با غفور جهانی؛ از هر ایرانی یک چاه نفت تا بوتیک ۸۸
«۲۰ سال قبل از حماسه ملبورن» شیر گیلان برگی از تاریخ فوتبال ایران را رقم زد و محبوب دل انزلیچیها شد. زندگیاش را به شهر و خانوادهاش گره زد و به پرسپولیس و لیگ استرالیا «نه» گفت تا در انزلی بماند.
به گزارش ایسنا، «گل جهانی! جام جهانی! غفور جهانی!» این صدای گزارش عطاءالله بهمنش بود، وقتی ایران با گلزنی غفور جهانی برای اولین بار به جام جهانی رفت. کسی نیست که تاریخچه فوتبال ایران را خوانده باشد و غفور جهانی را نشناسد. نسل درخشان فوتبال ایران با بازیکنانی از جمله غفور جهانی المپیک را تجربه کرد و برای اولین بار به جام جهانی رفت. او در اوج جوانی ستاره خط حمله تیم ملی بود و گل صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ را به ثمر رساند. مهاجم انزلیچی فوتبال ایران آنقدر خوب بود که لقب «شیر گیلان» را گرفت. شیر گیلان در عین جوانی در خط حمله تیم ملی درخشید و گل صعود تیم ملی به جام جهانی را نیز به ثمر رساند. او عاشق ملوان و خانوادهاش بود و از پیشنهادات بزرگش گذشت تا انزلیچی باقی بماند.
ببینید
-
ویدیو/ شیر گیلان از زیر و بم دوران فوتبالیاش پرده برداشت
جهانی جزو معدود بازیکنان شهرستانی بود که توسط اوفارل به تیم ملی دعوت شد و در ادامه نیز تحت هدایت حشمت مهاجرانی در جام جهانی ۱۹۷۸ حضور پیدا کرد. پیشکسوت فوتبال مازندران جزو اولین بازیکنان باشگاه ملوان بندرانزلی بود و یک انزلیچی اصیل است. غفور جهانی اکنون ۷۱ سال سن دارد و صبحها به دفترش در انزلی و بعد از ظهرها با دوستان قدیمیاش به قهوهخانه میرود و وقت میگذراند. طی چند سال گذشته کمتر نامی از این پیشکسوت فوتبال شنیده میشد و همین مساله باعث شد به سراغ او برویم. فرصتی شد تا با او گفتوگو بپردازیم و از او درباره سالیان حضورش در ملوان و تیم ملی فوتبال پرسیدیم.
گفتوگوی ایسنا با غفور جهانی، مهاجم سالهای دور تیم ملی ایران را در ادامه میخوانید...
*سلام آقای جهانی. شیر گیلان امروز در چه حال است؟
سلام. خیلی ممنون که قبول زحمت کردید به انزلی آمدید و ما را خوشحال کردید. از اینکه خیلی به فکر پیشکسوتان هستید باید از شما تشکر کنم.
*درباره سلامتیتان خبرهای خوبی به گوش نمیرسید. اوضاع چطور است؟
از وقتی واکسن کرونا زدم، چشمم کمی ضعیف شد. با پیگیریهایی که کردم و به شیراز رفتم، کمی شرایطم بهتر شد. روز به روز میتوانم بهتر کارم را انجام دهم.
*لقب شیر گیلان از کجا میآید؟
این لقب را کیهان ورزشی به من داد. عکسی از ما را به صورت کاریکاتور زدند و نوشته بودند قیافه غفور از نزدیک شبیه شیر است و از آن زمان به شیر گیلان معروف شدم.
*گویا پدرتان در ابتدا مخالف بود شما سمت فوتبال بروید.
در محلهای به نام نویر کولیور زندگی میکردیم که سیروس قایقران خدا بیامرز هم از آن محله بود. در آن محله زمین فوتبال خیلی خوبی داشتیم و بچهها از هشت، نه سالگی جمع میشدند و فوتبال بازی میکردیم. شاید از آن جوانان بیش از ۱۰ بازیکن به ملوان ملحق شدند که اسم نمیبرم، چون امکان دارد نام کسی از قلم بیفتند و ناراحت شوند. به هر حال محله فوتبالخیزی داشتیم. پدر من دوست داشت درس بخوانم. خانهها مثل امروز آپارتمانی نبود و بیشتر قدیمی بود. وقتی میخواستم به زمین فوتبال بروم، خواهرم ساک من را جمع میکرد و از آن بالا یواشکی برایم میانداخت. من هم میگرفتم و به دنبال تمرین میرفتم. واقعا هم کار و تمرین میکردم.
