کدام سیاست در برابر ایالات متحده آمریکا؟
آنچه در این عرصه اهمیت دارد اینکه پارهای جریانها و نگرشهای فعال و موثر در هیئت حاکمه جمهوری اسلامی(و نیز در بین حامیان و مدافعان آن) بر این باورند که ایالات متحده جز به اطاعت و انقیاد جمهوری اسلامی یا بردگی و بندگی ایرانیان در برابر آن دولت راضی نیست و از اینرو، هرگونه تلاش برای همزیستی مسالمتآمیز با امریکا، عبث و بیهوده است.
بدون تردید، در موضوع رویکرد امریکا به جمهوری اسلامی هیچگونه شواهد و قرائنی وجود ندارد که آن دولت از ما یا هر دولت و جامعه دیگری بردگی و انقیاد میطلبد. اشاره و تاکید بر انقیادطلبی امریکا از جمهوری اسلامی، چیزی جز اغراق باژگونه، ایدئولوژیک و گمراهکننده از واقعیات هرچند تلخ کنونی نیست. شکی وجود ندارد که امریکا بهمنزله یک قدرت جهانی شده با ابعاد بزرگ، در نظم و نظامی ناعادلانه در سطح بینالمللی خواهان آن است که هیچ دولتی امکان بر هم زدن این نظم را نداشته باشد و در این مسیر، با مفهومسازی از منافع حیاتی و حساس، جهت تداوم هژمونی جهانی خود پارهای خطوط قرمز برای خود تعریف کرده است تا در صورت تخلف و تعدی دولتهای دیگر، آنها را مجازات کند.
در واکنش به این سیاست جهانی امریکا، برای جمهوری اسلامی(و البته سایر جوامع دیگر) دو گونه رویکرد متصور است:
۱. رویکرد ستیزهجویانه: رویارویی جدی با نظم موردنظر امریکا و پا گذاشتن بر خطوط قرمز آن دولت و مقابله با منافع نامشروع آن از رهگذر یک درگیری دائمی، بیسرانجام و بلکه خسارتبار(به علت نابرابری منافع و عدم توازن قدرت جمهوری اسلامی با امریکا). نتیجه چنین رویکردی، تضعیف روزافزون ایران، فقر و فلاکت فزاینده جامعه، انزوای دائمی کشور و تذلیل و تحقیر روبهتزاید ایرانیان و سرانجام، نابودی سرزمینی کشور خواهد بود؛
۲. رویکرد تعاملی: مانند بسیاری از جوامع و دولتهای دیگر(از جمله مهمترین آنها چین، هند، ترکیه، مالزی، اندونزی، ویتنام، و ...) جمهوری اسلامی میتواند(میتوانست) بهجای رویکرد ستیزهجویانه، بهرهگیری از نظم موجود(ولو ناعادلانه)، و تعامل تدریجی و مدیریت شده با امریکا و سایر دولتهای غربی(و شرقی) بهمنظور امکان بهرهبرداری از فرصتهای موجود در جهت ارتقای قدرت ملی اتخاذ کند. در این صورت(رعایت خطوط قرمز امریکا و پرهیز از مقابلهجویی با منافع حیاتی و حساس آن دولت) جمهوری اسلامی امکان آن را مییافت(مییابد) که از فرصتهای موجود همین نظام کنونی بینالمللی بهره ببرد و پس از دستیابی به میزانی از قدرت ملی واقعی و عینی(نه شعاری و نمایشی)، ضمن همکاری با مجموعهای از دولتهای ناراضی در شکلگیری نظمی عادلانه مشارکتی فعال داشته باشد.
۳. اما تا زمانی که جمهوری اسلامی بهسبب عدم درک ماهیت نظام بینالملل و ناآگاهی نسبت به منطق روابط بینالملل در رویکرد نخست درجا میزند همواره باید با مصائبی مانند توافقنامه الجزائر، قطعنامه ۵۹۸، برجام و توافق کنونی روبهرو گردد.
۴. اما پیششرط ضروری اتخاذ رویکرد دوم، وجود و حضور یک حکومت/نظام/ دولت توسعهخواه ملی در ایران است که تضعیف و تحقیر و پریشانی ایران را دردآور و ناپسند بداند و عزمی جدی برای پیشرفت و توسعه کشور و سرافرازی واقعی و عملی جامعه ایران داشته باشد. و الا درصورت وجود تفسیرهای آخرالزمانی که نابودی تدریجی کشور و فقر و فلاکت مردم را امری طبیعی میانگارد نتیجهای جز تداوم و تعمیق و گسترش تحقیر و تذلیل ایران از سوی دولتی چون امریکا و متحدانش نخواهد داشت.
۳۱۱۳۱۱
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: کدام سیاست در برابر ایالات متحده آمریکا؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران