سقوط «اشرف» به روایت سرهنگ ثریا

فارغ از این سهم اندک سینمای انقلاب و مقاومت در فصول مختلف اکران که نیاز به عزمی جدی در تولید و به‌ویژه عدالت در حوزه پخش و نمایش فیلم دارد، خود نوبت و زمان اکران هم درباره چنین آثاری قابل بحث است. سرهنگ ثریا در حالی از امروز و در آبان اکران می‌شود که حدود ۹ ماه از رونمایی آن در جشنواره سال گذشته فیلم فجر می‌گذرد. سرهنگ ثریا به‌عنوان نخستین ساخته سینمایی لیلی عاج و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج که بازی چشم‌گیر ژاله صامتی را در ویترین خود دارد تجربه متفاوت و قابل اشاره‌ای در سینمای انقلاب است که روایت جذاب‌ و پیچیده‌ای ارائه می‌کند و طیف وسیع‌تری از مخاطبان را هم برای اثرگذاری درنظر دارد.
     
قصه‌ها و واقعیت 
«این راه با گریه باز نمیشه!» جمله‌ای است که گروه رسانه‌ای فیلم به‌جای خلاصه داستان منتشر کرده اما فیلم سرهنگ ثریا قصه مادری را روایت می‌کند که فرزندش جذب سازمان مجاهدین خلق (گروهک تروریستی منافقین) شده و از سوی این سازمان به مقر آنها در پادگان اشرف منتقل شده، به همین دلیل مادر همه تلاش خود را برای آزادی فرزندش از دست این گروهک انجام می‌دهد. این فیلم گرچه با محوریت و مرکزیت این مادر روایت می‌شود اما فقط داستان او نیست و افراد دیگری برای دیدار با عزیزان خود که سال‌هاست اسیر ایدئولوژی منافقین هستند، راهی عراق(محل سابق استقرار سازمان مجاهدین) می‌شوند. قدرت، مدیریت خانواده‌های منتظر و نظم و نظامی که این مادر(ثریا) به وضعیت محل استقرار آنها در مقابل پادگان اشرف می‌دهد، باعث می‌شود مردم از لقب سرهنگ ثریا برای او استفاده کنند. عنوان فیلم هم به همین دلیل انتخاب شده‌است.  
     
روایتی جذاب از ایثار مادرانه 
مهم‌ترین نکته مثبت فیلم همین ایده بازگرداندن عزیزان فریب‌خورده به آغوش خانواده و میهن است؛ داستانی که براساس واقعیت به نگارش درآمده و دراماتیزه شده، به اندازه کافی برای یک روایت سینمایی کشش و جذابیت دارد. نکته‌ای که نشان می‌دهد با وجود قصه‌های مختلف بازگو شده در سینمای انقلاب، هنوز چقدر داستان و زوایای ناگفته برای طرح وجود دارد. ضمنا چنین بهره‌مندی از واقعیت و طرح یک زاویه جدید در سینمای انقلاب، درمجموع اشاره به ظرفیت بی‌پایان گنجینه شخصیت‌ها و ماجراهای واقعی دارد. یکی از زمینه‌های پرظرفیت در این زمینه، واقعیت‌های فراوان در حوزه انقلاب است. کاری که سرهنگ ثریا انجام داده و آن را واجد اهمیت و اشاره کرده، همین بهره‌مندی درست از شخصیت و ماجرایی واقعی است. ثریا عبداللهی، مادری است که شخصیت ثریا و فیلم سرهنگ ثریا با الهام از زندگی او و مادرانی چون او به فیلم درآمده، بنابراین اگر تاثیر و تاثری به‌واسطه بازی ژاله صامتی در تماشاگر ایجاد می‌شود، برآمده از واقعیت غمبار و رنج‌آلود این مادر است. 
     
سوژه‌ای جهانی
یکی از نکته‌های مهم درباره فیلم سرهنگ ثریا این است که باوجود روایتی مشخص درباره رنج‌هایی که گروهک تروریستی منافقین بر مادران، پدران و خانواده‌های ایرانی تحمیل کرده‌اند و باعث جدایی‌های بسیاری شده‌اند، در عین حال اما با موضوع و سوژه‌ای جهانشمول طرف هستیم و مخاطبان دیگر نقاط جهان هم می‌توانند با قصه همدلی و همذات‌پنداری کنند و طرف ثریا و دیگرانی چون او را بگیرند. بنابراین تولید و نمایش چنین فیلم‌هایی، شمولیت جهانی دارد اگر  فرصت‌هایی برای عرضه و اکران بین‌المللی پیدا کنند.
     
اقتباس از تئاتر 
سرهنگ ثریا از یک نمایش و نمایشنامه موفق  در تئاتر اقتباس شده‌است. نمایش درخشان «بابا‌آدم» که در تالار چهارسو  به بار نشست. لیلی عاج، نویسنده و کارگردان هر دو اثر است. تحقیق و پژوهش مطالعاتی و میدانی عاج از فضا و آدم‌های این ماجرا در  دو  اثر تولید شده قابل‌تامل است. تجربه موفق این نمایش باعث شد تا این نمایشنامه‌نویس تصمیم به ساخت سینمایی این اثر هم بگیرد. هرچند در زمان اجرای نمایش باباآدم  این نویسنده و کارگردان با ناملایمات بسیاری روبه‌رو شد.  بااین‌حال، سرهنگ ثریا روایت متاثرکننده‌ای دارد. آنهایی که نمایش بابا آدم را ندیده‌اند و مستقیم با فیلم سرهنگ ثریا هم روبه‌رو می‌شوند، حتما مجذوب ایده و روایت تاثیرگذار آن خواهندشد و فیلم را دوست خواهندداشت. 

برگ برنده 
ژاله صامتی، وحید آقاپور، حمیدرضا محمدی، دیبا زاهدی، سلیمه رنگزن، شهروز آقایی‌پور، منیره حسین‌زاده، رها رهبانی‌نیا و مجید پتکی از جمله بازیگران فیلم سینمایی سرهنگ ثریا به نویسندگی و کارگردانی  لیلی عاج و تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی هستند. بازی صامتی برگ برنده و نقطه قوت سرهنگ ثریاست و به ویژه مخاطبان احساساتی موقع تماشای بازی او، کار سختی برای کنترل احساسات خود دارند. شهروز آقایی‌پور و حمیدرضا محمدی از جمله بازیگران نمایش بابا آدم (مبدأ اقتباس سرهنگ ثریا) بودند که در نسخه سینمایی هم حضور داشتند و نقش‌های خود را در قالبی جدید بازآفرینی کردند.   

تحسینِ سرهنگ ثریا 
سرهنگ ثریا در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اول شد و سیمرغ بلورین گوهرشاد(جایزه ویژه وزیر ارشاد) را هم به دست آورد. ژاله صامتی و بهزاد عبدی هم به ترتیب نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن بودند. درحالی‌که خیلی‌ها انتظار داشتند سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را در دست صامتی ببینند، در کمال تعجب جایزه به پردیس پورعابدینی برای بازی در «غریب» رسید، اما بعدا جشنواره فیلم مقاومت، بازی صامتی را دید و جایزه بهترین بازیگر زن این رویداد را به او داد. لیلی عاج هم درهمین جشنواره مقاومت، جایزه ویژه هیات داوران را  به دست آورد.

در ستایش مهر مادری 
در جشنواره سال گذشته فیلم فجر و همزمان با نمایش فیلم سرهنگ ثریا، میزبان لیلی عاج در غرفه روزنامه جام‌جم در پردیس سینمایی ملت بودیم و گفت‌وگوی مفصلی با این نویسنده و کارگردان جوان و آینده‌دار داشتیم که با عنوان «قشون‌کشی مهر مادری به پشت خطوط دشمن» منتشر شد. بخش‌هایی از صحبت عاج را با هم مرور می‌کنیم:

وقتی شما از تئاتر می‌آیید، کار برای سرمایه‌گذار خیلی خطرناک می‌شود. من از آقای شعبانی، تهیه‌کننده فیلم خیلی ممنونم که به من اعتماد کردند. چون همیشه در این تبدیل ــ مسیر تئاتر به سینما ــ نگرانی‌هایی درباره بازی‌های تئاتری و درک نه‌چندان درست از تغییر مدیوم وجود دارد. بنابراین در نگارش فیلمنامه همه سعی خودم را کردم که ماجرا بصری باشد و برای تصویر نوشته‌شود.

ترکیب بازیگران «سرهنگ ثریا» تئاتری است و از خانم صامتی تا وحید آقاپور، بازیگرانی با پشتوانه تئاتری هستند. طبیعی هم است، چون خودم تئاتری هستم و از تئاتر آمده‌ام، هم تئاتری‌ها مرا می‌شناسند و به من اعتماد دارند و هم من با این دوستان آشنایی و به آنها اعتماد دارم.

این‌قدر خانم صامتی عزیز و دوست‌داشتنی هستند که به ایشان گفتم شما منِ فیلم اولی را بدعادت کردید، چون بدون شما دیگر نمی‌توانم کار کنم. یا آرزو دارم هر فیلم‌اولی با شما کار کند، چون این‌قدر به او آرامش می‌دهید و به قدری اهل گفت‌وگو و تعامل هستید که باعث دلگرمی است. خانم صامتی از هیچ مسأله‌ای گلایه نمی‌کرد. نکته مهم دیگر این‌که ایشان شخصیت ثریا را به عنوان یک زن قدرتمند دوست داشت و به بهترین و تاثیرگذارترین شکل ممکن آن را بازی کرد. همکاری با خانم صامتی برایم بسیار دل‌انگیز بود و خیلی بابت 
اعتمادی که به من کردند به ایشان مدیون هستم. 

(در پاسخ به سوالی درباره تقابل میکروفن و بلندگوهای خانواده‌های منتظر و نیروهای پادگان اشرف) خانواده‌ها یک ایدئولوژی خیلی ساده دارند؛ به فرزندان ما اجازه ملاقات دهید تا آنها را ببینیم.  حتی مادری در آن کانکس به فرزندش می‌گوید اگر نمی‌خواهی از گروهک منافقین جدا شوی، ایراد ندارد، فقط بیا و من تو را ببینم و بعد برو. یا خطاب به بچه‌اش می‌گوید تا چه زمانی و به عشق چه کسی می‌خواهی جانفشانی کنی؟ این ایدئولوژی یک دلتنگی ساده و مادرانه است اما ایدئولوژی آنها خیلی پیچیده است؛ در طول سال‌ها انقلاب ایدئولوژیک داشتند و پوست‌اندازی کردند و... برای ترکیب پیچیدگی ایدئولوژی آنها و منطق ساده مهر مادری، تقابل بلندگوها بهترین چیزی بود که می‌توانستم به آن تکیه کنم.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: سقوط «اشرف» به روایت سرهنگ ثریا