کاش جسارتِ «به افق فلسطین» مُسری باشد!
تولید روایت دست اول، تحلیل بهروز و مقابله با شبهات در رقابت با فضای مجازی، سر لیست مهمترین دغدغه رسانههای دنیاست که با توجه به توانایی و قدرت آنها، سیاستهای کنشی یا واکنشی نسبت به وقایع اتخاذ میکنند. برنامههایی مانند «به افق فلسطین» و «سیاست خارجی» در موضوع اخیر غزه نشان داده است که تلویزیون اگر سعه صدر بیشتری داشته باشد، میتواند به لحظه کنشگر باشد و سرخط خبرها را بسازد؛ نه اینکه از آن تاثیر بپذیرد. اما آیا این خطوط قرمزِ خودخواسته و مقطعی، نمیتواند برای تولید برنامههای مرجع در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داخلی نیز کمرنگ شود؟
به گزارش ایسنا، چند روز پس از آنکه صداوسیما با انتقادهای زیادی درباره رویکرد کهنه در برنامههای تولیدیاش درباره فلسطین و عملیات طوفان الاقصی مواجه شد، شبکه سه و شبکه افق با دو برنامه «سیاست خارجی» و «به افق فلسطین» توانستند تلویزیون را به کورس رقابتِ روایتها بازگردانند و دوباره نشان دهند که این رسانه با تمام اما و اگرهایش میتواند هم مرجع باشد و هم محل تجمیع نظرات کارشناسان مختلف و بعضا مخالف؛ به شرط آنکه بخواهد و از فیلترهای خودخواسته عبور کند.
چرا تولید برنامه «به افق فلسطین» مهم است؟
تولید «به افق فلسطین» از آن جهت مهم است که تلاشی جدی برای تحلیل بهروز اتفاقات جاری در فلسطین را در دل خود دارد و تلاش کرد با همراهی چهرههای سرشناس سیاسی از جناحهای مختلف، موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی را به مسالهای ملی تبدیل کند؛ این تلاش از آنجهت بسیار اهمیت دارد که رسانههای فارسیزبان و افرادی که حیات سیاسی و اجتماعی خود را در ایجاد دوقطبیهای متعدد حتی در اصول اصلی انقلاب اسلامی میبینند، سعی میکنند مدام موضوع فلسطین را به موضع حکومتی جمهوری اسلامی تقلیل دهند.
تولید برنامهای مانند «سیاست خارجی» نیز از آن جهت مهم است که نشان میدهد مشکل همیشگی تلویزیون در تحلیل روزانه وقایع مهم بینالمللی با زبان همهفهم، به راحتی قابل حل است و اگر از فرمِ کارشناسیهای ثقیلِ داخل استودیوییِ شبکه خبر عبور کنیم، راهکارهای دیگری هم برای جلب نظر مخاطب وجود دارد.
در چندسال گذشته، حضور چهرههای تاثیرگذار و متفاوت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در رسانه ملی مدام کاهش پیدا کرده و وضعیت به جایی رسیده است که حضوری غیر از همان همیشگیها، خودش به عنوان یک تابو به سرخط خبرها تبدیل میشود!گفتوگو کنیم؛ لطفا درباره همه چیز
رقابت ناعادلانه فضای مجازی و تلویزیون به ویژه در بخش نشر اخبار و موضوعات سیاسی، موضوعی نیست که فقط به تلویزیون ایران محدود شود؛ اما واقعیت آن است که سیاستگذاریهای اشتباه سالیان تلویزیون و سرعت انتقال اطلاعات، مدام کفه ترازو را به سمت فضای غیررسمی سنگین کرده است. به همین دلیل است که در چندسال گذشته، حضور چهرههای تاثیرگذار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در رسانه ملی مدام کاهش پیدا کرده و وضعیت به جایی رسیده است که حضوری غیر از همان همیشگیها، خودش به عنوان یک تابو به سرخط خبرها تبدیل میشود!
برنامههایی مانند «شیوه»، «سوره»، «جام جم» و «به افق فلسطین» نشان میدهند که تلویزیون حتی با انتقادات گسترده فعلی به آن، میتواند در محور موضوعات مقبول جناحهای سیاسی، محل رجوع افراد مختلفی باشد که اصرار دارند حتی با شرایط مختلف، در دایره نظام جمهوری اسلامی به زیست سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود ادامه دهند و به جای انگهای بیشتر، منتظر گفتوگوهای عمیقتر برای ابراز نظر خود هستند.
شبکههای اجتماعی چه میگویند؟
با بازنشر قابل توجه بخشهای برنامه «به افق فلسطین»، بخشی از اکانتهای بینام و نشان در فضای برنامه ایکس (توییتر سابق) یا اکانتهای تندرو، هر روز بیشتر تلاش کردند که دعوت مهمانان متفاوت را مورد انتقاد قرار دهند و همین روزنه اندک باقیمانده برای رسانه «ملی» را ببندند!
این موضوع را نیز باید مدنظر قرار داد که دولت جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۵ سال حیات خود، در بیش از نیمی از این سالها، تحت مدیریت چهرههایی بوده که امروز حضور آنها در تلویزیون تابو محسوب میشود! از این زاویه باید گفت که اگرچه حمایت از فلسطین، سیاست کلی ایران و فراتر از موضوع دولتها محسوب میشود اما این دولتها هستند که شمایل آن را ترسیم میکنند؛ هریک به شکل منحصر به خود.
حال باید از منتقدان دعوت چهرههای سیاسی متفاوت برای گفتوگو درباره فلسطین پرسید که چگونه قرار است درباره حمایت ۴۵ ساله جمهوری اسلامی از مظلومیت مردم فلسطین سخن گفت و انتظار داشت که روایت ناقص مدنظر آنها مورد پذیرش مخاطبی قرار بگیرد که به صورت لحظهای در فضای مجازی اطلاعات گستردهتری دریافت میکند؟!
تلویزیون به صراحت نیاز دارد
رسانه در روزگار امروز به صراحت نیاز دارد؛ چراکه اگر نتواند با صراحت تمام، موضوعات را تحلیل کند، نمیتواند در مقابل رقبای نوظهور خود حرفی برای گفتن داشته باشد. علاوه بر رقابت موجود در جهان برای گرفتن سهم بیشتر از انتشار و تحلیل اخبار بین فضای مجازی و برودکست، ما در کشور، رقیب جدید دیگری به نام VODها داریم که مخاطبان رو به رشدی دارد و چندین ماه است که از صداوسیما در رقابت جلو زده است.
برنامههای ترکیبی و دغدغه محور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین تحلیلهای صریح نسبت به وقایعی که در جامعه همهگیر میشوند، میتواند نقطه مزیت رقابتی تلویزیون نسبت به VODها باشد.
با چه چیزی میتوان شروع کرد؟
ناگفته پیداست که مشکل تولید برنامههای چالشی با حضور چهرههای متفاوت، فقط به خواست مدیران صداوسیما باز نمیگردد؛ بلکه افراد تاثیرگذار دیگر در فضای رسمی یا مجازی هستند که بدشان نمیآید آنتن استراتژیک تلویزیون را به ملک شخصی خود تبدیل کنند و یکطرفه بتازند؛ بدون توجه به آنکه اینکار به ضرر ماهیت بزرگتری به نام «جمهوری اسلامی» تمام میشودساخت برنامههایی که بتواند محل حضور، گفتوگو و تبادل نظر همه گروههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخل نظام باشد، نه تنها غیرممکن نیست، بلکه چندان سخت هم نیست!
هرچند شنیده میشود که دعوت مهمان حتی برای برنامهای مانند «شیوه» با سختی فراوان روبرو بوده است، اما اگر تولید برنامههای زنده چالشی در موضوعات مختلف به رویهای روتین تبدیل شود، قطعا میتواند به جایگاه تلویزیون که هر روز متزلزلتر از قبل میشود، کمک شایانی کند.
البته ناگفته پیداست که مشکل تولید برنامههای چالشی با حضور چهرههای سیاسی متفاوت، فقط به خواست مدیران صداوسیما باز نمیگردد؛ بلکه افراد تاثیرگذار دیگر چه در فضای سیاسی کشور و چه در فضای مجازی هستند که بدشان نمیآید آنتن استراتژیک تلویزیون را به ملک شخصی خود تبدیل کنند و یکطرفه و بدون مخالف با آن بتازند؛ بدون توجه به اینکه شاید چنین چیزی در کوتاه مدت به نفع آنها باشد اما قطعا چه در کوتاهمدت و چه در بلند مدت، مشکلات عدیدهای را برای کشور ایجاد خواهد کرد و البته به صراحت باید گفت که خلاف سیاستها و نظرات مقام معظم رهبری است.
و اما حرف آخر ...
برنامههایی مانند «به افق فلسطین»، «شیوه»، «سوره»، «جام جم» و ... نشان میدهند که میتوان برنامهای با حرفهای جدی توسط چهرههای بعضا متفاوت اما معتقد به نظام روی آنتن برد که هر روز در شبکههای اجتماعی پربحث شود. به تبع آن نیز عجیب نیست کسانی که ترجیح میدهند کل فضای گفتمانی کشور فقط در اختیار آنها باشد، با پیشکشیدن دشمنیهای سیاسی با یکدیگر و به خط کردن همفکران خود در فضای مجازی، سعیکنند برخلاف ایدههای حکمرانی امام و رهبری درباره حضور همه جناحها در سپهر سیاسی کشور، این روزنه امید را برای همیشه کور کنند.
تصمیمگیران رسانه ملی باید بدانند که راه اصلاح این رسانه و چسبیدن دوباره صفت «ملی» به آن، جز با تصمیمسازی عاقلانه درباره برنامههای چالشی به ویژه در حوزههای اجتماعی ممکن نیست.
یادداشت - سیدمحمدصادق لواسانی
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: کاش جسارتِ «به افق فلسطین» مُسری باشد!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران