سیره‌نویسی پیامبر(ص) بر مبنای معرفی ایشان به عنوان پایه گذار خلافت، بنا شده است نه بنیانگذار دین!

سیره‌نویسی پیامبر(ص) بر مبنای معرفی ایشان به عنوان پایه گذار خلافت، بنا شده است نه بنیانگذار دین!
خبر آنلاین

به گزارش «مبلغ»- شناخت اسلام بدون آگاهی از شخصیت پیامبر(ص) و سرگذشت، رفتار و منش ایشان امکان‌پذیر نیست. در این راستا مهمترین عاملی که می‌تواند به بازنمایی چهره پیامبر اسلام(ص) کمک کند آثاری است که با رویکرد سیره‌نویسی پیامبر(ص) در طی قرون متمادی نگارش یافته است.

برای آشنایی بیشتر با نقطه آغاز و سیر تحول سیره‌نویسی با علی بهرامیان؛ استاد تاریخ اسلام و معاون علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم‌صحبت شدیم که در ادامه می‌خوانید؛

مسئله سیره‌نویسی از چه زمانی آغاز شد، با چه انگیزه‌ای آغاز شد و مسلمانان در سیره‌نویسی از چه الگویی تبعیت می‌کردند؟ آیا سابقه‌ای از این گونه نگارش در میان جامعه عربستان وجود داشته است یا خیر؟

یکی از موضوعات اساسی و مهم در قضیه تاریخ‌نگاری دوره اسلامی که با پیامبر اکرم(ص) شروع می‌شود و با خلافت ادامه پیدا می‌کند و قسمت عمده تاریخ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام به آن مربوط است سیره‌نویسی است. ما دو رویکرد در سیره‌نویسی داشتیم. از آنجایی که در قرآن کریم دستوری خطاب به مسلمین آمده است که «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»، اعمال و گفتار پیامبر اکرم(ص) و در درجه بعدی صحابه، منبع شرع شمرده می‌شد به این معنی که هر کاری پیامبر اکرم(ص) کرده بود منبع حلال و حرام بود و چیزهایی که در سیره شخصی ایشان بوده مثل اخلاق و رفتار، به دلیل همان دستور کلی مورد توجه مسلمانان بود. از این رو اهتمام به اینکه پیامبر اکرم(ص) چکار می‌کردند و چه زندگی داشتند یک مسئله قابل توجهی برای مسلمان‌ها بود. این رویکرد اول در سیره‌نگاری است که رویکرد مبتنی بر حلال و حرام است.

رویکرد دوم مبتنی بر سرگذشت است یعنی زندگی ایشان به چه ترتیبی بوده است. در این رویکرد زمینه تاریخ‌نگاری غالب است تا اینکه بخواهند سیره آن حضرت را ذکر کنند، یعنی بحثی از حلال و حرام نمی‌شود. البته این دو رویکرد خالی از دردسرها و گرفتاری‌ها نبوده است به دلیل اینکه قسمت مربوط به حلال و حرام در یک نظامی رشد کرد که مربوط به اصحاب حدیث بود و در آن موازین و معیارهایی وجود داشت که سنجیده شود آیا آن اعمال و رفتاری که به پیامبر(ص) نسبت داده می‌شود مورد وثوق هست یا نیست؛ آیا آن چیزی که نقل می‌شود عین چیزی است که راوی از پیامبر(ص) دیده یا شنیده یا چیزی از خودش اضافه می‌کند. خود وثاقت صحابی یک مسئله است. البته صحابه از نظر اهل سنت در ابلاغ اخبار پیامبر(ص) یک حالت شبیه به عصمت دارند. از اصحاب گذشته، تابعین و اتباع تابعین در نقل سیره پیامبر(ص) و گفتار ایشان چقدر موثق هستند و آیا می‌شود به آنها اعتماد کرد؟ این یک قسمت قضیه بود.

خارج از این چارچوب یک اتفاقی افتاد و کسانی که لزوما به عنوان اصحاب حدیث شناخته نمی‌شدند و در سلک فقها و اصحاب حدیث نبودند شروع کردند به گردآوری سرگذشت پیامبر اکرم(ص) از منابع متعدد. در رأس همه آنها شخصی است به نام محمد بن اسحاق بن یسار مطلبی که در نیمه قرن دوم درگذشته است و دو دولت بنی امیه و بنی عباس را درک کرده است. بر اساس نشانه‌هایی که در دست داریم او شروع کرد به فعالیت گسترده در مدینه و ملاقات با تابعین و اطلاعات آنها را گردآوری کرد و یک کتاب مفصلی در زمینه پیامبر(ص) نوشت که اول به نام سیره معروف نبود ولی بعدا نام سیره بر آن گذاشتند.

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: سیره‌نویسی پیامبر(ص) بر مبنای معرفی ایشان به عنوان پایه گذار خلافت، بنا شده است نه بنیانگذار دین!