میرزای شاهشکار کیست؟
میرزا رضا کرمانی با یک تپانچه روسی ناصرالدین شاه را هنگام ورود به مرقد امامزاده حمزه در جوار حرم عبدالعظیم حسنی در شهر ری کشت و به میرزای شاهشکار معروف شد. او در دادگاه نتیجه ظلم و ستم فراوان دو نفر را دلیل این اقدامش عنوان کرد. کامران میرزا سومین پسر ناصرالدین شاه و محمداسماعیل خان وکیلالملک حاکم زورگوی کرمان. این دو همه هستی میرزا را نابود کردند. با ستمی که کردند معیشت، زن، فرزندان و خانواده میرزا در کمتر از پنج سال از هم پاشید.
به گزارش ایسنا، امروز ۲۰ مرداد صد و بیست و هفتمین سالروز اعدام میرزا رضا کرمانی ضارب ناصرالدین شاه قاجار با چوبه دار در سال ۱۲۷۵ است.
میرزا رضا کیست؟
محمدرضا در سال ۱۲۲۶ در شهر کرمان متولد شد. پدرش ملا حسین عقدایی از علمای روستای عقدا از توابع اردکان یزد و مادرش اهل روستای خنامان از توابع رفسنجان بودند.
ملا حسین که مردی فاضل بود به دلیل غصب زمین کشاورزی موروثیش به نام نشورو توسط محمداسماعیل خان وکیلالملک حاکم زورگوی کرمان و محمدعلی خان سردار اَفخَم ملقب به آقا بالاخان سردار، موجب خشم و ناراحتیش شد. وکیلالملک همه داراییش از دنیا را به ظلم از او گرفت و به ملا ابوجعفر نامی از نزدیکانش داد. ظلم حاکم کرمان به ملا و سایر کشاورزان شهر به حدی بود که بسیاری از رعایا از زمین و چاههای آب کشاورزیشان صرف نظر کردند.
ملا حسین از حاکم جابر کرمان شکایت کرد اما شکایتش به جایی نرسید و او هم کرمان را به مقصد یزد، زادگاه اصلیش ترک کرد و در آن دیار با کار بر روی زمین کشاورزی خرج خود و خانوادهاش را درآورد و پسرش را برای آموختن سواد به مکتب فرستاد.
محمدرضا مقدمات علوم حوزوی را نزد ملا حسین آموخت و در جمع طلاب لباس معممی به تن کرد. او همزمان دانش طب را آموزش دید و به کمک پدر در مزرعه رفت.
با ملاحظه آثار ظلم در یزد، ملا حسین یزد را هم ترک کرد و راهی تهران شد و در مدرسه ملاعبدالله سکونت کرد اما شکایت به عدلیه و نظمیه تهران هم بیثمر ماند. او در تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد.
با درگذشت پدر، پسر جوان که حالا برای خودش معممی باسواد بود، روضهخوانی و پا منبریخوانی میکرد.
کمبود آرد و قحطی نان در دوره سلطنت ناصرالدین شاه در کنار ظلم و ستم منصوبان و حاکمان او عرصه را بر مردم بسیاری از جمله میرزا رضا تنگ کرد.
در عصر میرزا رضا عده زیادی از مردم با کار در کارگاههای شالبافخانه امرار معاش میکردند و بیش از دیگران از ستمهای فرساینده به ستوه آمده بودند و فریاد اعتراضشان را در مساجد و محافل عمومی به گوش علما و تجار سرشناس شهر میرساندند اما وکیلالملک به جای رسیدگی به دردهای مردم، به تهران نوشت: «اهل کرمان یاغی شدهاند و دنبال فتنه و آشوب هستند.»
به این ترتیب اعتراضات عمومی همچنان ادامه یافت و بر اثر کمبود نان و سوء استفاده والی نالایق شهر، کارگران شالبافخانه شورش کردند و کلانتر کرمان که یحیی خان نام داشت با قرار گرفتن در مقابل مردم و در درگیری با معترضان کشته شد.
میرزا رضا کرمانی در قیام شالبافان نقش مهمی داشت. حاکم کرمان او را به عنوان یاغی دستگیر و زندانی کرد. میرزا مدتی بعد با وساطت جمعی از علمای کرمان آزاد شد.
میرزا رضا که تا عید ۱۲۶۶ در بم اقامت داشت ناگزیر به سفر به تهران شد تا شاید در آنجا ظلم و ستم حاکمان کرمانی را به گوش پایتختنشینان برساند. اوایل ورودش به تهران به دستفروشی و سمساری مشغول شد. مدتی بعد با حاج محمدحسن امینالضرب معروف به حاج امینالضرب از تجار معروف آن روزگار آشنا شد و علاوه بر مراودات کاری با او دوست شد.
میرزا از حاج ملاحسن ناظم التجار، دیگر بازرگان معروف آن روزگار تهرانی به امانت، شال ترمه میگرفت و به زنان و دختران اعیان و شاهزادگان میفروخت. رفت و آمد به خانه رجال و اعیان شهر باعث شد میرزا رضا آگاهی بیشتری نسبت به اوضاع و احوال کارگزاران حکومت و فساد دربار کسب کند.
کامران و مظفر پسران ناصرالدین شاهمنبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: میرزای شاهشکار کیست؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران