الفاتحه ولایت را که میخواند؛ سپاه یا ملت؟ - Gooya News
با غیبت ابدی سیدعلی آقا، سرنوشت بدعت نامبارک ولایتفقیه چگونه رقم زده میشود
علیرضا نوریزاده - ایندیپندنت فارسی
درهفتههای اخیر، با کمرنگ شدن حضور نایب امام زمان در صحنه، بار دیگر شایعه رسیدن عمر حضرتش به لب بام قوت گرفته است. عمر به قول عوام دست خداست (فقط در مواردی خاص، چنانکه پزشک ویژه پادشاه فقید در قاهره برخلاف رای پزشکان مصری، عملی انجام داد که شاه ۶۰ ساله را در غم غربت به خاموشی رساند.) اما در مورد سید علی آقا هر بار درپی غیبتی صغری یا کبری بهمحض انتشار شایعه روبهقبله بودنشان، حضرتش ظهور میکند تا بلاد اسلام را پر از عدل و داد و باجناقهای خوشرو را متجاوزان به عرض و نوامیس ابناء امت کند. درعینحال آشکار کند که بازهم جناب خبرنگار مربوطه به دیوار زده است و منابع درستی در اختیار ندارد، چه ینگهدنیایی باشد و چه ینگه دولابی!
به هر حال قصد من از مطرح کردن موضوع بیماری رهبر نخست پرداختن به وضع او و بررسی صحت و سقم اخبار و شایعات منتشره در هفتههای اخیر و سپس نظر انداختن به دوران پس از خامنهای است.
فرض کنیم فردا اراده الهی بر این قرار گرفت که علی بن الجواد الحسینی خامنهای دار فانی را وداع گوید. در این صورت سرنوشت اهل ولایتفقیه چه خواهد بود.
سید و گل کوکنار
دلبستگی رهبر جمهوری اسلامی به «عصاره کوکنار» کار امروز و دیروز نیست. در آن سالها که ایشان ظهرها خدمت اخوی کهتر، حاج حسن آقای قمی، مرجع کهنسال میرسید، پس از صرف ناهار، آن هم دستپخت عمه خانم که دیر سالی با اخوی در خانه ۷۰ متری شرق تهران زندگی میکرد، دل به آتش سرخ میداد و معجون افلاطونی را تفسیر میکرد.
یکی از مشکلاتی که سید گرفتارش بود نداشتن حد و اندازه در استفاده از گل کوکنار بود. یادم است مرحوم بهاری، استاد برجسته کمانچه، بهدلیل ابتلا به چند بیماری ازجمله تنگی نفس، قادر به آتشافروزی در کنار منقل نبود، گوشهای دراز میکشید و نگاری را بر آتش میگرفت. هر بار سیدعلی آقا در فاصله تبعیدها و زندان در جایی حاضر بود که بهاری نیز بدانجا راه داشت، ازجمله بیت امیرالشعراء امیری فیروزکوهی یا دولتسرای شازده. گاهی هم با حضور عماد جان خراسانی درنگ نمیکرد و بلافاصله دراز به دراز در کنار چراغ بهاری ولو میشد و لب نگاری را همچون لبان زیباترین پریچهها میمکید.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
کار گرفتاری سیدعلی آقا با گل کوکنار به جایی رسیده بود که هنگام بازگشت آیتالله خمینی به ایران، در آن چند روزی که حضرتش برای به دست گرفتن کامل قدرت در مدرسه علوی و مدرسه رفاه در آمدوشد بود، علیبن الجواد آرد گل کوکنار را در توتون «آمفارو» یا «کاپتن بلک» قاتى میکرد و اغلب او را میدیدم که بر پلکان مدرسه علوی، دود معطر توتون آمریکایی را با سوز دل کوکنار به آسمان میفرستاد. در دوران ریاستجمهوری گاهی سید به رفیق قدیمیاش در منزل عمه خانم سر میزد. همان سفره و همان بساط برپا بود و اخوی مرجع سرشناس مقیم مشهد، از او پذیرایی میکرد.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: الفاتحه ولایت را که میخواند؛ سپاه یا ملت؟ - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران