۱۳فصل برای نوجوانان ۱۳ساله
نسل نوجوان آنقدر هم از کتاب دور نیست
شاکریمهر با اشاره به کتاب نبرد تکخوان که اولین اثرش در حوزه نوجوان است، بیان کرد: من قبل از شروع کرونا سابقه تدریس به نوجوانها را داشتم. همچنین رفت و آمدهای کتابخانهای و تدریس باعث شد که آگاه شوم نسل نوجوان ما آنقدر هم از کتاب دور نیست و به آن علاقه دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم که اولین کار خود را در حوزه نوجوان بنویسم.
وی درخصوص داستان کتاب خود، گفت: این کتاب روایت جمعی از دانشآموزان گروه سرود مدرسه راهنمایی قطب راوندی قم است که در روز اول بهمن سال ۱۳۶۵، ساعتی پس از اجرای سرودشان در سینما تربیت قم، در اثر بمباران رژیم بعثی به شهادت رسیدند و این مسأله هم مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. این موضوع برای من که اهل قم و بزرگشده آن بودم، تازگی داشت و همین قمی بودن من هم باعث شد تا بیش از پیش انگیزهای برای نوشتن آن داشته باشم.
نام شخصیتها، زاده تخیل من بود
این نویسنده در ادامه افزود: در اثر خود به روایتهای دیگری که واقعی و ریشه تاریخی دارد هم توجه داشتهام. یکی از آنها شهادت ۱۸نفر از خانمهای قمی بود که ۲۴دی سال ۱۳۶۵ در مجلس روضه ایام فاطمیه در اثر بمباران هواپیماهای عراقی به شهادت رسیدند. از این تعداد چند خانم باردار و چند کودک هم در بینشان حضور داشتند. روایت دیگر، عملیات کربلای ۵ است که در ۱۹دی سال ۱۳۶۵ انجام شد. آخرین روایت اشاره به تهدید و بمباران شهرهای مختلف دارد؛ بعد از قم، شهر میانه مورد توجه صدام بود که یکی از مدارس این شهر هم بمباران میشود. نام شخصیتها و معلم و باقی اتفاقات دیگر این کتاب، زاده تخیل و داستان ذهنی من بوده است.
ناب بودن سوژه
شاکریمهردرباره ایده اصلی کتاب خود، اظهار کرد: ایده اصلی این کتاب حاصل مطالعات زیاد، تدریس به نوجوانان و تحقیقات بسیار است تا اینکه با روایت یکی از آشنایان روبهرو شدم و نتیجه این شد که سراغ این سوژه بروم. ایده کار مربوط به شهدا است و درباره این سوژه هیچ داستان، رمان و فیلمی وجود نداشت و شاید دلیل اصلی که جذب این سوژه شدم، ناب بودن آن بوده است که رمانی درباره آن بنویسم.
بازخوردهای خوب از نوجوانان
او ادامه داد: در تجربه زیسته افراد مختلف دیدم که بهجز شهرهای مرزی، افرادی در پشت جبههها و شهرهای دیگر در تلاطم جنگ بودند. این داستان مربوط به اتفاقات و فضای پشت جبهه است و به دلیل دغدغه من که نوجوانان هستند به دور از کلیشه نوشته شده است. در این مدت که کتاب چاپ شد، بازخوردهای خوبی از نوجوانان پسر و دختر دریافت کردم و به نظرم داستان را خوب باور کردند و خوب با آن همراه شدند. به صورت اتفاقی این کتاب ۱۳ فصل درباره نوجوانان ۱۳ ساله شد و بعدها متوجه شدم که این شهدا در قطعه ۱۳ گلزار شهدای قم به خاک سپرده شدند.
صاحب مفاتیحالجنان
شاکریمهر در پایان گفت: در اثر دیگر خود سراغ حوزه بزرگسال رفتم. این کار در راستای زندگی داستانی عالم بزرگوار، شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیحالجنان نوشته شده است. در اوایل نگارش آن به دلیل نداشتن منبع و قدیمی بودن زمان، کار بهخوبی پیش نمیرفت اما با ممارست و تلاش بسیار توانستم آن را به پایان برسانم. این کتاب قراراست توسط انتشارات بینالملل منتشر شود. گفتنی است برنامه جلد دوم هر هفته دوشنبهها ساعت۱۸ به صورت زنده از ketab.tv پخش میشود. علاقهمندان میتوانند برنامه را از آرشیو این تلویزیون مشاهده کنند.
آقای اسطیری معطل من است!
«دوباره و سهباره همه جیبهایم را میگردم. نخیر، نیست که نیست. هرچه میگردم پیدایش نمیکنم. انگار آب شده و در زمین فرورفته. به کیف مدرسهام که روی زمین افتاده، نگاه میکنم. چند قدم جلو میروم و یک قوطی کنسرو دربوداغون بین جوی آب و کیفم میبینم. دلم از گرسنگی ضعف میرود. قوطی را با تمام قدرت شوت میکنم و صدای تلقتلقش روی آسفالت بلند میشود، داخل جوی میافتد و آب با سرعت آن را میبرد، در چشم برهمزدنی ناپدید میشود و دیگر صدای تلقتلقش هم نمیآید. کاش من هم با همین سرعت به مسابقه میرسیدم! اگر راننده از اول کمی با من راه میآمد و ناسازگاری نمیکرد، الآن اینجا نبودم. انگار چرخهای ماشینش ساب برمیداشت اگر یک مسافر بدون کرایه میبرد. فکر کرده بود من هم مثل خودش ماشینندیده هستم، خبر نداشت ماشین بابای من سهتای ماشین اوست. اول باید یک دست درستوحسابی خودم را کتک میزدم. اگر یک امروز دروغ میگفتم، گناه نمیشد. گناه که نبود هیچ، ثواب هم بود، چون سر وقت میرسیدم. گناه از این بدتر که بچهها و آقای اسطیری معطل رسیدن من هستند؟
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: ۱۳فصل برای نوجوانان ۱۳ساله
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران