دارد که او آن را «طوفان تمام عیار» توصیف میکند: «برخی بومشناسان بسیار مطرح اخبار بسیار بدی میدهند و اعداد بسیار بالای بیکاری و تورم در شرق آلمان را پیشبینی میکنند، که میتواند نارضایتی علیه طبقه سیاسی ایجاد کند.»
- آلمودنا د کابو
- بیبیسی
نتیجه انتخابات سراسری اسپانیا با کاهش آشکار حمایت از حزب بُکس، پیشروی جناح راست افراطی در این کشور را متوقف کرد و شکستی در سلسله موفقیتهای راست افراطی را در اروپا رقم زد.
حزب بُکس در این انتخابات ۱۹ کرسی و بیش از ۶۰۰ هزار رأی را از دست داد و حزب محافظهکار «مردم» بیشترین کرسیها را به دست آورد.
تعداد نمایندگان حزب راست افراطی اسپانیا از ۵۲ نماینده در سال ۲۰۱۹ به ۳۳ نماینده کاهش یافت و این امر به وضوح نشان داد که موضعگیری به عنوان یک حزب ضد مهاجرت، منکر تغییرات اقلیمی و خشونت جنسیتی و مخالف گروههایی مانند الجیبیتیپلاس برای بسیاری از رأیدهندگان جذاب نیست.
اتحاد با دولتهای محلی و منطقهای نیز بر حزب به رهبری سانتیاگو آباسکال تأثیر منفی گذاشت. شهروندان مشاهده کردند که چگونه در برخی از مکانهایی که بُکس در ائتلاف با حزب محافظهکار مردم حکومت میکند، پرچمهای الجیبیتیپلاس ممنوع شدند، نمایشها سانسور شدند، مسیرهای دوچرخهسواری بسته شدند و دفاتر تلاش برای برابری تعطیل شدند و اقدامات دیگری صورت گرفتند، و مردم تصوری از اینکه یک دولت در سطح ملی چگونه خواهد بود، پیدا کردند.
به نظر میرسد رأیدهندگان محافظهکار و مخالفان دولت چپگرای پدرو سانچز که خواهان تغییر بودند، به حزب ملت رأی دادند. از سوی دیگر، رأیدهندگان جناح چپی که در مورد رأی دادن یا ندادن تردید داشتند، با چشمانداز یک دولت ائتلافی بین حزب مردم و بُکس، انگیزهای برای رأی دادن نداشتند.
راست افراطی بیش از حد در پارلمان نماینده داشت
علیرغم کاهش حمایت، حزب بُکس با کمی بیش از سه میلیون رأی، که ۱۲.۳۹ درصد از کل آرا را تشکیل میدهد، همچنان سومین حزب بزرگ اسپانیا است، و کمی جلوتر از ائتلاف چپگرای نوپدید سومار قرار دارد، که ۳۱ کرسی را با ۱۲.۳۱ درصد آرا به دست آورده است.
بسیاری از رسانهها در مورد شکست راست افراطی در اسپانیا صحبت میکنند، اما تحلیلگران سیاسی که با بیبیسی صحبت کردند توضیح میدهند که این نتیجه برای بُکس نشان دهنده حمایتی است که این حزب واقعاً از آن برخوردار است.
رزا ناوارته، استاد علوم سیاسی در دانشگاه زارلاند (آلمان)، با اشاره به انتخاباتی که به دلیل ناتوانی پدرو سانچز، رهبر سوسیالیست در تشکیل دولت در آن زمان، باید تکرار میشد، توضیح میدهد: «وضعیتی که بُکس در حال حاضر در آن قرار دارد موردی استثنایی تلقی میشود، اما فکر می کنم آنچه استثنایی بود، وضعیت قبل بود. ۵۲ کرسی که بُکس در پارلمان داشت، نتیجه انتخابات نوامبر ۲۰۱۹ بود، که یک انتخابات تکراری بود.»
او گفت: «این یک فاجعه نیست. اینکه سومین نیروی سیاسی قوی، یک حزب راست افراطی باشد، چیز مهمی است. اما درست است که توقع آنها بسیار بالاتر بود.»
کریستینا مونگه، پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه ساراگوسا، نظر مشابهی دارد. «به جای اینکه فکر کنم جناح راست افراطی سقوط کرده است، آنچه من فکر میکنم این است که در سال ۲۰۱۹ بیش از آنچه باید نماینده داشت.»
او به بیبیسی گفت: «آن انتخابات یک انتخابات تکراری بود، مردم بسیار عصبانی بودند زیرا آنها نتوانسته بودند دولت تشکیل دهند و مجبور بودند دوباره رأی دهند. علاوه بر این، کاتالونیا در وضعیت بسیار ناآرامی بود، خیابانها به آتش کشیده شده بودند و این امر بُکس را به نیروی سوم با ۵۲ نماینده تبدیل کرد.»
او در مورد حزبی که بسیاری از نظرسنجیها نتیجه بهتری را برایش پیشبینی کرده بودند و احتمال میدادند که دست در دست حزب مردم دولت تشکیل دهند، میگوید: «این از حساسیت این موضوع کم نمیکند که آنها همچنان یک قدرت بسیار مطرح هستند و به طور مؤثر جایگاه خود را [در سیاست اسپانیا] تثبیت کردهاند. اتفاقی که افتاده این است که شرایط تغییر کرده است.»
اسکار مارتینز تاپیاس، استاد دانشگاه آیای در اسپانیا، در گفتگو با بیبیسی گفت: «فکر میکنم نهایت آن، ۱۳ تا ۱۴ درصد آرا است. فکر نمیکنم خیلی فراتر از این برود مگر اینکه بحرانی بروز کند».
او با اشاره به همهپرسی استقلال کاتالونیا در سال ۲۰۱۷ که باعث ایجاد یک بحران سیاسی جدی در این کشور شد، میگوید: «در سال ۲۰۱۹ اثر کاتالونیا را داشتیم - یک عدم پذیرش - اما زمانی که آثار نتایج همهپرسی در کاتالونیا به پایان رسید، بسیاری از رأیدهندگان میانهرو به حزب مردم بازگشتند. آنها در بُکس نماندند.»
نارضایتی از حکومت منطقهای
در هفتهها و ماههای منتهی به رأیگیری، حزب مردم و حزب بُکس نمونههایی واقعی از نحوه حکومت ائتلافیشان در سطح محلی و منطقهای ارائه کردند. کارشناسان علوم سیاسی میگویند بسیاری از رأیدهندگان آنچه را که دیدند دوست نداشتند.
یکی از نمونهها انکار خشونت جنسیتی توسط بُکس بود که در آستانه انتخابات به یک موضوع برجسته تبلیغاتی تبدیل شد.
در نتیجه، حزب مردم به اندازهای که انتظار میرفت کرسیهای پارلمان را به دست نیاورد و بُکس یک سوم حمایت خود را در انتخابات از دست داد و بلوک راستگرا را بدون دستیابی به اکثریت برای تشکیل دولت تنها گذاشت.
سانچز و متحدش، حزب چپگرای سومار، نیز به نتیجه لازم نرسیدند، اما همچنان میتوانند با حمایت احزاب باسک و کاتالان دولت تشکیل دهند.
برتا باربت کارشناس علوم سیاسی میگوید: «از کارهایی که بُکس پس از به قدرت رسیدن انجام داده است، صدماتی به وجود آمده است. دو حوزه انتخابیه وجود دارد که این صدمات در آنها بسیار دیده میشود: منطقه کاستیا و لئون، که چگونگی مدیریت سل گاوی توسط آنها بسیار مورد سؤال قرار گرفته است، و دوم مورسیا است، که در آنجا حزب بُکس بیش از آنچه بسیاری از مردم معقول میدانند، دست به اقداماتی زده است».
او میگوید: «این تنبیه بخش دومی نیز دارد که بدون شک نتیجه استفاده از رأی برای بیرون انداختن سانچز است و نشان میدهد که رأی جناح راست حول محور شخصیت آلبرتو نونیز فیخو، (رهبر حزب مردم) هماهنگ شده بود. بکس نتوانسته است به قدر کافی از حزب مردم فاصله بگیرد. او نتوانسته است به رأیدهندگاناش بگوید چه چیزی او را از حزب مردم متمایز میکند.»
این امر به حزب مردم کمک کرد تا ۱۳۶ کرسی، ۴۷ کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹، با ۳۳.۰۵ درصد آرا، به دست آورد که بیش از ۱۲۲ کرسی بود که حزب کارگران سوسیالیست اسپانیای سانچز به دست آورد (که دو کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹ بود).
ناوارته موافق است: «بخشی از موفقیت حزب مردم به این دلیل است که به عنوان حزب مفید برای کسانی که خواهان جایگزینی برای دولت پدرو سانچز بودند، دیده میشود، که باید به آن اضافه کرد که حزب مردم و بُکس به طور جداگانه مبارزات انتخاباتی کردند و اساساً از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. یک رأیدهنده طرفدار جناح راست تنها میتواند چند تفاوت را از نظر فمینیسم و مهاجرت ببیند».
او میگوید: «علاوه بر این، مشکلی که راست افراطی دارد این است که به محض رسیدن به حکومت، شکافهایشان نمایان میشود و این همان چیزی است که در مورد بُکس نیز اتفاق افتاده است.»
«استثناء اسپانیایی»
افول بُکس پیشروی راست افراطی در اروپا را متوقف کرده است. در اروپا محافظهکاران افراطی رهبری دولتهای ایتالیا، لهستان، مجارستان و جمهوری چک را به دست دارند و در فنلاند (با مقامهای بسیار مهم دولتی) و در سوئد (با حمایت پارلمان از دولت محافظهکار فعلی) وزن زیادی دارند.
جوردی اووله، روزنامهنگار و مجری معروف اسپانیایی در توییتر نوشت: «آنچه میتوانیم بگوییم این است که راست افراطی که تقریباً در تمام اروپا در اوج قرار دارد، آرا و کرسیهای خود را در اسپانیا از دست داده است».
او با اشاره به اقدامی که اسپانیا و پرتغال چند ماه پیش برای محدود کردن قیمت گاز و کاهش قبض برق انجام دادند، اظهار داشت: «شاید این استثنای ایبریا باشد.» او با استفاده از عبارت معمول سانتیاگو آباسکال در توییتی که در عرض چند دقیقه در فضای مجازی پخش شد، افزود: «امروز، بیش از همیشه، زنده باد اسپانیا».
راست افراطی اروپایی دیرزمانی است که با دامن زدن به نفی مهاجرت و اسلام ترقی پیدا کرده است. حالا نیاز دارد که از انزجار بعضی از رأیدهندگان تغذیه کند که معتقدند دولتها در نبرد با تغییرات اقلیمی خواهان از خودگذشتگیهای بسیار زیادی هستند، مثل وضعیت آلمان که در آن در رأیگیریها حزب راست افراطی جایگزین برای آلمان دومین حزب محبوب کشور و جلوتر از سوسیال دموکراتهاست. اما این پیام دیگر در اسپانیا جواب نمیدهد.
اسکار مارتینز تاپیاس توضیح میدهد: «خاطره دیکتاتوری هنوز کمی تأثیر دارد. علاوه بر این، ما در اسپانیا از نظر حقوق اقلیتهای ترنس، جوامع الجیبیتی، پیشروان پرافتخاری هستیم ... در فمینیسم نیز گامهای مهمی برداشتهایم و ناگهان همه اینها را انکار کردهایم، حتی با وجود اینکه مردم بسیار عصبانی هستند، فکر میکنم تاثیر منفی خود را بر بُکس گذاشته است، که مبارزه انتخاباتی بسیار سختی نیز داشته است.»
به عقیده او، مواضع انکارگرایانه به سبک آمریکایی در مورد موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی چیزی است که «رأیدهندگان اسپانیایی را واقعا تحت تاثیر قرار نمیدهد.»
تحلیلگران در اروپا این انتخابات را فشارسنج تغییر نگرش اروپاییها نسبت به راست افراطی توصیف کرده بودند، که در سخنرانی جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، در گردهمایی بُکس در والنسیا مشهود بود.
ملونی با اشاره به دولتهای ایتالیا، فنلاند، سوئد، لهستان و جمهوری چک، گفت که نوبت «وطنپرستان» فرا رسیده است. با این حال، این حمایت ملونی به نفع بُکس نبود.
مارتینز تاپیاس در توضیح میگوید: «فکر میکنم آنها با تلاش برای بینالمللی شدن، آن قسمت ایبریایی راستین اسپانیایی را که اینقدر مدعی طرفداری از آن هستند، از دست دادند. آنها از ملونی استقبال کردند و به نظر میرسد که فرایند بینالمللی شدن آنها را تبدیل به آدم بدهای اروپا کرد.»
اروپا چه چیزی میتواند از اسپانیا بیاموزد؟
به گفته ناوارته اگر بشود درسی از افول حمایت از بکس در اسپانیا گرفت این است که، مهم است که سیاستهایی اعمال شوند که «اثری واقعی بر زندگی مردم دارند» تا افکاری نمادین که به طور عادی باعث تشویق راست افراطی میشوند که برنامه اقتصادیشان معمولاً «بسیار ضعیف» است.
او معتقد است: «من فکر میکنم وقتی احزاب اکثریت روی ملموسترین سیاستها تمرکز میکنند، روی سیاستهایی که واقعاً زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهند و وارد بحثهای نمادین نمیشوند، در مقابل راست افراطی بخت پیروزی دارند».
او اشاره میکند که در عین حال مهم است که احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی استقبال نکنند و این یادآور مقالهای دانشگاهی است که به این نتیجه رسیده بود که «موفقیت راست افراطی با استقبال احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی مرتبط است.» که جواب نمیدهد چون «مردم در این وضعیت بیشتر سراغ جنس اصل میروند.»
با این حال مارتینز تاپیاس پا را فراتر میگذارد و معتقد است که بقیه اروپا به آنچه در اسپانیا رخ داده توجه خواهند کرد. «آنها سعی خواهند کرد پدرو سانچز را شبیهسازی کنند. شامه سیاسی او باورنکردنی است.»
او میگوید: «البته در اروپا به اسپانیا نگاه میکنند و در حال حاضر افراد زیادی هستند که نفس راحتی میکشند و میگویند چه خوب که مهره دومینوی دیگری نیفتاد، زیرا اسپانیا مطمئناً روی پرتغال تأثیر خواهد گذاشت.»
به نظر او، اسپانیا مطمئناً در دولت ملونی تردید ایجاد خواهد کرد، اگرچه در مورد آلمان، او اذعان میکند که اوضاع پیچیدهتر خواهد بود، زیرا شرایطی وجود دارد که او آن را «طوفان تمام عیار» توصیف میکند: «برخی بومشناسان بسیار مطرح اخبار بسیار بدی میدهند و اعداد بسیار بالای بیکاری و تورم در شرق آلمان را پیشبینی میکنند، که میتواند نارضایتی علیه طبقه سیاسی ایجاد کند.»
- آلمودنا د کابو
- بیبیسی
نتیجه انتخابات سراسری اسپانیا با کاهش آشکار حمایت از حزب بُکس، پیشروی جناح راست افراطی در این کشور را متوقف کرد و شکستی در سلسله موفقیتهای راست افراطی را در اروپا رقم زد.
حزب بُکس در این انتخابات ۱۹ کرسی و بیش از ۶۰۰ هزار رأی را از دست داد و حزب محافظهکار «مردم» بیشترین کرسیها را به دست آورد.
تعداد نمایندگان حزب راست افراطی اسپانیا از ۵۲ نماینده در سال ۲۰۱۹ به ۳۳ نماینده کاهش یافت و این امر به وضوح نشان داد که موضعگیری به عنوان یک حزب ضد مهاجرت، منکر تغییرات اقلیمی و خشونت جنسیتی و مخالف گروههایی مانند الجیبیتیپلاس برای بسیاری از رأیدهندگان جذاب نیست.
اتحاد با دولتهای محلی و منطقهای نیز بر حزب به رهبری سانتیاگو آباسکال تأثیر منفی گذاشت. شهروندان مشاهده کردند که چگونه در برخی از مکانهایی که بُکس در ائتلاف با حزب محافظهکار مردم حکومت میکند، پرچمهای الجیبیتیپلاس ممنوع شدند، نمایشها سانسور شدند، مسیرهای دوچرخهسواری بسته شدند و دفاتر تلاش برای برابری تعطیل شدند و اقدامات دیگری صورت گرفتند، و مردم تصوری از اینکه یک دولت در سطح ملی چگونه خواهد بود، پیدا کردند.
به نظر میرسد رأیدهندگان محافظهکار و مخالفان دولت چپگرای پدرو سانچز که خواهان تغییر بودند، به حزب ملت رأی دادند. از سوی دیگر، رأیدهندگان جناح چپی که در مورد رأی دادن یا ندادن تردید داشتند، با چشمانداز یک دولت ائتلافی بین حزب مردم و بُکس، انگیزهای برای رأی دادن نداشتند.
راست افراطی بیش از حد در پارلمان نماینده داشت
علیرغم کاهش حمایت، حزب بُکس با کمی بیش از سه میلیون رأی، که ۱۲.۳۹ درصد از کل آرا را تشکیل میدهد، همچنان سومین حزب بزرگ اسپانیا است، و کمی جلوتر از ائتلاف چپگرای نوپدید سومار قرار دارد، که ۳۱ کرسی را با ۱۲.۳۱ درصد آرا به دست آورده است.
بسیاری از رسانهها در مورد شکست راست افراطی در اسپانیا صحبت میکنند، اما تحلیلگران سیاسی که با بیبیسی صحبت کردند توضیح میدهند که این نتیجه برای بُکس نشان دهنده حمایتی است که این حزب واقعاً از آن برخوردار است.
رزا ناوارته، استاد علوم سیاسی در دانشگاه زارلاند (آلمان)، با اشاره به انتخاباتی که به دلیل ناتوانی پدرو سانچز، رهبر سوسیالیست در تشکیل دولت در آن زمان، باید تکرار میشد، توضیح میدهد: «وضعیتی که بُکس در حال حاضر در آن قرار دارد موردی استثنایی تلقی میشود، اما فکر می کنم آنچه استثنایی بود، وضعیت قبل بود. ۵۲ کرسی که بُکس در پارلمان داشت، نتیجه انتخابات نوامبر ۲۰۱۹ بود، که یک انتخابات تکراری بود.»
او گفت: «این یک فاجعه نیست. اینکه سومین نیروی سیاسی قوی، یک حزب راست افراطی باشد، چیز مهمی است. اما درست است که توقع آنها بسیار بالاتر بود.»
کریستینا مونگه، پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه ساراگوسا، نظر مشابهی دارد. «به جای اینکه فکر کنم جناح راست افراطی سقوط کرده است، آنچه من فکر میکنم این است که در سال ۲۰۱۹ بیش از آنچه باید نماینده داشت.»
او به بیبیسی گفت: «آن انتخابات یک انتخابات تکراری بود، مردم بسیار عصبانی بودند زیرا آنها نتوانسته بودند دولت تشکیل دهند و مجبور بودند دوباره رأی دهند. علاوه بر این، کاتالونیا در وضعیت بسیار ناآرامی بود، خیابانها به آتش کشیده شده بودند و این امر بُکس را به نیروی سوم با ۵۲ نماینده تبدیل کرد.»
او در مورد حزبی که بسیاری از نظرسنجیها نتیجه بهتری را برایش پیشبینی کرده بودند و احتمال میدادند که دست در دست حزب مردم دولت تشکیل دهند، میگوید: «این از حساسیت این موضوع کم نمیکند که آنها همچنان یک قدرت بسیار مطرح هستند و به طور مؤثر جایگاه خود را [در سیاست اسپانیا] تثبیت کردهاند. اتفاقی که افتاده این است که شرایط تغییر کرده است.»
اسکار مارتینز تاپیاس، استاد دانشگاه آیای در اسپانیا، در گفتگو با بیبیسی گفت: «فکر میکنم نهایت آن، ۱۳ تا ۱۴ درصد آرا است. فکر نمیکنم خیلی فراتر از این برود مگر اینکه بحرانی بروز کند».
او با اشاره به همهپرسی استقلال کاتالونیا در سال ۲۰۱۷ که باعث ایجاد یک بحران سیاسی جدی در این کشور شد، میگوید: «در سال ۲۰۱۹ اثر کاتالونیا را داشتیم - یک عدم پذیرش - اما زمانی که آثار نتایج همهپرسی در کاتالونیا به پایان رسید، بسیاری از رأیدهندگان میانهرو به حزب مردم بازگشتند. آنها در بُکس نماندند.»
نارضایتی از حکومت منطقهای
در هفتهها و ماههای منتهی به رأیگیری، حزب مردم و حزب بُکس نمونههایی واقعی از نحوه حکومت ائتلافیشان در سطح محلی و منطقهای ارائه کردند. کارشناسان علوم سیاسی میگویند بسیاری از رأیدهندگان آنچه را که دیدند دوست نداشتند.
یکی از نمونهها انکار خشونت جنسیتی توسط بُکس بود که در آستانه انتخابات به یک موضوع برجسته تبلیغاتی تبدیل شد.
