زوایای پنهان از آموزش جاسوسی به برخی وکلا توسط صهیونیست‌ها!

یکی از طرح‌های آن‌طرف آبی که برای ایجاد بلوا و آشوب در ایران پیگیری می‌شود، پروژه «حاکمیت قانون» است. این عنوان فریبنده، اهداف براندازانه را در ایران پیگیری می‌کند. دو خبرنگار بازداشتی که در پوشش خبرنگاری مشغول فعالیت‌های خرابکارانه بودند و اخیراً حکم بدوی آن‌ها صادر شد، در همین پازل ایفای نقش می‌کردند. «حاکمیت قانون»، اما بر جامعه حقوقی، به خصوص وکلا متمرکز است. وکلا به دلیل دسترسی‌های گسترده به پرونده‌های قضایی، سوژه‌های مناسبی برای نشت اطلاعات و آغاز اقدامات خرابکارانه در جامعه هستند. به این منظور با یک منبع آگاه در کانون‌های وکلا گفتگو کرده‌ایم. این فرد که در کانون‌های وکلای دادگستری ذی‌سمت است، با ملاحظاتی که منطقی هم به نظر می‌آمد، نخواست نامش در گفت و گو فاش شود. او از جاده صاف‌کنی برخی وکلا در طرح‌های خرابکارانه دشمن به تفصیل پرده برمی دارد. 
 
اینکه گفته شده ضدانقلاب با وکلا و حقوقدانان ارتباط می‌گرفته به چه شکل بوده‌است؟
جامعه وکلا یک جامعه بزرگ‌تر از جامعه کشور است و مانند جامعه ایران کسانی را دارد که موافق نظام هستند و برخی هم هستند که مخالف نظام هستند؛ آن‌هایی که مخالف نظام هستند مانند شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را می‌گیرند. طبیعتاً آن طرف بی‌دلیل به کسی جایزه صلح نوبل نمی‌دهد و قرار است در جهت صلح اقدام کرده‌باشد، اما باید دید چه‌کار کرده‌است، این «چه کار کرده» مسئله مهمی است. چه‌کار کرده این است که این‌ها می‌آیند با یکسری از وکلا در ایران ارتباط می‌گیرند. این افراد از شیرین عبادی شروع می‌شود و بعد می‌رسد به کسانی که با آن‌ها هم‌جهت و همسو هستند و همینطور جلو می‌روند تا به وکلای غیرمرتبط با آن‌ها هم برسد. 
 
این کسی که شیرین عبادی و دیگران را هدایت می‌کند، چه کسی است؟
صهیونیست‌ها هستند. آن‌ها پول می‌گذارند و خرج می‌کنند و با چهره حقوق بشر، امریکا و انگلیس وارد می‌شوند. این صهیونیست یک نظام توانمند مالی است که سعی می‌کند دنیا را کنترل کند. 


 
خب بعد از اینکه از کانال افرادی مانند شیرین عبادی ارتباط برقرار کردند، چه می‌شود؟
خب تا اینجا را که همه می‌دانند و مسئله واضحی است، بعد از این ارتباط کسانی که در ایران هستند برای این‌ها یکسری کار انجام می‌دهند؛ مثلاً در مورد پرونده‌های حقوق بشری یکسری خوراک جمع کنند تا ایران را از نظر حقوق بشری به شکلی تحت فشار قرار دهند. متأسفانه این افراد آنقدر خائن هستند که علیه مصالح کشور اطلاعات و ادعا‌هایی را مطرح می‌کنند و بعد تبلیغ می‌کنند که ایران را تحریم کنید و همچنین مقالات و پست‌هایی را در فضای مجازی می‌نویسند.
 
پس عده‌ای وکلا هستند که پرونده‌های حقوق بشری خود را گزارش می‌دهند و یک عده هم از اساتید هستند که در جهت منافع دشمنان اقدام می‌کنند؟
بله! غیر از این جوانان مردم را جمع می‌کنند که البته صرفاً مربوط به وکلا هم نیست و در دیگر رشته‌ها هم این مسئله وجود دارد، این‌ها را به عنوان گردش علمی یا کلاس‌های علمی به کشور‌هایی مانند اوکراین یا فرانسه می‌برند. 

بیشتربخوانید

  • وکلا نباید با افراد جاسوس هم‌صدا شوند

خب هزینه این‌ها را چه کسی می‌دهد؟
متفاوت است. بعضی از مواقع دانشگاه هزینه می‌دهد، بعضی از مواقع خودشان پول می‌گذارند و البته حمایت کامل مالی غرب یعنی امریکا، صهیونیست‌ها، انگلیس و اینچنین کشور‌ها را هم به همراه دارند. ظاهر این دوره‌ها علمی است؛ هر چند ظاهر علمی دارد، ولی در باطن تفکر و رفتار خودشان را به بچه‌های نخبه کشور غالب می‌کنند و تربیت آن‌ها را برعهده می‌گیرند تا فردا روز که این‌ها آمدند در هر حوزه‌ای سمتی را صاحب شدند، پستی گرفتند یا استادی شدند آن تفکر را به جامعه تزریق کنند. 
 
در این کلاس‌هایی که گفتید می‌خواهند به حقوقدانان چه چیزی آموزش بدهند؟
در مورد حقوقدانان بحث‌های حقوق بشری آموزش داده می‌شود. 
 
خب حقوق بشر در دانشگاه‌های خودمان هم تدریس می‌شود. 
ما در تدریس حقوق بشر سعی می‌کنیم ارزش‌ها و فرهنگ خودمان را بگوییم، اما آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند روی ۲۰ سال آینده و از الان روی کسانی که ۲۰ سال دیگر قرار است استاد دانشگاه شوند، کار می‌کنند و حقوق بشری را برای آن‌ها جا می‌اندازند که با حقوق بشر ما متفاوت است تا وقتی که استاد شدند این‌ها را تدریس کنند. تفاوت این حقوق بشر با حقوق بشر ما نیز مثلاً این است که از نظر ما زن یک ارزش دارد و وقتی خانه شوهر می‌رود، قرار نیست کار کند و اگر کاری هم می‌کند باید اجرت المثل آن را بگیرد، اما در غرب می‌گویند زن باید پابه‌پای مرد کار کند. از این‌ها شروع می‌کنند که به عنوان ارزش جا می‌زنند تا کم‌کم همجنس‌بازی را هم عادی کنند و به شکلی رفتار کرده‌اند که اگر کسی بخواهد بگوید این کار زشت و قبیح است، می‌گویند تو امل و داعشی هستی تا تو جرئت نکنی بخواهی از ساختار نظام حقوقی خودت دفاع کنی. این‌ها را همان نظام صهیونیستی که عرض کردم، آموزش می‌دهد. الان در غرب به شکل رو و واضح است و در کشور ما، چون نمی‌گذارند رو باشد یا در لایه‌های پنهان کار می‌کنند یا افرادی را می‌برند خارج روی آن‌ها کار می‌کنند و بعد می‌فرستند اینجا تا به عنوان سرباز فعالیت کنند. 
 
این سربازان وکیل که از آن‌ها نام می‌برید چطور عمل می‌کنند؟
برخی از وکلا وقتی در پرونده‌های امنیتی، حقوق بشری و روزنامه‌نگاری وارد می‌شوند طبیعتاً اطلاعات پرونده را به دست می‌آورند، می‌آیند اطلاعات درست و غلط را با هم مخلوط می‌کنند و می‌روند در VOA، BBC و CNN می‌گویند، این سبب می‌شود هم نظام‌های حقوق بشری دنیا علیه ما اقدام کنند، چون دروغ و راست را مخلوط می‌گویند، هم تأثیری را که رسانه‌های ضدانقلاب خارج از کشور روی مردم ما دارند، خیلی گسترش می‌دهند، چون مردم می‌گویند این فرد وکیل و بی‌طرف است، در حالی که نمی‌دانند این فرد به نامردی دارد دروغ و راست را با هم مخلوط می‌کند؛ هم نظام‌های جاسوسی آن‌ها مانند CIA متوجه می‌شوند که نقاط ضعف آن‌ها در پرونده‌ها کجا بوده‌است و کجا درست عمل نکرده‌اند که نیرو‌های آن‌ها لو رفته‌اند و از این جهت می‌روند نقاط ضعف خود را برای دفعات بعدی پوشش می‌دهند. 
 
خب به دلیل همین اقدامات، خیلی از این‌ها هم دستگیر می‌شوند، آیا این دستگیری استقلال وکلا را زیر سؤال نمی‌برد؟
ما دو نوع استقلال داریم؛ یک نوع استقلال قاضی است. مگر قاضی مستقل نیست و مگر کسی جرئت می‌کند به قاضی حرفی بزند؟! همه می‌دانند قاضی مستقل است و هر رأیی که دلش بخواهد می‌دهد؛ این تا اینجا مشکلی ندارد، اما در مورد وکیل یا منظور از استقلال این است که من بدون اینکه تحت فشار کسی قرار بگیرم، مستقلاً کارم را انجام بدهم یا اینکه منظور این است که من می‌خواهم مقابل نظام بایستم! خب این را هیچ جای دنیا و هیچ نظام حقوقی دنیا نه قبول می‌کند و نه اجازه می‌دهد و قطعاً پروانه وکیلی را که بخواهد مقابل ساختار و مصالح کشورش بایستد، ابطال می‌کند. 
 
وکیلی که پرونده امنیتی را وکالت می‌کند، مورد اعتماد ساختار امنیتی بوده‌است؟
نه اینگونه نبود و همه وکلا می‌توانستند انواع پرونده‌ها را بگیرند تا بحث تبصره ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری پیش آمد و متأسفانه پیش از این، برخی از افرادی که پرونده‌های امنیتی کار می‌کردند، کسانی بودند که بار‌ها مقابل نظام ایستاده‌اند و حتی زندان رفته‌اند و مرام و مسلک فعلی آن‌ها این است که مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران بایستند؛ و همین افراد موجب شدند قانونگذار را مجبور کنند تبصره ماده ۴۸ را تصویب کند. 

در تمام دنیا همین است که هرکسی اجازه ورود در هر پرونده‌ای را ندارد، به خصوص در پرونده‌های امنیتی که بحث مسائل مهم جاسوسی و امنیتی مطرح است. در ایران هم به همین شکل است و گفته‌اند فقط وکلایی حق دارند ورود کنند که اطلاعات کشور را نبرند تحویل سرویس‌های بیگانه بدهند. 
 
مگر این اطلاعاتی که وکلا دسترسی دارند، چقدر مهم است؟
خیلی مهم است. شما فرض کنید در یک پرونده جاسوسی صفر تا صد پرونده گردآوری شده و وکیلی که می‌خواند می‌فهمد این افراد چگونه وارد کشور شده‌اند، کجا آموزش دیده‌اند، در ایران چه اقداماتی انجام داده‌اند، چه اقداماتی موجب شده که لو بروند و چگونه از کشور خارج شده‌اند. این اطلاعات اگر در اختیار سرویس‌های بیگانه قرار بگیرد با یک تحلیل و بررسی دقیق می‌توانند دفعات بعد به شکلی عمل کنند که گرفتار نشوند. 
 
نتیجه این رفتار برای وکلا چه بوده‌است؟ شما که می‌فرمایید برخی از آن‌ها که هنوز آزاد و به فعالیت معمول خود نیز مشغول هستند. 
این ضعف است، چون قطع به یقین کسی که برخلاف مصلحت کشور عمل می‌کند، هر کسی که باشد نباید اجازه ادامه این کار را داشته باشد. مثلاً کسی که اشتهار دارد به اینکه مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران ایستاده نباید اجازه کار در این پرونده‌ها را داشته باشد و این خیلی مشخص است. 
 
اشاره کردید برخی از این وکلا نیز بازداشت شده‌اند، به طور نمونه این افراد چه کار‌هایی را انجام داده‌اند؟
برخی از این وکلا در جریان همین اغتشاشات اخیر طرف اغتشاشگران ایستادند .
 
اینکه مطرح می‌شود فلان وکیل به صرف یک مصاحبه بازداشت‌شده چقدر حقیقت دارد؟
به صرف یک مصاحبه خیلی بعید است، منتها برای مصاحبه‌های متعددی که انجام می‌دهند، ممکن است. چون وقتی فرد به شکل مداوم در شبکه‌های بیگانه علیه امنیت ملی و منافع ملی کشور صحبت می‌کند در هر جای دنیا چنین کاری را انجام دهد، با او برخورد می‌شود. مثلاً اخیراً یک مجری در یکی از شبکه‌های امریکایی به صرف یک انتقاد ساده از دولت این کشور به پرداخت یک میلیارد دلار جریمه شده بود، بعد فرد در کشور ما از سلبریتی و حقوقدان به راحتی هر حرفی که می‌خواهند می‌گویند. 
 
مطلب پایانی اگر دارید، استفاده می‌کنیم. 
ما در سوگندنامه خود داریم که فارغ از هر انگیزه سیاسی باید در پرونده‌ها مداخله و کار کنیم. وکیلی که برخلاف سوگند خود عمل می‌کند و به این شکل خیانت‌آمیز در پرونده‌ها عمل می‌کند، خلاف سوگند خود رفتار کرده در نتیجه هم از نظر اخلاقی محکوم است و هم دادسرای انتظامی کانون وکلا باید ورود کند، کما اینکه مثلاً اگر وکیل دروغی بگوید، قسم دروغی بخورد، حتی مثلاً وام بگیرد و قسط خودش را پرداخت نکند هم به عنوان رفتار خلاف سوگند محسوب می‌شود، حتی اگر بگوید پول هم نداشتم که بدهم، برای او کیفرخواست در دادسرای انتظامی کانون وکلا صادر می‌کنند. 
 
واقعاً چنین چیزی هم اتفاق می‌افتد؟
بله! مثلاً طرف رفته ضامن وکیل شده و وکیل قسط خود را نداده، حالا آمده شکایت کرده که بانک با من تماس گرفته و من مجبور هستم قسط او را پرداخت کنم. سر همین اتفاق برای یک خانم دکتری که استاد دانشگاه هم بود، کیفرخواست صادر شد. حالا اگر با وجود همه این محکم‌کاری‌ها که طرف باید به سوگند خود وفادار باشد، برخلاف سوگند خود که نباید وارد مسائل سیاسی شود، وارد شده‌باشد و با دولت متخاصم هم همکاری کند، مشخص است که مورد پیگرد قرار می‌گیرد.

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: زوایای پنهان از آموزش جاسوسی به برخی وکلا توسط صهیونیست‌ها!