زندانی در ونزوئلا که برای میلیونرها بود
- رونا ریسکوئز
- گزارش ویژه برای سرویس جهانی بیبی سی
منبع تصویر، Glenn Requena
توضیح تصویر،استخرها، زمینهای ورزشی و استادیوم بیسبال همگی از ویژگیهای زندگی در زندان بودند
حمله به زندان توکورون به دستور دولت نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، پایگاه عملیات ترِن دی آراگوآ، یکی از مخوفترین گروههای تبهکار ونزوئلا و آمریکای لاتین را منهدم کرده است.
اثر این یورش هنوز اطراف زندان حس میشود. دیگر دهها زن را نمیبینیم که برای بستگان زندانیشان بستههای غذا و لباس میبرند. بچهها دیگر با شتاب به سوی مادرهایشان نمیروند تا زودتر به استخر برسند. آبجوفروشان و بیشتر کسبوکارهای شهرستان توکورن در ایالات آراگوآ تعطیل شدهاند.
دکهها و غرفههای آجری روبروی زندان که از ملاقاتکنندگان یک دلار برای نگه داشتن تلفن همراهشان میگرفت متروک به نظر میرسد. در عین حال، تخریب ساختمانهایی که داخل زندان بودند همچنان ادامه دارد.
وقتی دولت اعلام کرد که کنترل زندان توکورون را دوباره به دست گرفته است، باورم نمیشد. کمتر از یک سال پیش آنجا بودم چون میخواستم بدانم این زندانی که مقر ترِن دی آرآگوا بود چه شکلی است تا کتابی را که درباره این گروه جرایم سازمانیافته مینوشتم تمام کنم. این گروه قدرتش در سراسر این قاره گسترش داشته است.
وقتی وارد قلمرو ال نینیو گوئِرِرو، رهبر این دار و دسته که حالا یکی از تحت تعقیبترین افراد آمریکای لاتین است، شدم این چیزها را دیدم.
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- بولسونارو از تبعید خودخواسته در آمریکا به برزیل بازگشت
- ۱۲ نفر در ازدحام جمعیت در مسابقه فوتبال در السالوادور کشته شدند
- رئیس پلیس لندن: فرار زندانی متهم به اقدام تروریستی از قبل برنامهریزی شده بود
- مهدی صالحی کیست و چرا درگذشت این زندانی، خبرساز شد؟
End of مطالب پیشنهادی
منبع تصویر، Glenn Requena
توضیح تصویر،زمین بازی کودکان در زندان توکورون
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،زندان توکورون دارای ظرفیت اسمی ۷۵۰ زندانی بود، اما در نهایت بیش از ۷۰۰۰ نفر را در خود جای داد
«میخواهید در اینجا بگردانمتان؟»
خولیو زندانی که آن روز یکشنبه با من ملاقات کرد پرسید: «بار اولی است که میآیید اینجا؟» و او بود که ندامتگاه مرکزی آراگوآ مشهور به توکورون یا آن طور که زندانیها مینامندش، «خانه بزرگ» را نشانم داد.
این زندان در سال ۱۹۸۲ در شهرستان توکورون واقع در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا ساخته شد. اصولاً، مساحت ۲.۲۵ کیلومتر مربعی آن ظرفیت ۷۵۰ زندانی را داشت ولی در طی سالهایی که ترِن وی آرآگوا بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ گسترش پیدا کرده و قدرتمندتر شد، این زندان بیش از ۷۰۰۰ زندانی را در خود جای داده بود.
خولیو اصرار داشت «میخواهید بگردانمتان؟» انگار دیدن امکانات زندان جاذبه گردشگری باشد. هیچ تصوری نداشتم که چه چیزی را قرار است ببینم.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،نگهبان مسلح در زندان مستقر شدند
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدصفحه ۲در این برنامه با صاحبنظران درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز گفت و گو میکنیم.
پادکست
پایان پادکست
وقتی داخل این مکان قدم میزنم چیزی را که دیدم برایم باورکردنی نبود. توکورون فقط یک زندان معمولی نبود، پارکی موضوعی بود. کمی شبیه پارکی بود که غرب وحشی را در سریال وستورلد، سریال ویرانشهری اچبیاو، بازآفرینی کرده بود.
استخرهای شنا، یک باغ وحش، زمینهای ورزش، خانههای کوچک با سقفهای حلبی، رستورانها، یک استادیوم بیسبال، چالهای برای جنگ خروسها، داروخانه، موتورسیکلت و سلاحهای گرم ... تمام تصاويری که در رسانههای اجتماعی پس از یورش چند روز پیش دست به دست میشد واقعی بودند.
ضمن اینکه در محوطه ملاقاتکنندگان که یک تلویزیون و میز و صندلیهای چوبی داشت گپ میزدیم، خولیو با اشاره به هکتور راستنفورد گوئِرِرو فلورس با اسم مستعار ال نینیو گوئِرِرو، رهبر توکورون و ترِن دی آراگوآ میگوید: «گوئِرِرو همیشه میگوید که تا وقتی این زندان را تبدیل به یک فضای شهری توکورونی نکند کوتاه نخواهد آمد».
در ونزوئلا، مناطق مسکونی که در آن طبقات متوسط و ثروتمندان زندگی میکنند مشهور به مناطق شهریاند. اما توکورن بیشتر شبیه یک شهر کوچک بود.
زندان یک نیروگاه عظیم برق داشت که در زمانهای قطع برق که در ونزوئلا رایج است، برق اینجا را تأمین میکرد. این زندان تیم تکنیسینهای (زندانی) خودش را داشت که لباس جین متحد الشکل و تیشرتهای رنگی داشتند و متصدی نگهداری و نظارت بر تأمین برق زندان بودند.
خولیو میگوید: «تکنیسینهای اینجا آنقدر خوب هستند که از بیرون هم دنبالشان میآیند و وقتی در شهرهای اطراف مشکل قطع برق پیش میآید آنها را برای تعمیرات میبرند.»
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،مردان مسلح به تفنگهای ایآر-۱۵ و آیکی-۱۰۳ و سلاحهای دستی ۹ میلی متری همه نقاط زندان را تحت حفاظت داشتند
«گاریتهروها»
دلمشغولی گوئِرِرو با تبدیل کردن توکورون به یک بنای قیمتی، وجود ساختمانهای متعدد و امکانات تفریحی داخل زندان و همچنین میل به نظم و امنیت را توضیح میدهد.
تمام مناطق زندان نگهبانان مرد مسلح به سلاحهای ایآر-۱۵ و آیکی-۱۰۳ و شاتگان و سلاحهای دستی ۹ میلیمتری بودند. این نگهبانها نیز خودشان زندانیانی بودند که به زبان زندان «گاریتهروها» خوانده میشدند.
باغ وحش که جلوی یک کوه بزرگ با گیاهان فراوان قرار داشت، دو نگهبان داشت که مراقب حیوانات بودند. گفته میشد که یک مار که برای گوئِرِرو بسیار قیمتی بود گم شده بود و از آن پس رهبر این گروه مراقب بود که چنین اتفاقی دیگر رخ ندهد.
پرندگان، میمونها، شترمرغها، گربهسانان، مرغها، اسبها، خوکها و گاوها همگی در قفس یا فضاهایی بودند که برای هر گونهای به خوبی تطبیق یافته بود. این حیوانات حتی علامتها یا کارتهای کوچکی داشت که خصلتهای هر کدام را توصیف میکرد.
در همان منطقه، چاله خروسها نیز قرار داشت که یک سازه عظیم بتنی است که در آن زندانیان میتوانستند بر سر جنگ خروسها شرطبندی کنند. کنار آن، یک استادیوم بیسبال با چمن مصنوعی بود که رهبر این گروه آن را نوسازی کرده بود.
منبع تصویر، Glenn Requena
توضیح تصویر،به هر گونه حیوان در زندان مکان خاصی اختصاص داده شد
آغاز پایان توکورون
دو مرد مسلح به سلاح کمری و یک شاتگان از دور از فاصلهای حدود سه متر مراقب هر حرکتی بودند که میکردم. هر صد متری با مردانی مسلح برخورد میکردم و افرادی دیگر که سوار بر موتورسیکلتهای قدرتمند حرکت میکردند.
جاهایی پیدا کردم برای شرطبندی روی اسبها و حیرتانگیزترین چیزی که دیدم فروشگاههایی بودند که کارشان اختصاصاً فروش مواد مخدر بود: از ماریجوانای «باکیفیت» (یک نوع بسیار قوی) تا کوکایین و مواد ترکیبی مخدر.
هر جایی که قدم میگذاشتم مکانهایی را تشخیص میدادم که از سال ۲۰۱۶ در عکسها یا ویدیوهای درزکرده دیده بودم یا بر اساس توصيف افرادی که میشناختم بازآفرینیشده بودند. وقتی از کنار محل محبوبی که صحنههای مهمانیهای مشهور توکورون بود رد شدیم ،با خودم گفت: «اینجاست. این کلوپ شبانه توکیو است.»
تشخیص آن ساده نبود چون نمای بیرونیاش را با برزنتی مشکی پوشانده بودند. موقع بیرون آمدن از زندان، یکی از اعضای سابق این سازمان توضیح داد که در اواسط سال ۲۰۲۲ رهبران این گروه دستوری از دولت دریافت کرده بودند (بدون مشخص کردن اینکه کجا یا از چه کسی بوده) که کلوپ شبانه را به روی عموم ببندند.
موضوع مصلحتسنجی بود که دیگر جلب توجه نکنند چون مهمانیها در داخل اینجا به هر حال ادامه پیدا کرد.
این راهکار شاید نشاندهنده آغاز پایان برای توکورون بود. در آن زمان، گوئِرِرو نیز به متحداناش دستور داد که کلاهبرداریهای فروش خودروها را که از زندانهای مختلفی از طریق صفحه بازار فیسبوک انجام میشدند متوقف کنند. بخشهای مختلفی از جامعه گرفتار این رسوایی شده بودند که پای چندین نفر از مسئولان را نیز به میان کشیده بود.
منبع تصویر، Glenn Requena
توضیح تصویر،دیسکو توکیو تا سال ۲۰۲۲ به روی عموم باز بود، زمانی که دولت از رهبران خواست بنا به صلاحدید آن را ببندند
«این زندان برای میلیونرهاست»
گپ و گفت با خولیو در میان گازهایی که به نان باگتی که برایاش آورده بودند میزد اتفاق میافتاد. او همیشه دسترسی به نان یا نوشابه گازدار نداشت. به ندرت هم کسی به ملاقاتاش میآمد.
اما به من میگفت که در توکورون زندانیهایی بودند که شرایط بدتری داشتند.
به بعضی «گوسفند» میگفتند و اینها در پایینترین طبقه اجتماعی زندان واقع بودند. زندانیانی که هیچ خانوادهای نداشتند یا بعضی از مقررات وضعشده رهبر گروه را نقض کرده بودند.
اینها محدود به مناطق خاصی بودند و دسترسی به استخرها، رستورانها یا کلوپهای شبانه نداشتند. برای شناسایی، اینها باید پیراهنهای آستینبلند با نقوش راهراه یا چهارخانه به تن میکردند و کراوات میزدند. بسیاری از این افراد انگار از گرسنگی در حال مرگ بودند و مثل زامبیها راه میرفتند.
خولیا با بیاعتنایی هشدار داد که: «این مال میلیونرهاست. این زندان برای میلیونرهاست. ما باید هفتهای ۱۵ دلار برای این «جنبش» پول بدهید (این مبلغی است که جمعیت زندان به رهبر این گروه میدهد تا بدون کتک خوردن در زندان بمانند).»
نرخ برای «خدمات» دیگر فرق دارد: ۲۰ دلار برای اجاره یک فضای خواب انفرادی دو متر در دو متر، ۳۰ دلار برای اینکه همسرانشان آخر هفتهها با آنها بمانند و موارد دیگر.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،توکورون رستورانها و مشاغلی داشت که کالاهای گران قیمت را تبلیغ میکردند
چیزی که توجه مرا جلب کرد این بود که داخل زندان تبلیغات تجاری بالنسیاگو، گوچی و نایکی در ویترینهایشان دیده میشد که تصوری از مبالغ پول داخل زندان به دست میداد.
چیزی که در زندان نمیدیدم خانههای رهبران بود چون اینها در مناطقی بودند که تنها افراد نزدیک به رهبران ترِن دی آراگوا میتوانستند واردشان شوند. متوجه شدم که آنجا برای رهبران استخرهای شنا و اجاق کبابپزی نیز ساخته بودند.
بعد از دخالت دولت که در آن ۱۱ هزار پرسنل امنیتی شرکت داشتند، این دنیا از هم پاشید.
دریادار رمیگیو سبالوس، وزیر امور داخلی ونزوئلا، که هدایتکننده تصرف نظامی زندان بود میگوید: «ما فضاهای زیادی کشف کردیم که برای انجام کارهای این نوع از تأسیسات کافی نبودند».
سرنوشت خولیو امروز معلوم نيست، درست مثل سرنوشت دهها زندانی توکورن و رهبر آنها ال نینیو گوئِرِرو که در حال حاضر فراری و تحت تعقیب است.
تصرف این زندان ضربهای جدی به این سازمان مجرمانه بود ولی روشن نيست که آیا این پایان کار این دار و دسته عظیم باشد که از درون این زندان ونزوئلا فعالیتهای مجرمانهای داخل کلمبیا، برزیل، پرو، اکوادور، بولیوی، شیلی و شاید ایالات متحده آمریکا انجام میداد.
بیشتر بخوانید:
۱۱ هزار نیروی امنیتی ونزوئلا کنترل زندان دارای استخر و باغوحش و کلوپ شبانه را پس گرفتند
مرگ ۴۱ نفر در شورشی در زندان زنان در هندوراس
هزاران زندانی خالکوبی شده به زندان بزرگ السالوادور منتقل شدند
- رونا ریسکوئز
- گزارش ویژه برای سرویس جهانی بیبی سی
حمله به زندان توکورون به دستور دولت نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، پایگاه عملیات ترِن دی آراگوآ، یکی از مخوفترین گروههای تبهکار ونزوئلا و آمریکای لاتین را منهدم کرده است.
اثر این یورش هنوز اطراف زندان حس میشود. دیگر دهها زن را نمیبینیم که برای بستگان زندانیشان بستههای غذا و لباس میبرند. بچهها دیگر با شتاب به سوی مادرهایشان نمیروند تا زودتر به استخر برسند. آبجوفروشان و بیشتر کسبوکارهای شهرستان توکورن در ایالات آراگوآ تعطیل شدهاند.
دکهها و غرفههای آجری روبروی زندان که از ملاقاتکنندگان یک دلار برای نگه داشتن تلفن همراهشان میگرفت متروک به نظر میرسد. در عین حال، تخریب ساختمانهایی که داخل زندان بودند همچنان ادامه دارد.
وقتی دولت اعلام کرد که کنترل زندان توکورون را دوباره به دست گرفته است، باورم نمیشد. کمتر از یک سال پیش آنجا بودم چون میخواستم بدانم این زندانی که مقر ترِن دی آرآگوا بود چه شکلی است تا کتابی را که درباره این گروه جرایم سازمانیافته مینوشتم تمام کنم. این گروه قدرتش در سراسر این قاره گسترش داشته است.
وقتی وارد قلمرو ال نینیو گوئِرِرو، رهبر این دار و دسته که حالا یکی از تحت تعقیبترین افراد آمریکای لاتین است، شدم این چیزها را دیدم.
«میخواهید در اینجا بگردانمتان؟»
خولیو زندانی که آن روز یکشنبه با من ملاقات کرد پرسید: «بار اولی است که میآیید اینجا؟» و او بود که ندامتگاه مرکزی آراگوآ مشهور به توکورون یا آن طور که زندانیها مینامندش، «خانه بزرگ» را نشانم داد.
این زندان در سال ۱۹۸۲ در شهرستان توکورون واقع در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا ساخته شد. اصولاً، مساحت ۲.۲۵ کیلومتر مربعی آن ظرفیت ۷۵۰ زندانی را داشت ولی در طی سالهایی که ترِن وی آرآگوا بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ گسترش پیدا کرده و قدرتمندتر شد، این زندان بیش از ۷۰۰۰ زندانی را در خود جای داده بود.
خولیو اصرار داشت «میخواهید بگردانمتان؟» انگار دیدن امکانات زندان جاذبه گردشگری باشد. هیچ تصوری نداشتم که چه چیزی را قرار است ببینم.
وقتی داخل این مکان قدم میزنم چیزی را که دیدم برایم باورکردنی نبود. توکورون فقط یک زندان معمولی نبود، پارکی موضوعی بود. کمی شبیه پارکی بود که غرب وحشی را در سریال وستورلد، سریال ویرانشهری اچبیاو، بازآفرینی کرده بود.
استخرهای شنا، یک باغ وحش، زمینهای ورزش، خانههای کوچک با سقفهای حلبی، رستورانها، یک استادیوم بیسبال، چالهای برای جنگ خروسها، داروخانه، موتورسیکلت و سلاحهای گرم ... تمام تصاويری که در رسانههای اجتماعی پس از یورش چند روز پیش دست به دست میشد واقعی بودند.
ضمن اینکه در محوطه ملاقاتکنندگان که یک تلویزیون و میز و صندلیهای چوبی داشت گپ میزدیم، خولیو با اشاره به هکتور راستنفورد گوئِرِرو فلورس با اسم مستعار ال نینیو گوئِرِرو، رهبر توکورون و ترِن دی آراگوآ میگوید: «گوئِرِرو همیشه میگوید که تا وقتی این زندان را تبدیل به یک فضای شهری توکورونی نکند کوتاه نخواهد آمد».
در ونزوئلا، مناطق مسکونی که در آن طبقات متوسط و ثروتمندان زندگی میکنند مشهور به مناطق شهریاند. اما توکورن بیشتر شبیه یک شهر کوچک بود.
زندان یک نیروگاه عظیم برق داشت که در زمانهای قطع برق که در ونزوئلا رایج است، برق اینجا را تأمین میکرد. این زندان تیم تکنیسینهای (زندانی) خودش را داشت که لباس جین متحد الشکل و تیشرتهای رنگی داشتند و متصدی نگهداری و نظارت بر تأمین برق زندان بودند.
خولیو میگوید: «تکنیسینهای اینجا آنقدر خوب هستند که از بیرون هم دنبالشان میآیند و وقتی در شهرهای اطراف مشکل قطع برق پیش میآید آنها را برای تعمیرات میبرند.»
«گاریتهروها»
دلمشغولی گوئِرِرو با تبدیل کردن توکورون به یک بنای قیمتی، وجود ساختمانهای متعدد و امکانات تفریحی داخل زندان و همچنین میل به نظم و امنیت را توضیح میدهد.
تمام مناطق زندان نگهبانان مرد مسلح به سلاحهای ایآر-۱۵ و آیکی-۱۰۳ و شاتگان و سلاحهای دستی ۹ میلیمتری بودند. این نگهبانها نیز خودشان زندانیانی بودند که به زبان زندان «گاریتهروها» خوانده میشدند.
باغ وحش که جلوی یک کوه بزرگ با گیاهان فراوان قرار داشت، دو نگهبان داشت که مراقب حیوانات بودند. گفته میشد که یک مار که برای گوئِرِرو بسیار قیمتی بود گم شده بود و از آن پس رهبر این گروه مراقب بود که چنین اتفاقی دیگر رخ ندهد.
پرندگان، میمونها، شترمرغها، گربهسانان، مرغها، اسبها، خوکها و گاوها همگی در قفس یا فضاهایی بودند که برای هر گونهای به خوبی تطبیق یافته بود. این حیوانات حتی علامتها یا کارتهای کوچکی داشت که خصلتهای هر کدام را توصیف میکرد.
در همان منطقه، چاله خروسها نیز قرار داشت که یک سازه عظیم بتنی است که در آن زندانیان میتوانستند بر سر جنگ خروسها شرطبندی کنند. کنار آن، یک استادیوم بیسبال با چمن مصنوعی بود که رهبر این گروه آن را نوسازی کرده بود.
آغاز پایان توکورون
دو مرد مسلح به سلاح کمری و یک شاتگان از دور از فاصلهای حدود سه متر مراقب هر حرکتی بودند که میکردم. هر صد متری با مردانی مسلح برخورد میکردم و افرادی دیگر که سوار بر موتورسیکلتهای قدرتمند حرکت میکردند.
جاهایی پیدا کردم برای شرطبندی روی اسبها و حیرتانگیزترین چیزی که دیدم فروشگاههایی بودند که کارشان اختصاصاً فروش مواد مخدر بود: از ماریجوانای «باکیفیت» (یک نوع بسیار قوی) تا کوکایین و مواد ترکیبی مخدر.
هر جایی که قدم میگذاشتم مکانهایی را تشخیص میدادم که از سال ۲۰۱۶ در عکسها یا ویدیوهای درزکرده دیده بودم یا بر اساس توصيف افرادی که میشناختم بازآفرینیشده بودند. وقتی از کنار محل محبوبی که صحنههای مهمانیهای مشهور توکورون بود رد شدیم ،با خودم گفت: «اینجاست. این کلوپ شبانه توکیو است.»
تشخیص آن ساده نبود چون نمای بیرونیاش را با برزنتی مشکی پوشانده بودند. موقع بیرون آمدن از زندان، یکی از اعضای سابق این سازمان توضیح داد که در اواسط سال ۲۰۲۲ رهبران این گروه دستوری از دولت دریافت کرده بودند (بدون مشخص کردن اینکه کجا یا از چه کسی بوده) که کلوپ شبانه را به روی عموم ببندند.
موضوع مصلحتسنجی بود که دیگر جلب توجه نکنند چون مهمانیها در داخل اینجا به هر حال ادامه پیدا کرد.
این راهکار شاید نشاندهنده آغاز پایان برای توکورون بود. در آن زمان، گوئِرِرو نیز به متحداناش دستور داد که کلاهبرداریهای فروش خودروها را که از زندانهای مختلفی از طریق صفحه بازار فیسبوک انجام میشدند متوقف کنند. بخشهای مختلفی از جامعه گرفتار این رسوایی شده بودند که پای چندین نفر از مسئولان را نیز به میان کشیده بود.
«این زندان برای میلیونرهاست»
گپ و گفت با خولیو در میان گازهایی که به نان باگتی که برایاش آورده بودند میزد اتفاق میافتاد. او همیشه دسترسی به نان یا نوشابه گازدار نداشت. به ندرت هم کسی به ملاقاتاش میآمد.
اما به من میگفت که در توکورون زندانیهایی بودند که شرایط بدتری داشتند.
به بعضی «گوسفند» میگفتند و اینها در پایینترین طبقه اجتماعی زندان واقع بودند. زندانیانی که هیچ خانوادهای نداشتند یا بعضی از مقررات وضعشده رهبر گروه را نقض کرده بودند.
اینها محدود به مناطق خاصی بودند و دسترسی به استخرها، رستورانها یا کلوپهای شبانه نداشتند. برای شناسایی، اینها باید پیراهنهای آستینبلند با نقوش راهراه یا چهارخانه به تن میکردند و کراوات میزدند. بسیاری از این افراد انگار از گرسنگی در حال مرگ بودند و مثل زامبیها راه میرفتند.
خولیا با بیاعتنایی هشدار داد که: «این مال میلیونرهاست. این زندان برای میلیونرهاست. ما باید هفتهای ۱۵ دلار برای این «جنبش» پول بدهید (این مبلغی است که جمعیت زندان به رهبر این گروه میدهد تا بدون کتک خوردن در زندان بمانند).»
نرخ برای «خدمات» دیگر فرق دارد: ۲۰ دلار برای اجاره یک فضای خواب انفرادی دو متر در دو متر، ۳۰ دلار برای اینکه همسرانشان آخر هفتهها با آنها بمانند و موارد دیگر.
چیزی که توجه مرا جلب کرد این بود که داخل زندان تبلیغات تجاری بالنسیاگو، گوچی و نایکی در ویترینهایشان دیده میشد که تصوری از مبالغ پول داخل زندان به دست میداد.
چیزی که در زندان نمیدیدم خانههای رهبران بود چون اینها در مناطقی بودند که تنها افراد نزدیک به رهبران ترِن دی آراگوا میتوانستند واردشان شوند. متوجه شدم که آنجا برای رهبران استخرهای شنا و اجاق کبابپزی نیز ساخته بودند.
بعد از دخالت دولت که در آن ۱۱ هزار پرسنل امنیتی شرکت داشتند، این دنیا از هم پاشید.
دریادار رمیگیو سبالوس، وزیر امور داخلی ونزوئلا، که هدایتکننده تصرف نظامی زندان بود میگوید: «ما فضاهای زیادی کشف کردیم که برای انجام کارهای این نوع از تأسیسات کافی نبودند».
سرنوشت خولیو امروز معلوم نيست، درست مثل سرنوشت دهها زندانی توکورن و رهبر آنها ال نینیو گوئِرِرو که در حال حاضر فراری و تحت تعقیب است.
تصرف این زندان ضربهای جدی به این سازمان مجرمانه بود ولی روشن نيست که آیا این پایان کار این دار و دسته عظیم باشد که از درون این زندان ونزوئلا فعالیتهای مجرمانهای داخل کلمبیا، برزیل، پرو، اکوادور، بولیوی، شیلی و شاید ایالات متحده آمریکا انجام میداد.
بیشتر بخوانید:
- رونا ریسکوئز
- گزارش ویژه برای سرویس جهانی بیبی سی
حمله به زندان توکورون به دستور دولت نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، پایگاه عملیات ترِن دی آراگوآ، یکی از مخوفترین گروههای تبهکار ونزوئلا و آمریکای لاتین را منهدم کرده است.
اثر این یورش هنوز اطراف زندان حس میشود. دیگر دهها زن را نمیبینیم که برای بستگان زندانیشان بستههای غذا و لباس میبرند. بچهها دیگر با شتاب به سوی مادرهایشان نمیروند تا زودتر به استخر برسند. آبجوفروشان و بیشتر کسبوکارهای شهرستان توکورن در ایالات آراگوآ تعطیل شدهاند.
دکهها و غرفههای آجری روبروی زندان که از ملاقاتکنندگان یک دلار برای نگه داشتن تلفن همراهشان میگرفت متروک به نظر میرسد. در عین حال، تخریب ساختمانهایی که داخل زندان بودند همچنان ادامه دارد.
وقتی دولت اعلام کرد که کنترل زندان توکورون را دوباره به دست گرفته است، باورم نمیشد. کمتر از یک سال پیش آنجا بودم چون میخواستم بدانم این زندانی که مقر ترِن دی آرآگوا بود چه شکلی است تا کتابی را که درباره این گروه جرایم سازمانیافته مینوشتم تمام کنم. این گروه قدرتش در سراسر این قاره گسترش داشته است.
وقتی وارد قلمرو ال نینیو گوئِرِرو، رهبر این دار و دسته که حالا یکی از تحت تعقیبترین افراد آمریکای لاتین است، شدم این چیزها را دیدم.
«میخواهید در اینجا بگردانمتان؟»
خولیو زندانی که آن روز یکشنبه با من ملاقات کرد پرسید: «بار اولی است که میآیید اینجا؟» و او بود که ندامتگاه مرکزی آراگوآ مشهور به توکورون یا آن طور که زندانیها مینامندش، «خانه بزرگ» را نشانم داد.
این زندان در سال ۱۹۸۲ در شهرستان توکورون واقع در ۱۴۰ کیلومتری جنوب غرب کاراکاس پایتخت ونزوئلا ساخته شد. اصولاً، مساحت ۲.۲۵ کیلومتر مربعی آن ظرفیت ۷۵۰ زندانی را داشت ولی در طی سالهایی که ترِن وی آرآگوا بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ گسترش پیدا کرده و قدرتمندتر شد، این زندان بیش از ۷۰۰۰ زندانی را در خود جای داده بود.
خولیو اصرار داشت «میخواهید بگردانمتان؟» انگار دیدن امکانات زندان جاذبه گردشگری باشد. هیچ تصوری نداشتم که چه چیزی را قرار است ببینم.
وقتی داخل این مکان قدم میزنم چیزی را که دیدم برایم باورکردنی نبود. توکورون فقط یک زندان معمولی نبود، پارکی موضوعی بود. کمی شبیه پارکی بود که غرب وحشی را در سریال وستورلد، سریال ویرانشهری اچبیاو، بازآفرینی کرده بود.
استخرهای شنا، یک باغ وحش، زمینهای ورزش، خانههای کوچک با سقفهای حلبی، رستورانها، یک استادیوم بیسبال، چالهای برای جنگ خروسها، داروخانه، موتورسیکلت و سلاحهای گرم ... تمام تصاويری که در رسانههای اجتماعی پس از یورش چند روز پیش دست به دست میشد واقعی بودند.
ضمن اینکه در محوطه ملاقاتکنندگان که یک تلویزیون و میز و صندلیهای چوبی داشت گپ میزدیم، خولیو با اشاره به هکتور راستنفورد گوئِرِرو فلورس با اسم مستعار ال نینیو گوئِرِرو، رهبر توکورون و ترِن دی آراگوآ میگوید: «گوئِرِرو همیشه میگوید که تا وقتی این زندان را تبدیل به یک فضای شهری توکورونی نکند کوتاه نخواهد آمد».
در ونزوئلا، مناطق مسکونی که در آن طبقات متوسط و ثروتمندان زندگی میکنند مشهور به مناطق شهریاند. اما توکورن بیشتر شبیه یک شهر کوچک بود.
زندان یک نیروگاه عظیم برق داشت که در زمانهای قطع برق که در ونزوئلا رایج است، برق اینجا را تأمین میکرد. این زندان تیم تکنیسینهای (زندانی) خودش را داشت که لباس جین متحد الشکل و تیشرتهای رنگی داشتند و متصدی نگهداری و نظارت بر تأمین برق زندان بودند.
خولیو میگوید: «تکنیسینهای اینجا آنقدر خوب هستند که از بیرون هم دنبالشان میآیند و وقتی در شهرهای اطراف مشکل قطع برق پیش میآید آنها را برای تعمیرات میبرند.»
«گاریتهروها»
دلمشغولی گوئِرِرو با تبدیل کردن توکورون به یک بنای قیمتی، وجود ساختمانهای متعدد و امکانات تفریحی داخل زندان و همچنین میل به نظم و امنیت را توضیح میدهد.
تمام مناطق زندان نگهبانان مرد مسلح به سلاحهای ایآر-۱۵ و آیکی-۱۰۳ و شاتگان و سلاحهای دستی ۹ میلیمتری بودند. این نگهبانها نیز خودشان زندانیانی بودند که به زبان زندان «گاریتهروها» خوانده میشدند.
باغ وحش که جلوی یک کوه بزرگ با گیاهان فراوان قرار داشت، دو نگهبان داشت که مراقب حیوانات بودند. گفته میشد که یک مار که برای گوئِرِرو بسیار قیمتی بود گم شده بود و از آن پس رهبر این گروه مراقب بود که چنین اتفاقی دیگر رخ ندهد.
پرندگان، میمونها، شترمرغها، گربهسانان، مرغها، اسبها، خوکها و گاوها همگی در قفس یا فضاهایی بودند که برای هر گونهای به خوبی تطبیق یافته بود. این حیوانات حتی علامتها یا کارتهای کوچکی داشت که خصلتهای هر کدام را توصیف میکرد.
در همان منطقه، چاله خروسها نیز قرار داشت که یک سازه عظیم بتنی است که در آن زندانیان میتوانستند بر سر جنگ خروسها شرطبندی کنند. کنار آن، یک استادیوم بیسبال با چمن مصنوعی بود که رهبر این گروه آن را نوسازی کرده بود.
آغاز پایان توکورون
دو مرد مسلح به سلاح کمری و یک شاتگان از دور از فاصلهای حدود سه متر مراقب هر حرکتی بودند که میکردم. هر صد متری با مردانی مسلح برخورد میکردم و افرادی دیگر که سوار بر موتورسیکلتهای قدرتمند حرکت میکردند.
جاهایی پیدا کردم برای شرطبندی روی اسبها و حیرتانگیزترین چیزی که دیدم فروشگاههایی بودند که کارشان اختصاصاً فروش مواد مخدر بود: از ماریجوانای «باکیفیت» (یک نوع بسیار قوی) تا کوکایین و مواد ترکیبی مخدر.
هر جایی که قدم میگذاشتم مکانهایی را تشخیص میدادم که از سال ۲۰۱۶ در عکسها یا ویدیوهای درزکرده دیده بودم یا بر اساس توصيف افرادی که میشناختم بازآفرینیشده بودند. وقتی از کنار محل محبوبی که صحنههای مهمانیهای مشهور توکورون بود رد شدیم ،با خودم گفت: «اینجاست. این کلوپ شبانه توکیو است.»
تشخیص آن ساده نبود چون نمای بیرونیاش را با برزنتی مشکی پوشانده بودند. موقع بیرون آمدن از زندان، یکی از اعضای سابق این سازمان توضیح داد که در اواسط سال ۲۰۲۲ رهبران این گروه دستوری از دولت دریافت کرده بودند (بدون مشخص کردن اینکه کجا یا از چه کسی بوده) که کلوپ شبانه را به روی عموم ببندند.
موضوع مصلحتسنجی بود که دیگر جلب توجه نکنند چون مهمانیها در داخل اینجا به هر حال ادامه پیدا کرد.
این راهکار شاید نشاندهنده آغاز پایان برای توکورون بود. در آن زمان، گوئِرِرو نیز به متحداناش دستور داد که کلاهبرداریهای فروش خودروها را که از زندانهای مختلفی از طریق صفحه بازار فیسبوک انجام میشدند متوقف کنند. بخشهای مختلفی از جامعه گرفتار این رسوایی شده بودند که پای چندین نفر از مسئولان را نیز به میان کشیده بود.
«این زندان برای میلیونرهاست»
گپ و گفت با خولیو در میان گازهایی که به نان باگتی که برایاش آورده بودند میزد اتفاق میافتاد. او همیشه دسترسی به نان یا نوشابه گازدار نداشت. به ندرت هم کسی به ملاقاتاش میآمد.
اما به من میگفت که در توکورون زندانیهایی بودند که شرایط بدتری داشتند.
به بعضی «گوسفند» میگفتند و اینها در پایینترین طبقه اجتماعی زندان واقع بودند. زندانیانی که هیچ خانوادهای نداشتند یا بعضی از مقررات وضعشده رهبر گروه را نقض کرده بودند.
اینها محدود به مناطق خاصی بودند و دسترسی به استخرها، رستورانها یا کلوپهای شبانه نداشتند. برای شناسایی، اینها باید پیراهنهای آستینبلند با نقوش راهراه یا چهارخانه به تن میکردند و کراوات میزدند. بسیاری از این افراد انگار از گرسنگی در حال مرگ بودند و مثل زامبیها راه میرفتند.
خولیا با بیاعتنایی هشدار داد که: «این مال میلیونرهاست. این زندان برای میلیونرهاست. ما باید هفتهای ۱۵ دلار برای این «جنبش» پول بدهید (این مبلغی است که جمعیت زندان به رهبر این گروه میدهد تا بدون کتک خوردن در زندان بمانند).»
نرخ برای «خدمات» دیگر فرق دارد: ۲۰ دلار برای اجاره یک فضای خواب انفرادی دو متر در دو متر، ۳۰ دلار برای اینکه همسرانشان آخر هفتهها با آنها بمانند و موارد دیگر.
چیزی که توجه مرا جلب کرد این بود که داخل زندان تبلیغات تجاری بالنسیاگو، گوچی و نایکی در ویترینهایشان دیده میشد که تصوری از مبالغ پول داخل زندان به دست میداد.
چیزی که در زندان نمیدیدم خانههای رهبران بود چون اینها در مناطقی بودند که تنها افراد نزدیک به رهبران ترِن دی آراگوا میتوانستند واردشان شوند. متوجه شدم که آنجا برای رهبران استخرهای شنا و اجاق کبابپزی نیز ساخته بودند.
بعد از دخالت دولت که در آن ۱۱ هزار پرسنل امنیتی شرکت داشتند، این دنیا از هم پاشید.
دریادار رمیگیو سبالوس، وزیر امور داخلی ونزوئلا، که هدایتکننده تصرف نظامی زندان بود میگوید: «ما فضاهای زیادی کشف کردیم که برای انجام کارهای این نوع از تأسیسات کافی نبودند».
سرنوشت خولیو امروز معلوم نيست، درست مثل سرنوشت دهها زندانی توکورن و رهبر آنها ال نینیو گوئِرِرو که در حال حاضر فراری و تحت تعقیب است.
تصرف این زندان ضربهای جدی به این سازمان مجرمانه بود ولی روشن نيست که آیا این پایان کار این دار و دسته عظیم باشد که از درون این زندان ونزوئلا فعالیتهای مجرمانهای داخل کلمبیا، برزیل، پرو، اکوادور، بولیوی، شیلی و شاید ایالات متحده آمریکا انجام میداد.
بیشتر بخوانید:
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: زندانی در ونزوئلا که برای میلیونرها بود