محمد؛ عارف عامی و توتالیتر ـ سقف اسلام بر ستون استبداد، علیرضا موثق - Gooya News
دکتر عبدالکریم سروش به دفعات و صراحتاً بیان کردهاست که مسلمانان در روند «اسلامشناسی» به «منتقدانِ اسلام» نیازی واقعی دارند؛ زیرا آنها به اسلام، عاشقانه نظر میکنند و نمیتوانند نواقصِ معشوق را ببینند (اگر در دیدهٔ مجنون نشینی / به غیر از خوبی لیلی نبینی). در خصوص جنبهای از این سخن دکتر سروش، میتوان مناقشات و ملاحظاتی انتقادی را مطرح کرد؛
اولاً) کثیری از مسلمانان جزء «لشکر بردگان و فرومایگانِ فکری و وجودی» هستند و بهرهای از عشق ندارند و یا بهرهٔ چندانی از این کیمیا ندارند. عشق به قول اریک فروم، به قوت و قدرت و پختگیِ فکری و باطنی و وجودی نیاز دارد.
ثانیاً) به لحاظ مفهومی، «عشق به اسلام» یعنی چه؟ آیا تعبد و جزم و جمود و تعصب نسبت به یکسری گزاره و خرافات و اباطیل و احکامِ عصرِ «حجر-حجازی» و «میراثی»، نامش عشق است؟ آیا ایمان و عشق نسبت به امر قدسی، نامش عشق به اسلام است؟ (البته فعلاً از مناقشه در ایضاحِ مفهومیِ «عشق به خدا» میگذرم) و قس علی هذا.
متأسفانه دکتر سروش در مسیرِ رفت و آمدهایش میانِ «مولوی و پوپر» و «عرفان و فلسفه»، به دفعات جانبِ انسجام، ایضاح مفهومی، دقت و نیز استدلال را رها میکند و به پریشانیِ فکری و زبانی دچار میشود. منتها اینک از تفصیلِ این موضوع صرفنظر میکنم و بر تفطنش به نقشِ مهم و لازمِ منتقدانِ اسلام در مسیرِ اصلاح و رشد و سامانِ فرهنگمان تأکید میکنم و مآلاً میکوشم تا در این راستا، در حد بضاعت و سهم ناچیزم، گامی بردارم و به نحو انتقادی و «برخلافآمدِ سنت»، به پیامبرشناسی و شخصیت محمد بن عبدالله ورود کنم:
۱) دکتر سروش در مسیر فکریاش، اینک در سن حدود ۷۵ سالگی، به عنصر و مؤلفهٔ اقتدارگرایی در شخصیت محمد بن عبدالله توجه کردهاست. دکتر سروش میگوید برخلاف این تصورِ رایج که محمد بن عبدالله پس از «ورود به مدینه و تشکیلِ حکومت و گام نهادن در زمینِ گِلآلود سیاست»، به اقتدارگرایی مبتلا شدهاست؛ اساساً قبل از آن و از حیثِ سنخ روانی و شخصیتی چنین بودهاست.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: محمد؛ عارف عامی و توتالیتر ـ سقف اسلام بر ستون استبداد، علیرضا موثق - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران