عباس عبدی: بخشی از شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر تنفر ایجاد می‌کند

آفتاب‌‌نیوز :

عباس عبدی نوشت: بحث فقهی طبعا در صلاحیت اهل فقه است، هر چند به علل گوناگون محافظه‌کاری در بیان آرای فقهی بیش از گذشته شده است. ولی بخشی از موضوعات هستند که بیش از آنکه رنگ فقهی داشته باشند موضوعاتی اجتماعی و سیاسی هستند یا حداقل ورود به آن‌ها از این زاویه نیز مفید است. از جمله می‌توان به قاعده «حرمت تنفیر» از دین اشاره کرد. به عبارت دیگر هر عملی که موجب دین‌گریزی مردم شود، طبق این قاعده حرام است.

به‌طور کلی دو رویکرد دینی نزد مسلمانان وجود دارد؛ یک گروه اگر چیزی را حکم خدا بدانند (فارغ از اینکه دیگران چه نظری دارند) معتقدند که باید بدون قید و شرط آن حکم اجرا شود. گروه دوم احکام را ناظر به زمان و مکان می‌دانند و معتقدند که اگر حکمی نتیجه‌بخش نباشد یا موجب وهن دین شود یا نتیجه آن نفرت و دین‌گریزی باشد، آن را نباید انجام داد. گروه اول از یک حیث متناقض رفتار می‌کنند، زیرا برخی احکام و سنت‌های اسلامی را به راحتی نادیده می‌گیرند و، چون چاره‌ای ندارند؛ آن را پذیرفته‌اند، ولی در اغلب امور به ویژه آنچه که به حقوق مردم مربوط می‌شود موضع افراطی و متصلب می‌گیرند.

اصول و قواعد استنباط فقهی و رفتار دینی، متنوع است، ولی هر چه جلوتر می‌آییم توجه به برخی از این اصول باید بیشتر شود، زیرا تحولات اجتماعی و اقتصادی چنان گسترده و عمیق است که تطبیق موضوعات با اصول را دگرگون کرده است. برای مثال به ویژه در مجازات‌ها با نمونه‌هایی، چون سنگسار، انداختن از کوه، قطع دست و پا، قصاص عضو یا حتی شلاق مواجه هستیم که افکار عمومی با بیشتر این نوع مجازات‌ها همدلی نمی‌کند. به همین علت است که مجازاتی، چون سنگسار عملا حذف شده است، درحالی که چند صد سال پیش این نوع مجازات‌های جسمی و سخت حتی در اروپا بسیار مرسوم بود. موضوعات دیگر هم مثل برده‌داری، گرفتن جزیه از غیر مسلمان، ازدواج با کودک و ده‌ها مورد دیگر است که با فرهنگ و برداشت‌های امروزین هماهنگی ندارند.

یکی از این قواعد «تنفیر» است که در مورد بسیاری از دستورات اعم از واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام صادق است و حتی برحسب افراد گوناگون هم ممکن است تفاوت کند. برای مثال برخی از رفتار‌ها اگر از روحانیون سر بزند موجب نفرت از دین می‌شود، در حالی که چنین رفتاری از افراد عادی، واجد این تاثیر نیست.

با این توضیحات اکنون می‌توان فهمید که چرا گرایش به دینداری در جامعه ایران رو به افول است؟ گرایشی که بعضا در کشور‌های مشابه ایران روند متفاوتی دارد. علت را در وجود اقداماتی باید جست‌وجو کرد که موجب تنفیر مردم شده است. سنجش این اثر و مصادیق آن چندان پیچیده نیست؛ عرف مسلمین به سادگی آن را می‌فهمد.

برای نمونه دفاع کردن از برده‌داری در دنیای امروز نه تنها موجب نفرت و انزجار از دفاع‌کننده می‌شود، بلکه جرم بین‌المللی نیز هست. گرچه ما به راحتی اخبار گذشتگان را می‌خوانیم که مثلا فلانی کنیز یا غلام یا برده دیگری بود و احساس چندان منفی هم نسبت به آن رفتار ابراز نمی‌کنیم، چون این پدیده واقعیتی از دنیای قدیم بود و گریزی از آن نبوده است، ولی از هنگامی که امکان حذف آن پیش آمد؛ برده‌داری غیرقانونی اعلام شد و بشریت از یک پدیده ناهنجار خلاصی یافت. اتفاقا در اسلام هم امتیازاتی بیش از نظام‌های دیگر آن دوره برای آنان در نظر می‌گرفتند و این گامی به سوی پیش بود.

نمونه‌هایی که بیانگر این رویکرد باشد فراوان است، ولی عده‌ای هستند که در چارچوب وظیفه‌گرایی می‌گویند ما حکمت احکام و دستورات خدا را نمی‌دانیم؛ پس حق، چون و چرا برحسب زمان و مکان در آن‌ها را نداریم و مکلف به انجام وظیفه هستیم. در مقابل دیگران می‌گویند، اثربخشی نیز بخشی از انجام وظیفه است، در سنت پیامبر و ائمه موارد فراوانی از این رویکرد نتیجه‌گرایی وجود دارد. نتیجه‌گرایی نیز قابل سنجش است و هر کس نمی‌تواند به خیال خود آن را توصیف و تحلیل کند.

همه این نکات گفته شد تا به این موضوع پرداخته شود که فارغ از واقعیت یک حکم شرعی، می‌توانیم درباره تطبیق این قاعده در هر موضوعی توافق کنیم و همه رفتار‌ها و قوانینی که موجب تنفیر از دین می‌شود را کنار بگذاریم.

اتفاقا یکی از علل رشد دین پیش از انقلاب عکس این حالت بود، به این معنی که تنفیر از رفتار حکومت گذشته، به دوری مردم از آنان و نزدیکی به دین منجر می‌شد. درباره پیامبر (ص) نیز گفته شده که اگر بداخلاق یا بدخو بودی مردم از دور تو پراکنده می‌شدند.

در حال حاضر بخش مهمی از رفتار‌های رسمی یا کوشش‌های تقنینی یا شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر یا فیلم‌های منتشره از مواضع و سخنان منسوبین به دین و... هیچ نتیجه‌ای جز نفرت‌زایی ندارد. اگر ادعای مرا قبول ندارید، می‌توان مطالعه و پژوهش مشترکی را در دستور کار قرار داد تا نتیجه روشن شود.

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: عباس عبدی: بخشی از شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر تنفر ایجاد می‌کند