نوشته‌های عاشورایی از قرن نهم شکوفا شدند

نوشته‌های عاشورایی از قرن نهم شکوفا شدند
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست‌وچهارمین نشست از سلسله‌نشست‌های زبان‌شناخت با عنوان «بوطیقای مقتل‌های فارسی» با حضور دکتر زهرا حیاتی دانشیار زبان و ادبیات فارسی توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری در سالن طاهره صفارزاده حوزۀ هنری برگزار شد.

حیاتی گفت: در دسته‌بندی تاریخی و موضوعی، آن دسته از نگاشته‌های عاشورایی مقتل‌الحسین (ع) نام گرفته‌اند که یا حدیث امامان و نوشته‌های اولیه یا مقتل‌های تاریخی هستند که مورخان نوشته‌اند و بیشتر نوشته‌های قرن‌های سوم و چهارم را شامل می‌شوند.

وی ادامه داد: مقتل‌های تاریخی داستانی فارسی با ذائقۀ هنری ایرانیان و تمایلات شیعی یا حقیقت تاریخی تشیع گره می‌خورند. این داستان از قرن ۸ آغاز و تا قرن ۱۴ ادامه دارد و این متون مقتل در روضه‌خوانی‌ها، نوحه‌خوانی‌ها، آئین‌های سوگواری و هنرهای تجسمی و نمایشی تأثیر گذاشته‌اند. منظور ما از مقتل‌های فارسی نیز همین مقتل‌هاست که به‌ویژه از قرن نهم شکوفا شدند. در این دوره، تاریخ‌نگاری با نگارش ادبی و هنری پیوند می‌خورد و به‌تدریج گونه‌هایی از نوشته‌های عاشورایی شکل می‌گیرد که با قاطعیت می‌توانیم آن‌ها را مقتل‌های تاریخی‌داستانی بنامیم.

دانشیار زبان و ادبیات فارسی افزود: دلایل متنی به اتفاقاتی برمی‌گردد که در مقتل‌نویسی قرن چهارم به بعد اتفاق افتاد. در قرن چهارم نوشتن مقتل‌الحسین در اوج بود، چون در این دوره نویسندگان با منابع متعددی مواجه بودند. آنان معتبر حرف می‌زدند و اسم راوی را می‌آوردند و بدین‌گونه به روایت خودشات اتقان و اعتبار بیشتری می‌دادند. بعضی دیگر از مقتل‌نویسان روایت‌ها را یک‌جا جمع می‌کردند و نقل به مضمون کرده و سندها را هم یک‌جا ذکر می‌کردند یا روایت‌ها را جمع می‌کردند ولی سند را ذکر نمی‌کردند.این شیوۀ سند دهی، راه را برای نویسندگانی باز می‌کند که تا حدودی رگه‌های حقیقتی تاریخی را گم کرده و سعی می‌کنند دخل و تصرفات ذهنی خودشان را وارد متن کنند.

وی گفت: در دوره تیموریان و به‌ویژه در قرن دهم، ایران در فضایی گفتمانی زیست می‌کند که متعلق به اسلام سنی یا سنتی اما با گرایش‌های اهل‌بیتی است. در این مقطع تاریخی مهم، گروهی از نخبگان عزم می‌کنند که این گرایش اهل‌بیتی را تقویت کنند تا گفتمان ایرانی‌اسلامی سنی به‌سمت گفتمان ایرانی‌اسلامی تشیع اهل‌بیتی حرکت کند. در اینجاست که داستان‌گویی، روایت‌پردازی و ترغیب و اقناع مخاطب به پذیرش این گفتمان جدید جدی می‌شود و برخی نویسندگان به تصریح از قصد خودشان دربارۀ این تأثیرگذاری صحبت می‌کنند. یعنی ارائه‌ای هنری از واقعه عاشورا را می‌آورند تا مخاطب خودشان را تحت تأثیر قرار دهند و او را دچار رقت قلب کنند. وقتی پای این قصد به میان می‌آید، به بحث بلاغت می‌رسیم.

