روایت جالب تعزیه‌خوان شمر از یک نذر عجیب!

از سال قبل تاکنون با بسیاری از تعزیه‌داران امام حسین گفتگو می‌کردم و این مختص همین ایام بود، از این رو بعد از تعزیه تنگستان باز به دشتستان آمدم در جست‌وجوی یافتن یک تعزیه خاص بودم که هم سنتی کار کنند و هم در حال نوین‌سازی یا پویا کردن تعزیه خود باشند. 

در دشتستان برای تعزیه محرم، نام نظر آقا، درودگاه، زیارت، دهقائد، چهاربرج، جتوط، آبپخش، وحدتیه… می‌درخشد و با همه این‌ها سال‌های گذشته گفتگو شده بود به جز وحدتیه که سابقه‌ای بیش از ۳۰ سال داشت و نمی‌دانستم چه کاری می‌توانم انجام دهم و این گفتگو‌ها را بسیار دوست داشتم. یک روز در یکی از ادارات رئیس شورای شهر وحدتیه را دیدم من به او سید می‌گفتم، سید مردی بود بسیار بخشنده، چرا می‌گویم بخشنده؟ 
سید هرکه را از نزدیکان یا دوستانش بشناسد را حتی نشناسد از او یادگاری دارد حالا جلوتر که برویم این را خودتان متوجه می‌شوید. 

در این اداره با سید حال و احوال کردم و ناگاه به یاد تعزیه افتادم و در مورد تعزیه شهر وحدتیه از او پرسیدم و او شروع کرد از تعزیه وحدتیه گفتن و وقتی اشتیاق من را به این امر دید از من دعوت کرد تا با او برای دیدن تمرینات و تعزیه به وحدتیه بروم. 

من نیز به همراه همسر و دختر کوچکم پس از گذشتن از برازجان و دالکی به وحدتیه رسیدم و به خانه سید رفتیم و بعد نیز به یکی از مساجد شهر وحدتیه رفتیم که در این حین متوجه شدم بازیگران تعزیه در این مسجد جمع هستند و از قبل، خبر آمدن ما را شنیده‌اند و سید برای حضور ما هماهنگی کرده است. 

وقتی به آن‌ها گفتم که برای گفتگو عجله دارم آن‌ها گفتند که اجازه بدهید مقداری اصلاحات هست باید آن را انجام دهیم و در این حین متوجه حضور هادی امیدیان بانی تعزیه وحدتیه شدم که به سمتمان می‌آمد و خوش آمد می‌گفت، اصلا صدایش چنان طنینی داشت که هر شنونده‌ای ناخواسته جذب صدایش می‌شد.

‌می‌دانستم که او نقش امام حسین (ع) را در تعزیه ایفا می‌کند و در دل به چنین صدایی آفرین گفتم.

بعد از تمام شدن کارشان که بار‌ها و بار‌ها با خنده و شوخی و گاهی گریه و اشک همراه بود با آن‌ها به گفتگو نشستیم هر چند در این بین سید یکی از عباهایش را به بازیگری داد که نقش زهیر را بازی می‌کرد و بعد متوجه شدم به برادر او نیز عبای دیگری داده است و اینجا بود که متوجه مهمان نوازی و بخشندگی سید شدم. 
با سه تن از اعضای تعزیه این شهر به گفتگو نشسته و سپس توضیحات سید باقر حسینی در مورد زمین تعزیه را می‌خوانیم. 

معین البکا تعزیه وحدتیه

هادی امیدیان، معین البکاء شهر وحدتیه خود را اینگونه معرفی می‌کند: من هادی امیدیان هستم معین البکاء تعزیه وحدتیه که از سال ۱۳۸۷ کارم را شروع کردم به عنوان معین البکاء، ولی پیشینه تعزیه در وحدتیه از اولین تعزیه‌های ثبت شده در منطقه است و من از یکی از بانیان تعزیه درودگاه شنیدم که متن و نسخ اولیه خود را از وحدتیه گرفته‌اند، اما وحدتیه برای مدت طولانی از داشتن هیئت محروم بود تا اینکه سال ۱۳۶۸ یا ۱۳۶۹ مجدد بزرگان ما هیئت را راه اندازی کردند، اما باید بگویم قدمت آن به پیش از انقلاب برمی گردد یا شاید ۶۰ یا ۷۰ سال گذشته بوده است. 

او می‌گوید: پس از گذشت چند سال از سال ۱۳۶۸-۶۹ باز هم دچار وقفه شدیم تا بالاخره سال ۱۳۸۵-۸۶ راه اندازی شد و بعد از سال ۱۳۸۷ مکررا اجرا داشتیم که تاکنون بالغ بر ۲۲یا ۲۳ اجرا داشته‌ایم. 

هادی امیدیان می‌گوید: چندسال اخیر نقش‌ها را کمتر می‌گیرم، اما تا سه چهار سال گذشته نقش امام حسین (ع) را داشتم، ولی قبل از آن نیز هم اشقیاء خوان و هم انبیاء خوانی کرده‌ام.

او در مورد اینکه چرا کمتر نقش می‌گیرد می‌گوید: دلیل اینکه کمتر نقش می‌گیرم این است که مدیریت گروه کار سنگینی است کار سختی است و تصمیم گرفتم بیشتر روی آماده کردن گروه تمرکز کنم و بیشتر با آن‌ها تمرین کنیم. سال ۱۳۶۸ تا آن جا که اطلاع دارم روستا‌های اطراف در اینجا جمع می‌شدند و اینجا اجرا می‌کردند. 

از کودکی عاشق تعزیه امام حسین (ع) بودم

امیدیان با لبخند دست به محاسنش می‌کشد و می‌گوید: از سال ۱۳۸۴-۱۳۸۵ با وجود اینکه کلاس‌های کارگردانی و بازیگری را گذرانده بودم، اما از کودکی عاشق و دلباخته تعزیه امام حسین (ع) بودم حتی اگر یک سالی تعزیه بود و من نمی‌رفتم به بستر بیماری می‌افتادم آن هم ماه‌ها بیمار بودم و پنج سالگی دقیقا این اتفاق برایم افتاد و بیمار شدم. 

برپایی دوباره تعزیه وحدتیه

امیدیان می‌گوید: این علاقه ادامه داشت تا اینکه بالاخره در همان سال ۱۳۸۵ یا ۱۳۸۴ با دوستانی که بودند نشستیم و گفتیم تعزیه وحدتیه با این قدمتی که از گذشته در حوزه مصیبت‌های اهل بیت داشته است جای خالی‌اش احساس می‌شود و دوستانی، چون سید علی اصغراحمدی در کمک به راه اندازی و تاسیس مجدد تعزیه با دوستانمان از درودگاه هماهنگ کردند و چند سال آن‌ها را به تعزیه دعوت کردند و آن‌ها نیز به وحدتیه آمدند و اجرا کردند و چندسال قبلش نیز من از اطراف می‌آوردم و اجرا می‌کردند. 

او می‌گوید: من شناختی از دوستان نداشتم و با این روش به شناخت رسیدیم و دورهم نشستیم و علاقه‌مندان را جمع کردیم و استارت آن را زدیم و با یک حرکت نمادین از ورود اسرا از کوفه به شام کارمان را شروع کردیم. 

معین البکاء تعزیه وحدتیه در مورد نسخ و تغییرات در آن می‌گوید: نسخه‌های تعزیه امروزه پویا شده است از نسخه‌های قدیمی است که هر هیئت که می‌آید این را پویاتر می‌کند تغییراتی روی آن ایجاد کرده، اما مایه آن را تغییر نداده و ماهیتش را عوض نکرده است. 

او در مورد تغییرات در تعزیه می‌گوید: همزمان که دوست داریم سنت را حفظ کرده و برقرار بماند، با توجه به خواسته‌های امروز جامعه همزمان کار نو هم انجام می‌دهیم. یعنی همان عاشورا به سبک قدیم اجرا می‌شود کار‌ها و نمایش‌های بزرگ صحنه‌ای با این گروه انجام می‌شود.

امیدیان در خصوص نمایش‌ها و تعزیه‌های اجرا شده می‌گوید: چندین نمایش کار کرده‌ایم؛ می‌شود گفت که چند سالی یکبار تکرار می‌شود. شهادت حضرت زهرا (س) را کار کرده‌ایم، تعزیه مسلم بن عقیل، تعزیه خرابه شام، واقعه غدیر و تعزیه عاشورا را کار کرده‌ایم. 

امیدیان در خصوص نمایش دفاع مقدس می‌گوید: در هیئت ما همانطور که عرض کردم پویایی هم مهم بوده است ما کار‌های میدانی هم انجام داده‌ایم و کاری به نام حماسه مجنون را نیز که خود اثری فاخر از روز‌های دفاع مقدس است را نیز کار کرده‌ایم. 

نمایش غنیمت

او می‌گوید: امسال کار نمایشی به نام غنیمت که به حواشی واقعه عاشورا و به افرادی می‌پردازد که می‌توانستند در کربلا یاری‌گر امام حسین (ع) باشند، اما نبودند و یاری نکردند. یک سری از اتفاقات از زمان حضور مسلم بن عقیل که در کوفه حضور داشتند و افرادی بودند که حمایت نکردند و یا تشویق به گرفتن غنائم یا انداختن ترس به دل مردم از طرف انس و جن و…بقیه ماجرا که همه در این نمایش است. 

او در مورد غدیر می‌گوید: سال ۱۳۹۵ که واقعه غدیر را کار کردیم هم هزینه بسیار و هم سهمیه استانی را در وحدتیه داشت و کار بسیار بزرگ و جذابی شد، ولی دیگر به دلیل کمبود اعتبار نتوانستیم این کار شاخص را انجام دهیم. 

او در مورد دیدن بقیه تعزیه‌ها در شهر‌های مختلف می‌گوید: از نونهالی من تعزیه‌های اطراف را می‌دیدم نظر آقا، درودگاه، دهقائد، و در دالکی سه سال قبل از راه اندازی هیئتمان خودم کنارشان کار کرده‌ام اکنون ۲۰ سال از وقتی که فعالیت می‌کنم می‌گذرد، خود ۳۷ سال سن دارم و اگر حسابش را کنیم از سن ۱۶ یا نهایت ۱۷ سالگی کارم را شروع کرده‌ام. 

امیدیان می‌گوید: از همه این‌ها درس و هم الگو گرفتیم نقاط قوتشان را آوردیم و پویاتر کردیم و روی نقاط ضعفشان کار کردیم و برای خودمان سعی کردیم برطرفش کنیم. حتی از سنوات اول نسخه‌هایمان را از حاج فخار از درودگاه گرفتیم؛ زیرا یکی از فعال‌ترین تعزیه‌ها در استان بودند بله ما درس گرفتیم برایشان شاگردی کردیم که الان به این مرحله رسیدیم. 

برای اجرای تعزیه از مقاتل کمک می‌گیریم

امیدیان از مستندات تعزیه می‌گوید: ما بیشتر در استناد برای اجرای تعزیه و نسخه و فهرست‌هایمان رو کردیم به مطالعه، چون شما وقتی از استاد مطهری حماسه حسینی می‌بینیم که یک سری تحریف‌هایی وارد شده حقیقتا ما نشسته‌ایم دور هم با اساتید و دوستانمان در شهر و دبیر و فرهنگیانی که استاد من بودند یک سری اصلاحاتی روی نسخ انجام داده‌ایم و قطعا به مقتل‌ها و داستان لحظه به لحظه عاشورا در مقاتل قید کرده‌اند. 

پیشکسوتان تعزیه شهر وحدتیه

معین البکاء تعزیه وحدتیه از پیشکسوتان می‌گوید: اغلب پیشکسوتان ما نقش حامی را برایمان داشتند و حوزه مدیریتی و حمایتی بوده است بازی هم می‌کردند مثلا ما داشتیم در میان پیشکسوتان حاج سید قاسم موسوی از اساتید و معلم خودم بوده است، حاج اسماعیل سلیمی نظر، حسین بشارتی، نعمت محمدیان، احمدصالحی، حسین عابدی و علمدارشولی و محمدداد، پرویز کشاورز که باید بگویم بسیاری دیگر بوده‌اند و امیدوارم از قلم نینداخته باشم. 

او می‌گوید: این‌ها در ۱۸ سال اخیر با ما بودند، اما به قبل‌تر برگردیم رضا زنگنه، خدانظر عالی‌پور که بسیار زحمت کشیدند و بانی بودند آن موقع‌ها یا معین البکاء بودند، امرالله عرب، سیدعلی اصغر احمدی، که الان اشقیا خوان ما است در گذشته بازیگر تعزیه بوده است. 

از دست دادن بازیگر نقش حضرت رقیه (س)

امیدیان از خاطرات تلخشان می‌گوید: اگر از خاطرات بگویم باید دو خاطره ناراحت کننده بگویم در مورد کوچولویی به نام ریحانه رضازاده که شبیه خوان حضرت رقیه (س) بود دختری اعجوبه بود که حادثه‌ای اتفاق افتاد و از میان ما رفت. 

او ادامه داد: شخصیت دیگری داشتیم که سکینه خوان ما بود که او نیز از میان ما رفت. این خاطرات بد ما بود از تعزیه، اما خاطرات خوبی نیز داشتیم که خانم‌هایی می‌آمدند و می‌گفتند از خاکستر خیمه‌های سوخته و گهواره سوخته شفا گرفته‌اند و ما بسیار معجزه دیده‌ایم. 

امیدیان از تعداد گروهشان می‌گوید: گروه ما بالغ بر ۳۰۰ نفر است و گروه بسیار سنگینی است و نمی‌شود به راحتی در سوگواره‌ها شرکت کرد، بالغ بر ۱۰۰ تا۱۵۰ نفر در آماده‌سازی ما را کمک می‌کنند و ۱۰۰ تا۱۵۰ نفر نیز از سیاهی تا بازیگران دیالوگ دار ما هستند. 

تعزیه وحدتیه زمین مختص به خود ندارد!

او از زمین تعزیه گله می‌کند: یکی از معضلات و مشکلات ما در تعزیه وحدتیه همین نداشتن زمین است سال‌هایی که شروع کردیم با گرانی‌ها همزمان شد و ما توانایی این را نداشتیم که خرید کنیم. حتی امسال مکاتبه داشتیم برای زمین با شهرداری و شورا که زمینی برای نمایش‌های وحدتیه تامین کنند. ما نمایش‌های بسیار بزرگ و خوبی داریم که هر دو در دو مکان متفاوت به اجرا در می‌آید و این برایمان مهم بود که جایگاه اختصاصی داشته باشیم. 

امیدیان می‌گوید: هر هنری باید پویایی خودش را حفظ کند و عنوان تعزیه خودش مشخص است کار باید به صورت سنتی انجام شود، اما مناسب جامعه پویای امروزی باشد. 

امروز عصر رسانه و تکنولوژی است اگر نتوانیم این کار را با تعزیه وفق دهیم فقط پیشکسوتان می‌مانند و جوانان نمی‌مانند و نمی‌آیند. 

دلیل پای کار آمدن جوانان وحدتیه

او از دلیل پای کارآمدن جوانان پای تعزیه وحدتیه می‌گوید: چیزی که جوانان را پای تعزیه وحدتیه کشانده است این است که ما حالت مبارزات جنگ‌ها و صحنه‌های هیجان‌انگیز جنگ را از قالب نمایشی گذشته خارج کرده‌ایم و به آن یک شکل واقعی داده‌ایم و به آن جلوه‌های ویژه داده‌ایم و همین صحنه‌های هیجانی جوانان را پای کار کشانده و حتی پای تماشاکردن کشانده است و عشق به امام حسین آن‌ها را رها نکرده است. قسمت دیگر نیز نمایش دفاع مقدس است و هیجان آن که جوانان را پای کار کشانده است. 

او از استقبال مردم می‌گوید: استقبال مردم اگر نبود، همان دو سال اول کم می‌آوردیم و همان استقبال مردم ما را سرپا نگه داشته است و حدود پنج هزار نفر دست کم تماشاگر داریم. 

امیدیان می‌گوید: حماسه مجنون سه شب هربار پنج هزار نفر تماشاگر داشت و، چون زمین از خودمان نبود و اعتبار بیشتری نداشتیم نتوانستیم نه دستکاری کنیم و نه هزینه کنیم که تماشاگر بیشتر جذب و شب‌های بیشتری اجرا کنیم. 

معین البکاء تعزیه شهر وحدتیه می‌گوید: استقبال از این نمایش خیلی خوب بود طوری که از ما خواستند شب‌های دیگر نیز اجرا کنیم. مشکل بودجه داریم اگر بودجه به ما تزریق شود قطعا بچه‌های ما خیلی با استعداد هستند و می‌توانیم نمایش‌های بسیار خوبی اجرا کنیم. من قول می‌دهم که حتی اگر ۱۰ شب هم اجرا داشته باشیم میدان تماشاگران‌مان مثل شب اول پر خواهد بود. 

سخن پایانی هادی امیدیان: روی سخنم در ابتدا به مسئولین شهرم، استانم و کشورم است که به نمایش نگاهی دیگر داشته باشند در این تهاجم بی‌امان فرهنگی که به جان جوانان افتاده است هنر است که می‌تواند به ما کمک کند تا از هجوم بی‌امان این تهاجم‌ها جلوگیری کنیم پس به هنر توجه کنند. 

او امی گوید: صحبت دیگرم با مسؤولین هیئت‌ها و گروه‌های نمایشی است که به پویایی گروه‌ها توجه داشته باشند. امروز رسانه‌ها تا اتاق‌های ما آمده‌اند و اثرگذاری بی‌نهایتی دارند، اگر هنر ما نتواند اثرگذاری داشته باشد پس انتظارات و توقعات خودمان هم براورده نخواهد شد. 

امیدیان می‌گوید: تشکر ویژه‌ای دارم اولا از دوستان هیئتی که دست خالی کمک کردند و از همه زندگی و اموراتشان گذشتند و از اول تا الان بسیار متعهد بودند و من از اینجا دست تک تکشان را می‌بوسم.

از مسؤولین خود متشکریم که همیشه پای کار بودند و از مردم متشکرم که با حمایت‌هایشان دل ما را گرم نگه داشتند. 

رئیس شورای شهر وحدتیه

سید خود را اینگونه معرفی کرد: سیدباقرحسینی، رئیس شورای اسلامی شهر وحدتیه ذاکر و خادم اهل بیت عصمت و طهارت هستم.

او در مورد تعزیه می‌گوید: یکی از برنامه‌های دیرین و چندین ساله در شهر وحدتیه تعزیه خوانی و اجرای تعزیه روز عاشوراست. عشق و علاقه مردم این دیار نسبت به امامان معصوم بزرگوار از دیر باز زبانزد خاص و عام بوده به ویژه برنامه عزاداری سید سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در ایام ماه محرم از یک جایگاه رفیعی برخوردار هست.

سید می‌گوید: این عشق و ارادت مردم نسبت به آقا اباعبدالله الحسین در اجرای برنامه تعزیه خوانی و استقبال از تعزیه به اوج خود می‌رسد در واقع باید گفت جمله معروف حب الحسین یجمعنا همه مردم را زیر خیمه حضرت جمع و در یک صراط مستقیم قرار داده در طول این سال‌ها یکی از برنامه پر استقبال در شهر وحدتیه استقبال از محرم و به ویژه تعزیه روز عاشورا هست که واقعا همه مردم وقت می‌گذارند که حتما تعزیه روز عاشورا را تماشا کنند به طور کلی یکی از بزرگترین کار فرهنگی اجرای برنامه تعزیه روز عاشورا در شهر هست که این برنامه در تقویت ایمان و اعتقادات و پیوند با اهل بیت عصمت و طهارت بسیار تأثیر گذار است. 

توضیحات در مورد زمین تعزیه شهر وحدتیه

حسینی در مورد زمین نداشتن برای تعزیه وحدتیه می‌گوید: در خصوص زمین برای اجرای تعزیه شهر وحدتیه زمینی مختص به این کار نیست در چند سال گذشته در یکی از زمین‌های وقفی به نام خرمنجا که در حال حاضر بخشی از این زمین در طرح تعریز بلوار آزادی گرفته شد بخشی از آن موسسه قرآنی و بخشی از آن جز حسینیه قرار گرفت که بعد از آن چندین سال در یک زمین دیگر که شخصی بود و صاحب زمین که شخصتی بسیار بزرگوار مرحوم مغفور حاج عباس حسین زاده اجازه داده بودند و تعزیه روز عاشورا در آنجا برگزار می‌شد که بعد از آن زمین مذکور هم در طرح تعریز خیابان مولوی بخشی از آن گرفته شد، اما با وجود همه این مشکلات و محدودیت‌ها همچنان تعزیه خوانی و اجرای تعزیه در شهر وحدتیه تعطیل نشده و همچنان در مکان‌های عمومی یا زمین‌های شخصی این برنامه انجام می‌شود.

او می‌گوید: از طرف شهرداری هم برای واگذاری زمین به تعزیه شهر محدودیت‌های قانونی فراوانی هست، اما در عین حال شهرداری این آمادگی را دارد از یک زمین شهرداری که خارج از محدوده شهر هست و چند سال گذشته برای بازسازی واقعه غدیر از آن استفاده شد به صورت موقت هم برای برگزاری تعزیه از آن زمین استفاده شود در هر صورت شهرداری مثل گذشته سعی می‌کند نهایت همکاری را برای اجرای این کار بزرگ و با ارزش داشته باشد. 

حبیب بن مظاهر

درخشانی خود را معرفی می‌کند: ابراهیم درخشانی در نقش حبیب بن مظاهر هستم. از سوم چهارم دبستان نمایش تئاتر بازی کردم تا امروز و حدودا الان ۴۷ ساله هستم. 

او می‌گوید: قبل از من نیز یک سال علمدار شولی بازی می‌کرد. 

در حالی که می‌خندد می‌گوید: یک سالی تعزیه داشتیم و کیسه خون در لباسمان جاساز کرده بودیم و پشتش نیز تکه‌ای حلبی یا فلزی می‌گذاشتیم تا اگر خنجر در کیسه خون فرو رفت به خودمان آسیب نزند، در همان سال وقتی خنجر شمر به کیسه خون من اثابت کرد و بعد از حلب فلزی رد شد و کمی از خنجر به شکمم فرو رفت و این یکی از خاطرات ما از زمان تعزیه شد. 

اشقیا خوان

او خود را اینگونه معرفی می‌کند: سید علی اصغر احمدی هستم و از سال ۱۳۸۰ شمر خوانی می‌کنم. 

احمدی می‌گوید: قبل از من کسی این نقش بازی نکرده است، اما دوستانی هستند که وقتی بنده به علت بیماری که داشتم نتوانستم نقشم را ایفا کنم و یک بار آقای مصیب عرب این نقش را ایفا کردند، اما دیگر همیشه خودم شمر خوانی کردم. 

او از خاطرات خود با لبخند می‌گوید: با توجه به اینکه امکانات و وسایل تعزیه در انباری خانه خودمان است، دوستان بازیگر هرساله از خانه ما لباس می‌پوشند و به میدان تعزیه می‌رویم، در مسیر که باید عبور کنیم تا به میدان تعزیه برسیم همزمان که سوار اسب بودم از پشت احساس کردم که یکی دارد به من سنگ پرتاب می‌کند، من به مسیر ادامه دادم داشتم می‌رفتم که یک خانم دوید آمد تا به من رسید، گفت آقا والله من را ببخش!

گفتم چرا مگر چه شده است؟! گفت: که من نذر داشتم سنگ به شمر بزنم. من نیز حقیقتش خنده‌ام گرفته بود گفتم که ان شاالله نذرت روا شود، حالا اگر دیگه تمام است، من به مسیر ادامه دهم.

بعدش گفت که سید برایم دعا کن یک بیمار دارم، گفتم من که شمرم برو به امام بگو برایت دعا کند، این یکی از خاطرات من بود. 

بعد از گفتگو به محل تمرین صحنه ایشان در مسجد جامع شهر وحدتیه رفتم و بازیگران جوانی را دیدم که روی سن در حال تمرین هستند جوانانی که می‌توانست زیر کولر‌های خنک خانه‌شان در حال استراحت باشند، اما خیلی از این‌ها صبح را سرکار بودند و ظهر را نیز در اختیار تعزیه اباعبدالله الحسین (ع) و این برایشان افتخار بود.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: روایت جالب تعزیه‌خوان شمر از یک نذر عجیب!