تانک‌هایی که مسیر جنگ را تغییر دادند!/ عکس

تانک‌هایی که مسیر جنگ را تغییر دادند!/ عکس
خبر آنلاین

با استانداردهای امروزی، اولین تانک‌ها به شدت خام، زمخت و ابتدایی بودند، اما به متفقین در رسیدن به پیروزی کمک کرده و به سرعت توسط ارتش‌های دیگر کشورها به کار گرفته شدند.

تانک‌ها از آن زمان در درگیری ها، جنگ‌ها و حملات تمام عیار در عملیات‌های نظامی که در ده‌ها کشور جهان اتفاق افتاده، شرکت داشته اند و تنش‌های ژئوپلیتیک آینده، نقش تانک را برای حضور نامحدود در میدان نبرد پیش بینی می‌کند. پس از گذشت بیش از یک قرن از توسعه اولین تانک، این ۱۲ تانک تاثیرگذارترین تانک‌ها در طول تاریخ جنگ‌ها بوده اند.

MK IV (بریتانیا)

زمانی که جنگ جهانی اول در اوج خود قرار داشت، ماهیت جنگ به شدت نسبت به دهه‌های قبل تغییر کرده بود. اختراع موتور احتراق داخلی و خودروها منجر به جنگ مکانیزه شد که خود توسعه سلاح های، به طور فزاینده، کشنده را در پی داشت. از آنجا که ایجاد سنگر در خطوط مقدم جنگ، بن بستی فرسایشی را به همراه داشت، فرماندهان نظامی به دنبال راه‌هایی برای شکستن این خطوط دفاعی برای غلبه بر دشمن بودند. این انگلیسی‌ها بودند که برای اولین بار چنین دستگاهی را مهندسی کرده و توسعه دادند و اولین تانکی که به تولید انبوه رسیده و مورد استفاده قرار گرفت، MK IV نام داشت.

اضافه کردن زره به خودروهای غیرنظامی، مهندسان را بر آن داشت تا خودروهایی توسعه دهند که بتوانند از سنگرها عبور کرده و قدرت‌های مرکزی را به عقب برانند. بدین ترتیب MK IV به تعداد قابل توجهی تولید شده و در میدان نبرد جنگ جهانی اول به کار گرفته شد. این “کشتی‌های زمینی” جدید، تانک (به معنای تانکر) نامیده می‌شدند تا به نظر برسد که ارتش در حال انتقال تانکرهای آب به جبهه است. این خودرو به چهار مسلسل و دو توپ دارای شش کوبنده در داخل یک پوسته زرهی با شنی‌های بلند در هر دو لبه خودرو مسلح بود. شنی‌های بلند و مرتفع، عبور از یک گودال با عرض وسیع را برای این تانک ممکن می‌ساخت. اما MK IV بسیار کند و تنگ بود، میدان و کیفیت دید ضعیفی داشت و موتور آن که در وسط تانک قرار گرفته بود، اغلب فضای داخلی اش را پر از مونوکسید کربن می‌کرد، که باعث می‌شد بودن در داخل تانک گاهی کشنده‌تر از بیرون بودن باشد. با این حال، این تانک به متفقین کمک کرد تا بر دشمن غلبه کنند و جنگ را پایان دهند.

K۲ Black Panther (کره جنوبی)

از زمان امضای آتش بس ۱۹۵۳ که به درگیری‌های جنگ کره پایان داد، این شبه جزیره به دو کشور تقسیم شده است که اساساً هنوز در جنگ هستند. پس از جنگ، ارتش کره جنوبی تجهیزات آمریکایی را وارد واحدهای نظامی خود کرد، اما به دنبال طراحی و تولید تجهیزات خاص خود بود تا خود را از دردسر و معضلات خرید و استفاده از تسلیحات خارجی رها کند.

