مبدع هفته وحدت کیست؟
در مقابل فرقههای ضالهِ وهابیت و بهاییت که با تحریف اسلام و انحراف از دین، خود را حق دانسته و سایر مسلمانان را مشرک میپندارند و تلاش سیستماتیک و ساختارمندی برای ترویج این باور بین مردم بیخبر و متعصب در پیش گرفتهاند، شیعیان و اهل سنت با تکیه بر اعتقادات و باورهای دینی، اتحاد و تعامل را دستور خدا و پیامبرش میدانند و تلاش میکنند در هفته وحدت برادری و اخوت را به رخ فِرَق ضاله اسلامی و دشمنان اسلام بکشند اما هفته وحدت چطور و چگونه پدید آمد؟
به گزارش ایسنا، امروز یازدهم مهر آخرین روز از سی و هفتمین «هفته وحدت» در نظام جمهوری اسلامیدر سال ۱۴۰۲ است.
براساس آمار سایت خبری الجزیره در بهار ۱۴۰۲ جمعیت مسلمان جهان از مرز دو میلیارد و شش میلیون نفر عبور کرد. اکنون مسلمانان یک چهارم کل جمعیت جهان را در اختیار دارند و در بیش از ۲۶ کشور از جمله با حدود یک درصد جمعیت در ایالات متحده زندگی میکنند اما در دریای وابستگیهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی غرب گرفتارند و نمیتوانند مقابل اسراییلیهای صهیونیست از قبله اول خود، بیتالمقدس دفاع کنند این در حالی است که خدای تبارک و تعالی بیش از ۱۴۰۰ سال قبل هنگام نزول کتابش قرآن کریم بر پیامبر مکرم اسلام، فرمود: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ - این است آیین شما آیینی واحد و من پروردگار شمایم، پس تنها مرا بپرستید.»
این کلام دقیق، استراتژی و راهبرد هوشمندانهِ وحیانی است که اگر سران کشورهای اسلامی و مردم مسلمان جهان از ابتدای جهانشمول شدن دین اسلام پی به اهمیت آن میبردند و گرفتار خودخواهی، تفرقه، دنیاپرستی و مصالحه با کفار نمیشدند، اکنون وضعیتشان از نظر سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و نظامی مطلوبتر از وضعیت کشورهای غیرمسلمانِ عضو اتحادیه اروپا که از داشتن چنین کتابی محرومند، بود.
وحدت کلمه
آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی، آن اسلامشناسِ بصیر که با تکیه بر آیه «قالالله تعالی قُلْ اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی.» برای خدا و جاری کردن احکام الهی در بطن و متن زندگی جامعه بشری علیه رژیم پهلوی که پس از سرنگون کردن سلسله قاجاریه در سال ۱۳۰۴، به تدریج احکام و آثار دینی و اجتماعی اسلام را از ساختار حکومت زدود و تلاش بسیار کرد تا هیچ ردی از مظاهر و نمادهای اسلام در زندگی سیاسی و اجتماعی مردم ایران باقی نماند، معتقد بود: «تفرقه از شیطان است و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان است.»
ایشان در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ در آستانه ۴۲ سالگی در یادداشتی که در دفتر حجتالاسلام سید علیمحمد وزیری یزدی از روحانیهای فاضل یزد نوشتند، بر قیام علیه طاغوت و لزوم اتحاد برای پیروزی بر باطل، تاکید کردند و نوشتند: «خدای تعالی در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظهایی است که خدای عالم از میانۀ تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را به بشر پیشنهاد فرمود، کلمهای که تنها راه اصلاح دو جهان است، قیام برای خداست که ابراهیم خلیلالرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهاند.
قیامالله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق (فنای عبد سالک) و صَحْو (هوشیاری به معنای بقای بالله پس از فنای فیالله) کشاند.
قیام برای خداست که خاتمالنبیین ـ صلیاللهعلیهوآله ـ را یکتنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أوأدنی رساند.
خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همۀ جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامیخفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ۱۰ میلیون جمعیت شیعه را طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمۀ مشتی شهوتپرستِ پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد (رضا شاه) را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حَرْث (کِشت) و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند.
... هان ای روحانیین اسلامی، ای علمای ربانی، ای دانشمندان دیندار، ای گویندگان آیین دوست، ای دینداران خداخواه، ای خداخواهان حقپرست، ای حقپرستان شرافتمند، ای شرافتمندان وطنخواه، ای وطنخواهان با ناموس، موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همۀ سعادتهای دو جهان نایل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. اِنّ لله فی ایّام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها.
... امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بیسر و پا (سید احمد حُکمآبادی تبریزی ملقب به احمد کسروی) را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحی له الفداء ـ آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمۀ خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟
... خوب است دینداری را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود برای او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیرهسران بیدین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمۀ بیدینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقهزدهها چنان چیره شوند که از زمان رضا خان روزگارتان سختتر شود. «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَیاللهِ.»
وحدت در تبعید
امام امت یک سال بعد از تصمیم دربار و دیوان رژیم پهلوی برای تبعید ایشان به عراق، در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۴۴ در جمع علما، فضلا و طلاب حوزۀ علمیه نجف بر ضرورت توجه به آیات قرآن و فرمایشات پیامبر عظیم الشان اسلام درباره وحدت تاکید کردند و گفتند: «... چه خود رسول اکرم و چه بعد از رسول اکرم کسانی که متکفل بودند ریاست اسلام را، با رنجهای فراوان اسلام را تقویت کردند و دست به دست، این اسلام آمد تا الآن که به ما محول شده است، به این طبقهای که الان موجودند محول شده است.
این طبقۀ موجودهاند که الآن مسئول اسلام و مسؤول احکام اسلام هستند و این مسؤولیت به حَسَب اختلاف مراتب اشخاص فرق میکند، بعضیها مسؤولیتشان خیلی زیاد است و بعضی هم مسؤولیت دارند لکن به اندازۀ آنها نیست.
کسانی که مسؤولیتش خیلی زیاد است، دولتهای اسلامی هستند، رؤسای جمهور اسلام، سلاطین اسلام، اینها مسؤولیتشان خیلی زیاد است و شاید بیشتر از همۀ طبقات باشد. اسلام الآن به دست این طبقه، به حسب ارادۀ خدای تبارک و تعالی سپرده شده است و آنها مسؤولند بر حفظ اسلام و حفظ وحدت کلمۀ اسلام و حفظ احکام اسلام و معرفی کردن اسلام را به دنیای متمدن که گمان نشود اسلام مثل مسیحیت است، فقط یک رابطۀ معنوی ما بین افراد و خدای تبارک و تعالی است و بس.
اسلام برنامۀ زندگی دارد؛ اسلام برنامۀ حکومت دارد. اسلام قریب ۵۰۰ سال حکومت کرده است، سلطنت کرده است، با اینکه احکام اسلام در آن وقت باز آن طور اجرا نشده است که باید اجرا بشود، لکن همان نیمۀ اجرا شدهاش ممالک بزرگی را، وسیعی را، اداره کرده است با عزت و شوکت از همۀ جهات، از همۀ کیفیات.
... پیغمبر اسلام میخواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند میخواست تمام ممالک دنیا را در تحت یک کلمۀ توحید، در تحت کلمۀ توحید تمام ربع مسکون را قرار بدهد، منتها اغراض سلاطین آن وقت از یک طرف و اغراض علمای نصارا و یهود و امثال ذلک از طرف دیگر سد شد؛ مانع شد از اینکه ایشان بتوانند آن کار را انجام بدهند.
... اگر وحدت کلمۀ خودشان را حفظ کنند، اگر این اختلافات جزئی موسمی را کنار بگذارند، اگر همه با هم همدست بشوند ـ ۷۰۰ میلیون نفر میگویند که جمعیت هست، اما ۷۰۰ میلیون متفرق به قدر یک میلیون هم نیستند. ۷۰۰ میلیون متفرق به درد نمیخورد. هزارها میلیون متفرق هم به درد نمیخورد اما اگر این ۷۰۰ میلیون، ۲۰۰ میلیونش، ۴۰۰ میلیونش، با هم دست بدهند، دست برادری بدهند، حدود و ثغورشان را حفظ کنند، حدود خودشان را حفظ کنند لکن در جامعۀ اسلامیکه مشترک مابین همه است، در کلمۀ توحید که مشترک بین همه است، در مصالح اسلامیکه مشترک بین همه است با هم توحیدِ کلمه کنند.
اگر اینها توحید کلمه کنند، دیگر یهود به فلسطین طمع نمیکند؛ دیگر هندو به کشمیر طمع نمیکند. این برای این است که نمیگذارند شما متحد بشوید. بدانند آنها ـ میدانند هم ـ دستهایی که میخواهند منابع شما را از دستتان بگیرند، میخواهند ثروت شما را به رایگان ببرند، میخواهند ذخایر تحت الارضی و فوق الارضی شما را به یغما ببرند.
آنها نمیگذارند که عراق و ایران با هم متحد بشود، ایران و مصر با هم متحد بشود، ترکیه و ایران با هم متحد بشود؛ همهشان با هم وحدت کلمه پیدا کنند. نخواهند گذاشت.
تا وحدت کلمه نباشد، تا رؤسای اسلام، وحدت کلمه در خودشان ایجاد نکنند، تا فکر نکنند به بدبختیهای ملتهای اسلام، بدبختیهای اسلام، بدبختیهای احکام اسلام، غربت اسلام و قرآن کریم، سیادت نمیتوانند بکنند.
باید فکر کنند، عمل کنند، تا سیادت کنند و اگر این مطلب را انجام بدهند، سید دنیا خواهند شد. اگر اسلام را آنطوری که هست به دنیا معرفی کنند و آنطوری که هست عمل بکنند، سیادت با شماست؛ بزرگی با شماست: «لله الْعِزَّةُ وَ لِرَسولِه وَ لِلْمؤمنین.»
خط سیر وحدت
در اوج اقدامات تروریستی و مسلحانه گروهک منافقین در سال ۱۳۶۰ و یک روز بعد از فاجعه انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر به دست مسعود کشمیری دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، آیتالله حسینعلی منتظری در تاریخ دوشنبه نهم شهریور ۱۳۶۰ مصادف با اول ذیالقعده ۱۴۰۱ هجری قمری – آخرین ماه قمری آن سال - در نامهای به حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامیدر دومین کابینه انتقالی آیتالله محمدرضا مهدویکنی که بعد از برگزاری سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آیتالله سید علی خامنهای به عضویت کابینه میرحسین موسوی درآمد، از او خواست اختلاف شیعه و سنی بر سر تاریخ ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) پیامبر عظیمالشان اسلام را بسترساز وحدت و یکپارچگی مسلمانان کند و این هفته را در تقویم رسمیکشور به عنوان «هفته وحدت» نامگذاری کند تا در سایه وحدت و همدلی شیعه و سنی، صدای انقلاب اسلامیآیران رساتر از گذشته به گوش مستضعفان جهان برسد.
حجتالاسلام معادیخواه نفر اول از چپمنبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: مبدع هفته وحدت کیست؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران