آخرین شمارش معکوس

خیال خام پلنگ من، به سوی ماه پریدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود

پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق، ماه بلند من، ورای دست رسیدن بود

من و تو آن دو خطیم آری، موازیان به ناچاری
که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود

گل شکفته خداحافظ اگرچه لحظه دیدارت
شروع وسوسه‌ای در من به نام دیدن و چیدن بود

شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانه‌اش نشنیدن بود

اگرچه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود

چه سرنوشت غم‌انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می‌بافت ولی به فکر پریدن بود

حسین منزوی Embed share
آخرین شمارش معکوس
by رادیو فردا Embed share The code has been copied to your clipboard. The URL has been copied to your clipboard
  • ارسال به فیس‌بوک  
  • ارسال به توئیتر  

No media source currently available

0:00 0:24:59 0:00 لینک مستقیم
  • 64 kbps | MP3

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: آخرین شمارش معکوس