رجائی سازی و باهنر سازی، افسانه یا واقعیت؟ رسانه ملی در تبیین واقعیتهای تاریخی انقلاب در کجا قرار گرفته است؟
هادی ابراهیمی کیایی عضو هیئت علمی دانشگاه
۸ شهریور سال ۶۰ با انفجار دفتر نخست وزیری توسط کشمیری نفوذی ذی نفوذ منافقین، شهیدان رجایی و باهنر یعنی رئیس جمهور و نخست وزیر ۲۸ روزه وقت و بنیانگذاران دولت مکتبی در نظام نوپای جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
این شهادت غم انگیز، تنها دو ماه پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه در هفتم تیر سال ۶۰ و شهادت شهید مظلوم بهشتی و ۷۲ تن از یارانش اعم از وزرا، نمایندگان، مقامات قضایی و چهرههای مطرح دیگر توسط منافقین، موجی از غم و اندوه و تأثر را در کشورمان راه انداخت که جو جامعه را علیه منافقان و بکلی مخالفان تهییج کرد و با پیروزی حضرت آیةالله خامنهای دام ظله العالی که پس از انفجار مسجد اباذر توسط منافقین در ۶ خرداد سال ۶۰، در حالیکه هنوز مصدوم و روی ویلچر بود، عملا مصوب شد که جهت الگوسازی برای دولتمردان و کارگزاران نظام، ایام شهادت شهیدان رجایی و باهنر برای همیشه بعنوان هفته دولت نامگذاری شود.
قبل از ارزیابیهای نهایی از جامعه هدف، لازم میدانم که مختصات این دو شهید را یادآوری کنم تا معلوم شود که چه میخواستیم و چه شد
۱-ساده زیستی مشهود و بی آلایشی در زندگی شخصی بدون کمترین تغییر مالی و امکاناتی نسبت به ایام قبل از مسئولیت
۲-کاهش امکانات تشریفاتی در کانونهای قدرت و اصرار در پرهیز از هزینههای غیرضرور
۳-ایجاد بسترهایی برای افزایش دسترسی مردم به بالاترین مقامات نظام و گسترش ارتباطات دوسویه
۴-بالابردن آستانه تحمل و انتقادپذیری و افزایش سطح پاسخگویی و نیز پیگیری جدی مطالبات مردم
۵-حفظ روحیه از خودگذشتگی و ایثار در برابر خطرها و تهدیدها و ارائه مدیریت انقلابی
۶-سازش ناپذیری در قبال باج خواهیها و زورگوییهای دشمنان داخلی و خارجی اعم از شرق و غرب و نیز گروهکهای ضدانقلاب بخصوص تروریستها
۷-تقابل با امتیازطلبی و رانت خواری مدیران و کاهش تعمدی حقوقهای دریافتی اعضای کابینه و محدویت سقف پرداخت به آنها جهت الگوسازی
۸-تلاش خستگی ناپذیر و شبانه روزی برای خدمت به مردم
۹-عدم استیصال و دلسرد نشدن در سختترین شرایط و فشردهترین فشارهای داخلی و خارجی
۱۰-کمک به افزایش تفاهم و کاهش اختلافات بین مدیران ارشد نظام
۱۱-توجه و رسیدگی ویژه به محرومان و نیازمندان جامعه و اجرای طرحهای محرومیت زدایی
۱۲-تقویت همزمان جمهوریت و اسلامیت نظام از طریق دین گرایی و مردم سالاری همزمان
۱۳-بهادادن به نیروهای معتقد، متعهد و متخصص برای واگذاری مسئولیتها
۱۴-پاکدستی، پاکدامنی، پاک دهنی، پاک شکمی، پاک اندیشی و پرهیز از دست درازی به بیت المال و یا گریز از کسب درآمدهای حرام مثل اختلاس، ارتشاء، احتکار، اصراف و تبذیر، غش در معامله و عدم پنهان کاری و شفافیت گریزی مالی
۱۵-سعه صدر بالا و مدیریت در بحرانهای سخت و اتخاذ تدابیر در آرامش خودآورده و استاندارد حکومتی
۱۶-علاقه و هماهنگی و تبعیت از مقام عظمای ولایت در فرایند التزام ذهنی و عملی و نیز احترام و هم اندیشی با مراجع و روحانیت
۱۷-تعصب و گرایش شدید به آرمانهای شهدا و پاسداری از خون آوردها
۱۸-ترویج فرهنگ جهادی خدمت خالصانه به مردم و نظام
۱۹-اعتقاد به خودکفایی و خوداتکایی و تلاش برای کاهش وابستگی به خارج
۲۰-صداقت، صراحت، صلابت، صلاحیت، صبوری و صیانت از اهداف در شرایط سخت و تحت فشار
البته دهها صفت دیگر نیز میتوان از این دو بزرگوار ارائه کرد که رفته رفته در حال پاک شدن از اذهان ماست.
پس اولویت هدف گذاری هفته دولت، رجایی سازی و باهنر سازی است و مهمترین اندازه گیری در این هفته این است که طبق آمارها و تحقیقات مشروح میدانی، ما چقدر رجاییتر و باهنرتر شده و ذائقه خواص و عوام تا چه اندازه به این نسیم خوش قابل تحریک است.
رجایی شدن و باهنر شدن همان مکتبی و انقلابی و ولایی شدن است و در اصل آرمانی زندگی کردن و میدانی تلاش کردن برای بهبود اوضاع زندگی است اما متأسفانه اوضاع آنگونه که میخواستیم پیش نرفت و میتوان گفت که جامعه ما، در بستر تحلیل ها، تغییر ذائقه داد.
شاهد مثال ما هم
الف: شعارهایی است که در ادوار دولتها، حتی بر لزوم مسابقه تجمل گرایی هم تأکید میشد و نه تنها کسی جلودار اینگونه مواضع دارای منافات با اهداف و آرمانهای نظام نبود.
ب: یا اینکه در انتخاباتهای مختلف، ذائقه ستادهای نامزدها در موسیقی و حرکات موزون و هزینههای حرامی مثل خرید و فروش آرای مردم، دیگر رنگ و بوی اجتماعات مذهبی را تداعی نمیکرد.
ج: بانکها برای تغییرات دکورهای قابل قبول تر، متقبل هزینههای نجومی شدند
د: حقوقها و درآمدها و پاداشهای نجومی مدیران چند ده و گاهی هم چندصد برابر دریافتی نهایی کارکنان
ه: بالارفتن وحشتناک هزینههای ثابت و سیار زندگی به واسطه گرانیها
و: مانور زندگیهای لاکچری آقازادهها در قالب ماشینهای لوکس خارجی و خانههای محیرالعقول همانند شهرک باستی هیلز لواسان و استفاده از لباسها و انگشترها و ساعتها و زنجیرها و حتی دکورهای فوق العاده خاص و نجومی
ز: گسترش فسادهای مالی و اخلاقی حتی در بین برخی مدیران حرام خوار و تهدید پاکدامنیها و پاک دستیها
از این نظر نمیخواهم مدعی شوم که رجایی سازی و باهنرسازی در بدنه مخاطبان بویژه مدیران متوسط جامعه محال است اما سخت دشوار است
اینکه چرا چنین اتفاقی افتاده و با تغییر کدام مبانی، جامعه و نسل امروز تا این اندازه سقوط کرده است قطعا مقصر چنین قصور بزرگ و تأثیرگذاری، در نگاه اول خود ما هستیم و اما در نگاه دوم، نسلهای امروز که در معرض بمبارانهای پیاپی تبلبغاتی، دچار پدیده استحاله و سقوط باورها شده اند و هم گروههای مرجع آنها در آستانه جابجایی است و هم الگوهای اجتماعی آنها از داخل به خارج منتقل داده شده اند
اینجاست که رسانه ملی حتی فراتر از دستگاههای فرهنگی و فرهنگساز و یا سازمانهای آموزشی اعم از دانشگاهها و مدارس، میتواند بشدت نقش آفرین باشد، چونکه ابزار و افراد و افکار هنری، جذاب و نافذند و رسانه ملی میتواند از زبان خودشان و یا حتی با بی زبانی، تلویحا مانع گسست اجتماعی و مالی شود و همین بازدارندگی، مقدمه مقاوم سازی جامعه از طریق انتشار دیداری و شنیداری و نوشتاری، آموزههای روشنگر وحیانی، عقلانی و ... گردد.
رسانه ملی میتواند مثل کاتالیزور جریان ساز اجتماعی و فکری در معادلات پیچیده دوره گذار نسلی عمل کرده و بر سرعت و دقت و صحت و کیفیت کار اثرگذار باشد
در فراز پایانی باید یادآوری کنیم، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، نظام در رده مدیران عالی و رده اول مشکل خاصی ندارد و اغلب بطور نسبی از برخی صفات شخصیتی شهیدان رجایی و باهنر برخوردارند، اما مشکل نظام از مدیران میانی به سمت پائین یعنی ردههای دوم به پائین شروع میشود که متأسفانه برخی از آنها از مصادیق مدیران سفارشی، قالب شده، هلی بردی و تحت فشارند و متأسفانه به روایت دادگاهها، انحرافات از همین مدیران سوگلی و تحت الحمایه کانونهای قدرت شکل و اوج میگیرد.
قصد ندارم در هفته گرامیداشت دولت، کامها را تلخ و ذائقهها را تخریب کنم، اما نباید و نمیتوان در قصه معروف بازی با تیم مارادونا، نسبت به غضنفرهای نظام که مکررا گل به خودی میزنند، بی تفاوت بود
در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر و نیز تبریک هفته دولت به دولتمردان سیزدهم بخصوص به جناب آقای دکتر رئیسی رئیس جمهور محترم که انصافا به تلاش شبانه روزی برای حل مشکلات معیشتی مردم اشتهار یافته است و پروژه نفس گیر سفرهای پایان هفته به استانها را در مرحله دوم در دستور کار دارد، باید گفت ما نباید خدای ناکرده به استفاده ابزاری از نام شهیدان رجایی و باهنر، رضایت داده و نسبت به اعتلای نظام برنامه ریزی مدیریتی کشورمان و اصلاح روشهای کم نتیجه و یا حتی بی نتیجه جدی نباشیم
بیا تا گل برافشانیم و میدر ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد، که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به همسازیم و بنیادش براندازیم
منبع خبر: باشگاه خبرنگاران
اخبار مرتبط: رجائی سازی و باهنر سازی، افسانه یا واقعیت؟ رسانه ملی در تبیین واقعیتهای تاریخی انقلاب در کجا قرار گرفته است؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران