چرا جلال اعتقاد داشت «اسرائیل» صرفا یک «ولایت» است؟

ساختار و فرم روایت جلال هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود
محمدقائم خانی ضمن اشاره به ضرورت بازخوانی آثار جلال‌آل‌احمد، درباره غفلت جامعه روشنفکر و دانشگاهی نسبت به آثار این نویسنده هشدار داد و گفت: متن‌های جلال آل‌احمد شجاعت ذهنی را تقویت می‌کند و مداومت در خواندن این آثار توانایی شکستن فضای حاکم بر رسانه‌ها برای پرداختن به موضوعات مختلف را به‌وجود می‌آورد. جلال آل‌احمد کلمه‌ها و اعتقادات خود را فدای مصلحت نمی‌کرد، به همین دلیل متن‌های او به ما شجاعت می‌دهد.ساختار و فرم روایت جلال آل‌احمد هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود. جلال آل‌احمد واقعیت‌ها را دریافت، پالایش و به‌صورت فشرده و خواندنی ارائه می‌کرد؛ به‌طوری‌که هرکسی با هر سطح از معلومات با خواندن آثار او نکته‌ای را دریافت می‌کند و همیشه آن نکته را در گوشه ذهن دارد. بنابراین پیشنهاد می‌کنم خوانش این متن‌ها را مدام مرور و با تمرین، واقعیت‌ها را با همه پیچیدگی‌هایش به متن تبدیل کنیم.
   
جلال آل‌احمد بیش از هرچیزی گزارش‌نویس خوبی است
محمدرضا کائینی نیز در این نشست بیان کرد: به اعتقاد جلال آل‌احمد، اسرائیل یک حکومت تشکیل یافته از یک ملت و حاکمیت نیست؛ از این‌رو زیر بار هیچ قانونی نمی‌رود بلکه طبق قانونی که در درون خودش آن را پذیرفته، رفتار می‌کند. بنابراین اسرائیل یک ولایت است. اسرائیل علاوه بر قواعد و قوانین نوشته شده بین‌المللی به قواعد نانوشته بین‌المللی هم وقعی نمی‌نهد چرا که تاسیس آن تاسیس متفاوتی است. جلال آل‌احمد در دهه۴۰ سلسله‌سفرهایی به کشورهای اروپایی داشت که تحت‌عنوان سفر فرنگ منتشر شدند. تمام این یادداشت‌ها بعد از درگذشت او به همت مرحوم شمس‌آل‌احمد و با مقدمه‌نویسی او و احتمالا مصطفی زمانی‌نیا منتشر شد. در اواخر سال۱۳۴۱ در برخی از نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل‌احمد صحبت از این است که آیا اسرائیلی‌ها او را دعوت می‌کنند یا خیر و جلال آل‌احمد هم در تردید و دو‌دلی رفتن به این سفر به‌سر می‌برد. 
جلال آل‌احمد پیش از آن درباره اسرائیل خوانده و شنیده است و عادت ندارد تا زمانی که چیزی را از نزدیک ندیده باشد درباره آن قضاوت کند. آل‌احمد یک سال مانده به کودتای ۲۸ مرداد و حدود ۹ سال قبل از سفر به اسرائیل دچار وسوسه برای جستن راه‌های جدید است.یکی از مسائلی که در صدر این کتاب به آن اشاره شده، این است که اسرائیل نوعی از حکومت نیست بلکه نوعی از ولایت است. این ولایت به چند معناست که به اعتقاد من سبقه کاملا مذهبی حکومت اسرائیل را نشان می‌دهد. از نقاط مثبت این کتاب این است که اسرائیل از همان ابتدا ماهیت مذهبی خود را به جلال آل‌احمد نشان می‌دهد و تاکید می‌کند هدف از جماعتی که در این کشور دور‌هم جمع می‌شوند تشکیل یک حکومت عادی از نوع متعارف آن نیست بلکه یک نوع حکومت مذهبی است.
این نویسنده همچنین با اشاره به این نکته که جلال ادعای اسلام‌شناسی ندارد، گفت: موضوع مهم در این کتاب مطل جلال آل‌احمد نوشته‌اند اما این نامه به قلم خود جلال آل‌احمد است؛ به عبارتی کل فصل پنجم این کتاب را خود جلال آل‌احمد نوشته و از نامه خبری نیست. جلال آل‌احمد دین‌پژوه نیست و ادعای اسلام‌شناسی نکرده است اما در هر قوم و ملتی بوی گرایشات دینی را خوب حس می‌کند.  کائینی با اسݧݒاره به این‌که جلال آل‌احمد بیش از هر چیزی گزارش‌نویس خوبی است، ادامه داد: گزارش‌نویسی در همه آثار او اعم از داستان‌ها، یادداشت‌ها، نامه‌ها و... دیده می‌شود. به همین دلیل گزارشی که از اسرائیل ارائه می‌دهد، همچنان زنده است. 
   
صداقت، شجاعت و صراحت
محمد‌حسین دانایی، خواهرزاده جلال آل‌احمد نیز به بیان نکاتی درباره جلال آل‌احمد پرداخت و گفت: صداقت، شجاعت و صراحت ازجمله ویژگی‌های اخلاقی بارز جلال آل‌احمد بود که اگر این سه فضیلت را در نسل‌های آینده تزریق کنیم خواهیم دید که در گوشه و کنار ایران افرادی مانند جلال آل‌احمد رشد خواهند کرد. یکی از توصیه‌های همیشگی او این بود که فریاد زمانه خود باشید. هدف اصلی جلال آل‌احمد گزارش دادن وقایع زمان خودش بود.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: چرا جلال اعتقاد داشت «اسرائیل» صرفا یک «ولایت» است؟