در نتیجه، حزب مردم به اندازهای که انتظار میرفت کرسیهای پارلمان را به دست نیاورد و بُکس یک سوم حمایت خود را در انتخابات از دست داد و بلوک راستگرا را بدون دستیابی به اکثریت برای تشکیل دولت تنها گذاشت.
سانچز و متحدش، حزب چپگرای سومار، نیز به نتیجه لازم نرسیدند، اما همچنان میتوانند با حمایت احزاب باسک و کاتالان دولت تشکیل دهند.
برتا باربت کارشناس علوم سیاسی میگوید: «از کارهایی که بُکس پس از به قدرت رسیدن انجام داده است، صدماتی به وجود آمده است. دو حوزه انتخابیه وجود دارد که این صدمات در آنها بسیار دیده میشود: منطقه کاستیا و لئون، که چگونگی مدیریت سل گاوی توسط آنها بسیار مورد سؤال قرار گرفته است، و دوم مورسیا است، که در آنجا حزب بُکس بیش از آنچه بسیاری از مردم معقول میدانند، دست به اقداماتی زده است».
او میگوید: «این تنبیه بخش دومی نیز دارد که بدون شک نتیجه استفاده از رأی برای بیرون انداختن سانچز است و نشان میدهد که رأی جناح راست حول محور شخصیت آلبرتو نونیز فیخو، (رهبر حزب مردم) هماهنگ شده بود. بکس نتوانسته است به قدر کافی از حزب مردم فاصله بگیرد. او نتوانسته است به رأیدهندگاناش بگوید چه چیزی او را از حزب مردم متمایز میکند.»
این امر به حزب مردم کمک کرد تا ۱۳۶ کرسی، ۴۷ کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹، با ۳۳.۰۵ درصد آرا، به دست آورد که بیش از ۱۲۲ کرسی بود که حزب کارگران سوسیالیست اسپانیای سانچز به دست آورد (که دو کرسی بیشتر از سال ۲۰۱۹ بود).
ناوارته موافق است: «بخشی از موفقیت حزب مردم به این دلیل است که به عنوان حزب مفید برای کسانی که خواهان جایگزینی برای دولت پدرو سانچز بودند، دیده میشود، که باید به آن اضافه کرد که حزب مردم و بُکس به طور جداگانه مبارزات انتخاباتی کردند و اساساً از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. یک رأیدهنده طرفدار جناح راست تنها میتواند چند تفاوت را از نظر فمینیسم و مهاجرت ببیند».
او میگوید: «علاوه بر این، مشکلی که راست افراطی دارد این است که به محض رسیدن به حکومت، شکافهایشان نمایان میشود و این همان چیزی است که در مورد بُکس نیز اتفاق افتاده است.»
«استثناء اسپانیایی»
افول بُکس پیشروی راست افراطی در اروپا را متوقف کرده است. در اروپا محافظهکاران افراطی رهبری دولتهای ایتالیا، لهستان، مجارستان و جمهوری چک را به دست دارند و در فنلاند (با مقامهای بسیار مهم دولتی) و در سوئد (با حمایت پارلمان از دولت محافظهکار فعلی) وزن زیادی دارند.
جوردی اووله، روزنامهنگار و مجری معروف اسپانیایی در توییتر نوشت: «آنچه میتوانیم بگوییم این است که راست افراطی که تقریباً در تمام اروپا در اوج قرار دارد، آرا و کرسیهای خود را در اسپانیا از دست داده است».
او با اشاره به اقدامی که اسپانیا و پرتغال چند ماه پیش برای محدود کردن قیمت گاز و کاهش قبض برق انجام دادند، اظهار داشت: «شاید این استثنای ایبریا باشد.» او با استفاده از عبارت معمول سانتیاگو آباسکال در توییتی که در عرض چند دقیقه در فضای مجازی پخش شد، افزود: «امروز، بیش از همیشه، زنده باد اسپانیا».
راست افراطی اروپایی دیرزمانی است که با دامن زدن به نفی مهاجرت و اسلام ترقی پیدا کرده است. حالا نیاز دارد که از انزجار بعضی از رأیدهندگان تغذیه کند که معتقدند دولتها در نبرد با تغییرات اقلیمی خواهان از خودگذشتگیهای بسیار زیادی هستند، مثل وضعیت آلمان که در آن در رأیگیریها حزب راست افراطی جایگزین برای آلمان دومین حزب محبوب کشور و جلوتر از سوسیال دموکراتهاست. اما این پیام دیگر در اسپانیا جواب نمیدهد.
