و غربگراها اینگونه تحقیر شدند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مسعود اکبری طی یادداشتی در ستون یادداشت روز کیهان با عنوان «و غربگراها اینگونه تحقیر شدند» نوشت: «از این چاه (صنعت هستهای) آبی برای ایران در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور»؛ «هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهایشدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود»؛ «فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.»؛ «هیچگونه رابطه منطقی بین ملی کردن صنعت نفت و بحث هستهای وجود ندارد» و...
به نظر شما این اظهارات از سوی جریان اپوزیسیون و ضدانقلاب خارجنشین مطرح شده است؟! یا اینکه مقامات آمریکایی یا اسرائیلی آن را بیان کردهاند؟! اگر پاسختان مثبت است، سخت در اشتباهید، این اظهارات در سالهای گذشته توسط برخی فعالین مدعی اصلاحات در داخل کشور مطرح شده است! ناگفته نماند که اظهارات طیف تندرو مدعی اصلاحات، کاملا همراستا با مقامات آمریکایی و اسرائیلی و همچنین همصدا با رسانههای معاند است.
در میان کسانیکه این اظهارات را بیان کردهاند، هستند کسانیکه سالها صندلی «استادی دانشگاه» را تصاحب کرده و همین تفکر را به خورد دانشجویان میدادند، و در میان این افراد هستند کسانیکه چندین سال صندلیهای نمایندگی مجلس را تصاحب کردند و همچنین صندلیهای هیئت دولت و...
دیروز جناب آقای «محمد اسلامی» رئیسمحترم سازمان انرژی اتمی کشورمان طی سخنانی در شصت و هفتمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «جمهوری اسلامی ایران در راستای برنامههای راهبردی توسعه ملی خود مصمم است تا سال ۲۰۴۰ سهم برق هستهای در سبد انرژی کشور را به ۲۰ هزار مگاوات افزایش دهد.»
یک سؤال؛ آیا صنعت هستهای صرفا یک تکنولوژی پرهزینه و بیفایده است و فقط ایران است که اصرار دارد که در این صنعت پیشرفت کند؟! دولتهای غربی در صنعت هستهای چه کارنامهای دارند؟!
تجربه ثابت کرده است که اگر یک امری، هزینهبر و بیفایده باشد، قطعا در کشورهایی از جمله آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس خریدار ندارد و این دولتها با بیاعتنایی از آن عبور میکنند و به دلیل مخاطرات و زیانهای پیشرو، دیگران را به داشتن آن ترغیب میکنند، و در سوی مقابل اگر یک امری، پرفایده و استراتژیک باشد، این دولتها زحمت آن را به جان خریده و هزینه هم میکنند و در ادامه در یک رویکرد «مافیایی» و «سلطهگرانه» آن تکنولوژی و صنعت را برای دیگر کشورها و ملتها ممنوع اعلام کرده و خود به صورت ویژه بر توسعه آن متمرکز میشوند.
مستندات حکایت از آن دارد که دانش و صنعت هستهای در «دسته دوم» جای دارد. به این موارد توجه کنید:
۱- امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه- ۱۸ آذر ۱۳۹۹- گفت: «صنعت هستهای اساس استقلال راهبردی فرانسه است.» آذرماه ۱۴۰۱ نیز وزیر انرژی فرانسه گفت: «ما به دنبال کاهش مصرف انرژی تا ۴۰ درصد تا سال ۲۰۵۰ با کمک انرژی هستهای هستیم.»
در حال حاضر ناوگان هستهای به عنوان خط مقدم امنیت انرژی فرانسه طراحی شده است. برنامهریزی مقامات فرانسوی بر این پایه است که ۷۰ درصد برق این کشور را از طریق صنعت هستهای تأمین کنند.
۲- وزارت انرژی آمریکا- بهمن ۱۴۰۰- اعلام کرد که برنامه جدیدی را با تخصیص اعتباری ۶ میلیارد دلاری برای توسعه نیروگاههای هستهای این کشور و شرکتهای تابع صورت داده است.
اهمیت صنعت هستهای برای آمریکا تا جایی است که دولت این کشور اعلام کرده که به دنبال ساخت نیروگاههای هستهای است که بتواند در ماه و مریخ فعالیت کند. در مرداد ۱۳۹۹ خبرگزاری آسوشیتدپرس با اعلام این خبر اعلام کرد که وزارت انرژی آمریکا از بخشهای خصوصی دعوت کرده پیشنهاد خود را برای چگونگی اجرای چنین طرحی ارائه دهند.
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، دولت جو بایدن اعلام کرد که «معتقد است که حفظ نیروگاههای هستهای موجود و توسعه رآکتورهای نسل بعدی برای هدف اقتصاد عاری از کربن تا سال ۲۰۵۰ حیاتی است.»
۳- اکنون حدود ۶۵ سال است که انرژی هستهای بخش جداییناپذیر سامانه برق انگلیس است. چندی پیش وبگاه اویل پرایس در گزارشی نوشت: «براساس آمار، حدود ۱۵ درصد از کل برق تولید شده در انگلیس از انرژی هستهای تأمین میشود که در مقایسه با سال ۲۰۱۶ (که یکپنجم از کل برق تولید شده بود) کاهش یافته است. با توجه به اینکه تا سال ۲۰۳۰ میلادی، دوسوم از کل ظرفیت توان ارسالی، از جمله همه نیروگاههای هستهای کنونی این کشور (به جز یکی) مستهلک میشوند، باید نیروگاههای هستهای جدید جایگزین آن شود و گسترش یابد.»
دکتر «تیم استون» رئیسانجمن صنعت هستهای انگلیس - اسفند ۱۴۰۱- گفت: «انگلیس بدون یک استراتژی هستهای روشن، چندان موفق به رقابت با سایر کشورهای جهان نخواهد بود.» چندی پیش دولت انگلیس ساخت یک نیروگاه اتمی جدید ۲۰ میلیارد پوندی (برابر با ۲۴ میلیارد دلار) در «سافولک» واقع در شرق انگلیس را تصویب کرد. یکی از مقامات انگلیسی این پروژه گفت که «ساخت این تاسیسات هستهای برای منطقه «خوب» خواهد بود و هزاران فرصت را برای مردم و مشاغل محلی ایجاد و تنوع زیستی محیطی را تقویت میکند.»
در حال حاضر ایران با تلاش و مجاهدت شهریاریها و فخریزادهها و علیمحمدیها و احمدیروشنها توانسته فناوری غنی سازی ۲۰درصد و ۶۰ درصد را در کشور بومی کرده و همین امر، منشأ خدمات گستردهای برای مردم شده است. از تولید دارو برای بیماران خاص و از جمله کودکان عزیز کشورمان تا تأمین برق و بهکارگیری صنعت هستهای در کشاورزی و صنایع غذایی و...
این توانمندی افتخارآمیز و غرورآفرین در حالی است که در سال ۱۳۵۴ (در دوره رژیم منحوس پهلوی) قرارداد ساخت، نصب و تحویل ۲ واحد نیروگاه هستهای در بوشهر بین سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت کرافت ورک یونیون آلمان (KWU) امضاء شد. شرکت آلمانی متعهد بود سوخت هستهای مورد نیاز نیروگاه را برای مدت۱۰ سال تأمین کند. شرکت KWU تا سال ۱۳۵۷ عملیات طراحی، احداث و تأمین تجهیزات پروژه را براساس مفاد قرارداد منعقده اجرا کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی، با بیعملی و عهدشکنی از اجرای تعهدات خود سرپیچی کرد. ایران تا سال ۵۷ بیش از ۷۰ درصد از مبلغ مندرج در قرارداد را به شرکت آلمانی پرداخت کرده بود، اما طرف آلمانی تنها ۴۰ درصد در پروژه پیشرفت داشت. نیروگاه اتمی بوشهر در دوران جنگ تحمیلی نیز ۲ بار توسط نیروی هوایی رژیم بعث و با حمایت ویژه آمریکا بمباران شد. روزها و ماهها و سالها گذشت. جوانان مؤمن، غیور و نخبه ایرانی آستینها را بالا زده و با مجاهدت شبانهروزی، ایران را به پیشرفتهای چشمگیر و خیرهکننده در صنعت هستهای رساندند. در حال حاضر همانطور که مقامات ارشد کشورمان تاکید کردند، با اینکه ایران دانش و توان فنی ساخت بمب اتم را دارد، ولیکن چنین برنامهای در دستورکار نیست.
در دولت قبل برخی مدیران ارشد دولتی همصدا با جریان مدعی اصلاحات، صنعت هستهای را امری تنشزا و هزینهساز جا زده و مدعی بودند که از این صنعت آبی برای مردم گرم نمیشود. کار به جایی رسید که ذیل توافق خسارت بار برجام، در قلب راکتور هستهای بتن ریخته شد. با اینکه در دولت قبل محدودیتهای گستردهای در صنعت هستهای ایجاد شد، اما نه تنها تحریمها لغو نشده بلکه بر تعداد و گستره تحریمها نیز افزوده شده و ۲ برابر شد. در حقیقت افزایش تحریمها بهرغم بتنریزی در صنعت هستهای، از نتایج دیپلماسی التماسی بود.
رهبر معظم انقلاب- ۱۳ دی ۸۶- در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هستهای هزینه بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟...
اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینهای است که سود ندارد، فایدهای ندارد.»
خوشبختانه در دولت سیزدهم با تغییر رویکرد در این خصوص، شاهد موفقیتهای چشمگیر در صنعت هستهای هستیم. چندی پیش رئیسسازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «همکاران ما در سال ۱۴۰۱، یک سال پرنشاط و پرتحرک را تجربه کردند بهطوری که ما ۱۵۹ دستاورد دانشی، فناوری و صنعتی داشتیم که تعداد آنها کم نبوده است و به عبارت بهتر هر ۱/۵ روز کاری یک دستاورد داشتهایم که حکایت از پویایی و نشاط یک سازمان دارد.»
وی در ادامه تصریح کرد: «خوشبختانه بیش از ۱۴۰ بخش صنعتی کشور نظیر صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و آزمایشگاهی و سایر بخشهای گوناگون از دستاوردهای ما استفاده میکنند.»
رهبر معظم انقلاب- ۲۱ خرداد ۱۴۰۲- در دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای فرمودند: «امروز ملّت ایران، غربگراها را تحقیر میکند. امروز ملّت ما کسانی را که دارای آن فکر و آن توهّمات هستند، دارد تحقیر میکند... به عنوان مثال امروز امکانات و پیشرفت هستهای ما - یعنی موجودی هستهای ما - از صد برابرِ بیست سالِ پیش بیشتر است؛ یعنی امروز ما بیش از صد برابر سال ۸۲ که آغاز چالش هستهای ما با غرب است و تحریمهای پشت سر هم و مانند اینها موجودی هستهای داریم؛ آنهایی که اهل فنّند و مطّلعند، اینجوری قضاوت میکنند. این واقعیّت کشور ما است... این تحقیرِ غربگراها است؛ این نشان دادنِ خطای بزرگِ آنها است که میخواستند بباورانند که ملّت ایران توانایی ندارد.»
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: و غربگراها اینگونه تحقیر شدند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران