روایتی از فیلم داستانی کوتاه سفر ، نوشته پدرش و چگونگی رسیدن به رویاهایش 

به گزارش خبرگزاری دانشجو ، پویا واثق ملکی، کارآفرین موفق جوان در گفتگویی درباره چگونگی رسیدن به رویاهایش و برند شدن به روایتی از فیلم داستانی کوتاه از پدرش اشاره می کند که چگونه به موفقیت امروز منجر می شود.

 

در ادامه بخشهایی از این فیلمنامه را می خوانید : 

 " دو دوست بودند که تصمیم می گیرند برای رسیدن به رویاهایشان دوچرخه ایی را بسازند و سفری را شروع کنند ، برای رسیدن به دریا ( دریا نماد رسیدن به رویاها) .

ولی در روز حرکت یکی از آن دو پسر، از رفتن به سفر باز ماند، چرا که نگاهش به پشت سر بود ... خانه ... و هر آنچه دل مشغولیش بود ... و این در حقیقت لَنگَرِ سنگین فکری پسرک بود که او را از رفتن به سوی رویای بزرگش بازداشت . 

ولی پسرکِ دیگر که نامش پویا بود، سفرش را با دوچرخه آغاز کرد و در مسیر جاده به حرکت ادامه داد و از نگاه دوست اش دور شد و رفت ... رفت تا به رویای بزرگش دست پیدا کند .  

پویا واثق ملکی می گوید: 

این متن نوشته پدرم بود که کارگردان و بازیگر تئاتر بودند و زمانی که من متولد شدم ، پدرم همین اسم « پویا »را برای من برگزید.( پویا به معنی جستجوگر، تلاشگر و فعال است). پدرم بعدها یک مرکز آموزشی را تاسیس کردند و اسم آن را پویا اندیش گذاشتد که آموزشگاهی برای تدریس رشته های هنری بود و همین آموزشگاه، امروزه یکی از موسسات تخصصی آموزش هنر در تهران است و من بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی ام در رشته مدیریت، این مجموعه را اداره می کنم .

« واثق ملکی » در این مصاحبه تصمیم دارد به عنوان یک کارآفرینِ موفقِ جوان که صاحب برند شده ، تجربیات و قدم هایی که لازمه برندشدن است را با تمام علاقه مندان به اشتراک بگذارد.

او صحبتهایش را اینگونه ادامه می دهد: 

لازمه شروع مسیر برند شدن، 5 قدم مهم است که باید آنها را گام به گام طی کنیم؛که شامل موارد زیر می شود:

قدم 1 – مخاطبان :  

از زمانی که من واقعا متوجه شدم برای چه کسی باید « برند » باشم و قرار نیست برای هر کسی در کوچه و خیابان شناخته شده باشم، مسیرِ برند شدنِ من دگرگون شد . 

اگر می خواهید برند باشید، اولین قدمتان همین است؛ بروید و ببینید مخاطب واقعی شما چه کسی است؟ 

چند سال دارد؟ شغل و تحصیلاتش چیست؟ خانم یا آقا هستند؟ و ... پس همین الان مخاطب هدف خودتان را شناسایی کنید. چه گروهی مورد هدف شما هستند ؟ 

به طور مثال : من بعد از اینکه متوجه شدم که باید برای چه کسانی برند باشم و با توجه به اینکه در حوزه های هنری مشغول فعالیت هستم، پس به این درجه از تشخیص رسیدم که باید جامعه هنری من را بشناسند، چون مخاطب من آنها هستند . 

قدم 2 – شناخت : 

شناخت آگاهی ایجاد می کند و آگاهی علاقه را در پی دارد؛ هرچقدر مخاطبینمان شناخت عمیق تری نسبت به ما داشته باشند، علاقه بیشتری برای دنبال کردن رشته و هدف ما برای آنها ایجاد می شود.  

به طور مثال : من دومین قدمی که در این یکسال برداشته ام این است که سعی کردم خودم را به گروه مخاطبانم بشناسانم ، پس شروع کردم به اقداماتی که در ادامه به آن اشاره می کنم:

تولید محتوا در شبکه های اجتماعی و سایت ها و همچنین سایت شخصی خودم 

گفت و گو با رسانه ها 

شرکت در رویدادهای مهم و البته مرتبط با شغل خودم مانند اجلاس ها،سمینارها و...

دریافت نشان عالی و تقدیرنامه از ارگان های مختلف

وایرال شدن ویدئوهای سخنرانی و آموزش هایم در فضای وب

شروع مشاوره ها و منتشر شدن مقالاتم 

شرکت در دوره های آموزشی و مدیریتی به صورت مستمر

 

 

قدم 3 – دوستی : 

بعد از اینکه خودم را شناختم و توانستم مجموعه ای از رزومه واقعی ام را ( شامل فعالیت ها و توانمندی هایم ) به دیگران نشان بدهم، تلاش کردم تا بوسیله خدمت کردن به مردم ، آنهایی که من را می شناسند یک قدم جلوتر بیایند تا به کمک این آشنایی بیشتر مورد توجه قرار بگیرم. 

( مقالات و مشاوره های رایگانم را در زمینه های هنری، مدیریتی، برندسازی و ... را شروع کردم. در ادامه نیز مشغول ویرایش کتابم هستم که به زودی در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت . ) 

قدم 4- اعتماد  

تنها راستی است که پیروز است 

ما چقدر راستگو هستیم ؟

پویا واثق ملکی توضیح میدهد : 

اعتماد خیلی سخت به وجود می آید و سقف شیشه ایی آن به راحتی در هم می شکند.  

برای اعتماد سازی، سعی کنید به مردم هدیه بدهید و این ابزار کمک می کنه مردم دوستتان داشته باشند و افرادی که من را دوست داشتند یک قدم جلوتر آمدند و صداقت و امنیت را در کار کردن با من متوجه شدند. صداقت تنها کلیدی است که مردم به شما اعتماد می کنند .  

قدم 5 – پیروی 

بواسطه اولین قدمی که شما گام برمی دارید، ممکن است دیگران شما را جدی نگیرند، حتی عزیزانتان شما را باور نکنند.کمی که تلاشتان بیشتر می شود و پیشرفت می کنید، آدم ها شروع به جنگیدن با شما می کنند تا از این مسیر منحرف و پشیمان بشوید؛ ولی واقعیت این است که آن کسی که رو به جلو حرکت می کند و پویاست ، تنها شما هستید. 

 وقتی تلاش و نتیجه کارهایتان دیده شد، اینجا جایی هست که آدم ها دست از تلاش برای منحرف کردن شما از مسیر رسیدن به هدف هایتان برمی دارند و کاری با شما ندارند، چون دیگر توان مقابله با شما را نمی توانند داشته باشند.

 اینجا جایی است که شما موفق شدید . اکنون زمانی است که آدم ها می آیند و حاضرند جلوی شما بنشینند و راهکارهای شما را برای زندگی بهتر گوش کنند و از شما الگو بگیرند و پیروی کنند . 

 

کسی که این مسیر را طی می کند، دوست و مخاطب واقعی شما می شود. اگر می خواهید قبیله خودتان را بسازید، بنظرم تنها راه موفقیت همین 5 گام هست و لازمه درست انجام شدن این 5 گام عشق است، به قول انگلیسی ها : 

The only way to do great work is to love what you do

شما هر کار بزرگی رو بخواهید توی زندگیتان انجام بدهید باید عاشقش باشید .