از حق جدایی تا حق کنار کشیدن: درس های تاریخ، نویسنده ژان فیلیپ فلدمن، مترجم حنیف یزدانی - Gooya News

ژان فیلیپ فلدمن دانشیار دانشکده های حقوق، مدرس علوم سیاسی و وکیل دادگاه پاریس است. او به ویژه نبرد آمریکایی فدرالیسم (PUF، 2004) و از جمهوری پنجم تا قانون اساسی آزادی (موسسه چارلز کوکلین، 2008) را منتشر کرده است.

https://journaldeslibertes.fr/download/JDL3-du-droit-de-secession-au-droit-de-retrait-les-lecons-de-lhistoire.pdf

معرفی :

مشروعیت، حق مقاومت، انقلاب و جدا شدن

مشروعیت یک قدرت نشان دهنده اعتبار آن است. از نظر جامعه‌شناختی رژیم مشروع به رژیمی اطلاق می‌شود که حکومت‌شوندگان آن را مشروع بدانند. مشروعیت امکان فرمانبرداری و تعهد آنها به اطاعت را فراتر از انحصارِ خشونتِ قدرت در محدوده ی سرزمینی معین، فراهم می کند.

حق مقاومت به مثابه حق مردم برای عدم اطاعت از یک قدرت نامشروع تلقی می شود. مقاومت می تواند منجر به انقلاب، یعنی سرنگونی قدرت مستقر شود. از نظر تاریخی، این حق به عنوان یک حق انسانی مشترک و حتی به صورت رادیکال، به عنوان یک وظیفه شناخته می شود. از منظر لاکی (جان لاک)، حق مقاومت بهترین تضمین در برابر شورش و بهترین راه برای جلوگیری از آن است. بهترین راه برای جلوگیری از سوء استفاده‌های دولت‌ها نشان دادن خطرات و بی‌عدالتی‌ها به کسانی است که وسوسه می‌شوند آن‌ها را مرتکب شوند، همانطور که در مقدمه اعلامیه حقوق بشر و شهروندی در 1789 یادآوری می‌شود. حق مقاومت نه در قانون اساسی آمریکا در سال 1787 و نه در اولین متمم‌ها، به این دلیل ساده و موجه که برای اکثر شهروندان بدیهی به نظر می‌رسید، گنجانده نشد.

رویدادهای کنونی، به ویژه در اروپا، ما را به تأمل در مفهوم مشابه دیگر دعوت می کند: مفهوم جدایی. چگونه می توانیم آن را تعریف کنیم؟ رفتار آن طبق قوانین بین المللی چگونه است؟ آیا حق جدایی وجود دارد؟[1]

  1. حق جدایی چیست؟

از نظر ریشه‌شناسی، واژه جدایی از کلمه لاتین secedo می‌آید و از فرانسوی قرن هفدهم سرچشمه می‌گیرد، قبل از اینکه در اوایل قرن نوزدهم در انگلیسی ظاهر شود. پس به عنوان عمل کناره گیری از زندگی عمومی درک می شود. در تاریخ روم، مانند مهاجرت موقت پلبی ها ( مردم عادی) به مکانی خارج از شهر به منظور وادار کردن پاتریسی ها (اشراف) به رسیدگی به شکایاتشان; در نهایت به عنوان عمل خروج از یک اتحاد، یک فدراسیون، یک سازمان سیاسی یا مذهبی دیده شده است. فعل لاتین secedo به معنای دور شدن، فاصله گرفتن، کناره گیری کردن یا حتی جدا شدن، شورش کردن و پاره کردن است.

لو لیتره (Le Littré) دو معنا را از ریشه شناسی های مختلف ذکر می کند. جدایی از کلمه لاتین sedeo به عملی گفته می شود که طی آن بخشی از جمعیت یک دولت به طور مسالمت آمیز یا خشونت آمیز از کل جامعه جدا می شود تا دولت جداگانه ای تشکیل دهد یا با دیگری متحد شود. که از secessio می‌آید، از نظر تاریخی درباره سه دوره گفته می‌شود که پلب‌ها با اسلحه از شهر خارج شدند تا سنا را مجبور کنند تا حقوق آنها را به رسمیت بشناسد. همچنین جدایی یک دولت کنفدراسیون از فدراسیونی که بخشی از آن است را مشخص می کند.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: از حق جدایی تا حق کنار کشیدن: درس های تاریخ، نویسنده ژان فیلیپ فلدمن، مترجم حنیف یزدانی - Gooya News