توسعه اولین تانک کره‌ای در اواخر دهه ۷۰ آغاز شد و مدل تولیدی حاصل به شدت به آمریکا و دیگر بخش‌های غربی متکی بود. دولت کره که از این موضوع ناراضی بود، در اواخر دهه ۹۰ تصمیم به ساخت یک مدل ۱۰۰ درصد کره‌ای گرفت. بخش عمده‌ای از این کار توسط کمپانی هیوندای و با استفاده از تجهیزاتی که پیش از این از شرکای غربی به دست آمده بود، انجام شد تا قطعات این تانک که قرار بود تنها با استفاده از تکنولوژی کره‌ای تولید شوند، مهندسی معکوس شود. مدل تولیدی نهایی در سال ۲۰۱۴ با نام K ۲ Black Panther وارد بازار شد. این تانک یکی از قدرتمندترین و ترسناک‌ترین تانک‌های تولید شده توسط هر کشوری است که قابلیت‌های زیادی دارد و به طور خاص برای عملیات در عوارض زمین منحصر به فرد کره طراحی شده است که شامل یک سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک پیچیده است. این تانک همچنین می‌تواند از رودخانه‌ای با عمق تا ۴ متر نیز عبور کند و تانکرهای خود را پر از آب کند تا اطمینان حاصل شود که غوطه ور باقی می‌ماند، و خدمه می‌توانند با استفاده از لوله‌های تنفسی به کار خود در محفظه‌های ضد آب تانک ادامه دهند. تانک K ۲ با قیمت ۸.۵ میلیون دلار برای هر واحد، گران‌ترین مدل تانک ساخته شده امروزی است. با این حال، کره جنوبی به قدری در ساخت این تانک خوب عمل کرده است که کشورهای عضو ناتو مانند لهستان اخیراً سفارش‌هایی را برای مدل‌های صادراتی K ۲ ثبت کرده اند.

M۴ Sherman (ایالات متحده)

تانک شرمن که به احترام یک ژنرال ارشد نیروهای اتحاد در دوران جنگ داخلی آمریکا نامگذاری شده بود، به پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم کمک کرد. هنگامی که این جنگ در سال ۱۹۳۹ آغاز شد، آمریکایی‌ها تمایل چندانی به جنگ دیگری در اروپا نداشتند و تولیدات نظامی به طور کامل برای چنین رویدادی تجهیز نشده بود. از آنجا که بریتانیا تانک M ۳ موجود آمریکایی را به عنوان بخشی از قانون اجاره-لیزینگ در دست تولید داشت، M ۴ طراحی و آزمایش شد و تولید آن در سال ۱۹۴۲ پس از ورود آمریکا به جنگ آغاز شد.

شرمن تانک متوسطی است که تنها ۳۰ تن وزن دارد و مجهز به یک هویتزر ۱۰۵ میلی متری و ۳ مسلسل دیگر است. این تانک پنج خدمه دارد که با یک صفحه فولادی ۹۱ میلی متری فولادی محافظت می‌شوند. اولین مدل‌های تولیدی با موتور شعاعی بنزینی کانتیننتال کار می‌کردند که به کارایی شرمن کمک می‌کرد. در ادامه مشخص شد که موتورهای هواخنکی این تانک فوق العاده قابل اعتماد بوده و همچنین آنقدر ساده بودند که تعمیر آن‌ها اغلب توسط خود خدمه انجام می‌شد.

در طول جنگ جهانی دوم، ایالات متحده در نهایت ۵۰،۰۰۰ دستگاه تانک شرمن برای خدمت در اروپا، شمال آفریقا و اقیانوس آرام تولید کرد. با طول ۳ متر، این تانک‌ها نسبتاً کوچک بوده و حمل و نقل آن‌ها آسان بود. علاوه بر این، آن‌ها بسیار ارزان‌تر از تانک‌های پیشرفته آلمانی بودند. می‌توان گفت که تانک‌های آلمانی خودروهای زرهی برتری بودند، اما توانایی آمریکایی‌ها در ساخت این تعداد تانک به این معنی بود که آلمانی‌ها نمی‌توانستند با توانایی جنگی نیروهای متفقین مقابله کنند.

Leopard ۲ (آلمان)

لئوپارد ۲ مشتقی از تانکی بود که آلمان غربی در ابتدا برای مقابله با نیروهایی که در آن سوی مرز، در جبهه شرق جمع شده اند، ساخته شده بود. با علم به اینکه کشورهای پیمان ورشو از نظر تعداد تانک برتری دارند، آلمان غربی تصمیم گرفت در زمینه تکنولوژی برتری داشته باشد. در حالی که طرح اولیه این تانک در دهه ۵۰ به تولید رسید، اما در سال ۱۹۷۹ بود که لئوپارد ۲ به ثمر نشست و امروز تانک اصلی ارتش آلمان است.

لئوپارد ۲ توسط یک گروه چهار نفره اداره شده و از موتور ۱۲ سیلندر مرسدس بنز با قدرت ۱،۵۰۰ اسب بخار نیرو می‌گیرد. با این موتور، لئوپارد می‌تواند تا بیش از ۶۷ کیلومتر بر ساعت سرعت داشته باشد. توپ اصلی آن از نوع ۱۲۰ میلی متری است که با دو مسلسل ۷.۶۲ میلی متری تقویت شده است. در کنار قدرت آتش سخاوتمندانه‌ای که توپ اصلی تانک ارائه می‌دهد، یک سیستم کنترل آتش بسیار پیشرفته با یک برد یاب لیزری، کامپیوتر بالستیک و سیستم دید در شب حرارتی نیز در این تانک آلمانی دیده می‌شود که این تانک را تقریباً در هر محیطی، روز یا شب، فعال و کارآمد نگه می‌دارد. همچنین دارای یک سیستم تثبیت کننده است که به اپراتورهایش اجازه می‌دهد تا در حال حرکت، با توپ هدفگیری کرده و شلیک کنند، بدون اینکه نیازی به توقف برای شلیک دقیق باشد.

لئوپارد ۲ یکی از توانمندترین تانک‌های ناتو است و توسط چندین عضو این ائتلاف مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما به کشورهایی مانند قطر، سنگاپور و اندونزی نیز صادر شده است. در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، چندین کشور عضو ناتو در اروپا قول اهدای ده‌ها فروند از این تانک‌های مدرن را برای تقویت دفاع اوکراین دادند و مدتی بعد چند ده دستگاه از آن‌ها به اوکراین اعزام شد.

T-۳۴ (شوروی)

در حالی که تانک شرمن در شکست نازی‌ها در فرانسه نقش داشت، پیروزی اروپا بدون کمک شوروی و تانک T – ۳۴ در شرق ممکن نبود. تولید این تانک از سال ۱۹۴۰ آغاز شد و تا زمان ورود آلمانی‌ها به خاک اتحاد جماهیر شوروی، حتی ۱،۰۰۰ دستگاه از آن‌ها وارد سرویس نشده بود. با این حال، آن‌ها تانک‌های خوش ساختی بودند که دشمن سرسختی برای تانک‌های آلمانی به شمار می‌آمدند. علیرغم اینکه ماشین‌های جنگی قدرتمندی بودند، بزرگ‌ترین ضعف این تانک‌ها در ابتدا، سبک مدیریت و استفاده شوروی بود. صرف نظر از اینکه چه تعداد از آن‌ها از کارخانه‌ها بیرون می‌آمدند، پاکسازی‌های استالینی بسیاری از افسران زبده را از رده خارج کرد و سربازان وظیفه‌ای که به ارتش شوروی می‌پیوستند، آموزش ضعیفی می‌دیدند و حتی تجهیزات اندکی دریافت می‌کردند. آن‌ها با وجود این نقطه ضعف ها، آلمان را شکست دادند.

تی-۳۴ زره زاویه دار با ضخامت بیش از دو اینچ را معرفی کرد. در حالی که این زره به اندازه‌ای ضخیم بوده که بتواند یک گلوله شلیک شده توسط دشمن را دفع کند، زاویه شدید فولاد به طور موثری ضخامت آن را در برابر گلوله‌های نفوذ کننده بهبود بخشیده و محافظت بیشتری ایجاد می‌کرد. این خودرو از یک موتور دیزلی با قدرت ۵۰۰ اسب بخار نیرو می‌گرفت که آن را به سرعت ۵۰ کیلومتر بر ساعت می‌رساند که برای روز کافی و سریع‌تر از برخی از تانک‌های سنگین تولید شده در آن دوران بود. اما در میان تانک‌های جنگ جهانی دوم، امکانات رفاهی خدمه در T- ۳۴ یکی از بدترین‌ها در میدان نبرد بود. با این حال، شوروی در این جنگ پیروز بود، اما چشمگیرترین موضوع این واقعیت است که برخی از این تانک‌های دوران دهه ۱۹۴۰ تا به امروز در خدمت برخی ارتش‌های کوچک باقی مانده اند.

Challenger ۲ (بریتانیا)

شاید بریتانیایی‌ها اولین کسانی بودند که تانک ساختند، اما آنجا متوقف نمانده و توسعه تانک‌های این کشور تا امروز ادامه داشته است. صنعت دفاعی بریتانیا قدرتمند است و برخی از پیچیده‌ترین و مرگبارترین سخت افزارهای نظامی را در جهان تولید می‌کند. این موضوع شامل جدیدترین تانک اصلی بریتانیا یعنی چلنجر ۲ نیز می‌شود.

چلنجر ۲ که به عنوان ماشینی برای از بین بردن تانک‌های دیگر ساخته شده بود، در دهه ۹۰ میلادی وارد سرویس شد و با پیشرفت فناوری و استفاده از آن در سخت افزارهای نظامی، ارتقا آن همچنان ادامه دارد. این تانک از یک موتور V ۱۲ با قدرت ۱،۲۰۰ اسب بخار نیرو می‌گیرد و علیرغم وزن ۷۵ تنی اش، می‌تواند این تانک را به سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت برساند. زره این تانک کامپوزیتی سبک و پیشرفته است که چلنجر را به یکی از بهترین تانک‌های محافظت شده در جهان تبدیل می‌کند، تانکی که با یک توپ اصلی ۱۲۰ میلی متری و مسلسل‌های ۷.۶۲ میلی متری دیگر قدرت آتش فوق العاده‌ای دارد. توپ اصلی بردی بیش از ۳،۰۰۰ متر دارد و طولانی‌ترین شلیک موفق را برای یک تانک به ثبت رسانده است، زمانی که در طول جنگ خلیج فارس یک تانک عراقی را از فاصله ۴ کیلومتری هدف قرار داده و نابود کرد. چلنجر ۲ در حال حاضر تنها در ارتش‌های بریتانیا و عمان استفاده می‌شود، اما حداقل ۱۴ دستگاه از آن در اوایل سال ۲۰۲۳ به اوکراین داده شد.

Tiger I (آلمان)

در طول جنگ جهانی دوم، توانمندترین و پیشرفته‌ترین تانک سنگین در میدان نبرد، احتمالاً Panzerkampfwagen VI یا تایگر ۱ بود. زمانی که آلمان به لهستان حمله کرد این تانک در حال توسعه قرار داشته و تا سال ۱۹۴۲ پس از اینکه جنگ به یک درگیری جهانی تبدیل شده بود، وارد خدمت نشد.

تایگر ۱ از یک موتور V ۱۲ دیزلی میباخ نیرو می‌گرفت که تا ۷۰۰ اسب بخار قدرت تولید می‌کرد و سرعت این تانک تقریباً ۶۰ تنی را به حداکثر ۴۵ کیلومتر بر ساعت می‌رساند. تایگر با زرهی به ضخامت ۱۲۰ میلی متر، توپ اصلی ۸۸ میلی متری و سه مسلسل همراه، در میدان نبرد تهدیدی واقعی برای نیروهای دشمن بود چرا که قدرتمندترین و پیشرفته‌ترین تانک آلمان در زمان خود به شمار می‌رفت. در آن زمان، این تانک در اکثر مشخصات از تانک متفقین بهتر عمل می‌کرد و تانک‌های دشمن با احتیاط و دقت بسیاری با آن مواجه می‌شدند. مهم‌ترین مزیت‌های تایگر در نهایت معایب آن نیز بود. در حالی که آمریکایی‌ها و شوروی هزاران تانک شرمن و T – ۳۴ ارزان قیمت تولید می‌کردند، ساخت تایگر ۱ به عنوان تانکی پیچیده، بسیار دشوار و البته پرهزینه بود. تمایل آلمانی‌ها برای داشتن بهترین تجهیزات باعث شد که آن‌ها تنها حدود ۱،۳۰۰ تانک تایگر ۱ داشته باشند. علاوه بر این، پیچیدگی اجزایی مانند جعبه دنده باعث می‌شد که این تانک‌ها از کار بیفتند و تعمیرات در حین حرکت امکانپذیر نباشد و همین امر باعث می‌شد که یک تایگر زمینگیر شده به یک اردک نشسته آماده شکار شدن توسط تیپ‌های تانک متفقین تبدیل شود.

T-۵۴ (شوروی)

در حالی که تی -۳۴ به اتحاد جماهیر شوروی کمک کرد تا فاشیسم را شکست دهد، در سال‌های اولیه جنگ سرد به وضوح بسیار قدیمی و منسوخ شده بود. با سازماندهی مجدد سیاسی در عرصه بین المللی، تهدیدهای نظامی جدیدی به وجود آمد و توسعه تانک‌ها بخش مهمی از برنامه‌های دفاع ملی در هر کشور بود.

تانک جدید T – ۵۴ فضای خدمه را نسبت به T-۳۴ بیشتر کرد و یک توپ اصلی ۱۰۰ میلی متری قوی‌تر به آن اضافه نمود. زره ضخیم اضافی نیز در اولویت قرار داشت چرا که احتمال جنگ هسته‌ای در نظر گرفته شده بود و فرماندهان ارشد شوروی، تانکی را می‌خواستند که در صورت حمله هسته‌ای بتواند به کار خود ادامه دهد. دیگر ملاحظات طراحی این تانک از تجربه جنگ جهانی دوم ناشی می‌شد، مانند شنی‌های عریض و وزن نسبتاً سبک زیر ۳۰ تن که هر دو به ادامه عملیات در زمین گل آلود کمک می‌کردند، معضلی که با پیشروی آلمان‌ها به سمت مسکو، تانک‌ها آنان را زمین گیر کرد. تانک بدست آمده یک ماشین سرسخت و بادوام با قابلیت تطبیق پذیری بالا بود که نسخه‌های بسیاری از آن تولید شد.

تی -۵۴ که در کارخانه‌های تانک سازی اتحاد جماهیر شوروی تولید می‌شد، سپس در بین ارتش‌های کشورهای کمونیستی و متحد شوروی در سراسر جهان توزیع شد. مجموع تعداد تولید شده این تانک با احتساب دستگاه‌های در اختیار چک و لهستانی، در مجموع ۱۰۰ هزار دستگاه بود که آن را به پر تولیدترین تانکی تبدیل می‌کند که تاکنون ساخته شده است.

M۴۸ Patton (ایالات متحده)

وزارت دفاع ایالات متحده طرح‌هایی را برای ارتقای ناوگان تانک‌های خود بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم با دستور ساخت تجهیزات برای مقابله با تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی و سیاست‌های جنگ سرد فراهم کرد. M۴۸ Patton که در سال ۱۹۵۱ معرفی شد، به طور گسترده‌ای در طول جنگ‌های کره و ویتنام توسط ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفت.

نسخه‌های اولیه با یک موتور بنزینی خنک شونده با هوا کار می‌کردند، اما به شدت مستعد آتش سوزی بوده و در نهایت با یک موتور دیزلی V ۱۲ جایگزین شد، که بسیار کارآمدتر بود و برد تانک را گسترش داد. این تانک‌ها به یک توپ ۱۰۵ میلی متری مجهز بودند که از یک سیستم کنترل آتش دقیق استفاده می‌کرد، سیستمی که در آن زمان بسیار پیشرفته بود. این سیستم از یک کامپیوتر بالستیک برای قفل کردن روی اهداف استفاده می‌کرد، اما تمام عملگرهای آن مکانیکی بود و از لنزها، آینه‌ها و مجموعه‌ای از چرخ دنده‌ها و بادامک‌ها برای محاسبه مسیر آتش استفاده می‌کرد. در حالی که در مقایسه با سیستم‌های مدرن، ابتدایی بود، توپچی‌ها در آن زمان توانستند در تمرینات خود به دقت ۹۰ درصدی شلیک دست پیدا کنند.

ام ۴۸ پاتون به طور گسترده توسط نیروهای آمریکایی مورد استفاده قرار گرفت و به کشورهایی مانند یونان، تایلند، ترکیه و مراکش نیز صادر شد. این تانک تا دهه ۱۹۸۰ در نیروهای آمریکایی خدمت می‌کرد و امروزه چندین کشور همچنان واحدهای ارتقا یافته آن را در خدمت فعال نگه داشته اند.

Renault FT-۱۷ (فرانسه)

در حالی که انگلیسی‌ها اولین کسانی بودند که یک تانک را وارد میدان جنگ کردند، این تانک بزرگ و سنگین بود و کارایی واقعی آن اغلب کمتر از آن چیزی بود که به نظر می‌رسید. مدت کوتاهی پس از معرفی MK IV در میدان نبرد، رنو FT – ۱۷ بسیار کوچک‌تر و سبک‌تر معرفی شد.

بر خلاف MK IV غول پیکر و چند توپه با خدمه ۸ نفره خود، FT – ۱۷ زرهی سبک داشت و از سرعت و چابکی اش به سود خود استفاده می‌کرد. این هواپیما که کمی بیش از ۷ تن وزن داشت، توسط دو سرباز هدایت می‌شد و توسط یک موتور ۴ سیلندر ۳۹ اسب بخاری به حرکت در می‌آمد. این تانک اولین تانکی بود که دارای برجک بود و به یک توپ ۳۷ میلی متری کوتاه یا یک مسلسل ۷.۹۲ میلی متری Hotchkiss مسلح می‌شد. فضای داخلی تانک بسیار تنگ و زره آن نسبتاً نازک بود، اما زمانی که در یک گروه بزرگ مورد استفاده قرار می‌گرفت، FT – ۱۷ ثابت کرد که یک سلاح موثر است و هنگامی که با تیپ‌های تانک فعال MK IV همراه شد، کمک زیادی به غلبه بر آلمانی‌ها کرد.

آمریکایی‌ها پس از پیوستن به جنگ، FT – ۱۷ را به عنوان اولین تانک مورد استفاده ارتش آمریکا برگزیدند و سفارش زیادی به رنو دادند و البته مجوز ساخت تعداد بیشتری را در داخل کشور دریافت کردند. تا زمانی که آتش بس امضا شد، نزدیک به ۳،۰۰۰ دستگاه از این تانک ساخته شد. FT – ۱۷ به عنوان اولین تانک مدرن شناخته می‌شود. برجک گردان و شنی‌های مستقل آن، تا عصر مدرن، الگویی برای تانک‌های با قابلیت نبرد باقی ماند. رنو پس از جنگ جهانی اول به تولید این تانک ادامه داد و تعداد زیادی از آن را به سراسر اروپا صادر کرد.

M۱A۲ Abrams (ایالات متحده)

تانک اصلی کنونی ارتش آمریکا به عنوان تاثیرگذارترین تانک ساخته شده امروز شناخته می‌شود. تولید M ۱ آبرامز در سال ۱۹۷۸ با تولید نوع M ۱ A ۲ در اواخر دهه ۸۰ میلادی آغاز شد. M ۱ A ۲ در دهه ۹۰ در عراق و دوباره از سال ۲۰۰۳ و همچنین در افغانستان مورد آزمایش قرار گرفت و در معرض ارتقا مداوم با سیستم‌های الکترونیک پیشرفته قرار گرفته است.

قدرت آتش آبرامز از همان تفنگ ۱۲۰ میلی متری شبیه به دیگر تانک‌های ناتو تامین می‌شود که امکان استفاده از گلوله استاندارد تانک‌های دیگر را ممکن می‌کند، که برای دو مسلسل M ۲۴۰، ۷.۶۲ میلی متری و مسلسل کالیبر ۵۰ نیز به کار می‌روند. برخلاف دیگر تانک‌های مدرنی که از موتورهای دیزلی غول پیکر استفاده می‌کنند، نیروی پیشرانه آبرامز از یک موتور گازی با قدرت ۱،۵۰۰ اسب بخار تامین می‌شود و می‌تواند بنزین، سوخت جت، دیزل یا دیزل دریایی را بسوزاند. این موتور، آبرامز ۷۰ تنی را به سرعت بیش از ۶۷ کیلومتر بر ساعت می‌رساند. اشکال موتور توربینی، مصرف سوخت بالاست که برد آن را به ۴۲۴ کیلومتر محدود می‌سازد.

مهم‌ترین ویژگی این تانک، توانایی‌های هدف گیری آن است. همه چیز دیجیتالی شده است و فرمانده قادر به ردیابی هر هدفی از طریق یک سیستم دید حرارتی مستقل و اطلاعات بین خودرویی داخلی است که به وسایل نقلیه دیگر متصل می‌شود تا اطلاعات مربوط به بروز رسانی‌های هدف را در لحظه منتقل کند. آبرامز پیچیده‌ترین تانک جنگی اصلی حال حاضر کره زمین است. با برنامه ریزی‌ها برای آپدیت‌های بیشتر، به نظر می‌رسد آبرامز تا سال‌ها در خدمت خواهد بود.

227227

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: تانک‌هایی که مسیر جنگ را تغییر دادند!/ عکس