نگاهی تاریخی به ظهور پیامبر (ص) در بستر فرهنگی و اخلاقی حجاز

نگاهی تاریخی به ظهور پیامبر (ص) در بستر فرهنگی و اخلاقی حجاز
ایسنا

ایسنا/اصفهان هر پدیده و رویدادی در بستر و زمینه‌های فرهنگی خود، به‌درستی تحلیل می‌شود. ظهور پیامبر اسلام(ص) در عربستان نیز که بنا بر آیات قرآن، انسانی همچون دیگر انسان‌ها بودند از این قاعده مستثنی نیست و به نظر می‌رسد برخلاف تصور عموم ایرانیان، پیامبر(ص) اسلام در دوران بروز تمدن اخلاق‌گرایی در حجاز به نبوت مبعوث شدند.

به‌راستی آیا پیامبر(ص)، تمام سنت‌های قبیله‌ای را از بین بردند؟ آیا پس از تبلیغ اسلام مردمان ساکن حجاز به یک‌باره دچار تحول شدند و اسلام را پذیرفتند یا زمینه‌هایی برای این پذیرش در آنان ایجاد شده بود؟ هیچ نشانه‌ای از اخلاق و انسانیت و فرهنگ در میان مردم عرب حجاز وجود نداشت؟

برای پاسخ به این سؤالات در فرایند جست‌وجوی رگه‌هایی از فرهنگ و سنت‌های اخلاقی در میان اعراب پیش از اسلام که به اعراب جاهلی شهرت یافته‌اند، در سالروز رحل حضرت رسول اکرم(ص) گفت‌وگوی خبرنگار ایسنا با علی‌اکبر عباسی، علی پژوه و عضو هیئت‌علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان را در ادامه بخوانید.

 اعراب پیش از اسلام مانند هر قوم و نژاد دیگری سنت‌های خوب و بدی نیز داشتند. دیدگاه اسلام نسبت به سنت‌های خوب آن‌ها چه بود؟

علی‌رغم اینکه برخی سنت‌های عرب در دوران جاهلیت، سنت‌های بدی بودند و توسط اسلام منسوخ شدند، سنت‌های خوبی نیز داشتند که مورد تأیید اسلام واقع شدند. یکی از رایج‌ترین سنت‌های ناصواب عرب که با فراگیر شدن اسلام منسوخ شد و افراد بابت اجرای آن ابراز پشیمانی کردند، زنده به گور کردن دختران بود. اسلام بعضی سنت‌ها را رد کرد، اما تعدادی از سنت‌ها را نیز تعدیل یا تأیید کرد.

سنت ناصوابی که نام بردید فراگیر بود؟

باید توجه داشت که سنت زنده‌به‌گور کردن دختران، سنت فراگیر و رایجی نبود، اما به هر حال به‌صورت محدود اتفاق می‌افتاد. رؤسای قبایل و بزرگان تلاش می‌کردند که کنیزها و موالی و غلامان و طبقات پایین فرزندان دختر خود را زنده‌به‌گور کنند. این رسم در بین اشراف و حتی افراد معمولی نیز دیده نمی‌شد.

علت این سنت ناصواب یعنی زنده‌به‌گور کردن دختران چه بود؟

اندک مسئله‌ای در بین اعراب حجاز منجر به بروز جنگ‌های خون‌بار می‌شد، به همین دلیل بود که اعراب جان‌سخت بار آمده بودند و بعد از اسلام توانستند بر امپراتوری‌های قدرتمند در منطقه پیروز شوند. برای عرب ننگ بود که دخترش به دست دشمن بیفتد و بهتر می‌دانست که بمیرد تا اینکه اسیر دشمن شود. در شرایط خاص موالی و طبقات پایین دختران خود را زنده به گور می‌کردند.

چرا با وجودی که اعراب پیش از اسلام سنت‌های خوبی هم داشتند به آنان لقب جاهلی می‌دادند؟

اسلام دینی نبود که همه آداب ‌و رسومات فرهنگی را نفی کند. برخی از این آداب‌ و رسوم منفی باعث شده‌اند که به دوران پیش از اسلام عنوان دوران جاهلیت بدهند درحالی که رسومات خوبی هم داشته‌اند و ادامه پیدا ‌کرده است.

لطفاً به برخی از سنت‌های اعراب پیش از اسلام اشاره کنید؟

بخشندگی بسیار، رسم امان‌نامه دادن، پناه‌ دادن به کسی که در راه مانده و غریبه است (مفهوم قرآنی «وابن‌السبیل»)، مهمان‌نوازی و احترام پرشور و افراطی اعراب به مهمان رسومات خوبی است که اسلام نیز آنها را تایید کرده و بعضاً همچنان به‌وفور وجود دارند.

مصادیقی از بخشندگی‌های بزرگ در سنت قبیله‌ای را بگویید؟

اعراب به حالت رقابتی و با شدت بسیار بخشندگی می‌کردند. برای نمونه، به آزاد کردن تعداد زیادی از بردگان بسیار افتخار می‌کردند. این بخشندگی به اندازه‌ای تبدیل به سکۀ رایج و مد روز شده بود که بخشندگی‌های عظیمی انجام می‌دادند. این بخشندگی‌ها مورد تأیید اسلام قرار گرفت. به همین دلیل افراد بخشندۀ بزرگی همچون حاتم طایی در بین اعراب یافت می‌شوند. حاتم طایی کسی است که نامش با تکرار فراوان در حکایت‌ها و کتاب‌های فارسی‌زبان هم قید شده است. سعدی که بسیار سفر کرده نیز از او به بخشندگی یاد کرده ‌است. عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب(س) در بخشندگی نظیر حاتم طایی بود و به چهره‌ای در این حوزه تبدیل شده بود.

این بخشندگی‌ها در زندگی پیامبر اکرم(ص) نیز بسیار دیده شد، لطفاً به آن‌ها اشاره کنید؟

بله، پیامبر(ص) حتی در مورد اشخاص و نخبگان هم تساهل و تسامح داشتند. برای مثال «خالد ابن ولید» کسی بود که در جنگ احد باعث شهادت تعداد زیادی از یاران پیامبر(ص) شده بود و در حق ایشان بسیار جفا کرده بود، اما پیامبر(ص) به محضی که او اسلام آورد، از او گذشتند و انتقام نگرفتند. حتی از توانایی و نبوغ او برای توسعه اسلام استفاده کردند. این مورد نشان از بخشندگی و امان دادن عرب دارد که ارزش فرهنگی تلقی می‌شد و مورد افتخار قبایل ثروتمند و بزرگ ازجمله قریشی‌ها بود.

درباره کیفیت سنت یاری‌دادن به انسان‌هایی که مورد ظلم واقع شدند، در اعراب پیش از اسلام توضیح دهید؟

باید توجه داشت که مکه، حکومت مرکزی نداشت و شهری تجاری بود و به همین دلیل سنتِ شتاب داشتن برای کمک به کسی که استمداد می‌طلبد، در آن جا رواج یافته بود. شخصِ پیامبر(ص) در دوران جاهلیت، همراه با بزرگان جوان طوایف قریش همچون بنی‌امیه، بنی‌زهره، بنی‌اسد و بنی‌هاشم پیمانی برای حمایت از کسانی که مورد ظلم واقع می‌شوند بدون توجه به مسائل نژادی بستند. عدم وجود حکومت مرکزی منجر به بخشندگی و کمک فوری به کسانی که استغاثه سر می‌دادند، شده بود.

این سنت مربوط به عهد جاهلیت بود، اما اسلام هم آن را تأیید کرده و پیامبر(ص) بعد از بعثت به بستن پیمان جوانمردان افتخار کردند و گفتند اگر هنوز هم کسی  بر اساس همان پیمان از من کمک بخواهد، اجابت می‌کنم. پیامبر(ص) از سنت‌های مثبت و خوب اعراب پیش از اسلام برای توسعه اسلام استفاده کرده‌اند.

یکی از علت‌هایی که اعراب شیعه و غیر شیعه به جهت پاسخ ندادن به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) بسیار اظهار پشیمانی و ندامت کردند و شعرها در این مورد سرودند این بود که در میان عرب شتابان رفتن برای کمک به سمت کسی که دادخواهی می‌کند، رسم قوی و مهمی بود. از کودکی این آداب در آنان شکل می‌گرفت.

آیا پشت این اعمال خیرخواهانه تماماً انگیزه‌های مثبت جریان داشت؟

اعراب هزاران درهم می‌بخشیدند و چندین برده آزاد می‌کردند. حتی در برخی موارد شاید نیت خوبی هم نداشتند و صرفاً در جهت تفاخر و رقابت در این ابعاد بخشش می‌کردند، اما اسلام همین میزان را نیز مورد تأیید قرار داد. نیت آن‌ها را تأیید نمی‌کرد، اما اثر مثبت این حرکات را تأیید می‌کرد.

در خصوص رسم امان‌نامه دادن اعراب که توسط مسلمانان اخذ شد نمونه‌ای مثال بزنید؟

رسالت پیامبر(ص) در سال دهم بعثت با بن‌بست مواجه شد. دو حامی بزرگ پیامبر(ص) یعنی حضرت خدیجه(س) که صاحب ثروت بود و ابوطالب عموی پیامبر(ص) و بزرگ بنی‌هاشم که حمایت این طایفه را برای پیامبر(ص) حفظ کرده بود، از دنیا رفتند. بزرگان قریش اجازه تبلیغ به پیامبر(ص) نمی‌دادند. حتی کار به درگیری‌های بدنی رسیده بود و احتمال کشته شدن پیامبر(ص) جدی شده بود. ایشان مجبور شدند به سمت طائف بروند تا راه دیگری برای تبلیغ پیدا کنند، ولی موفق نشدند و برگشتند. در این شرایط قریشی‌ها از تبلیغ خارج از مرزهای مکه و حجاز عصبانی شده‌ بودند و احتمال کشته شدن پیامبر(ص) بسیار افزایش پیدا کرده بود. پیامبر(ص) اینجا از یکی از سنت‌های دوران جاهلیت کمک گرفتند. عرب اگر به کسی پناه می‌داد، با تمام قوا و خاندان از پناهنده حمایت می‌کردند. پیامبر(ص) به چند تن از بزرگان مکه پیغام دادند و پناه خواستند. در نهایت «جبیر ابن مطعم» که یکی از بزرگان قریش بود به پیامبر(ص) پناه داد و پیامبر(ص) در پناه او وارد مکه شد. جبیر به همراه بردگان و فرزندانشان در کنار کعبه کمربند بستند و شمشیر حمایل کردند و با این رویداد همه متوجه شدند که جبیر به محمد(ص) پناه داده است. امنیت پیامبر(ص) با این شرایط حفظ شد. جبیر بت‌پرست بود و حتی در جنگ بدر مقابل پیامبر(ص) قرار گرفت و پیامبر(ص) فرمودند که کسی با او کاری نداشته‌ باشد، اما با این وجود طبق سنت‌های فرهنگی خودش به پیامبر پناه داد. این مسئله در تمام سیره‌ها و تواریخ عمومی ذکر شده است‌.

در خصوص رسم مهمان‌نوازی اعراب توضیح می‌دهید؟

اعراب در مناطق خشک زندگی می‌کردند و گاهی لازم بود ۱۰۰ کیلومتر مسیر را طی کنند تا به آبادی و روستا یا چشمه‌ای برسند. دزدها و راهزن‌ها در میان راه زیاد بودند، حکومت نبود، بعضی از کاروان‌ها و قبیله‌ها حامی و حفاظت کننده نداشتند و شرایط بدی را پشت سر می‌گذاشتند. در این شرایط افراد یک کاروان یا قبیله به‌عنوان مهمان بر افراد قبیله‌ی دیگری وارد می‌شدند و میزبانان نیز مهمانان را بسیار زیاد تحویل می‌گرفتند. علت اکرام بسیار مهمان هم این بود وقوع که این شرایط برای همه محتمل بود. اشعاری در رثای مهمان‌نوازی داشتند. از کودکی مهمان‌نوازی را آموزش می‌دادند. شخصیت‌ انسان هم از کودکسالی شکل می‌گیرد. ذائقه‌های اجتماعی نیز از همین دوران شکل می‌گیرد. عرب هم عادت داشت از دوران کودکی مهمان‌نوازی را تمرین کند. مهمان‌نوازی برای عرب ضرورت بقا بود و گاهی اوقات موجب رقابت نیز می‌شد. مهمان را فوق‌العاده اکرام می‌کردند. دوست داشتند که از مهمان پولی نگیرند و به او بسیار خدمت کنند و منت مهمان هم روی سرشان باشد. اگر کسی کوچک‌ترین تعرضی به مهمانشان می‌کرد به‌راحتی جانشان را در راه حمایت از مهمانشان فدا می‌کردند. دائماً در اشعار شفاهی آن دوران که بسیار رایج بود این سنت‌ها خوانده می‌شد و در بین مردم هیجان ایجاد می‌کرد.

رسم مهمان‌نوازی اعراب، مشابهتی با مهمان‌نوازی آنان در پیاده‌روی اربعین دارد؟

ماجرای اربعین، نماد آمیختگی آموزه‌های اسلامی و آموزه‌های سنت عرب جاهلی است. آموزه‌های اسلامی، سنت مهمان‌نوازی را تأیید کرده است، اما در سنت عرب ریشه‌های عمیقی دارد.‌

آیا اسلام رسوماتی همچون بزرگداشت و اطاعت از سران قبایل را مورد تأیید قرار داد؟

اطاعت از شیوخ و بزرگان قبیله ازجمله رسومات قوی عرب بود که پیامبر(ص) آنها را تأیید نکرده و قبول نداشته است، اما از آنها نیز تا حدودی در راستای توسع اسلام بهره‌ برده‌اند. در عهد جاهلی به علت عدم وجود حکومت قبیله‌ها برای حفظ وحدت خود و حفظ قبیله از مخاطرات از بزرگان خود که صاحب تجربه بودند، بسیار حرف‌شنوی داشتند، ولی این بزرگان گاهی ساز مخالفت با پیامبر(ص) و دستور اسلام کوک می‌کردند و بحران ایجاد می‌شد.‌ البته پیامبر(ص) در این‌گونه مواقع تلاش می‌کردند با درایت و قوه تدبیر مسئله را حل کنند. اما از همین نفوذ اشراف بزرگان نیز پیامبر(ص) استفاده محدودی کردند.

در خصوص استفاده پیامبر(ص) از قدرت بزرگان عرب مصادیقی را ذکر می‌کنید؟

برای مثال در فتح مکه تنها راه جلوگیری از خون‌ریزی، تسلیم شدن بزرگ مکه بود. پیامبر(ص) می‌دانستند که اکثر قریب به‌اتفاق اهالی مکه خلاف دستور ابوسفیان عمل نخواهند کرد پس اگر ابوسفیان مسلمان شود و به مردم بگوید در برابر سپاه ۱۰ هزار نفری پیامبر(ص) مقاومت نکنند، مکه بدون خونریزی فتح خواهد شد. به همین دلیل عباس، عموی پیامبر(ص) که همچنان با ابوسفیان دوستی داشت، او را تعمداً به سمت جایی برد که قوت و قدرت لشکر پیامبر(ص) را به چشم ببیند و از درگیری با سپاه پیامبر(ص) منصرف شود. پیامبر(ص) به ابوسفیان اصرار می‌کند که اسلام بیاورد. حتی پیامبر(ص) گفتند خانه ابوسفیان در کنار کعبه محل امن است.

همچنین در سال نهم هجرت وقتی افرادی از قبایل دور به نزد پیامبر(ص) می‌آمدند تا شهادتین بگویند و اسلام بیاورند، اگر بیان خوبی داشتند و از بزرگان قبیله بودند، پیامبر(ص) مأموریت تبلیغ دین در قبیله را به ایشان محول می‌کردند. سپاه پیامبر(ص) در فتح مکه ۱۰ هزار نیرو، در جنگ تبوک ۳۰ هزار نیرو داشت و طبق منابع در غدیر نیز حدود ۱۰۰ هزار نفر حاضر بودند و همین رقم‌ها نشان‌دهنده افزایش تصاعدی تعداد مسلمان است. این افزایش جمعیت ممکن نبود مگر با بهره‌گیری از قدرت بزرگان قبایل که صاحب نفوذ در میان افراد قبیله خود بودند. این افراد، اسلام سطحی داشتند، اما بت‌پرستی را ترک کردند و موحد شدند. البته پیامبر(ص) اطاعت از بزرگان در همه احوالات را قبول نداشتند.

نظر شما در مورد برخی از برداشت‌های افراطی از اسلام چیست؟

خوانش‌های داعش‌گونه از اسلام که هیچ چیز پیش از اسلام و پس از آن را به رسمیت‌ نمی‌شناسد با اسلام اصیل متفاوت است. اسلام دینی انعطاف‌پذیر است و نه فقط نسبت به سنت اعراب انعطاف داشت‌، بلکه حتی پس از فتوحات نسبت به آداب‌ و رسوم ایرانیان نیز انعطاف به خرج می‌داد. البته در همان دوران هم قرائت‌های متعصبانه از دین وجود داشت، اما قرائت پیامبر(ص) منعطف بود. همین انعطاف و تساهل و تسامح اسلام بود که منجر به جهانی شدن آن شد. تولید، کشاورزی، مالیات‌گیری، معماری‌، کسب علم و فلسفه یونان و غیره مواردی بود که در دوران اسلامی از سایر فرهنگ‌ها اخذ شد. اگر این تسامح نبود تمدن اسلامی شکل نمی‌گرفت.

مصادیقی در خصوص انعطاف نشان دادن اسلام در برابر آداب‌ورسوم ایرانی در ذهن دارید؟

بله، برای مثال در معماری، مسلمانان گنبد که در آتشکده‌های زرتشتی وجود داشت و مربوط به معماری ایرانی بود را اخذ کردند و در ساخت مسجد به کار بردند. قوس‌های جناقی که در معماری اسلامی دیده می‌شود، مربوط به عهد باستان ایران بود. در صدر اسلام این‌طور نبود که بگویند گنبد نماد شرک یا کفر است و نباید آن را اخذ کرد، بلکه گفتند گنبد شکوهمند است و به‌عنوان نمادی برای مسجد از آن استفاده کردند. تنها در صورتی نسبت به مسائل فرهنگی خاص موضع می‌گرفتند که به‌صورت رسمی در قرآن نهی شده بود. مثلاٌ تمثال‌ها و مجسمه‌هایی که در کلیسا مانده‌ بود به علت اینکه برایش حکم قرآنی وجود داشت، کنار زده می‌شد.

در پایان اگر نکته‌ای دارید بفرمایید؟

باید توجه داشت که اصرار و پافشاری بر همین سنت‌های خوب عرب گاهی هم تأثیراتی بدی در دوران اسلامی گذاشته‌اند و مزاحمت‌هایی برای دولت پیامبر(ص) ایجاد کردند. همین بخشندگی و پناهندگی و مهمان‌نوازی می‌توانست آثار بدی داشته باشد و از آن سوءاستفاده شود.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: نگاهی تاریخی به ظهور پیامبر (ص) در بستر فرهنگی و اخلاقی حجاز