تولید محتوای کارآمد برای نسل آینده
صرف زمان و هزینه برای فیلمهای پویانمایی دوچندان است و این در مورد فیلم «ایلیا، جستوجوی قهرمان» که امسال در جشنواره فیلم کودک و نوجوان حاضر شده نیز صدق میکند. در واقع امسال سه فیلم پویانمایی که باز هم از تولیدات سالهای گذشته است و در استان خراسان رضوی ساخته شده در بخش مسابقه بلند داستانی حضور دارد و ایلیا، جستوجوی قهرمان به کارگردانی و تهیهکنندگی سیدعلی موسوینژاد یکی از آنهاست. همین موضوع بهانهای شد تا بیشتر درباره فیلمش و مشکلات سینمای کودک و نوجوان با هم گفتوگو کنیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
نیمه پویانمایی ایلیا، جستوجوی قهرمان چه داستانی دارد و چه ویژگیهایی داشته که شما را به کارگردانی و تهیهکنندگی فیلم ترغیب کرده است؟
قصه فیلم ما درباره آرش، نوجوانی ۱۱ساله است که یکی از چهار نوجوان برتر جهان در رقابتهای بازیهای کامپیوتری است. او درگیر فضای تبلیغاتی یک بازی با عنوان «در جستوجویقهرمان» میشود که اسرائیل به منظور تحریف تاریخ جنگهای مسلمانان و فتح خیبر و نمایش چهرهای منفی از مسلمانان ساخته است. پدر آرش که معلم است، تصمیم میگیرد با کمک دایی آرش، بازی را هک کرده و اطلاعات صحیح تاریخ را جایگزین اطلاعات دروغ یهود کنند و در این جریان آرش و خانواده او درگیر ماجراهایی میشود. تکنیک این کار ترکیبی از فیلم و پویانمایی است و تولید فیلم زنده آن حدود شش ماه و بخش پویانمایی هم حدود دو سال طول کشید و بازیگرانی مانند علی زکریایی، بهار نوحیان و حامد عزیزی در این اثر همکاری داشتند و در مجموع یک گروه ۱۵۰نفره روی این فیلم کار کردند.
با توجه به اینکه تولید بخش پویانمایی این فیلم زمانبر بود، چگونه هزینههای آن را در شرایطی که از سینمای کودک حمایت نمیشود، تأمین کردید؟
اگر بخواهم از نگاه یک تهیهکننده صحبت کنم، از این فیلم هیچ حمایت دولتی نشده، چون این اولین کارم بود و معمولا عرف این است که در اولین کارها افراد باید توانایی خود را اثبات کنند. بنابراین، این فیلم را بخش خصوصی تولید کرده و ما یک ریال حمایتکننده دولتی نداشتیم. چرخه اقتصادی صنعت سینما کاملا مشخص است و معمولا فیلمی که بفروشد، هزینههای خود را تأمین میکند اما ما مشکلاتی در سینما داریم؛ یعنی بعضیها برای جشنواره و بعضی برای دل خودشان فیلم میسازند و توجهی به اینکه مخاطبان نسبت به این فیلمها علاقه نشان میدهند یا خیر، ندارند. گاهی هم بودجهای در بخش دولتی وجود دارد که تنها میخواهند خرج کنند و بعدها میبینیم که فیلم اصلا اکران نمیشود و این موضوع برای هیچکس اهمیتی هم ندارد. یک مشکل دیگر این است که فیلمنامهنویسانهنگام نوشتن، عناصر جذابیت در فیلم را رعایت نمیکنند و نمیتوانند چندان موفق عمل کنند؛ وگرنه اگر اصول رعایت شود و فیلم جذاب باشد، گیشه خوبی هم پیدا میکند.
به نظرم سینمای کودک جهان بیشتر از سینمای بزرگسالان درآمدزاست؛ تنها کافی است افرادی که وارد این حوزه میشوند کاربلد باشند و بتوانند کار جذاب بسازند. ما نمونههای استثنایی مثل «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و «پسر دلفینی» نیز داشتیم که تا بهحال چند پویانمایی اکران شدند که فروشهای خیلی خوبی داشتند و اگر حتی به فهرست فیلمهای بزرگسالان هم نگاه کنید، میبینید که سه یا چهارفیلم بالای ۲۰ میلیارد فروختند و واقعا کمهزینهترین کمپانیهای تولید پویانمایی را در ایران داریم و حتی کل هزینه ما برای فیلمی مثل «بچه زرنگ» اندازه پول چایی پویانماییسازان در آمریکا نیست و تعجببرانگیز است که چرا سرمایهگذار جذب نمیشود. اگر مشکلی هم در این رابطه وجود دارد به تزلزل در سیاستگذاری مسئولان باز میگردد؛ وگرنه بچهها نشان دادند با کمترین هزینه بیشترین ارزش افزوده را ایجاد میکنند.
با توجه به تمام این مشکلاتی که خودتان به آن آگاهید، چطور ریسک ساخت این کار را به جان خریدید و چه ویژگی برای شما داشت که به سراغش رفتید؟
این کار از دو وجه برایم ارزشمند بود؛ اول بهدلیل اینکه رسالتی برای انتقال یک محتوا به دوش داشتم و دوم اینکه وقتی راه بسته است و میخواهم یک کار سینمایی تولید کنم؛ بههر شکلی باید مسیرش را هموار کنم و جلو بروم. در این جور مواقع ما تلاش میکنیم و ریسک ساخت آن را نیز میپذیریم و به پیش میآییم. فکر میکنم تنها عشقی که وجود دارد، موتور محرک ما برای به پایان رساندن کار است وگرنه انجام چنین کاری در این شرایط از نظر کارشناسان میتواند غیرممکن باشد.