حیاتی ادامه داد: اولین تعریف از بلاغت، تعریف ارسطویی آن است که در آن بحث خطابه محور است. اینکه گروهی در جایی گرد آمده‌اند تا خطابه‌ای را بشنوند و تحت تأثیرش قرار گیرند. اینجا بلاغت مساوی با ابزارهای اقناعی برای قانع‌کردن مخاطب است. در این مفهوم از بلاغت سه شاخه خیلی اهمیت دارد: یکی هستۀ استدلالی کلام است که با آن مخاطب را به پذیرش کلاممان قانع کنیم. دومین شاخه، ترتیب اجزای کلام است؛ اینکه مقدمه و بدنه و مؤخرۀ کلام را چگونه بیاوریم که در این چیدمان مخاطب سخن ما را بپذیرد و برایش منطقی جلوه کند. سومین شاخه، سبک و شیوۀ بیان مطلب و آرایه‌های زینتی است. به‌ترتیب دو بخش هستۀ استدلالی و ترتیب اجزای کلام به کنار می‌رود و پژوهشگران ادبیات و عالمان زبان روی گفتار زینتی یا سبک متمرکز می‌شوند. برای واکاوی بلاغت متن، باید خطابه و مخاطب و اقناع را کنار بگذاریم و فقط به این خصیصه از متن نگاه کنیم که در زبان خلق شده است که ایجاد زبیایی کند و بگوید من زیبا هستم و من را فقط از این زاویه‌دید بخوانید. وی ادامه داد: این نگاه تا قرن بیستم حاکم است و اگر مقالات ادبی در ایران را ورق بزنید، همه متأثر از این نگاه هستند؛ اما امروزه رویکردهای جدیدی در نگاه به بلاغت اتفاق افتاده است که به آن رویکردهای متأخر به بلاغت می‌گویند. اینکه باید هم نقش تمهیدات اقناعی، هم عنصر استدلال و هم سبک را در نظر بگیریم؛ منتهی همۀ این‌ها در بستری گفتمانی حرکت می‌کنند که اگر آن را در نظر نگیریم، نمی‌توانیم متن را واکاوی بلاغی کنیم. یعنی تمهیدات اقناعی و سخن مستدل آوردن و تمهیدات زیبایی‌شناختی در هر گفتمانی ساختار خاص خود را دارد.

دانشیار زبان و ادبیات فارسی افزود: این گفتمان بلاغت خاص خود را هم دارد و بلاغتی که از گفتمان مقتل‌الحسین‌های فارسی قرن هشتم به بعد انتظار داریم، بلاغتی است خاص گفتمان واقعۀ تاریخی روایی عاشورا و در پیوند با گفتمان ایرانی‌اسلامی متمایز اسلام شیعی. یعنی بلاغتی است که به منظور تأثیرگذاری بر مخاطب و ترغیب او به پذیرش اسلام شیعی دارد شکل می‌گیرد و از ساختار زیبایی‌شناسی و ساختار منحصر مربوط به این گفتمان بهره می‌برد. به همین خاطر باید بلاغت مقتل را پیش از چیز در ویژگی‌های روایی از جمله در واکاوی بلاغی خلق رویدادها، پردازش کنش‌ها، طرح و پردازش شخصیت‌ها، آفرینش گفت‌وگوها، زمان و مکان‌پردازی‌ها، سبک زبانی و ادبی نگارش‌ها و انتخاب زاویه‌دیدها و نقطه‌دیدها جست‌وجو کنیم که هر یک می‌تواند جداگانه مبنای پژوهشی مستق و تألیف کتاب باشد.

وی گفت: مکان روایی در ادبیات، شبیه میزانسن است چون حاصل توصیف ادبی نیست بلکه حاصل فضاسازی و حرکت شخصیت‌ها و تعامل با مکان در جهت درونمایۀ داستان است. شاخ‌وبرگ‌های داستانی مقتل‌ها ساختگی و دارای جنبۀ بلاغی‌روایی و سندی تاریخی نیست. این شاخ‌وبرگ‌ها برای بیان القائاتی در لایۀ زیرین متن است.

حیاتی ادامه داد: گفت‌وگوهای روایی در تقابل با گفت‌وگوهای واقعی تاریخی هستند و برای بررسی‌شان باید آن‌ها را هم از لحاظ موضوعی و هم سبک بیان بررسی کرد که از هم جدا نیستند. کارکرد این گفت‌وگوها ایجاد تعلیق با هدف دراماتیک‌کردن داستان است و رویدادها را به تعویق می‌اندازند تا عطش مخاطب در پیگیری داستان زیاد شود. گفت‌وگوهای نمایشی عامل کشمکش میان شخصیت‌ها و یکی از شگردهای ایجاد تعلیق است. کشمکش‌ها یا رجزخوانی‌ها در ادبیات تعلیقی بیداد می‌کنند.

دانشیار زبان و ادبیات فارسی افزود: این‌گونه روایت‌پردازی، مخاطب را برای مواجهه با رخدادهای بعدی آماده می‌کند. وی سپس استفاده از تعابیر و تشبیهاتی که نه در سنت ادب عربی بلکه فارسی است، بیان استدلالی در کنار بیان زیبایی‌شناسانه، موجزکردن اطاله‌ها و اطناب‌ها و بیان احساسات درونی امام‌حسین (ع) توسط راوی دانای کل را در میانه روایت از دیگر ویژگی‌های این مقتل‌ها اعلام کرد. این پژوهشگر میان‌رشته‌ای ادبیات و هنرهای نمایشی و دیداری، دربارۀ ویژگی‌های گفت‌وگوهای نمایشی مقتل‌ها گفت: گفت‌وگوها سیر دراماتیکی دارند و دارای مراحل آغاز و اوج و پایان هستند و ما با یک متن نمایش مواجه می‌شویم. تکرار واژگان هم برای ایجاد کارکرد عاطفی زیاد است. افعال در این گفت‌وگوها، فعل‌های مادی کنشی کوتاه هستند و هم روایت راوی، هم گفت‌وگوها و هم کنش‌های شخصیت‌ها در دل متن، مخاطب را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

وی گفت: در روایت این مقتل‌های داستانی، سخنان آن جناب در پاسخ به آرزوی پدرشان که دوست داشتند لباس دامادی را در بر این فرزند ببینند، یا حالت امر و نهی دارند و یا با افعال امر و نهی است. وی به نهفته‌بودن معانی ثانوی در جملات این مقتل‌ها پرداخت و خاطرنشان کرد: جملات انشایی و امر و نهی در غیر معنای خودشان به کار می‌روند و حالت سرزنش دارند یا جملات خبری، معنای نفی دارند. حیاتی خاطرنشان کرد: هرچه متن بر گفت‌وگوهای مبتنی بر معانی ثانویه مبتنی باشد، بلاغی‌تر و نمایشی‌تر است. این نوع کارکرد معانی ثانوی در جملات، متناسب با ادبیات غنایی است نه ادبیات حماسی؛ اما راوی بدین‌گونه جذابیت ایجاد می‌کند و حماسه تبدیل به غنا می‌شود.

حیاتی ادامه داد: در گفت‌وگوی طولانی حضرت علی‌اکبر (ع) با حضرت سکینه (س) که قبل از رفتن به میدان صورت می‌گیرد، سبک غنایی بر سبک گزارش‌نویسی تاریخی چیره می‌شود. تکرار ردیف‌ها، اثر بلاغی دارد و گفت‌وگوها در لحظۀ وداع کوتاه می‌شود که هرچه کوتاه‌تر باشند، نمایشی‌ترند و شخصیت‌های بیشتری وارد گفت‌وگو می‌شوند. گفت‌وگوها در میانۀ میدان هم بیشتر رجزهایی براساس زبان‌حال شخصیت‌هاست و برخی هم گزارش‌هایی است که از متون پیشین آمده‌اند. وی «مقتل خوارزمی» را نخستین مقتل در زبان فارسی معرفی کرد و گفت: در این اثر، رجزها به فارسی ترجمه شده‌اند و «ابوالمفاخر رازی» هم اثری دارد که در آن رجزها را به شعر برگردانده است و تعدادی از رجزها را در کنار نقل‌ها بسط داده است. این رجزها اهمیت بسیاری دارند، چون مبنی بر اثبات عقیده‌اند و وجه حماسی و تعلیقی‌شان بسیار است و از مواد مناسب برای تولید سینمایی‌اند. دکتر حیاتی زبان‌آوری را نیز عامل گسترش رجزها تلقی کرد و گفت: بازآفرینی آن‌ها ظرفیت بسیاری برای سینما دارد.

دانشیار زبان و ادبیات فارسی افزود: یکی از آسیب‌های جدی این سریال‌ها، اضطراب سبکی است. به‌عنوان مثال، یک‌دفعه دیالوگی می‌آید که متعلق به زبان دورۀ قاجار است. جمله‌ها یکدست نیست و لازم است که دیالوگ‌ها را گروهی از اهالی زبان ویرایش کنند. پویانمایی‌ها این مشکل را ندارند؛ ولی سینما هنری جمعی است که نمی‌شود یک نفر همۀ کارها را انجام دهد.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: نوشته‌های عاشورایی از قرن نهم شکوفا شدند