واکاوی اقدامات رژیم بعث عراق برای آغاز جنگ تحمیلی /صدام در فکر یک حمله برق‌آسا بود

واکاوی اقدامات رژیم بعث عراق برای آغاز جنگ تحمیلی /صدام در فکر یک حمله برق‌آسا بود
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مناقشات مرزی ایران و عراق که سابقه تاریخی و ماقبل انقلاب دارد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به اوج خود رسید. صدام بر اساس خوی سلطه گری و تجاوز طلبانه خود و با این خیال که نظام نوپای جمهوری اسلامی در مرحله گذار از نظام شاهنشاهی به دوران جدید، از انسجام ملی، امنیتی و نظامی لازم برخوردار نیست؛ سعی کرد از همان ابتدای پیروزی انقلاب با حمایت از نیرو‌های معارض انقلاب و ایجاد ناامنی در مرز‌های غرب، شمال غرب و جنوب ایران، زمینه‌های تزلزل در ساختار امنیتی و جغرافیایی ایران و نهایتاً شروع تهاجم گسترده خود را فراهم آورد.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس روند تحولات مربوط به ناامنی در مرز‌های ایران توسط عراق و واکنش ایران به این تعرضات مرزی را تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۷ یعنی روز آغاز تهاجم گسترده عراق به ایران، بررسی کرده است.

عراق مأمن طاغوتی‌ها و عناصر ضدانقلاب

در اولین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت عراق با پذیرفتن گروه‌های ضدانقلاب و فراری وابسته به رژیم شاهنشاهی پهلوی، به حمایت از مخالفان انقلاب و جمهوری اسلامی پرداخت. بدین ترتیب که ارتش عراق با احداث اردوگاهی در منطقه کلاو (چارکلاو) و ایجاد تسهیلات، افراد فراری و ضدانقلاب را در این اردوگاه مستقر کرد و عده‌ای از نیرو‌های ساواک و فراریان ارتش شاهنشاهی به‌عنوان عناصر اصلی، مسئولیت جذب و سازماندهی فریب‌خوردگان را که اغلب از روستا‌ها و مناطق غرب استان کرمانشاه گریخته بودند، بر عهده گرفتند.

ازاین‌رو، در گام نخست بغداد به مرکز مهم فعالیت‌های چهره‌های نظامی و سیاسی مشهور حکومت پهلوی تبدیل شد که می‌توان به برجسته‌ترین این افراد یعنی شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر حکومت شاه و ژنرال غلامعلی اویسی رئیس ستاد مشترک ارتش در زمان شاه اشاره کرد.

هریک از این افراد یک دستگاه رادیویی در عراق داشتند و در این ایستگاه‌ها علاوه بر تبلیغات علیه امام خمینی، دستوراتی را برای طرفداران خود در بین نیرو‌های مسلح و قبایل ایرانی صادر و آنان را به‌طور ویژه راهنمایی می‌کردند.

در این میان، «سپهبد پالیزبان»، «سردار جاف» و برخی از سران قبایل و «کدخدا»‌های بعضی روستا‌ها نیز درصدد اجرای طرح‌ها و برنامه‌های گروه‌های ضدانقلاب در مناطق مرزی کرمانشاه بودند.

استقرار و تقویت نیرو‌های نظامی عراق در مرز با ایران

در گام بعدی، ارتش عراق از شهریورماه ۱۳۵۸ نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات به مناطق مرزی را تحت عناوین مختلف ازجمله برگزاری رزمایش، تقویت پاسگاه‌ها، احداث مواضع و جاده‌های مواصلاتی جدید آغاز کرد. این در حالی بود که مرزداران عراق نه‌تن‌ها از تردد افراد ضدانقلاب و فرصت‌طلب‌ها از مرز‌ها جلوگیری نمی‌کردند، بلکه هر روز این افراد از تسهیلات بیشتر نیرو‌های مسلح عراق و حمایت‌های آنان برخوردار و بیش از پیش تقویت و فعال‌تر می‌شدند.

حتی ارتش عراق به گروه‌های ضدانقلاب وعده داد هرگاه با مقاومت مرزبانان جمهوری اسلامی و پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی مواجه شدند، با سلاح‌های سنگین و هواپیما از آنان حمایت خواهد شد.

اواسط آبان ماه ۱۳۵۸، ارتش عراق با یگان‌های زرهی و بالگرد اقدام به برگزاری مانور نظامی در مقابل تنگه مرزی بیشگان کرد. علاوه بر این، یگان‌های مهندسی ارتش عراق از ماه‌ها قبل در مناطق مختلف مرز با احداث جاده و ایجاد استحکامات، مواضع و نیرو‌های مرزی خود را تقویت کرده بود.

برای نمونه ژاندارمری جمهوری اسلامی در گزارشی به نخست‌وزیری درباره یکی از اقدامات ارتش عراق در ۲ مرداد ۱۳۵۸ چنین نوشت: «در ۲ کیلومتری غرب پاسگاه تلخاب، نیرو‌های عراقی برای چهارمین بار اقدام به انفجار در بین میله‌های ۳۵ و ۴۰ کردند.»

در کنار اقدامات و فعالیت‌های نظامی ارتش عراق، استخبارات این کشور نیز با تطمیع برخی از روحانیان و افراد با نفوذ به‌ویژه در مناطق مرزی کرمانشاه و همچنین با تبلیغات سوء می‌کوشید اهل سنت و اهل حق‌ها را به جمهوری اسلامی ایران بدبین کند.

با استقرار نیرو‌ها و تجهیزات ارتش عراق در نوار مرزی، عملاً پشتیبانی و حمایت از افراد ضدانقلاب با سلاح سنگین آغاز شد. برای نمونه در حملات نیرو‌های ایرانی برای بازپس‌گیری پاسگاه‌های مرزی و تأمین نوار مرزی، ارتش عراق به کمک گروه‌های نظامی ضدانقلاب آمد.

در این درگیری‌ها، پاسگاه‌های «تیله کوه»، «تنگ هوان» و باویسیـ بار‌ها هدف توپخانه‌ها و خمپاره‌انداز‌های ارتش عراق قرار گرفت. همچنین برخی پاسگاه‌های مرزی که نیرو‌های ایران آزاد کرده بودند، بار‌ها دست‌به‌دست شد. این درگیری‌ها که در منطقه کوهستانی شمال و غرب دشت ذهاب نسبت به سایر مناطق مرزی شدیدتر بود، به سراسر نوار مرزی و حتی مناطق مسکونی نیز کشیده شد.

با شدت و گسترش درگیری‌ها، نیروی هوایی عراق باهدف تقویت روحیه افراد ضدانقلاب، به حریم هوایی جمهوری اسلامی ایران تجاوز و بدین ترتیب، شناسایی‌های خود را آغاز کرد.

از اوایل سال ۱۳۵۹ حمله به نوار مرزی و مناطق مسکونی قصرشیرین و روستا‌های اطراف آن در دستور کار ارتش عراق قرار گرفت. بیشترین حملات نیز با سلاح‌های سنگین صورت می‌گرفت و بر شهر قصرشیرین متمرکز بود.

در طول ۱۸ ماه درگیری، حداکثر نیرویی که از طرف ایران در منطقه حضور داشت، حدود دو تیپ شامل نیرو‌های سپاه، ارتش و ژاندارمری بود که آنان هم سازمان، تجهیزات و فرماندهی لازم را نداشتند؛ بنابراین، از دیدگاه صدام حسین، شرایط برای تهاجمی برق‌آسا و پیروزمندانه فراهم بود.

منبع:

احمدی، اسدالله، دست‌های خالی پا‌های خونین (تاخت‌وتاز‌های ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۸، صفحات ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: واکاوی اقدامات رژیم بعث عراق برای آغاز جنگ تحمیلی /صدام در فکر یک حمله برق‌آسا بود