دلیل اهمیت قائل شدن شما برای بازیهای روز رایانهای و گنجاندن آن در این قصه چیست؟
براساس آمار بنیاد بازیهای رایانهای ۴۰ میلیون گیمر در کشور داریم که پنج میلیون کاملا حرفهای هستند و حداقل سه ساعت در روز بازی میکنند و بخش بسیاری از این جمعیت را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند. این برای یک بازی رایانهای بهشدت جذاب است و سؤال این است که چرا نباید به این جماعت پرداخته شود و بههرحال خلأیی در این رابطه احساس میشود و این وظیفهای روی دوش ما بود و شاید چراغی روشن شود که این مسیر برای فیلمسازان بعدی هموار گردد. بنابراین، ما بحث آسیبشناسی بازیهای رایانهای را برای خانوادهها و والدین در این فیلم گنجاندیم و جزو رسالت فرهنگی ماست. فکر میکنم بعد ازاین شرایط برای ساخت آثاری درباره بازیهای رایانهای که تااین اندازه جذابند، فراهم شود.
با توجه به اینکه امسال حداقل سه فیلم مربوط به سالهای گذشته است و تولید فیلم کودک و نوجوان کم یا حتی نزدیک به صفر است، برآیندتان از برگزاری این جشنواره چیست؟
نظرم این است که چراغ این جشنواره باید روشن باشد و این تنها جشنواره تخصصی حوزه کودک و نوجوان در کشور است. متأسفانه در جشنواره فجر، فیلمهای کودک و نوجوان چندان حضور ندارند و دیدگاهها درباره حضور این فیلمها متفاوت است. تا جایی که اطلاع دارم و براساس گفتههای دبیر جشنواره، بودجه برگزاری جشنواره به اندازه یک فیلم سینمایی هم نیست. روشن نگهداشتن چراغ به بسیاری از افرادی که در جشنواره کار میکنند انگیزه میدهد. البته در سطح جهان نیز جشنوارههای تخصصی کودک و نوجوان وجود دارد اما معتقدم این جشنواره باید قویتر و با ترسیم اهداف دقیقتر به کارش ادامه دهد و سیاستگذاری جشنواره صرفا این نباشد که فیلمهای کودک دیده شود بلکه باید برنامهریزی بهگونهای باشد که ماهانه ۱۲ فیلم جذاب برای کودک داشته باشیم؛ نه درباره کودک تا کودک تا پایان بنشیند و فیلم را نگاه کند. بنابراین ما به سینمایی که بتواند کودک و نوجوان را جلب کند، نیاز داریم و حداقل باید هرماه یک فیلم مختص کودک و نوجوان اکران شود.
آیا با توجه به هزینه و وقتی که صرف ساخت فیلمتان کردید، فکر میکنید این هزینه به شما برمیگردد؟
اگر از اکران حمایت شود، امیدوار به بازگشت سرمایه هستیم. معتقدم باید سهمیه مشخصی را برای فیلمهای کودک و نوجوان اختصاص دهیم و نباید پخشکنندهها صرفا برای فیلمهای غیرکودک اهمیت قائل شوند. اگر از فیلمهای کودک در زمینه اکران حمایت شود، خیال فیلمسازان کودک از این بابت که از تولید تا اکران حمایت میشوند، راحت میشود و فیلمسازان بیشتری تمایل به ساخت فیلم کودک و نوجوان خواهند داشت. اگر این اتفاق بیفتد این سینما با قدرت به کارش ادامه خواهد داد. همچنین طبق گفته وزیر ارشاد اسلامی، اگر طرح سینما مدرسه اجرا شود و فیلم دیدن جزئی از ساعات درسی بچهها بشود، فوقالعاده است. البته بخشی از این حمایتها دیده میشود و بهعنوان مثال، فیلم پسر دلفینی را مدت طولانیتری روی پرده نگه داشتند و این باعث شد به فروش خوبی برسد.
امسال با توجه به فقدان تولید فیلم کودک، آیا مقدار فیلمهای خارجی بخش بینالملل که مربوط به فرهنگ و زیستبوم ما نیست، نباید کمتر باشد؟
با توجه به کمبود تولید فیلم کودک و نوجوان و نحیف بودن این سینما، تمرکز و اولویت اصلی سیاستگذاران جشنواره باید روی تولید داخل باشد اما اگر فیلمهای بخش بینالملل هم درست انتخاب شود، شاهد سینمای پاکی خواهیم بود، چون فیلمهای کودک و نوجوان در جهان نیز پاک و بیآلایش هستند.
چه کنیم که متناسب با زمانه خودمان فیلمهایی بسازیم که حداقل بتوانیم دوران طلایی دهه ۶۰ و ۷۰ را دوباره تجربه کنیم؟
بهدلیل تحول در فضای رسانهای جهان، آن دورهها که تکرار نمیشوند و هر انسانی میتواند برای خودش یک رسانه باشد. بعید میدانم دورانی که همهچیز در انحصار تلویزیون و شبکههای تلویزیونی و درنهایت سینما بود، تکرار شود؛ بنابراین فرآیندهای تولید باید تغییر کند. در زمینه فرآیندهای تولید، اولین مشکل مربوط به فیلمنامه میشود و بسیاری از کارهایی که کیفیت خوبی دارند اما فیلمنامه قوامیافته نیست و نتوانستند عناصر جذابیت را برای بچهها خلق کنند، فیلم با استقبال خوبی مواجه نمیشود. بنابراین قدم اول مربوط به فیلمنامه است وگرنه در زمینه فنی ما بهترینها را در سطح جهان داریم.
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: تولید محتوای کارآمد برای نسل آینده
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران