چرا قانون حجاب به رفراندوم گذاشته نمی‌شود؟

چرا قانون حجاب به رفراندوم گذاشته نمی‌شود؟
خبرگزاری دانشجو

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ صغری عاشوری، کارشناس ارشد مطالعات زنان و خانواده، در یادداشتی برای خبرگزاری دانشجو نوشت: چرا قانون حجاب را به رفراندوم نمی‌گذارید؟ در چند سال اخیر بسیار این پرسش از جانب سیاسیون وابسته به احزاب مختلف در رسانه‌ها منتشر می‌شد. سوالی که تکرار مکرر آن از جانب برخی شخصیت‌های سیاسی آن هم در بحبوحه‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی تا انتخابات ریاست جمهوری تقریبا اکثریت مردم را به این باور رسانده بود که این سوال صرفا شعار تبلیغاتی در عرصه‌ی تلاش‌های سیاسی انتخاباتی است و هیچ پشتوانه متقن و جدی ندارد. در اواخر شهریور ۱۴۰۱ که با فوت مهسا امینی غائله‌ای موسوم به زن، زندگی، آزادی با ادعای حق‌خواهی برای زنان ایجاد شد با حمله به حجاب و قوانین شرع اختلافات اجتماعی و ناامنی‌های عدیده‌ای را برای زنان و کودکان رقم زد. نکته‌ی حائز اهمیت این است که برخی از جامعه شناسان نیز چاره‌ی کنترل خشم رخ‌داده در جامعه که بر اثر جنگ ترکیبی و رسانه‌ای شعله کشیده بود را در این سوال خلاصه می‌کردند و برای قوت این چاره‌جویی خود متمسک به روایات ضعیف و تفاسیر فقهی من در آوردی می‌زدند.

نیاز است یکبار به این سوال در ظاهر دموکراتیک، اما از اساس غیر دموکراتیک و فریبنده بپردازیم. بسیار گفته شده است که هیچ حکومتی برای قوانین اساسی و حیات خود رفراندوم نمی‌گذارد، اما جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ چنین کرد و با اکثریت آرای «آری» بنا نهاده شد. این‌بار می‌خواهیم از زاویه‌ای نو به قضیه‌ی رفراندوم بپردازیم. رفراندوم در زمانی برگزار می‌شود که اکثریت مردم در مورد ماهیت مورد رای گذاشته شده اطلاعات جامعی دارند به طوری که جامعه‌ی با آن و جامعه‌ی بدون آن را می‌توانند به خوبی تصور کرده و تفاوت این دو جامعه را درک نمایند. زمانی که در سال ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی شدن حاکمیت ایران عزیز به رفراندوم گذاشته شده بود، مناظرات، جلسات و مباحث دینی، فلسفی، تاریخی و سیاسی عدیده‌ای پیرامون چیستی جمهوری اسلامی در حال وقوع بود به گونه‌ای که اکثریت مردم به درک کلی از اسلام و حاکمیت اسلامی، تفاوت بود و نبود آن در جامعه رسیده بودند.

طی پژوهش‌های انجام شده غالب زنان کشور از پیامد‌های نبود حجاب در جوامع غربی، برای زنان این کشور‌ها بی اطلاع هستند و بر اساس تفاسیر مختلفی که بر مبنای سلیقه و نظر شخصی‌شان است حجاب را تعریف می‌کنند، نه امر صریح اسلام. در پژوهش‌های انجام شده بسیاری از افراد نداشتن پوشش سر را بی‌حجابی نمی‌دانند این درحالی است که یکی از ملزومات حجاب اسلامی پوشش سر است!

چگونه می‌توان ادعای دموکراسی و مردم سالاری را ذیل رفراندوم حجاب عنوان کرد و به طور متناوب ادعا کرد که مردم خود باید انتخاب کنند که قانون حجاب را می‌خواهند یا خیر؛ اما هیچگونه برنامه و نشست؛ گعده و محصولات فرهنگی در راستای شناساندن حجاب؛ تفاوت بودن و نبودن آن در جامعه و بازنمایی جوامع غربی، اوضاع و احوال زنان این جوامع در نبود قانونی که آن را برخی «قانون حجاب اجباری» می‌خوانند، در راستای انتخاب آگاهانه مردم فراهم نکرد؟ به عبارت بهتر یکی از ملزومات اساسی به وقوع پیوستن رفراندوم ایجاد آگاهی مردم نسبت به ماهیت مسئله و اطلاع از تفاوت‌های بود و نبود آن مسئله می‌باشد. اگر همانگونه که مدعیان برگزاری رفراندوم در مورد حجاب طبق ادعاهای‌شان به اصول دموکراسی پایبند هستند ضروری است که به این سوال پاسخ بدهند؛ آیا «آگاهی» پیرامون امر حجاب را برای مردم فراهم کرده‌اید تا انتخاب آنان برمبنای علم و آگاهی‌شان باشد نه از سر دیکتاتوری رسانه‌ای که با رنگ و لعاب دلسوزی اتخاب صحیح را به قهقرا می‌برد؟

چرا می‌گوییم رفراندوم بدون آگاهی نوعی دیکتاتوری مهربانانه و دوستی خاله خرسه وارانه است؟ به دلیل سبقه‌ی غیرقابل انکار رسانه در ایجاد شرایط و بحران‌ها به نفع آنان که قدرت و ثروت را برای خود مصادره می‌کنند. اتفاقاتی که در دو، سه سال گذشته در سودان با عنوان زنانه و مخالفت با حجاب به سردمداری زنی جوان با نام «آلاء صلاح» اتفاق افتاد از این جنس بود. ما در اینجا قصد قضاوت را نداریم بلکه صرفا به بازخوانی آنچه به وقوع رسید می‌پردازیم. آلاء صلاح که دختری ۲۲ ساله بود با برتن نمودن لباسی بسان ساری هندوها، که به رنگ سفید بود اشعاری را با حالت رقص خواند که از دین می‌گفت، اما مفاهیم اسلام رحمانی و بی خطر جهان سلطه بود. بعد‌ها عکس او بر دیوار‌های ادلب سوریه که از شهر‌های تحت اشغال داعش بود نقش بست و مورد تجلیل و افتخار داعش درآمد!

آلاء صلاح و مانند او با اشعار خود تلاش برای مردمی نشان دادن خود و دلسوز وطن نمایاندن خود می‌کنند، اگرچه نماد‌های دینی مثل حجاب را که از جمله نماد‌های تمدنی هستند به عنوان نماد ظلم به زنان و دربند کردنشان معرفی می‌کنند تا اصطلاحا برای زنان آزادی بیاورند. اگرچه نام حرکت‌شان را حرکتی دموکراتیک و مردم‌سالار نهادند، اما جهانیان شاهد بودند که این حرکت چگونه منجر به درگیری‌های داخلی طولانی مدت در سودان و کاهش سطح بهداشت، آموزش و رفاه اقتصادی زنان سودان شد. مردم سودان شاید صندوق رای باعنوان رفراندوم حجاب ندیدند، اما راهی را طی کردند که رفراندوم آن را طی می‌کند گرچه دموکراتیک مابانه!

آنان نیز انتخاب کردند که اسلام و حجاب نباشد، اما این انتخاب دقیقا در شرایطی رخ داد که آنان درکی از اسلام، حجاب و همچنین حکومت اسلامی و غیر اسلامی نداشتند. شانتاژ‌های رسانه‌ای در حمایت از حرکت کور و بی پشتوانه منطقی آلاء صلاح که توسط رسانه‌های خارجی وابسته به کشور‌های استعماری، چون آمریکا و انگلیس اتفاق افتاد نیز مردم سودان را به سوی انتخاب غلط و غیرآگاهانه پیش برد که وضعیت کشورشان را نه تنها بهتر نکرد، بلکه دشوارتر نیز نمود!

چرا نباید از اتفاقاتی که به تازگی در جغرافیای دیگر، اما با همان رویکرد سیاسی به وقوع پیوسته است درس بگیریم؟ آیا سیاسیون و جامعه شناسانی که مدعای مردم سالاری را دارند با در نظر گرفتن پدیده‌هایی مشابه با پدیده‌ی زن، زندگی، آزادی که در کشور‌هایی دیگر نظیر سودان در کمتر از ۵ سال گذشته به وقوع رسیده است باز اصرار دارند که مردم سالاری یعنی رفراندوم گذاشتن قانون حجاب، آن هم در شرایطی که بسیاری حداقل مولفه‌های حجاب را نمی‌شناسند؟

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: چرا قانون حجاب به رفراندوم گذاشته نمی‌شود؟