ساترا و سوابقش، ابزاری برای سرکوب در حوزه‌ی رسانه/ مصطفی عزیزی

    خانه  > slide, سایر گروهها  >  ساترا و سوابقش، ابزاری برای سرکوب در حوزه‌ی رسانه/ مصطفی عزیزی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۰۵/۱۲
  •  دسته : slide,سایر گروهها
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 020512619
چاپ خبر

ساترا و سوابقش، ابزاری برای سرکوب در حوزه‌ی رسانه/ مصطفی عزیزی

ماهنامه خط صلح – برای سرکوب رسانه‌های تصویری، جمهوری اسلامی راه‌های متفاوتی را در پیش گرفته است. زمانی تصور می‌کردند سلطه‌ی صداوسیما همیشگی خواهد بود و کافی‌ست صداوسیما را در اختیار داشته باشند و نظارت تمام و کمالی بر آن اعمال کنند و حتی اگر کمی فضا را در سینماها بازتر کنند سرکوب به تمامی انجام می‌شود. روزی روزگاری داشتن یک حلقه ویدئوی وی‌اچ‌اس از داشتن چند بسته مواد مخدر خطرناک‌تر بود. اما بازار ویدئوها گرم شد و پول خوبی در آن بود و کم‌کم از سال‌های اولیه‌ی سلطه‌ی هواداران آیت‌الله خمینی بر کل ارکان نظام که گذشت و پول جای دین و ایدئولوژی را گرفت، مبارزه با پخش و نشر ویدئوها هم، در کنار پخش و توزیع مواد مخدر، به کاسبی تازه‌ای تبدیل شد. از یک سو خودشان وی‌اچ‌اس‌ها را توزیع می‌کردند، یا از توزیع‌کنند‌گان باج می‌گرفتند، و از سوی دیگر خودشان جمع‌آوری می‌کردند و جریمه می‌ستاندند. بعد ماهواره‌ها آمدند و کسب‌‌کار جدیدی راه افتاد. شبکه‌های ماهواره‌ای فراگیر را اجازه دادند به شرط این که حرف سیاسی نزنند آزاد باشند و بتوانند تبلیغات داخلی بگیرند و خودشان دستگاه‌های ماهواره را می‌فروختند و خودشان هرازگاهی حمله می‌کردند برای جمع‌آوری. در واقع باز بازی باج و جریمه در ابعاد دیگری وارد ماجرا شد.

از یک سو تکنولوژی در حال پیشرفت است و اکنون هر گوشی همراه یک رسانه‌ی تصویری شده است و دیگر، دستِ‌کم، کسی از نسل جدید حتی اخبار را به صورت پیوسته و از یک کانال نگاه نمی‌کنند و به‌ صورت گزینشی از کانال‌های مختلف اخبار را می‌شنوند و با آمدن وی‌او‌دی‌ها فیلم‌ها را هم با انتخاب خود برمی‌گزینند و اینجاست که جمهوری اسلامی نه می‌تواند ماننده کره‌ی شمالی عطای درآمد حاصل از فعالیت‌های فرهنگی و هنری را به لقای کاهش سرکوب و گسترش آگهی ببخشاید و نه می‌توانند بدون سرکوب مملکت‌داری کند در میان این چرخدنده‌ی معیوب روز به روز خُردتر می‌شود.

«سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی»، که به اختصار «ساترا» نامیده می‌شود، یکی از ده‌ها نهاد وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد که مسئولیت تنظیم‌گریِ رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی ایران را بر عهده دارد تنها عامل سرکوب بسترهای نمایشی خانگی است و بر خلاف نام پرطمطراقش هیچ کمکی به ارتقای این بسترهای نمایشی نمی‌کند.

هر چند با آغاز نمایش‌ خانگی این نهاد که فیلم‌ها و سریال‌های پرطرفدار را روی سی‌دی و بعدها دی‌وی‌دی و اکنون بسترهای نمایشی وی‌اودی ارائه می‌کرد زیر نظر وزارت ارشاد بود و وزارت ارشاد برخلاف صداوسیما که زیر نظر علی خامنه‌ای اداره می‌شود زیر نظر دولت بود و دولت به خاطر کسب محبوبیت بین دست‌کم قشری از مردم سعی می‌کرد فضای بازتری را اعمال کند. صداوسیما که روز به روز از مخاطبانش کاسته می‌شد و اکنون دیگر نه هنرمند جدی حاضر به همکاری با تلویزیون است نه حتی قشر کم‌تعداد هواداران جمهوری اسلامی هم بیننده‌ی آن هستند به فکر چاره افتاد. نه اشتباه فکر نکنید چاره را در باز کردن فضای برنامه‌های تلویزیونی ندید؛ مثل همیشه به دست‌ و پا بستن رقیب اندیشید.

از این جا بود که ساترا شکل گرفت و هر چند دولت رئیسی کاملاً دست‌به‌سینه‌ی رهبری است اما به هر حال جنگ قدرت و تلاش مافیاهای امنیتی-اقتصادی جنگی نیست که علی خامنه‌ای بخواهد یا بتواند آن را کنترل کند و ضمناً فراموش نکنیم قدر در جمهوری اسلامی بین باندهای بزرگ مافیایی تقسیم شده است و خامنه‌ای و هسته‌ی سخت قدرت یکی از این باندها را کنترل می‌کند نه تمام آن‌ها را. در واقع اصولاً باندهای مافیایی تحت فرمان یک پدرخوانده قرار نمی‌گیرند.

به هر حال اکنون جنگ بین وی‌اودی‌هایی مانند نماوا با ساترا بالا گرفته است. با اوج گرفتن خیزش انقلابی «زن، زندگی آزادی» با رمز مهسا (ژینا) امینی، این دعواها فروکش کرد و در بسترهای نمایشی بازگذاشت شد تا مردم به جای تظاهرات به تماشای سریال‌ها و برنامه‌های بسترهای نمایش بپردازند؛ غافل از این که مردمی که به خیابان می‌آمدند و دست‌گل‌هایی که پرپر می‌شدند اساساً مخاطبین این بسترهای نمایشی نبودند و اگر اندکی از آن‌ها برخی از برنامه‌های دیدنی این بسترها را تماشا می‌کردند مغایرتی با به خیابان آمدنشان نداشت. به هر حال با فروکش کردن اعتراضات خیابانی، دوباره دعواهای بین ساترا و بسترهای نمایش خانگی بالا گرفت. هر چند به هر حال بسترهای نمایشی کمی عقب‌نشینی کرده‌اند اما اصولاً نظام نمی‌خواهد این اندک رقابت مانده را از دست بدهد.

مردم ایران همه‌جوره این حکومت را که اساس شکل‌گیری‌اش با خدعه و فریب و چماق سرکوب بود تحمل کرده‌اند. اما اکنون دیگر نه توان تحمیق مردم را دارد و نه توان سرکوب آن‌ها را. سرکوبی که بین نیروهای هوادار و سرکوب‌گر خودش هم ترک انداخته است و گزیری برای گریز ندارد و آن‌قدر در وهمیات خود غوطه‌ور است که مانند بیماری که سرطان تمام وجودش را گرفته و دل‌خوش به عنبرنساء ست تنها خانه‌روشنی می‌کند و دمی پیش از مرگ دارد آخرین دست و پایش را می‌زند.

مطالب مرتـبط

    • تشکیل پرونده قضایی برای شهره قمر، بازیگر سینما
    • صد و چهل‌ و هفتمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صد و چهل‌ و ششمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • سینما ماندانا به دلیل “عدم رعایت حجاب” پلمب شد
    • صدوچهل‌وپنجمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد

برچسب ها: تلوزیون خط صلح خط صلح ۱۴۷ ساترا سانسور سرکوب سینما شبکه نمایش خانگی صداوسیما ماهنامه خط صلح مصطفی عزیزی

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: ساترا و سوابقش، ابزاری برای سرکوب در حوزه‌ی رسانه/ مصطفی عزیزی