اسکار مارتینز تاپیاس توضیح میدهد: «خاطره دیکتاتوری هنوز کمی تأثیر دارد. علاوه بر این، ما در اسپانیا از نظر حقوق اقلیتهای ترنس، جوامع الجیبیتی، پیشروان پرافتخاری هستیم ... در فمینیسم نیز گامهای مهمی برداشتهایم و ناگهان همه اینها را انکار کردهایم، حتی با وجود اینکه مردم بسیار عصبانی هستند، فکر میکنم تاثیر منفی خود را بر بُکس گذاشته است، که مبارزه انتخاباتی بسیار سختی نیز داشته است.»
به عقیده او، مواضع انکارگرایانه به سبک آمریکایی در مورد موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی چیزی است که «رأیدهندگان اسپانیایی را واقعا تحت تاثیر قرار نمیدهد.»
تحلیلگران در اروپا این انتخابات را فشارسنج تغییر نگرش اروپاییها نسبت به راست افراطی توصیف کرده بودند، که در سخنرانی جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، در گردهمایی بُکس در والنسیا مشهود بود.
ملونی با اشاره به دولتهای ایتالیا، فنلاند، سوئد، لهستان و جمهوری چک، گفت که نوبت «وطنپرستان» فرا رسیده است. با این حال، این حمایت ملونی به نفع بُکس نبود.
مارتینز تاپیاس در توضیح میگوید: «فکر میکنم آنها با تلاش برای بینالمللی شدن، آن قسمت ایبریایی راستین اسپانیایی را که اینقدر مدعی طرفداری از آن هستند، از دست دادند. آنها از ملونی استقبال کردند و به نظر میرسد که فرایند بینالمللی شدن آنها را تبدیل به آدم بدهای اروپا کرد.»
اروپا چه چیزی میتواند از اسپانیا بیاموزد؟
به گفته ناوارته اگر بشود درسی از افول حمایت از بکس در اسپانیا گرفت این است که، مهم است که سیاستهایی اعمال شوند که «اثری واقعی بر زندگی مردم دارند» تا افکاری نمادین که به طور عادی باعث تشویق راست افراطی میشوند که برنامه اقتصادیشان معمولاً «بسیار ضعیف» است.
او معتقد است: «من فکر میکنم وقتی احزاب اکثریت روی ملموسترین سیاستها تمرکز میکنند، روی سیاستهایی که واقعاً زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهند و وارد بحثهای نمادین نمیشوند، در مقابل راست افراطی بخت پیروزی دارند».
او اشاره میکند که در عین حال مهم است که احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی استقبال نکنند و این یادآور مقالهای دانشگاهی است که به این نتیجه رسیده بود که «موفقیت راست افراطی با استقبال احزاب محافظهکار از بعضی از گفتمانهای راست افراطی مرتبط است.» که جواب نمیدهد چون «مردم در این وضعیت بیشتر سراغ جنس اصل میروند.»
با این حال مارتینز تاپیاس پا را فراتر میگذارد و معتقد است که بقیه اروپا به آنچه در اسپانیا رخ داده توجه خواهند کرد. «آنها سعی خواهند کرد پدرو سانچز را شبیهسازی کنند. شامه سیاسی او باورنکردنی است.»
او میگوید: «البته در اروپا به اسپانیا نگاه میکنند و در حال حاضر افراد زیادی هستند که نفس راحتی میکشند و میگویند چه خوب که مهره دومینوی دیگری نیفتاد، زیرا اسپانیا مطمئناً روی پرتغال تأثیر خواهد گذاشت.»
به نظر او، اسپانیا مطمئناً در دولت ملونی تردید ایجاد خواهد کرد، اگرچه در مورد آلمان، او اذعان میکند که اوضاع پیچیدهتر خواهد بود، زیرا شرایطی وجود دارد که او آن را «طوفان تمام عیار» توصیف میکند: «برخی بومشناسان بسیار مطرح اخبار بسیار بدی میدهند و اعداد بسیار بالای بیکاری و تورم در شرق آلمان را پیشبینی میکنند، که میتواند نارضایتی علیه طبقه سیاسی ایجاد کند.»
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: چرا راست افراطی در اسپانیا حامیانش را از دست میدهد در حالی که در اروپا به موفقیت میرسد؟