هفتادوپنجمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت؛ از بحران خاورمیانه تا «کارد» سلمان رشدی

امسال جنگ در خاورمیانه سایه سنگینی بر نمایشگاه کتاب فرانکفورت داشت. سخنرانی افتتاحیه با التهاب و جدل همراه شد و اعطای یک جایزه مهم در نمایشگاه به تعویق افتاد که اعتراض و انتقاد برانگیخت. رشدی بعد از ضربه هولناک سال گذشته برای اولین بار در سفری به خارج از ‌‌‌‌‌‌آمریکا به فرانکفورت ‌آمد تا جایزه ادبی بزرگ آلمان را دریافت کند.

او در سخنرانی‌اش به هنگام دریافت جایزه از تجربه‌های تلخ روزگار پس از فتوای ‌مرگ ‌آیت‌الله خمینی سخن گفت و این که چگونه در برابر این فتوا زانو نزد. در خلال نمایشگاه نیز رشدی از از کتاب تازه‌اش سخن گفت که تاملات و مرور لحظه‌ها و ایام پس از حمله پارسال است. نمایشگاه محل بحث در باره تلفیق نشر کتاب با فناوری‌های نوین هم است.

نمایشگاه بین‌المللی فرانکفورت پس از مراسم افتتاحیه در شامگاه سه‌شنبه ۱۷اکتبر از روز چهارشنبه درهای خود را بر روی افراد اهل فن و ناشران و نویسندگان گشوده و در روزهای بعد میعادگاهی برای دوستداران کتاب و مطالعه و نشر و نوشتن شد.

سال گذشته نمایشگاه به شدت تحت تاثیر جنبش «زن زندگی آزادی» و نیز جنگ اوکراین بود و برنامه‌های متفاوتی هم در ارتباط با این مسائل به اجرا درآمد.

امسال هم جنگ حماس و اسرائیل که ده روز پیش از افتتاح نمایشگاه آغاز شد به موضوعی محوری در این نمایشگاه بدل گشت.

بیشتر در این باره:

خاطرات سلمان رشدی از حمله با چاقو به او و روزهای پس از آن منتشر می‌شود

ابراز همبستگی تام و تمام مسئولان فرهنگی و سیاسی آلمان با مردم اسرائیل و محکومیت حمله حماس نمود خاصی داشت. اولاف شولتس، صدراعظم آلمان که قرار بود از سخنرانان افتتاحیه نمایشگاه باشد به دلیل سفر غیرمنتظره به اسرائیل برای ابراز همبستگی با این کشور غایب بود.

در عوض شرکت‌کنندگان در مراسم افتتاحیه سخنرانی اسلاوی ژیژک، چهره فلسفی معروف جهان را شنیدند که با حاشیه‌هایی از جدل و التهاب همراه شد.

حضور و سخنرانی ژیژک به این دلیل بود که کشورش اسلوونی مهمان ویژه نمایشگاه امسال است و او به عنوان معروف‌ترین چهره فلسفی و فرهنگی این کشور در عرصه بین‌المللی از سخنرانان اصلی مراسم افتتاحیه نمایشگاه شد. وقتی که روی سن رفت که سخنرانی‌اش را شروع کند استقبال پرشوری از او به عمل آمد، ولی او در همان ابتدا گفت که زیاد عجله نکنید، شاید در انتهای سخنرانی فضا کاملا عوض شود؛ سخنی که نامربوط هم از کار درنیامد و صحنه‌هایی از جدل و بحث داغ و اعتراض در جریان سخنرانی او شکل گرفت.

نکته اصلی سخنرانی ژیژک این بود که همه سخنران‌های پیش از او درباره رنج اسرائیل از ترور حماس سخن گفتند، ولی یک نفر هم به صرافت نیافتاد که از رنج فلسطینی‌ها هم سخن بگوید.

او حملات تروریستی حماس به شهروندان اسرائیلی را بدون اما و اگر محکوم کرد و گفت که این کشور البته حق دفاع از خود دارد، ولی اصل این هم است که به فلسطینی‌ها هم گوش بدهیم و پس پشت این ماجراها و مناقشات را دریابیم.

همین کلمات کافی بود که عده‌ای از حضار سالن را ترک کنند و مقام‌های دولت محلی هسن (ایالتی که فرانکفورت در آن واقع است) چه در جریان سخنرانی و چه پس از آن به رد اظهارات ژیژک برآیند و او را به نسبی‌کردن جنایت حماس متهم کنند.

ژیژک پاسخ داد که ابدا در فکر نسبی‌کردن ترورهای دهشتناک حماس نیست، ولی برای درک و فهم آنچه که در آنجا رخ می‌دهد باید پس پشت قضایا را هم به بررسی گرفت، نه این که هر کس که گفت باید تحلیل همه جانبه از مناقشه بشود و به پیش از ۷ اکتبر هم نگاهی بیاندازیم، فوراَ به گرایش‌های ضدیهودی متهم شود. او گفت: "این دیگر چه ممنوعیتی است که کسی اجازه تجزیه و تحلیل نداشته باشد".

تاکید ژیژک این بود که از هفتاد سال پیش یک ملت را در حالتی از تعلیق نگه داشته‌اند ولی واقعیت این است که خاورمیانه بدون حل مسئله فلسطینی‌ها روی آرامش به خود نخواهد دید.

جایزه‌ای که تعویق اعطای ‌آن جنجال‌برانگیز شد

روز بعد از سخنرانی ژیژک جلسه بحثی‌ با شرکت چند نویسنده یهود- اسرائیلی در نمایشگاه تشکیل شد که حاضران اغلب با تاکید بر این که ژیژک می‌توانست لحن محکم‌تری در محکومیت حماس بگیرد، از ایده و نظر او در بررسی همه جانبه مناقشه دفاع کردند و آن را درست دانستند.

ژیژک در سخنرانی خود همچنین عدم اعطای جایزه معروف آلمان به خانم عبدیه شبلی، نویسنده معروف فلسطینی اسرائیلی در جریان نمایشگاه را به باد انتقاد گرفت.

شبلی که از کشف‌های ادبی محمود درویش، شاعر نامدار فلسطینی است در دانشگاه اورشلیم و بعدتر در لندن در مطالعات فرهنگی دکترا گرفته و چندین اثر داستانی دارد که به اغلب زبان‌های اروپایی ترجمه شده‌اند.

کتاب Minor Detail (تفصيل ثانوی) شبلی که سال ۲۰۲۱ از نامزدان مطرح دریافت جایزه بین‌المللی بوکر (The Man Booker Prize) بود با عنوان یک مسئله فرعی (Eine Nebensache) به زبان آلمانی ترجمه شده و هیات داوران جایزه لیبراتورپرایز آلمان که به آثار برتر بین‌المللی درزمینه ادبیات اعطا می‌شود آن را امسال شایسته دریافت این جایزه اعلام کرد. شبلی قرار بود این جایزه را در روز سوم نمایشگاه کتاب فرانکفورت طی مراسمی دریافت کند.

اما عده‌ای بعد از حمله حماس به اسرائیل این اتهام را مطرح کردند که کتاب «محتوایی یهودستیزانه» دارد و با توجه به موضوع (واقعی) آن که به رویکرد و رفتار دسته‌ای از سربازان اسرائیلی درسال ۱۹۴۹ در قبال یک زن بدوی (بادیه‌نشین) و تحقیق بعدی یک روزنامه‌نگار در باره سرنوشت این زن برمی‌گردد و نیز به دلیل مواضع انتقادی شبلی نسبت به رویکردها و سیاست‌های ارتش و دولت اسرائیل بهتر است که فعلا اعطای جایزه به تعویق بیافتد.

گرچه شبلی از طریق ناشر آلمانی خود به پاسخگویی این اتهام برآمد ولی داوران با توجه به فضا و شرایط این روزها نهایتا بدون آن که اعطای جایزه را نیازمند تجدیدنظر ببیند صرفا از تعویق آن سخن گفت و آن را حاصل توافق با نویسنده عنوان کرد.

شبلی اما با رد این ادعا که با او برای تعویق توافقی صورت گرفته تاکید کرد که اتفاقا قصد داشته در سخنرانی خود به هنگام دریافت جایزه از اهمیت و نقش ادبیات در این دوران پرسبعیت و توام با رنج و شکنج سخن بگوید.

تصمیم به تعویق اعطای جایزه به شبلی در خود آلمان هم با انتقادهای زیادی روبرو شد و نشریات لیبرالی مانند سایت و نویه سوریشر سایتونگ یا حتی روزنامه محافظه‌کاری مانند فرانکفورتر آلگمانیه به دفاع از اهمیت ادبی اثر شبلی و تاکید بر فقدان زمینه برای ربط‌دادن آن به حمله حماس و ماجراهای اخیر برآمدند.

بعدتر بیش از ۶۰۰ نویسنده و منتقد سرشناس بین‌المللی، از جمله شماری از برندگان نوبل ادبی در نامه‌ای سرگشاده تصمیم به تعویق جایزه را به باد انتقاد گرفتند، آن را ناقض آزادی بیان خواندند و خواهان تجدیدنظر در این تصمیم شدند.

ژیژک هم در سخنرانی خود، با اشاره به غیاب شبلی گفت که از بودن در نمایشگاه حسی از افتخار دارد، ولی در عین حال احساس شرم هم او را رها نمی‌کند. او تصمیم به عدم دعوت و اعطای جایزه در نمایشگاه را «یک افتضاح» توصیف کرد.

رئیس نمایشگاه، هم پکر بود که ژیژک چنین حرف‌هایی زده و هم خرسند که بالاخره کسی مسبب نیمه‌کاره ماندن سخنرانی‌ش نشد و او سخنرانی‌اش را به پایان برد، وگرنه توقف سخنرانی او می‌توانست ضربه بیشتری به وجهه نمایشگاه بزند.

کشور شعر و شاعران که با ایران تشابهاتی دارد

کشور ژیژک که امسال مهمان ویژه نمایشگاه است، با شعار «شانه عسلی از واژگان» (A Honeycomb of Words) در نمایشگاه حاضر شد که اشاره‌ای به معروفیت رشته پرورش زنبور عسل در این کشور و نیز غنای ادبیات و فلسفه و فرهنگ در ‌‌‌آن است.

اسلوونی، از بافرهنگ‌ترین جمهوری‌های مجموعه یوگسلاوی سابق و شاید کل اروپاست. دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در جهان ریشه‌های اسلوونیایی دارند، اکثریت بزرگی از آن در خود اسلوونی‌اند و اقلیت‌های کوچکی در اتریش و ایتالیا. همین تقارن و تلفیق‌های جغرافیایی و فرهنگی هم در غنای زبان و ادبیات اسلوونی موثر افتاده است.

اسلوونیایی‌ها در تاریخ عمدتا به دلیل نداشتن کشوری مستقل و خاص خود (تا سال ۱۹۹۱)، هویت خویش را در عرصه زبان و ادبیات حفظ و حراست کرده‌اند. روز ملی اسلوونی، ۸ فوریه، روز فوت فرانس پرشرن، شاعر معروف این کشور‌ در قرن نوزدهم است که سرود ملی کشور را هم که از سال ۱۹۹۱ مستقل شده بر یکی از شعرهای او ساخته‌اند.

شمار فلسفه‌دان‌ها و شاعران اسلوونی نسبت به جمعیتش بالاست. اسلوونی را به لحاظ علاقه مردمش به شعر و شاعری شاید بتوان ایران اروپا نامید. گفته می‌شود که از هر دو نفر اهالی اسلوونی یکی اهل شعر و شاعری است و سالانه دستکم ۳۵۰ عنوان شعر در این کشور منتشر می‌شود. در کنار ژیژک‌، ادبیات اسلوونی با نام‌های مهمی همچون دراگو یانچار ‌(رمان‌نویس) و ماریانا کونتا (شاعر) در عرصه بین‌المللی نام و آوازه‌ای یافته است.‌‌‌‌‌ کونتا در کنار ژیژک از سخنرانان اصلی مراسم افتتاحیه نمایشگاه بود.

مجموعه کل عناوینی که سالانه در اسلوونی منتشر می‌شود ۶ هزار مورد است. این کشور ۱۴۰۰ ناشر دارد و ۱۵۰ کتابفروشی. کتابخانه‌ها هم سالانه ۲۳ میلیون کتاب به مردم امانت می‌دهند.

۷۰ شاعر و نویسنده از اسلوونی در برنامه‌هایی که برای این کشور به عنوان مهمان ویژه در نمایشگاه تدارک دیده شده حضور و مشارکت دارند.

پسرفت نشر و پخش کتاب و امید به «بوک‌توک»

نمایشگاه امسال فرانکفورت در مجموع با ۴ هزار غرفه از ۹۵ کشور جهان برگزار شد با ۲۹۳۰ برنامه معرفی کتاب و بحث ادبی. ۶۴۰۰ روزنامه‌نگار برای ورود به نمایشگاه ثبت‌نام کرده‌ بودند و برآورد اولیه این بود که در ظرف ۴ روز برپایی نمایشگاه ۲۰۰ هزار نفر از ‌‌ان بازدید کرده‌اند. همه این ارقام گرچه نسبت به سال گذشته رشد نشان می‌دهند‌، ولی هنوز با ارقام سال قبل از کرونا (۲۰۱۹) فاصله زیادی دارند. در آـن سال ۳۰۰‌هزار نفر از نمایشگاه بازدید کردند، ۷۳۰۰ غرفه برپا بود و ۴ هزار برنامه بحث و معرفی در نمایشگاه به جریان افتاد.

نمایشگاه فرانکفورت بر خلاف نمایشگاه کتاب در ایران کانونی برای خرید و فروش کتاب نیست و بیشتر جای بحث در باره سیر و سمت ادبیات و وضعیت کتاب و نشر‌، معرفی کتاب‌ها و توافقات برای قراردادهای نشر کتاب‌ها و ترجمه‌های تازه است.

در ‌‌آلمان سال گذشته حدود ۹.۵ میلیارد یورو کتاب به فروش رسیده است‌، که یک سوم آن مربوط به ادبیات داستانی و رمان و کارتون و کمیک بوده است. یک سوم هم به کتاب‌های کودکان و نوجوانان مربوط بوده و در یک سوم بقیه هم کتاب‌های راهنمای سفر که در دوران کرونا به رکود افتاده بود و نیز کتاب‌های مدیتیشن و خودسازی روحی و مسائلی از این دست دست بالا را دارند، بر عکس کتاب‌های آشپزی که فروششان رو به کاهش بوده است.

در مجموع از جمعیت حدوداَ ۸۵ میلیونی آلمان در سال گذشته حدود ۲۶ میلیون نفر در سال دستکم یک کتاب خریده است، رقمی که ده سال پیش بالای ۳۶ میلیون نفر بود.

آلمان حدود ۵‌ هزار کتابفروشی دارد که سالی ۱۰۰ تای ‌آنها به دلایل مختلفـ، از جمله کاهش فروش مجبور به تعطیل کسب و کار خود می‌شوند، روندی که در ۱۰ سال گذشته به از دست رفتن ۹هزار موقعیت شغلی انجامیده است.

ناشران آلمانی برای ‌آن که جوانان و نوجوانان را به خرید و خواندن کتاب تشویق کنند، در پلاتفرم محبوب ‌آنها یعنی تیک‌ توک هشتگ «بوک‌توک» را ایجاد کرده‌اند که به محلی برای معرفی کتاب و بحث در باره محتوای کتاب‌ها بدل شده است. استقبال از این هشتگ و بحث‌های درون ‌‌آن در باره کتاب‌ها به اندازه‌ای است که شماری از کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها قفسه ویژه‌ای را به کتاب‌های مطرح و ترند در «بوک‌توک» اختصاص داده‌اند. از امسال در نمایشگاه فرانکفورت هم جایزه‌ای را به برترین کتاب مطرح در بوک‌توک می‌دهند.

در این میان فروش کتاب‌های گویا از جمله به صورت استریمینگ هم رو به افزایش است و فروش ‌‌آنها در ‌آلمان در ۵ سال گذشته ۴ برابر شده است.

رشدی: ۲۱ بار به خیر گذشت، اما فتوای خمینی ...

آخرین برنامه یا شاید یکی از نقاط عطف نمایشگاه کتاب امسال تجلیل از سلمان رشدی و اعطای جایزه معروف صلح ناشران آلمان به او بود که روز یکشنبه در مراسمی ویژه انجام شد.

او در سخنرانی در این مراسم گفت که «ما در دورانی زندگی می‌کنیم که هیچگاه تصور نمی‌کردم تجربه‌اش کنم». او در تشریح و توصیف این دوران آن را زمانه‌ای دانست که «آزادی، به ویژه آزادی بیان که بدون آن انتشار کتاب‌ها ممکن نمی‌بود، از همه سو مورد تهاجم است، تهاجمی که در ‌‌آن هم نیروهای ارتجاعی و اقتدارگرا، همه پوپولیست‌ها و عوام‌فریبان و هم متکبران و خودپسندان در ‌‌آن سهیم هستند.»

بیشتر در این باره:

سلمان رشدی: آزادی بیان در غرب در خطر است

دوران ما از نگاه رشدی دوره‌ای است که موسسات آموزشی و کتابخانه‌ها آماج سانسور و خصومت‌اند، دوره‌ای که «مذاهب افراطی و ایدئولوژی‌های آمیخته به تعصب شروع به دخالت و ورود در عرصه‌هایی از زندگی کرده‌اند که اصولا به ‌‌آنها ربطی ندارد.»

به گفته رشدی در سخنرانی فرانکفورت اشکال و شیوه‌های جدید ارتباطی مانند اینترنت نیز وضعیت را پیچیده‌تر کرده‌اند‌: «روز به روز تمیز اخبار جعلی از غیرجعلی دشوارتر می‌شود، از جمله به این خاطر که صاحبان میلیاردر شبکه‌های اجتماعی از ‌‌این وضعیت سود می‌برند.»‌

رشدی اما زنهار داد که نباید به یاس و نومیدی کامل میدان داد، بلکه «باید کماکان با شوق و انگیزه‌های تازه به تازه همان کارهایی را بکنیم که همیشه می‌کرده‌ایم؛ سخنان بد را با سخنان خوب به مقابله برویم، با روایت‌های اشتباه با روایت‌های متقن و درست روبرو شویم، نفرت را با عشق به مصاف برویم و امید را از دست ندهیم که حقیقت حتی در دوران دورغ نیز مهر خود را خواهید کوبید و به کرسی خواهد نشست.»

حقیقت و نیز ‌‌آزادی بیان اما به گفته نویسنده کتاب ‌‌آیه‌های شیطانی باید به سختی مورد دفاع و حراست قرار گیرند، حتی در هنگامی که «با استفاده از این حق باعث و رنجش و ‌‌آزار ما بشوند، چرا که غیر از این دفاع از ‌آزادی بیان معنا و موضوعیت ندارد.»

رشدی در ادامه سخنرانی خود، ناشران را از جمله مدافعان ‌‌آزادی بیان توصیف کرد، چرا که ‌‌آنها هنر را میدان می‌دهند و «هنر پادزهر خصومت با فرهنگ و هنر و مدنیت و نیز محمل تقابل با بربریت است.»

رشدی با اشاره‌ ضمنی به آسیبی که از فتوای آیت‌الله خمینی عارضش شده، گفت که «من شخصا تجربه کرده‌ام که چه واکنش‌های سهمگین و سختی برمی‌انگیزد وقتی که نویسنده آزاد و بی‌مانع و ملاحظه می‌نویسد. ۲۱ بار در مورد من به خیر ختم شد‌، اما یک بار به دشواری و معضلات خورد.»

اشاره رشدی به ۲۱ اثری است که نوشته، که چهارمینش یعنی «آیات شیطانی» فتوای خمینی را در پی ‌آورد و کشته‌شدن و آسیب‌دیدن مترجمان این اثر و خود سلمان رشدی از پیامدهای آن شد.

رشدی با اشاره به تجربه خود در «خطرناک‌ بودن نوشیدن شراب آزادی» گفت که اتفاقا همین دشواری و خصومتی که علیه ‌این گونه شراب‌نوشی در جریان است «به گونه‌ای مهم‌تر و غیرقابل انصراف‌تر ایجاب می‌کند که از ‌‌‌آن دفاع کنیم، کاری که من و شماری از همتایانم بر حسب توان و شرایط خویش انجام داده‌ایم.»

رشدی سپس با اشاره به نام جایزه‌ای که دریافت کرد و وجود کلمه صلح در نام این جایزه (جایزه صلح ناشران آلمان) گفت که صلح با توجه به جنگ اوکراین و جنگ میان حماس و اسرائیل به وهم و خیال شبیه شده است، ولی باز هم از ارزش‌هایی است که باید با شور و شوق و تمام وجود در پی تحققش بود، ولو که «نگاهی به تاریخ ادبیات حاکی از این باشد که صلح اغلب تنها با قربانیان زیاد و پس از زمانی دراز به دست می‌آید.»

سخنرانی رشدی با کف‌ و تشویق ممتد حاضران که دقایقی سر پا ایستاند روبرو شد.

«رشدی در این زمین بازی نکرد، بلکه...»

پیش از رشدی، دانیل کلمان، نویسنده معروف آلمانی که شماری از ‌آثار او به فارسی هم ترجمه شده از اهمیت خلاقیت ادبی و بر‌‌‌آمد اجتماعی رشدی در دفاع از آزادی اندیشه و بیان سخن گفت. او با اشاره به فتوای قتل ‌آیت‌الله خمینی این بحث را پیش کشید که بسیاری از مردم و سیاستمداران شاید انتظار داشتند که با ابعاد خطری که متوجه رشدی است او از انظار عمومی عقب بکشد و به گوشه دنجی پناه برد. ولی رشدی به گفته نویسنده کتاب‌هایی چون «اندازه‌گیری دنیا» و «من و کامینسکی» حاضر نشد در این زمین بازی کند، بلکه «نویسنده باقی ماند و برای آزادی اندیشه و بیان مبارزه کرد و خود را به فردیتی بی‌بدیل در مقیاس تاریخ جهان و شاید به بزرگترین مدافع آزادی هنر و بیان در زمانه ما بدل کرد.»

کلمان رشدی را برترین و شایسته‌ترین دریافت‌کننده جایزه صلح ناشران آلمان توصیف کرد.

بعد از حمله با کارد به رشدی در تابستان سال پیش در شهر محل اقامت او (نیویورک) که به یک دست او آسیب رساند و یک چشم او را هم نابینا کرد، این اولین سفر رشدی به خارج از ‌امریکا بود که با تدابیر امنیتی شدیدی هم همراه است.

چند روزی پیش از نمایشگاه مصاحبه‌ای بلند با رشدی در شماره ‌‌آخر هفته روزنامه دی ولت ‌‌آلمان چاپ شد که او در ‌ان به سوال‌ها و مسائل مختلفی می‌پردازد.

در این مصاحبه خبرنگاران از تغییر احتمالی در زندگی عمومی رشدی پس از ‌‌آسیبی که به او وارد آمده پرسیده‌اند و او پاسخ داده: «تغییر زیادی ایجاد نشده، به جز این که زندگی با یک چشم، پیچیده و دشوارتر از گذشته است. برای مثال برای من دشوار شده که به راحتی از این سوی خیابان به سوی دیگرش بروم یا در یک پیاده رو جا عوض کنم، به خصوص در این شهری (نیویورک) که همه سرشان در موبایل خودشان است و توجه‌ چندانی به مسیر حرکت و اطراف خود ندارند.»

رشدی قبلا بارها از این شکایت کرده بود که بیش از ‌‌رمان‌ها و آثار ادبی، او به خاطر وضعیت و شرایطی که در دفاع از آزادی بیان پیدا کرده و فشارهایی که در این رابطه متحمل شده مورد ستایش قرار گرفته است. در توضیح اعطای جایزه صلح ناشران ‌آلمان نیز این جنبه از زندگی رشدی برجستگی بیشتری پیدا کرده است. خبرنگاران از رشدی می‌پرسند که آیا این مجددَ باعث ناخشنودی‌اش نشده است. جواب او این است که امیدوار است که همین اعتناها و عنایت‌ها کمک کند که نهایتا بیشتر، رمان‌های او را بخوانند که حالا سه‌چهارم آثار مکتوبش را تشکیل می‌دهند.

نویسنده «‌آیات شیطانی» در ادامه می‌گوید که روزی که نویسنده شد اصلا فکر نمی‌کرده که ماجرای فتوای مرگی که ‌‌آیت‌الله خمینی علیه او مطرح کرد پیش بیاید و زندگی‌یی که او بعد از این فتوا داشته انگیزه‌ای برای نوشتن بیوگرافی شود.

رشدی در مصاحبه روز جمعه در نمایشگاه کتاب از انتشار کتاب جدیدش هم سخن گفت که مروری بر تجربه تلخ روزها و لحظه‌هایی است که پس از حمله پارسال تجربه کرده است. او گفت که با نوشتن این کتاب خواسته است که با هنر به رویارویی و مواجهه با خشونت و نارواداری بولی رود.

کتاب جدیدی رشدی «کارد» نام دارد و قرار است ۲۴ آوریل سال آینده در بیش از ۲۵۰ صفحه همزمان در ۱۵ کشور انتشار یابد.

رشدی بود، جمهوری اسلامی نبود

با توجه به حضور پررنگ سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت جمهوری اسلامی اگر توجیهات دیگری هم نمی‌داشت همین کافی بود که از شرکت در نمایشگاه انصراف دهد، به خصوص که حمله خونبار سال گذشته به رشدی در تهران با سکوت یا کلماتی توام با خشنودی مواجه شد.

ولی جمهوری اسلامی برای شرکت در نمایشگاه امسال با این تردید هم روبرو بود که شاید همان برخورد پارسال را شاهد باشد و لازم باشد که غرفه‌هایش که عموما متعلق به ناشران دولتی است را در نقطه‌ای پرت و فرعی در نمایشگاه برپا کند.

یاسر احمدوند، معاون وزارت ارشاد در گفت‌و‌گو با ایبنا در توضیح امتناع جمهوری اسلامی از شرکت در نمایشگاه امسال فرانکفورت گفت که مقامات حکومت نگران بوده‌اند که «وضعیت مشابه‌ سال گذشته در نمایشگاه پیش بیاید.»

به گفته او سال گذشته مسئولان نمایشگاه در اقدامی در راستای حمایت از اعتراضات در ایران پیشنهاد جابه‌جایی محل غرفه جمهوری اسلامی در این نمایشگاه را دادند که مورد قبول نمایندگان تهران واقع نشد.

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: هفتادوپنجمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت؛ از بحران خاورمیانه تا «کارد» سلمان رشدی