پدرم بیشتر دوست داشت درس بخوانم. وقتی میخواستم به زمین فوتبال بروم، خواهرم ساک من را جمع میکرد و از آن بالا یواشکی برایم میانداخت و من به تمرین فوتبال میرفتم.
*شما هم در عرصه ملی و باشگاهی خیلی شناخته شده هستید. چطور آن ابتدا اسمتان روی زبانها افتاد؟
سال ۱۳۴۸ مسابقات آموزشگاهی در مشهد برگزار شد. ما در آن مسابقات قهرمان شدیم و بعد از اینکه برگشتیم، به اتفاق همه بازیکنان به ملوان رفتیم. این تیم هم تازه تاسیس شده بود. سال ۱۳۵۰ بود که مسابقات زیر گروه در ساری برگزار شد و مرحوم دهداری خدا رحمتش کند، مربی تیم گارد بود و گارد هم انصراف خود اعلام کرد و ما به عنوان جانشین این تیم برای انتخابی جام تخت جمشید به اهواز رفتیم.
*از تاسیس ملوان برای ما بگویید؟
ابتدا بازیها به صورت آموزشگاهی برگزار میشد و باشگاهی به نام گیو متعلق به آقای منفرد هم رقیب ما بود. دو باشگاه گیو و ملوان با یکدیگر رقابت داشتند. به مسابقات اهواز رفتیم و در آن رقابت تیمهای تراکتور، جم و استقلال آبادان حاضر بودند.
ما در آن مسابقات سوم شدیم و آقای دیدهبان، دبیر وقت هیات فوتبال تهران و آقای آتابای، رئیس وقت فدراسیون گفتند که ملوان را برای جام تخت جمشید میآوریم. در خوزستان تاج آبادان و اهواز قهرمان و نایب قهرمان شدند و به دلیل اینکه هم نام تاج تهران بودند، گفتند تیمهای هم نام نمیتوانند در مسابقات جام تخت جمشید شرکت کنند. به همین دلیل ما را برای جام تخت جمشید بردند. از سال ۵۰ این مسابقات را شروع کردیم و شروع خوبی هم داشتیم و همان سال برای تیم ملی انتخاب شدم.
*شما یک جا صحبت کردید که ریشه فوتبال ایران از انزلی میآید. واقعا اینطور است؟
فوتبال انزلی در ابتدا به صورت کلونی برگزار میشد و بازیکنان بزرگی در آن بازی میکردند. بازیکنانی مثل صالحنیا، جبار صمدی، رضا صالحنیا، جواد صالحنیا، نهرور و رضا لودپیما بودند که دو سه بار قهرمان کلونیهای ایران شده بودند. آن دوران زمین فوتبال در انزلی زیاد بود. ۱۰ تا زمین فوتبال داشتیم و خیلی از بچهها همیشه در آن زمینها فوتبال بازی میکردند. فوتبال در خون بچههای انزلی بود. انزلی مثل آبادان و اهواز بود که بازیکنان بزرگی به ایران تحویل داد. با بعضی از بازیکنان بزرگ آبادان در ارتباط هستم. در فوتبال آن موقع پولی در کار نبود و در سال اول ۱۵۰ ، ۲۰۰ تومان میگرفتیم. البته آن موقع پول خوبی بود و حقوق ماهیانه ما نهصد تومان بود. آن زمان گرانی نبود و ارزانی بود و با همان پول میتوانستیم زندگی را سپری کنیم. الان بازیکن در ابتدای راه برای خودش اسپانسر دارد و کسانی دارد که به جای او حرف میزنند و کلی پول میگیرند.
غفور جهانی، نفر اول نشسته از راستمنبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: با غفور جهانی؛ از هر ایرانی یک چاه نفت تا بوتیک ۸۸
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران