رژیم صهیونیستی از نظر تنش و خشونت مذهبی پنجمین رتبه دنیا را دارد

رژیم صهیونیستی از نظر تنش و خشونت مذهبی پنجمین رتبه دنیا را دارد
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: رژیم صهیونیستی در شاخص «خصومت‌های اجتماعی مربوط به هنجارهای مذهبی» و از نظر «تنش و خشونت مذهبی» پنجمین رتبه دنیا را داراست. شکاف عمیق میان یهودیان و همچنین بین یهودیان و اعراب بر سر ارزش‌های سیاسی و نقش دین در زندگی عمومی در سه سال گذشته، وضعیت بحرانی و پرتنشی را دنبال می‌کند.

علی معروفی آرانی منتقد فرهنگی و پژوهشگر حوزه صهیونیسم گزارشی درباره اولین مطالعه جامع مرکز تحقیقات پیو در مورد دین و مذهب در اسرائیل نوشته و می‌گوید داده‌های جمع آوری شده از طریق سرشماری در دولت رژیم صهیونیستی، بررسی اجتماعی اسرائیل، مرکز نظرسنجی‌های گاتمن و نظرسنجی‌های قبلی مرکز تحقیقات پیو در اسرائیل نشان می‌دهد چشم انداز مذهبی اسرائیل در طول زمان، دستکم به سه روش مهم تغییر کرده است:

• سهم یهودیان از کل جمعیت رو به کاهش بوده، در حالی که سهم مسلمانان از جمعیت به تدریج در حال افزایش بوده است.

• در میان یهودیان، سهم ارتدوکس ها به آرامی در حال افزایش است که عمدتاً به دلیل نرخ بالای باروری در میان حریدیم ها (حریدی‌ها (به عبری: יהדות חרדית) یا یهودیان فوق‌ارتدکس، بنیادگرایان شاخه یهودیت ارتدکس می‌باشند. آنان باورهایشان را به‌طور مستقیم برگرفته از موسی و تورات نازل شده بر او در طور سینا می‌دانند. حدود یازده درصد جمعیت اسرائیل حریدی‌اند که اغلب در محله‌ها و شهرک‌های تماماً ارتدوکس‌نشین زندگی می‌کنند.بوده است.)

• بررسی‌های انجام شده در طول زمان حاکی از کاهش اندک در سال‌های اخیر در سهم یهودیان اسرائیلی است که سطوح متوسطی از اعمال مذهبی را گزارش می‌کنند. کاهش گزارش شده چیزی که می‌توان آن را «میانه مذهبی» نامید، نشان می‌دهد که جامعه اسرائیل ممکن است از نظر مذهبی دوقطبی تر شود.

در ادامه مشروح متن یادداشت معروفی را می‌خوانیم؛

مسلمانان به عنوان سهمی از جمعیت اسرائیل افزایش می‌یابند

به نقل از مؤسسه نظر سنجی آمریکایی «پیو» آمده است: «اسرائیل در زمره یکی از محدودترین کشورها در زمینه آزادی مذهبی طبقه بندی شده است. اسرائیل جز بیست کشور اول این لیست و هم ردیف عربستان و سوریه قرار دارد. این رژیم همچنین از جهت شاخص «خصومت‌های اجتماعی مربوط به هنجارهای مذهبی» نیز در رده پنجم دنیا و از نظر «تنش و خشونت مذهبی» ششمین کشور دنیاست. نهضت صهیونیسم در بدو تأسیس خود، نهضتی کاملاً سکولار بود به شکلی که حتی اغلب رؤسای آن نیز غیر مذهبی بوده و جایگاه خاصی برای دین یهودی قائل نبودند. از طرف دیگر اکثر یهودیان مذهبی با تشکیل دولتی برای یهودیان آن هم با قدرت زور و اشغالگری و قبل از ظهور ماشیح یا مسیح، مخالف بودند.

در واقع صهیونیسم مذهبی و سیاسی دو مقوله کاملاً جدا از هم هستند. صهیونیسم سیاسی از اواخر قرن ۱۹ میلادی با افکار و اهداف سیاسی پا به عرصه وجود نهاد و پیش از آن چنین امری وجود خارجی نداشت. به طور مثال «نتوری کارتاها» عده‌ای از یهودیان مذهبی هستند که با صهیونیسم سیاسی مخالف هستند. اما در جنگ جهانی دوم و با به راه انداختن جو یهود ستیزی توسط صهیونست‌ها در کل دنیا و بعد از جنگ جهانی یعنی اواخر قرن نوزدهم، برخی از علما ارتدوکس از منظر مذهبی، صهیونیسم را توجیه کردند. این عده از بزرگان یهودی بعدها به صهیونیسم مذهبی تبدیل شدند و به تدریج تأثیر قابل توجه‌ای در مناسبات قدرت اسرائیل نهادند.

به عقیده صهیونیست‌های مذهبی تشکیل دولت یهود ولو به دست سکولارها لازم و حمایت از آن ضروری است. چرا که تشکیل دولت یهود و مهاجرت یهودیان به آنجا باعث زمینه سازی ظهور مسیح و رستگاری قوم یهود می‌شود. در حقیقت ارتدوکس‌ها یا مذهبیون، دولت یهود را وسیله‌ای برای اجرای فرامین الهی می‌بینند و بر ماهیت یهودی آن اصرار می‌ورزند.

بعد از تشکیل رژیم اسرائیل ارتدوکس‌ها یا صهیونیست‌های مذهبی توانستند با تلاش مضاعف و اعمال نفوذ، امتیازات فراوانی برای خود در حوزه مسائل اجتماعی کسب کنند. به طور مثال دین رسمی این رژیم ارتدوکس بوده و بسیاری از مراسمات مذهبی مثل ازدواج، کفن و دفن، تعیین هویت یهودی بودن که باعث کسب حقوق شهروندی می‌شود نیز زیر نظر آنان صورت می‌گیرد.

ورود به سیاست

بعد از جنگ ۱۹۶۷ م و اشغال کامل بیت المقدس، میزان نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی در حوزه سیاست و عرصه نظامی به شکل چشم گیری گسترش یافت. به گونه‌ای که تئورسین اصلی توسعه طلبی، اشغال و کشتار فلسطینیان همواره این گروه هستند. جالب است بدانید که این جریان مذهبی در حال حاضر نیز از متحدان اصلی احزاب سکولار لیبرال و ملی گرای افراطی اسرائیل هستند.

عامل قدرت صهیونیسم مذهبی

با وجود اینکه مؤسسان این رژیم اکثراً بی‌دین و خدا ناباور بودند پس چگونه صهیونیسم مذهبی این چنین قدرت یافت؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که رژیم اسرائیل از یهودیانی تشکیل شده که از نقاط مختلف دنیا با فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون گرد هم جمع شده‌اند که تنها وجه اشتراک آنان، یهودی بودن آن‌هاست. به عبارتی تنها اصالتی که می‌تواند این مردم بیگانه را در سرزمین غصبی با هم متحد کند و مسأله بحران هویت آنان را حل کند، سمبل‌های یهودی است که با مذهب یهودیت گره خورده است. در واقع دین یهودی و پیشینه تاریخی آن در منطقه غرب آسیا و خاخام‌ها بهانه‌ای هستند تا این جماعت متزلزل و ناهمگون را گرد هم جمع کنند.

شروع فعالیت سیاسی صهیونیسم مذهبی

اولین تشکل این جریان در قالب حزب «ملی-مذهبی» متولد شد که وظیفه آن ائتلاف با هر یک از جناح چپ یا راست بود. البته هر جناحی که با آرمان‌های آنان هماهنگ بوده و خواسته آنان را تأمین کند. به عبارتی صهیونیست‌های مذهبی از جناح و حزبی حمایت می‌کنند که مواضع محکم‌تری نسبت به مسائل سرزمینی فلسطینیان اتخاذ کند.

در دهه هشتاد رقبای جدیدتری از این جریان پا به میدان سیاست نهادند؛ حزب «شاس» نماینده اصلی یهودیان «میزراخی» و جناح تندرو متمایل به «گوش آمونیم» که از درون حزب «ملی- مذهبی» متولد شد. این جناح تند رو به شدت طرفدار توسعه سرزمینی، شهرک سازی و اشغال بود.

این جناح در ۲۰۰۸ میلادی حزب «ملی- مذهبی» منحل و به دو حزب «خانه یهود» و «اتحاد ملی» تقسیم شد. در این بین احزاب سکولار و ملی گرایی مثل لیکود که بر توسعه اراضی و شهرک سازی پافشاری می‌کرد، باعث نزدیکی این حزب به «گوش آمونیم» شد. از این تاریخ به بعد ما شاهد نزدیکی دو جریان مذهبی و ملی‌گرا و نفوذ سیاسی آنان در اسرائیل هستیم.

جریان به این شکل بوده که در انتخابات ۲۰۰۹ م نتانیاهو از حزب لیکود توانست آرا صهیونیست‌های مذهبی را جلب کند اما قشر افراطی آن به شکل اُپوزیسیون در مقابل این حزب درآمدند. به همین دلیل نتانیاهو برای جلب نظر آنان، تلاش کرد تا تنش میان رژیم اسرائیل با حماس و حزب الله را بیشتر کند. همین امر سبب جلب اعتماد و نزدیکی دو جریان صهیونیسم مذهبی و سکولار در سیاست شد.

رهبران جوان و جدید جریان صهیونیسم مذهبی با تلاش خود توانستند در ۲۰۱۳ میلادی تمام صهیونیست‌های مذهبی را زیر پرچم حزب «خانه یهود» جمع و آن را به حزب اصلی در رژیم صهیونیستی تبدیل کنند. در مقابل نیز حزب «اتحاد ملی» از صفحه روزگار حذف شد.

همین امر باعث شد تا آنان در انتخابات همان سال دوازده کرسی از کنست را بدست آورند و این غیر از پنج نفر صهیونیسم مذهبی بود که عضو حزب لیکود بودند. آنان با این موفقیت توانستند دو وزارت اقتصاد و آموزش را تصاحب کنند.

در ۲۰۱۵ میلادی صهیونست‌های مذهبی هشت کرسی را بدست آوردند و البته علت این کم شدن آن بود که برخی از مذهبی‌ها به لیکود رأی داده بودند. بدین ترتیب «خانه یهود» تبدیل به نزدیک‌ترین متحد و شریک حزب لیکود می‌شود. بنابراین اصلاً جای تعجبی ندارد که نتانیاهو به هنگام بروز اختلاف میان یهودیان سکولار و مذهبی، تلاش کند تا رضایت مذهبیون را جلب کند.

البته این درحالی است که جریان مذهبی در این رژیم در اقلیت است ولی این توانایی را دارد که به هنگام انتخابات بر آرا عمومی تأثیر بگذارد. یهودیان ارتدوکس در سال ۲۰۱۴ م اگرچه یازده درصد از یهودیان را تشکیل می‌دادند ولی با این حال آنان در سایه گسترش «فرهنگ سیاسی سمبل گرا و سنت محور» در جامعه اسرائیل از قدرت قابل توجه‌ای در عرصه سیاسی و اجتماعی برخوردارند. این قشر مذهبی همان‌هایی هستند که لباس سنتی یهودی را می‌پوشند و غالباً به چشم می‌آیند.

به طور مثال در ۲۰۱۸ میلادی «یینون آزولای» نماینده یهودی حزب ارتدوکس «شاس» در مجلس اسرائیل، زلزله رخ داده در شمال این رژیم را با اجرای اصلاحات مذهبی مرتبط دانست و با آن مخالفت کرد. یک از این قوانین عبادت همزمان زنان و مردان در کنار دیوار ندبه بود. البته این اصلاحات پیش از این به تصویب رسیده بود اما به دلیل فشار مذهبیون و احزاب ارتدوکس، نتانیاهو مجبور شد این قانون و اصلاحات را به حالت تعویق نگه دارد.

شکاف مذهبی- اجتماعی در وضعیت امروز اسرائیل

در حال حاضر اکثر رهبران سیاسی اسرائیل همچون «کدیما»، «کارگر»، «لیکود» و همینطور احزاب کوچک‌تر مثل «ایزرائیل بیتینو»، «بلوک یاهاد-مرتص»، از احزاب سکولار و قائل به جدایی دین از سیاست هستند.

با این حال همانطور که قبلاً گفتیم با توجه به نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی دراین رژیم برخی از امور اجتماعی توسط آنان اداره می‌شود. به شکلی که یک خاخام ارشد هاردی ۸ تمام موارد ازدواج، طلاق، تعیین آئیین و … را بر عهده دارد و در صورتی که این احکام برخلاف آئین یهودیت انجام شود از ناحیه دولت معتبر نخواهد بود. همین امر منجر به بروز اختلافات و درگیری‌هایی در کف خیابان و صحنه اجتماع میان مذهبیون و سکولارها شده است. البته اکثر این درگیری‌ها از سوی یهودیان مذهبی آغاز می‌شود. به طور مثال یهودیان هاردی دست به آزار و اذیت کسانی می‌زنند که روز شنبه ۹ را محترم نمی‌شمارند.
در موردی دیگر در ۲۰۱۳ م یهودیان مذهبی به انداختن شال زنان در هنگام دعا اعتراض کرده و به سمت آنان سنگ و پلاستیک و اشیا دیگر پرت می‌کردند. چرا که یهودیان متعصب انداختن شال برای زنان و بلند دعا کردن آنان را بد می‌دانند.

اغلب این درگیری‌ها در بیت المقدس، جایی که بیشترین قشر مذهبی در آنجا ساکن است اتفاق می‌افتد. به عنوان نمونه در ۲۰۱۱ م این شهر شاهد درگیری‌های خیابانی و تظاهرات بود. چرا که صهیونسیت‌های مذهبی متعصب، خواهان جدایی زنان و مردان در مراکز آموزشی و تفریحی بودند. درگیری‌ها به قدر بالا می‌گیرد که نتانیاهو به عنوان نخست وزیر این رژیم مجبور به موضع گیری شده و وعده تقسیم شهر به دو بخش مذهبی و سکولار را می‌دهد.
به عنوان بدترین حالت ممکن می‌توان به ترور «اسحاق رابین» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی اشاره کرد. قاتل او یک دانشجوی افراطی مذهبی بود که به دلیل فتوای رهبران مذهبی خود مبنی بر خودداری سربازان از تخلیه شهرک‌ها چنین کاری را انجام داد. نمونه دیگر که حتی تلفات جانی از خود به جای نهاده درگیری همجنس‌گرایان و مذهبیون به هنگام راهپیمایی سالیانه همجنس گرایان در تلاویو و اورشلیم است.

البته اختلاف میان یهودیان مذهبی و سکولار اختصاص به زمان حاضر ندارد بلکه از زمان تأسیس این رژیم نیز این اختلاف همواره وجود داشته. اولین اختلاف آنان بر سر آوردن نام خداوند در بیانیه استقلال بود که در نهایت بر کلمه‌ای که از دیدگاه مذهبیون به معنی خدا و از نظر سکولارها دلالت بر خدای شخص واری نمی‌کرد توافق کردند. همچنین عدم تدوین قانون اساسی بعد از هفتاد سال و ناکامی در این امر نیز از این اختلاف سرچشمه می‌گیرد، اختلاف در تقسیم قدرت و ماهیت و سرشت رژیم صهیونستی.

آینده از آن کیست؟

بن گورین در بیانیه تشکیل رژیم اسرائیل گفت: «اسرائیل کامل‌ترین مساوات اجتماعی و سیاسی را برای تمام شهروندان، بدون تمایز مذهبی، نژادی یا جنسی تأمین خواهد کرد». اما در نهایت تاکید بر یهودی بودن دولت بود، یعنی نژاد یهود. اما ثمره تاکید بر نژاد یهود چیست؟ از نظر «پست صهیونیست‌ها »۱۶ برخلاف غرب که اسرائیل را تنها دمکراسی منطقه غرب آسیا قلمداد می‌کند، این رژیم از وجود شکاف عظیم طبقاتی و نژادی رنج می‌برد.

از جهت مذهبی در درون جامعه اسرائیل میان دو طیف مذهبی «سفاردی» و «اشکنازی» جایگاه کاملاً متفاوتی دارند. در این رژیم «سفاردی‌ها» که یهودیان آفریقایی و اروپای شرقی را شامل می‌شوند، دارای نقص تکاملی، اهل خرافه، سنتی و غیر متمدن هستند. در مقابل یهودیان اشکنازی که اهل اروپای غربی، سفید پوست و پولدار هستند افرادی متمدن و مدرن هستند.

در حال حاضر نیز ۴۰% از مردم اسرائیل خود را مذهبی می‌دانند. ۶۰ % به خداوند اعتقاد دارند و ۱۳% هیچ اعتقادی به خدا ندارند. به همین ترتیب در ۲۰۱۴ م کابینه اسرائیل قانونی تحت عنوان «قانون ملیت» را تصویب کرد که طبق آن بر ماهیت یهودی یا نژادی این رژیم تاکید می‌شود. جدای از این روند مهاجرت در گذشته، به نحو یهودیان غیر مذهبی بوده.

همچنین در ژانویه ۲۰۱۸ میلادی درگیری میان تعدادی از خاخام‌های برجسته ملی- مذهبی و فرمانده عالی ارتش بر سر یکسان سازی واحد رزمی زنان صورت گرفت که منجر به اخراج «گادی آیزنکوت» رئیس ستاد مشترک ارتش شد. اما «انشل پفیفر» نویسنده هآرتص در مقاله‌اش نوشت: «آنچه می‌توان گفت آن است که این امر نبردی است که ارتش بدون نیاز به شلیک گلوله برنده آن خواهد شد».

او در ادامه مقاله خود آورد؛ «جهت اطلاع تمام کسانی که از یک ارتش مذهبی صحبت می‌کنند، می‌گویم که اکثریت سربازان مذهبی زمانی که دستوری در تناقض با مذهبشان دریافت می‌کنند، ترجیح می‌دهند از فرمانده خود تبعیت کنند تا خاخام‌ها».از نظر «پفیفر» خاخام‌ها محبوبیت و قدرت خود را از دست داده‌اند و در مقابل سیاسیون نیز در ارائه چشم انداز مناسب ناکام مانده‌اند. بنابراین ارتش در حال حاضر آشکارترین و قدرتمندترین شکل یهودیت سکولار است.

از مجموعه صحبت‌های بیان شده می‌توان دریافت که با توجه به اقلیت بودن جامعه صهیونیسم مذهبی در اسرائیل و ناکارآمدی آن، فضای عمومی به سمت و سوی جامعه‌ای سکولار با مبنای نژاد یهودی خواهد بود. اما به قول «آلن دواتی» یهودی بودن و دمکراتیک بودن قابل جمع نیست چرا که نتیجه توجه شدید به نژاد، نژاد پرستی است.

بر اساس داده‌های سرشماری اسرائیل، چشم انداز مذهبی این کشور به تدریج در حال تغییر است، با کاهش سهم جمعیتی که به عنوان یهودی شناخته می‌شوند و سهم فزایندهای که به عنوان مسلمان شناخته می‌شوند یا ترجیح می‌دهند با هیچیک از چهار گروه اصلی مذهبی (یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزی‌ها) خود را نشناسند.

تقریباً ۷۰ سال پس از تأسیس دولت مدرن اسرائیل، جمعیت یهودی آن در پشت این ایده که اسرائیل وطن یهودیان و پناهگاه ضروری برای مقابله با یهود ستیزی در سراسر جهان است، متحد می‌مانند. اما در کنار این منابع وحدت، یک نظرسنجی جدید بزرگ توسط مرکز تحقیقاتی پیو نیز اختلافات عمیقی را در جامعه اسرائیل پیدا می‌کند - نه تنها بین یهودیان اسرائیلی و اقلیت عرب این کشور، بلکه در میان زیر گروه‌های مذهبی که یهودیان اسرائیلی را تشکیل می‌دهند.

اگرچه یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در یک کشور کوچک زندگی می‌کنند و سنت‌های زیادی دارند، اما یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در جهان‌های اجتماعی کاملاً مجزا زندگی می‌کنند، با دوستان نزدیک نسبتاً کمی و ازدواج‌های درونی کمی خارج از گروه‌های خود. در واقع، این نظرسنجی نشان می‌دهد که یهودیان سکولار در اسرائیل از این تصور که فرزندشان ممکن است روزی با یک یهودی افراطی ارتدوکس ازدواج کند، احساس ناراحتی بیشتری نسبت به ازدواج فرزندشان با یک مسیحی دارند.

تقریباً همه یهودیان اسرائیلی یکی از چهار دسته را می‌شناسند: Haredi (که معمولاً به عنوان "فراترآتدوکس" ترجمه می‌شود)، Dati ("مذهبی")، Masorti ("سنتی") یا Hiloni ("سکولار").

شاخص و نمودار چشم انداز مذهبی در اسرائیل

اگرچه یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در یک کشور کوچک زندگی می‌کنند و سنت‌های زیادی دارند، اما یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در جهان‌های اجتماعی کاملاً مجزا زندگی می‌کنند، با دوستان نزدیک نسبتاً کمی و ازدواج‌های درونی کمی خارج از گروه‌های خود. در واقع، این نظرسنجی نشان می‌دهد که یهودیان سکولار در اسرائیل از این تصور که فرزندشان ممکن است روزی با یک یهودی افراطی ارتدوکس ازدواج کند، احساس ناراحتی بیشتری نسبت به ازدواج فرزندشان با یک مسیحی دارند.

شاخص و نمودار یهودیان اسرائیل دموکراسی را با دولت یهود سازگار می‌دانند، اما در مورد اولویت دادن به شاهزادگان دموکراتیک یا قوانین مذهبی اختلاف نظر دارند.

اکثر یهودیان در سراسر طیف مذهبی در اصل موافق هستند که اسرائیل می‌تواند هم یک کشور دموکراسی و هم یک کشور یهودی باشد. اما آنها در مورد اینکه در عمل، اگر تصمیم گیری دموکراتیک با قوانین یهودی (هالاخا-به مجموعه قوانین شریعت یهود گفته می‌شود) برخورد کند، چه اتفاقی باید بیفتد، اختلاف دارند. اکثریت قریب به اتفاق یهودیان سکولار می‌گویند که اصول دموکراتیک باید بر قوانین دینی ارجحیت داشته باشد، در حالی که سهم بزرگی از یهودیان افراطی ارتدوکس می‌گویند که قوانین مذهبی باید اولویت داشته باشند.

حتی به طور اساسی‌تر، این گروه‌ها در مورد اینکه اساساً هویت یهودی چیست، اختلاف نظر دارند: بیشتر ارتدوکس های افراطی می‌گویند که "یهودی بودن" عمدتاً یک موضوع دینی است، در حالی که یهودیان سکولار تمایل دارند بگویند که این عمدتاً یک موضوع اصل و نسب و / یا فرهنگ است.

مطمئناً هویت یهودی در اسرائیل پیچیده است و مفاهیم دین، قومیت، ملیت و خانواده را در بر می‌گیرد. هنگامی که از شما پرسیده شد: "مذهب فعلی شما، اگر دارید؟ " تقریباً همه یهودیان اسرائیلی می‌گویند که یهودی هستند - و تقریباً هیچیک نمی‌گویند که دین ندارند - حتی اگر تقریباً نیمی از آنها خود را سکولار توصیف می‌کنند و از هر پنج نفر یک نفر به خدا اعتقاد ندارد. برای برخی، هویت یهودی با غرور ملی اسرائیل نیز مرتبط است. اکثر یهودیان سکولار در اسرائیل می‌گویند که ابتدا خود را اسرائیلی و در مرحله دوم یهودی می‌بینند، در حالی که اکثر یهودیان ارتدوکس (حاریدیم و داتیم) می‌گویند که ابتدا خود را یهودی و سپس اسرائیلی می‌دانند.

این نظرسنجی همچنین به تفاوت‌های یهودیان اسرائیلی بر اساس سن، جنسیت، تحصیلات، قومیت (اشکنازی یا سفاردی / مزراحی) و سایر عوامل جمعیتی می‌پردازد. به عنوان مثال، سفاردیم / مزرحیم عموماً از نظر مذهبی بیشتر از اشکنعظیم پیروی می‌کنند، و مردان تا حدودی بیشتر از زنان می‌گویند که حلاخا باید بر اصول دموکراتیک ارجحیت داشته باشد. اما از بسیاری جهات، این تفاوت‌های جمعیتی به دلیل شکاف‌های عمده‌ای که در میان چهار زیرگروه مذهبی که یهودیان اسرائیل را تشکیل می‌دهند، کمرنگ می‌شوند.

طبقه‌بندی یهودیان در اسرائیل

این نظرسنجی نشان می‌دهد که اعراب اسرائیل به طور کلی فکر نمی‌کنند که اسرائیل می‌تواند همزمان یک کشور یهودی و یک دموکراسی باشد. این دیدگاه توسط اکثریت مسلمانان، مسیحیان و دروزی ها بیان می‌شود. و اکثراً هر سه این گروه می‌گویند که اگر بین قانون یهود و دموکراسی تعارض وجود داشته باشد، دموکراسی باید اولویت داشته باشد.

شاخص و نمودار- اکثر اعراب طبق این نمودار می‌گویند اسرائیل نمی‌تواند هم یک کشور دموکراسی و هم یک کشور یهودی باشد، اما این بدان معنا نیست که اکثر اعراب در اسرائیل سکولاریست های متعهد هستند. در واقع، بسیاری از مسلمانان و مسیحیان از اعمال قوانین دینی خود در جوامع خود حمایت می‌کنند. به طور کامل ۵۸ درصد از مسلمانان طرفدار احراز شریعت به عنوان قانون رسمی برای مسلمانان در اسرائیل هستند و ۵۵ درصد از مسیحیان طرفدار تبدیل کتاب مقدس به عنوان قانون سرزمین برای مسیحیان هستند.

تقریباً هشت نفر از هر ده عرب اسرائیلی (۷۹ درصد) می‌گویند که در جامعه اسرائیل تبعیض زیادی علیه مسلمانان وجود دارد که تا حد زیادی بزرگترین اقلیت‌های مذهبی هستند. در این موضوع، یهودیان نظر مخالف دارند; اکثریت قریب به اتفاق (۷۴ درصد) می‌گویند که تبعیض زیادی علیه مسلمانان در اسرائیل نمی‌بینند.

در عین حال، افکار عمومی یهودیان در مورد اینکه آیا اسرائیل می‌تواند به عنوان وطن یهودیان عمل کند و در عین حال اقلیت عرب کشور را نیز در برگیرد، اختلاف نظر دارد. نزدیک به نیمی از یهودیان اسرائیلی می‌گویند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، از جمله تقریباً از هر پنج بزرگسال یهودی که به شدت با این موضع موافق هستند.

اختلافات بین یهودیان و اعراب در دیدگاه آنها در مورد روند صلح نیز منعکس شده است. در سال‌های اخیر، اعراب در اسرائیل به طور فزاینده‌ای در مورد یافتن راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی دچار تردید شده‌اند. در سال ۲۰۱۳، تقریباً سه چهارم اعراب اسرائیل (۷۴ درصد) گفتند که راه حل مسالمت آمیز تشکیل دو کشور امکان پذیر است. از اوایل سال ۲۰۱۵، ۵۰ درصد می‌گویند چنین نتیجه‌ای امکان پذیر است.

تقریباً هشت نفر از هر ده عرب اسرائیلی (۷۹ درصد) می‌گویند که در جامعه اسرائیل تبعیض زیادی علیه مسلمانان وجود دارد که تا حد زیادی بزرگترین اقلیت‌های مذهبی هستند. در این موضوع، یهودیان نظر مخالف دارند; اکثریت قریب به اتفاق (۷۴ درصد) می‌گویند که تبعیض زیادی علیه مسلمانان در اسرائیل نمی‌بینند.

در عین حال، افکار عمومی یهودیان در مورد اینکه آیا اسرائیل می‌تواند به عنوان وطن یهودیان عمل کند و در عین حال اقلیت عرب کشور را نیز در برگیرد، اختلاف نظر دارد. نزدیک به نیمی از یهودیان اسرائیلی می‌گویند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، از جمله تقریباً از هر پنج بزرگسال یهودی که به شدت با این موضع موافق هستند.

اختلافات بین یهودیان و اعراب در دیدگاه آنها در مورد روند صلح نیز منعکس شده است. در سال‌های اخیر، اعراب در اسرائیل به طور فزاینده‌ای در مورد یافتن راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی دچار تردید شده‌اند. در سال ۲۰۱۳، تقریباً سه چهارم اعراب اسرائیل (۷۴ درصد) گفتند که راه حل مسالمت آمیز تشکیل دو کشور امکان پذیر است. از اوایل سال ۲۰۱۵، ۵۰ درصد می‌گویند چنین نتیجه‌ای امکان پذیر است.

اعراب اسرائیلی به شدت در مورد صداقت دولت اسرائیل در جستجوی توافق صلح تردید دارند، در حالی که یهودیان اسرائیلی به همان اندازه در مورد صداقت رهبران فلسطینی تردید دارند. اما بی‌اعتمادی زیادی وجود دارد: کاملاً ۴۰ درصد از یهودیان اسرائیل می‌گویند که دولت آنها تلاش صادقانه‌ای برای صلح انجام نمی‌دهد، و سهم مساوی از اعراب اسرائیل در مورد رهبران فلسطینی همین را می‌گویند.

گروه‌های مذهبی عمده اسرائیل نیز از نظر اجتماعی از یکدیگر جدا شده‌اند. اکثریت قریب به اتفاق یهودیان (۹۸٪)، مسلمانان (۸۵٪)، مسیحیان (۸۶٪) و دروزی ها (۸۳٪) می‌گویند همه یا بیشتر دوستان نزدیک آنها متعلق به جامعه مذهبی خودشان هستند.

یهودیان بیشتر از اعراب می‌گویند که همه دوستانشان به گروه مذهبی آنها تعلق دارند. این ممکن است تا حدی نشان دهنده این واقعیت باشد که اکثریت جمعیت اسرائیل یهودی هستند. دو سوم یهودیان اسرائیل (۶۷ درصد) می‌گویند همه دوستانشان یهودی هستند. در مقایسه، ۳۸ درصد از مسلمانان، ۲۱ درصد از مسیحیان و ۲۲ درصد از دروزی ها می‌گویند که همه دوستانشان در دین آنها اشتراک دارند.

اینها برخی از یافته‌های کلیدی بررسی جامع دین در اسرائیل مرکز تحقیقات پیو است که از طریق مصاحبه‌های چهره به چهره به زبان‌های عبری، عربی و روسی در میان ۵۶۰۱ بزرگسال اسرائیلی (سن ۱۸ سال و بالاتر) از اکتبر ۲۰۱۴ تا مه ۲۰۱۵ انجام شد. این نظرسنجی از تعریف اداره مرکزی آمار اسرائیل از جمعیت اسرائیل استفاده می‌کند که شامل یهودیان ساکن کرانه باختری و همچنین ساکنان عرب بیت المقدس شرقی می‌شود. برای جزئیات بیشتر به روش نظرسنجی مراجعه کنید.

چه کسانی در این روند مشمول نظر سنجی می‌شوند؟

این نظرسنجی شامل نمونه‌های اضافی (یعنی مصاحبه‌های اضافی، بیش از تعداد نمونه‌ای کاملاً تصادفی) از پنج گروه - مسیحیان، دروزی‌ها، یهودیان حریدی، عرب‌های ساکن در اورشلیم شرقی و شهرک‌نشینان اسرائیلی در کرانه باختری - به ترتیب است. قادر به تجزیه و تحلیل دیدگاه افراد در این گروه‌های نسبتاً کوچک است. با این حال، نمونه‌های اضافی از نظر آماری در نتایج نهایی نظرسنجی تنظیم شده‌اند تا مسیحیان، دروزی‌ها، حریدیم‌ها، اعراب در اورشلیم شرقی و شهرک‌نشینان اسرائیلی به نسبت سهم واقعی آنها از جمعیت بزرگسال اسرائیلی نشان داده شوند.

این نظرسنجی هویت مذهبی، اعتقادات و اعمال اسرائیلی‌ها را بررسی می‌کند. دیدگاه‌ها در مورد دموکراسی و نقش دین در زندگی عمومی؛ ارزش‌های اخلاقی و اهداف زندگی؛ تصورات در مورد تبعیض؛ دیدگاه‌ها در مورد ازدواج‌های درونی؛ و نگرش به سیاست و روند صلح.

این گزارش با استفاده از داده‌های مطالعه سال ۲۰۱۳ مرکز تحقیقات پیو "پرتره‌ای از یهودیان آمریکایی"، بین یهودیان اسرائیل و یهودیان در ایالات متحده مقایسه می‌کند. ارتباطات عمیقی بین دو جمعیت بزرگ یهودی جهان وجود دارد، اما برخی از تفاوت‌های کلیدی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، یهودیان اسرائیل به طور کلی از نظر مذهبی بیشتر از یهودیان ایالات متحده هستند. از نظر سیاسی، یهودیان آمریکایی نسبت به یهودیان اسرائیلی نسبت به امکان راه حل مسالمت آمیز دو کشوری خوشبین ترند و نسبت به شهرک سازی های یهودی در کرانه باختری منفی ترند. مقایسه‌های ایالات متحده و اسرائیل در فصل ۱ به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.

گروه‌های مذهبی چگونه تعریف می‌شوند

مطالعه کنونی و نظرسنجی منتشر شده قبلی از یهودیان آمریکایی با هم نگاهی عمیق به باورهای مذهبی، ارزش‌ها و دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی حدود ۸۰ درصد از جمعیت یهودی جهان ارائه می‌کنند. این مطالعات که توسط بنیاد خیریه Pew و بنیاد خانواده نوبائر تأمین می‌شود، بخشی از تلاش بزرگ‌تر مرکز تحقیقات پیو برای درک تغییرات مذهبی و تأثیر آن بر جوامع در سراسر جهان است.

بقیه این بررسی اجمالی برخی از منابع وحدت و تفرقه در جامعه اسرائیل را بررسی می‌کند، همانطور که در این نظرسنجی آشکار شد. در حالی که زیرگروه‌های اصلی یهودیان اسرائیلی در حمایت از اسرائیل به عنوان یک سرزمین یهودی متحد هستند، آنها بر سر نقشی که دین باید در زندگی عمومی کشورشان ایفا کند، عمیقاً با هم اختلاف دارند. و اگرچه یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزی‌ها در اسرائیل اهداف زندگی مشترک زیادی دارند - برای مثال تأکید زیادی بر حفظ خانواده‌های قوی و تحصیل خوب برای فرزندانشان دارند - آنها از نظر مذهبی زندگی بالکان‌شده‌ای دارند.

یهودیان اسرائیل بر سر نیاز به سرزمین یهودی متحد شدند

اسرائیل دیگر یک جامعه عمدتاً مهاجر نیست. در حال حاضر، تقریباً سه چهارم بزرگسالان اسرائیلی بومی هستند و فقط یک چهارم آنها در خارج از کشور به دنیا آمده‌اند. با این حال، با اتفاق نظر مجازی، یهودیان اسرائیلی از هر نوع - بومی و مهاجر، پیر و جوان، سکولار و بسیار مذهبی - موافق هستند که همه یهودیان در هر کجا باید حق داشته باشند که «علیه» کنند، یا به اسرائیل نقل مکان کنند و فوراً شهروندی دریافت کنند.

این حمایت قاطع از مهاجرت یهودیان ممکن است تا حدی با تصورات درباره یهودی ستیزی مرتبط باشد. کاملاً سه چهارم یهودیان اسرائیلی (۷۶%) فکر می‌کنند که یهودی ستیزی هم در سراسر جهان رایج است و هم در حال افزایش است و تقریباً از هر ۹ نفر (۹۱%) می‌گویند که یک کشور یهودی برای بقای طولانی مدت ضروری است. مردم یهود اکثر یهودیان اسرائیلی (۷۹ درصد) می‌گویند که یهودیان مستحق رفتار ترجیحی در اسرائیل هستند. اما آنها تناقضی ذاتی بین یک میهن یهودی و یک دموکراسی فعال نمی‌بینند. در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل می‌تواند هم یک کشور یهودی و هم یک کشور دموکراتیک باشد، اکثریت هر چهار زیرگروه یهودی می‌گویند "بله". با این حال، حریدیم ها نسبت به سایر یهودیان اسرائیلی کمتر مطمئن هستند که دموکراسی با دولت یهود سازگار است. در حالی که اکثریت اندکی از حریدیم های مورد بررسی (۵۸%) می‌گویند که اسرائیل می‌تواند هم یک کشور یهودی و هم یک دموکراسی باشد، حدود یک سوم (۳۶%) می‌گویند که نمی‌تواند.

این ممکن است به این دلیل باشد که بسیاری از حریدیم ها معتقدند که قانون دینی (هالاخا) باید بر تصمیم گیری دموکراتیک غلبه کند. برای آزمودن این موضوع، این نظرسنجی یک سوال فرضی را مطرح کرد: «و اگر تناقضی بین اصول هلاخا و دموکراتیک وجود دارد، آیا دولت اسرائیل باید اصول دموکراتیک را ترجیح دهد یا هلاخا؟» در چنین شرایطی، ۸۹ درصد از حریدیم ها می‌گویند که باید به هالاخا اولویت داده شود و تنها ۳ درصد از پاسخ دهندگان حریدی به آرمان‌های دموکراتیک پایبند هستند. در مقابل، در میان هیلونیم، سهم یکسانی (۸۹%) می‌گویند که دولت باید اصول دموکراتیک را ترجیح دهد. فقط ۱ درصد از پاسخ دهندگان یهودی سکولار به هالاخا تسلیم می‌شوند.

در پاسخ به این سوال که آیا halakha باید قانون رسمی سرزمین برای یهودیان در اسرائیل باشد، اکثریت حریدیم (۸۶٪) و Datiim (۶۹٪) می‌گویند که آنها موافق این تغییر هستند. در مقابل، اکثر ماسورتیم ها (۵۷%) و اکثریت قریب به اتفاق هلونیم ها (۹۰%) با تبدیل halakha به عنوان قانون سرزمین یهودیان در اسرائیل مخالف هستند.

اختلاف نظر در مورد معنای زندگی در یک کشور یهودی صرفاً فرضی نیست. این نظرسنجی در مورد بسیاری از مسائل سیاست مشخص در اسرائیل - از جمله ازدواج، طلاق، تغییر مذهب، خدمت سربازی، حمل و نقل، نماز عمومی و تفکیک جنسیتی - می‌پرسد و شکاف‌های عمیقی را می‌یابد.

به عنوان مثال، اکثریت قریب به اتفاق Haredim و Datiim می‌گویند که حمل و نقل عمومی باید در سراسر کشور در روز سبت یهودی تعطیل شود، در حالی که اکثریت قریب به اتفاق هلونیم (۹۴٪) با تعطیلی تمام وسایل حمل و نقل عمومی به منظور رعایت سبت مخالف هستند. Masortim به طور مساوی بین کسانی که طرفدار تعطیلی حمل و نقل عمومی در سراسر کشور در روز شنبه هستند (۴۴٪) و کسانی که می‌خواهند اتوبوس‌ها، قطارها یا سایر وسایل حمل و نقل عمومی را حداقل در برخی مناطق فعال نگه دارند (۵۲٪) تقسیم شده است.

اختلاط عمومی زن و مرد یکی دیگر از موارد اختلاف نظر است. اکثریت قاطع حریدیم (۶۲٪) طرفدار تفکیک جنسیتی در وسایل حمل و نقل عمومی، مانند اتوبوس و قطار، که توسط اعضای جامعه حریدی استفاده می‌شود، هستند. در همین حال، در میان Hilonim، تنها ۵٪ از این سیاست حمایت می‌کنند. اکثریت قریب به اتفاق Hilonim (۹۳٪) با اعمال تفکیک جنسیتی در هر وسیله نقلیه عمومی، حتی زمانی که توسط Haredim استفاده می‌شود، مخالف هستند.

در مورد مسائل مربوط به حقوق خانواده نیز بحث وجود دارد. اسرائیل ازدواج مدنی را مجاز نمی‌داند و ازدواج‌های یهودی که در اسرائیل انجام می‌شود باید توسط خاخام‌های ارتدکس تأیید شود. (برای جزئیات بیشتر در مورد ازدواج و طلاق در اسرائیل، به فصل ۱۱ مراجعه کنید.) حریدیم به شدت با اجازه دادن به خاخام‌های غیر ارتدوکس برای انجام ازدواج در اسرائیل مخالف است، در حالی که اکثریت هیلونیم موافق تغییر قانون فعلی برای اجازه دادن به خاخام‌های اصلاح طلب و محافظه کار برای برگزاری مراسم عروسی هستند.

یهودیان اسرائیل در مورد وضعیت اعراب اختلاف دارند

یهودیان اسرائیل در مورد اینکه آیا اعراب باید اجازه زندگی در کشور یهودی را داشته باشند یا خیر، اختلاف نظر دارند. در این نظرسنجی از یهودیان پرسیده شد که آیا با این جمله که «اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند» به شدت موافق، موافق، مخالف یا به شدت مخالف هستند. تقریباً نیمی از یهودیان اسرائیل کاملاً موافق هستند (۲۱%) یا موافق (۲۷%)، در حالی که سهم مشابهی مخالف (۲۹%) یا کاملاً مخالف (۱۷%) است. داتیم به احتمال زیاد طرفدار اخراج اعراب است. تقریباً از هر ده نفر هفت نفر (۷۱ درصد) می‌گویند که اعراب باید منتقل شوند.

هلونیم به سمت دیگری متمایل است: بیشتر (۵۸٪) مخالف هستند و می‌گویند که اعراب نباید از اسرائیل اخراج شوند، از جمله ۲۵٪ که به شدت مخالف هستند. اما حتی در میان این یهودیان سکولار اسرائیلی که خود را توصیف می‌کنند، حدود یک سوم (۳۶%) طرفدار اخراج اعراب از کشور هستند.

جایی که یهودیان خود را در طیف سیاسی قرار می‌دهند - در سمت چپ، در مرکز یا در سمت راست - به شدت با دیدگاه آنها در مورد اخراج اعراب مرتبط است. در میان ۸ درصد یهودیانی که می‌گویند به چپ گرایش دارند، اکثریت قریب به اتفاق یا مخالف (۲۵ درصد) یا به شدت مخالف هستند (۶۱ درصد) که اعراب باید اخراج شوند. در مقابل، تقریباً از هر ۱۰ نفر از افراد راست‌گرا، هفت نفر موافق (۳۵%) یا به شدت موافق (۳۶%) هستند که اعراب باید اخراج یا منتقل شوند.

داتیم به راست متمایل می‌شود و اکثرهیلو نیم‌ها خود را متمایل به مرکز می‌دانند

طیف اعمال مذهبی در اسرائیل - که در آن حریدی ها عموماً مذهبی‌ترین و هیلونیم ها کمترین هستند - همیشه با طیف سیاسی اسرائیل همخوانی کامل ندارد. در برخی از مسائل، از جمله موضوعات مربوط به مذهب در زندگی عمومی، همپوشانی آشکاری وجود دارد: حریدیم در سمت راست و هیلونیم دورترین در سمت چپ قرار دارند و داتیم و ماسورتیم در بین آنها قرار دارند.

یهودیان اسرائیل عمدتاً ایدئولوژی سیاسی خود را با مرکز یا راست می‌شناسند

اما در مورد مسائل سیاسی دیگر، از جمله مسائل مربوط به درگیری اسرائیل و فلسطین و اخراج اعراب از اسرائیل، سهام کمتری از حریدیم نسبت به داتیم، مواضع راست‌گرایانه را اتخاذ می‌کنند. این تفاوت‌ها ممکن است تا حدی منعکس کننده دوگانگی برخی از یهودیان حریدی در مورد دولت اسرائیل از زمان تأسیس آن باشد. برخی از رهبران حردی با ایجاد رسمی یک کشور یهودی قبل از ورود مسیحا مخالفت کردند. علاوه بر این، برخی از رهبران حریدی، در مقاطع مختلف تاریخ اسرائیل، از مواضع میانه‌روی یا چپ‌گرایانه دفاع کرده‌اند، مانند مخالفت با شهرک‌سازی‌های یهودی در کرانه باختری و حمایت از امکان واگذاری زمین در توافق صلح با فلسطینی‌ها. و در سیاست عملگرایانه اسرائیل، دغدغه اصلی احزاب سیاسی حریدی اغلب رفاه اقتصادی و حمایت از جامعه آنها بوده است، در حالی که داتیم ها اغلب از نظر ایدئولوژیکی با توجه به امنیت اسرائیل انگیزه دارند.

به طور کلی، تعداد بیشتری از داتیم ها خود را در جناح راست سیاسی قرار می‌دهند (۵۶%) تا در مرکز (۴۱%). از سوی دیگر، حریدی ها به احتمال یکسان خود را در مرکز ایدئولوژیک (۵۲%) و راست (۴۷%) قرار می‌دهند. در مورد ماسورتیم هم همینطور است. اکثر هیلونیم ها (۶۲ درصد) به عنوان مرکزگرایان سیاسی شناخته می‌شوند. Hilonim بیشتر از سایر زیرگروه‌های یهودی خود را در سمت چپ طیف قرار می‌دهد - اما هنوز هم فقط ۱۴٪ چنین می‌کنند.
در این نظرسنجی همچنین از پاسخ دهندگان پرسیده شد که در صورت وجود، با کدام حزب سیاسی شناسایی می‌شوند. در هر زیرگروه یهودی، هیچ حزب سیاسی به تنهایی اکثریت را تشکیل نمی‌دهد. اما در زمان انجام این نظرسنجی (اکتبر ۲۰۱۴ تا مه ۲۰۱۵)، حریدیم به طور کلی از احزاب حمایت می‌کرد که منافع جامعه خود را نمایندگی می‌کردند، از جمله حزب شاس و یاهادوت هاتوره (یهودیت تورات متحد).

در میان ماسورتیم و هیلونیم، رایج‌ترین وابستگی حزبی لیکود بود، حزب عمدتاً سکولار و راست میانه که در حال حاضر رهبری دولت ائتلافی حاکم در اسرائیل (حزب نخست وزیر بنیامین نتانیاهو) را بر عهده دارد. در میان هیلونیم، از حزب چپ میانه آوودا (کارگر)، حزب مخالف دولت فعلی، حمایت‌هایی نیز وجود داشت. اسرائیل بیتنو، یک حزب عمدتاً سکولار با گرایش راست که از بسیاری از مهاجران روسی حمایت می‌شود. و یش آتید، یک حزب سکولار که عمدتاً منافع طبقه متوسط را نمایندگی می‌کند.

داتیم تقریباً به همان اندازه با Habayit Hayehudi (خانه یهودی) - یک حزب راستگرا، مذهبی صهیونیست و طرفدار شهرک سازی - و حزب شاس (حزب مذهبی که به طور سنتی از منافع میزراهی حمایت می‌کند) همذات پنداری می‌کردند. خانه یهودی و شاس در حال حاضر بخشی از ائتلاف حاکم لیکود هستند.
در میان اعراب، از لیست متحد عربی، هداش و بلد، سه حزبی که به عنوان فهرست مشترک به عنوان بخشی از مخالفان دولت فعلی متحد شده‌اند، حمایت قابل توجهی وجود داشت.

برخی از یهودیان هویت یهودی خود را مذهبی و برخی دیگر فرهنگی یا قومی می‌دانند

تفاوت‌های بزرگ میان گروه‌های مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور می‌کنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد.

هفت نفر از هر ده حریدیم (۷۰%) و تقریباً نیمی از داتیم ها (۵۲%) می‌گویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع مذهبی است، در حالی که ۳% از حریدیم ها و ۱۶% از داتیم ها می‌گویند یهودی بودن عمدتاً به اصل و نسب و / یا فرهنگ در مقابل، در میان هیلونیم، تنها ۴ درصد یهودی بودن را اساساً یک موضوع دینی می‌دانند، در حالی که ۸۳ درصد می‌گویند هویت یهودی عمدتاً به اصل و نسب و / یا فرهنگ مربوط می‌شود. با این حال، حداقل برخی از اعضای همه این گروه‌ها هویت یهودی خود را هم با مذهب و هم با اجداد / فرهنگ مرتبط می‌دانند.

تفاوت‌های بزرگ میان گروه‌های مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور می‌کنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد. تفاوت‌های بزرگ میان گروه‌های مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور می‌کنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد.

اکثراً یهودیان در اسرائیل احساس تعلق شدیدی به قوم یهود دارند و به یهودی بودن خود افتخار می‌کنند. کاملاً ۹۳ درصد از یهودیان می‌گویند که به هویت یهودی خود افتخار می‌کنند و ۸۸ درصد می‌گویند که احساس قوی تعلق به قوم یهود دارند.

حتی در سراسر شکاف مذهبی-سکولار که مشخصه بسیاری از جنبه‌های جامعه یهودی اسرائیل است، اکثر یهودیان اسرائیلی احساس غرور و احساس تعلق به مردم یهودی می‌کنند. تقریباً همه حریدیم‌هایی که در این نظرسنجی با آنها مصاحبه شده است، می‌گویند که به یهودی بودنشان افتخار می‌کنند، همانطور که ۸۸ درصد از هیلونیم‌ها هم چنین می‌کنند. به طور مشابه، ۹۴٪ از Haredim می‌گویند که آنها احساس قوی از تعلق به مردم یهودی، و ۸۱٪ از Hilonim.
اما یهودیان در اسرائیل به طور قابل توجهی با یکدیگر در درک هویت یهودی خود تفاوت دارند. اکثریت حریدیم ها (۷۰٪) می‌گویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع مذهبی است، در حالی که فقط ۳٪ می‌گویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع فرهنگ یا اصل و نسب است. هیلونیم ها مفهوم بسیار متفاوتی از هویت یهودی دارند: ۸۳ درصد می‌گویند یهودی بودن عمدتاً مربوط به اصل و نسب یا فرهنگ است، در حالی که فقط ۴ درصد می‌گویند هویت یهودی آنها عمدتاً مربوط به مذهب است.

به طور کلی، ۲۲٪ از یهودیان می‌گویند که یهودی بودن در درجه اول مربوط به مذهب است، در حالی که بیش از نیمی (۵۵٪) می‌گویند که یهودی بودن اساساً مربوط به اصل و نسب و / یا فرهنگ است. در مقایسه، تقریباً دو برابر تعداد مسلمانان در اسرائیل می‌گویند که مسلمان بودن عمدتاً مربوط به مذهب است (۴۵٪). اما دیدگاه‌های متفاوت درباره هویت منحصر به یهودیان نیست. در حالی که مسلمانان بیشتر از یهودیان می‌گویند که هویت آنها اساساً مربوط به مذهب است، حدود سه نفر از هر ده مسلمان (۲۹٪) می‌گویند که مسلمان بودن در درجه اول یک موضوع اصل و نسب یا فرهنگ است. به طور مشابه، حدود یک سوم مسیحیان اسرائیلی (۳۴٪) و دروزی ها (۳۳٪) می‌گویند هویت مسیحی / دروزی آنها عمدتاً مربوط به اصل و نسب / فرهنگ است.

در این نظرسنجی از یهودیان اسرائیلی پرسیده شد که چه عناصری برای هویت یهودی آنها ضروری است - هم از فهرست هشت پاسخ ممکن و هم به قول خودشان. بیشتر یهودیان اسرائیلی می‌گویند که یادآوری هولوکاست برای معنای یهودی بودن برای آنها، شخصاً ضروری است. و هنگامی که از آنها خواسته شد عناصر اساسی هویت یهودی خود را به زبان خودشان توضیح دهند، ۵۳ درصد از یهودیان اسرائیلی می‌گویند ارائه آموزش یهودی به کودکان یا به اشتراک گذاشتن سنت‌های یهودی با کودکان برای هویت یهودی آنها ضروری است.

می‌گویند «یهودی بودن» برای آنها بسیار مهم است

به طور کلی، بیش از نیمی از یهودیان اسرائیلی (۵۴%) می‌گویند یهودی بودن برای آنها "بسیار مهم" است. تقریباً یک سوم (۳۶٪) می‌گویند یهودی بودن "تا حدودی" مهم است و ۱۰٪ می‌گویند یهودی بودن "خیلی" یا "اصلاً" در زندگی آنها مهم نیست.

سهم یهودیانی که می‌گویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است به طور قابل توجهی بیشتر از سهم یهودیانی است که می‌گویند دین در زندگی آنها بسیار مهم است (۵۴٪ در مقابل ۳۰٪).

تفاوت‌های قابل توجهی در نحوه درک یهودیان متعلق به زیرگروه‌های مذهبی مختلف وجود دارد که اهمیت یهودی بودن را در زندگی خود می‌بینند. هیلونیم ها به دلیل عدم اهمیت نسبی که برای یهودی بودن قائل هستند از سایر گروه‌ها متمایز می‌شوند. تنها حدود یک چهارم بزرگسالان هیلونی می‌گویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است (۲۸%)، در حالی که بیشتر (۵۳%) می‌گویند که تا حدودی مهم است و ۱۸٪ می‌گویند که خیلی مهم نیست یا اصلاً مهم نیست. در انتهای دیگر طیف، تقریباً همه حریدیم ها (۹۷٪) می‌گویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است.

گروه‌های عرب اسرائیلی به احتمال بیشتری بگویند که برای هویت مسلمان / مسیحی / دروزی خود ارزش زیادی قائل هستند (هر کدام ۷۲ درصد) تا اینکه هموطنان یهودی‌شان بگویند «یهودی بودن» برایشان بسیار مهم است (۵۴ درصد).

در میان مسلمانان، مانند یهودیان اسرائیلی، تفاوت قابل توجهی از نظر سن یا جنسیت در اهمیت هویت مذهبی وجود ندارد. و از نظر آماری تفاوت معناداری در دیدگاه مسلمانان با سطوح مختلف تحصیلی وجود ندارد.

در این نظرسنجی همچنین از یهودیان اسرائیلی پرسیده شد که آیا ابتدا خود را یهودی می‌دانند یا اول اسرائیلی. حدود نه از هر ده حریدیم (۹۱٪)، از هر ده داتییم (۸۰٪) هشت نفر و تقریباً از هر ده ماسورتیم (۵۹٪) شش نفر خود را ابتدا یهودی می‌دانند، در حالی که تقریباً از هر ده هیلونیم (۵۹٪) موضع مخالف دارند و می‌گویند ابتدا خود را اسرائیلی می‌دانند. در میان ماسورتیم و هیلونیم، تقریباً از هر پنج نفر، هیچکدام از این موقعیت‌ها را ندارند.

بسیاری از یهودیان اسرائیلی، اما نه همه آنها، با صهیونیسم همذات پنداری می‌کنند. از نظر تاریخی، اصطلاح "صهیونیست" معمولاً به حامیان تأسیس دولت اسرائیل به عنوان یک سرزمین ملی برای یهودیان اشاره می‌کند. با این حال، امروزه در اسرائیل، «صهیونیست» ممکن است رنگ‌های دیگری از معنای، شاید تقریباً معادل ناسیونالیستی، میهن‌پرستانه یا ایده‌آلیستی داشته باشد. این نظرسنجی به جای تلاش برای تعریف کلمه، به سادگی از پاسخ دهندگان یهودی پرسید که چقدر دقیق آنها را توصیف می‌کند.

به طور کلی، اکثریت داتیم، ماسورتیم و هیلونیم می‌گویند که "صهیونیستی" آنها را بسیار دقیق یا تا حدودی دقیق توصیف می‌کند. اما اکثر حریدی ها می‌گویند که این اصطلاح آنها را یا «نه خیلی» (۲۴ درصد) یا «اصلاً» (۳۸ درصد) توصیف می‌کند .۶ بار دیگر، بی میلی یهودیان حریدی برای توصیف خود به عنوان صهیونیست ممکن است نشا

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: رژیم صهیونیستی از نظر تنش و خشونت مذهبی پنجمین رتبه دنیا را دارد