زنگ خطر تکرار «حاکمیت» اقلیت بر اکثریت/ مشارکت حداقلی در انتخابات، مطلوب چه کسانی است؟

زنگ خطر تکرار «حاکمیت» اقلیت بر اکثریت/ مشارکت حداقلی در انتخابات، مطلوب چه کسانی است؟
خبر آنلاین

رسول سلیمی: کمتر از شش ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده و مجموعه اقداماتی که به نظر فعالان سیاسی، باهدف کاهش مشارکت در انتخابات دنبال می‌شود، افزایش‌یافته است. اخراج اساتید دانشگاه، احضار دانشجویان به کمیته‌های انضباطی، تعطیلی کسب‌وکارهای اینترنتی، تصویب پنهانی و محرمانه لایحه حجاب و جرم‌انگاری حداکثری آن، در کنار استمرار گرانی، تورم و فقر، نمونه اقداماتی است که پیامد آن در کاهش سرمایه‌های اجتماعی نظام سیاسی آشکار می‌شود.

اقداماتی از سوی طیف تندرو مدافع حاکمیت یکدست، که نه فقط گلایه جریان چپ را سبب شده که حتی با نقدهای صریح و بدون روتوش طیف های مختلف اصولگرایی نیز همراه شده است.

مشارکت حداقلی مطلوب چه کسانی است؟

آنچنان که، مجتبی توانگر نماینده مردم تهران و نزدیک به محمدباقر قالیباف، در توصیف عملیات گروه سیاسی که این اقدامات را دنبال می‌کند، گفته بود «نگاهی به صحنه مواضع و سابقه رفتار سیاسی آنها در انتخابات گذشته نشان می‌دهد که برنامه این گروه، دوقطبی‌سازی جامعه، دورکردن بخش قابل‌توجهی از مردم از نظام و صندوق‌های رأی و پایین آوردن سطح مشارکت، بی‌اعتبار کردن رقبای انقلابی بین راه دهنده‌های باقی‌مانده و پیروزی در یک انتخابات با مشارکت حداقلی است»

محمد مهاجری فعال اصول‌گرا هم با تأکید بر اینکه این جریان به دنبال ریاست مجلس آینده است، گفته «این مجموعه علاقه‌مند است آن‌قدر میزان مشارکت در انتخابات کم باشد که مجلس در دست خودش باشد. در واقع پایداری دنبال مشارکت حداقلی پیروزی حداکثری است و می‌کوشد تا زمان برگزاری انتخابات به این هدف جامه عمل بپوشانند تا شانس پیروزی خود را به حداکثر ممکن برسانند.»

اما فعالان اصول‌گرا و سایر جریان‌های سیاسی از کدام جریان حامی مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس آینده سخن می‌گویند؟ به‌عبارت‌دیگر، مشارکت حداقلی به پیروزی کدام جریان سیاسی منتهی خواهد شد؟

پروژه پایداری ها برای حذف و خالص سازی

منصور حقیقت‌پور، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصول‌گرا، تحلیل دقیق‌تری از حرکت این جریان ارائه کرده است. او با اشاره به اختلاف جبهه پایداری‌ها و اصول‌گرایان که قالیباف و حدادعادل یک محور آن هستند، معتقد است: «جبهه پایداری یک طیف تندرو در داخل جریان اصول‌گرایی است که تمامیت‌خواه و خود حق‌بین است و باقی افراد را در دایره ولایت نمی‌بینید. مجلس، دولت، صداوسیما را در دست دارد و می‌خواهد دوره بعدی هم کنترل همه را در دست داشته باشد. بر همین اساس، هر کسی که مقابل این جبهه قرار بگیرد با او برخورد می‌کنند.»

منتقدان رویکرد جبهه پایداری، دلایل حذف خاتمی، هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و دیگر عقلای میانه رو طی چند سال اخیر را برنامه‌ریزی این جبهه ارزیابی می‌کنند. اقلیتی که امروز پاک‌سازی دانشگاه‌ها را دنبال می‌کند و در مجلس توانسته دو طرح جنجالی صیانت از فضای مجازی و لایحه حجاب و عفاف را به‌صورت پنهانی و با اتکا به اصل ۸۵ قانون اساسی، به‌پیش ببرد.

موضوعی که به نظر می‌رسد، حتی مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی، توانایی مهار این جریان تندرو را ندارند. آنچنان که مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بدون اشاره به نام کسی، به خبرآنلاین گفته «دو مسئول عالی‌رتبه نظام گفتند با اخراج اساتید مخالفیم اما نتوانستیم جلوی آن را بگیریم»

هشدار درباره حاکمیت اقلیت بر اکثریت

اما علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس که خود در لیست حذف خالص سازان در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ قرار داشت، نیز بارها نسبت به خطر این جریان هشدار داده و اخیرا در توضیح سابقه فعالیت این جریان سیاسی گفته «از اول انقلاب عده‌ای خالص ساز می‌گفتند فقط ما انقلابی هستیم و دنبال حذف دیگران بودند. انقلابیِ کاسب‌کار به دنبال این است که بگوید بقیه انقلابی نیستند، ما انقلابی هستیم و همه پست‌ها را ما باید بگیریم.»

حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق، هم تهدید این گروه را برای «جمهوریت» نظام ارزیابی کرده و گفته «اگر کسانی طرف‌دار حکومت اقلیت بر اکثریت هستند بدانند با این رویه آینده نظام و انقلاب را تهدید کرده‌اند. در آن صورت دیگر نمی‌شود به‌راحتی نظام را جمهوری اسلامی خواند.»

از مقابله با انحرافی ها تا مقابله با خالص سازها

اما آیا اصولگرایان قادر به مقابله با تندروهای منسوب به این جریان هستند؟ یا پروژه حذف و پاکسازی که به درون خود این جریان هم نفوذ کرده است فضا را برای برخورد با خالص سازان محتاط کرده است؟

مقابله جریان اصول‌گرایی با تندروی تندروهای داخلی این جریان، یکبار بعد از انتخابات ۸۸ و در جریان خانه‌نشینی احمدی‌نژاد نیز آزموده شد. آنجا که اصول‌گراها از سال ۱۳۹۰، خود را محصور در حلقه جریان موسوم به انحرافی دیدند و کوشش کردند حلقه وصل خود را با این جریان باز کنند.

اما مسئله اصول‌گراها آنجا بود که قادر نبودند طرف‌دارانی را که در فردای انتخابات ۸۸ برای حمایت از احمدی‌نژاد بسیج کردند حالا به دوری و جدایی از اطرافیان انحرافی او فرابخوانند. چه آنکه آن زمان نیز مرحوم مصباح یزدی رهبر معنوی جبهه پایداری «اطاعت از احمدی‌نژاد را اطاعت از خدا» خوانده بود.

حمایت‌هایی که به گفته برخی تحلیلگران سیاسی، به برجسته کردن جریان انحرافی منجر شد و کار اصول‌گراها برای مرزبندی با آن را سخت‌تر کرد.

حالا که حدود ۱۰ سال از عبور جریان اصول‌گرایی از جریان انحرافی می‌گذرد، اصولگراها در آزمونی دیگر برای تعیین تکلیف کردن جایگاه خالص سازها در ساختار سیاسی کشور خصوصا در اردوگاه راست گریان قرار گرفته اند.

ناظران سیاسی معتقدند انتخاباتی که لازمه پیروزی در آن، مشارکت پایین است، مجموعه اقدامات «مشارکت زدا» در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی در جغرافیای دانشگاه، فضای مجازی، پوشش و حجاب، را سبب خواهد شد اما اینکه جریان اصول‌گرایی بتواند با مرزبندی در برابر تندروها، از آنها در انتخابات مجلس عبور کند، مسئله‌ای است که به نظر می‌رسد تابع اراده کلان نظام برای انتخاب بین دو راهبرد «مشارکت فعالانه و حداکثری» یا «تشکیل مجلس حداقلی» است.

27213

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: زنگ خطر تکرار «حاکمیت» اقلیت بر اکثریت/ مشارکت حداقلی در انتخابات، مطلوب چه کسانی است؟