بیانیهای قاطع که تا عملیاتی شدن راهی دراز در پیش دارد
ایسنا/خراسان رضوی پس از تمام تیرهایی که در راستای فیصله دادن به مسائل پیرامونی جنگ غزه پرتاب شد و به سنگ خورد، برگزاری نشست ریاض که در آن کشورهای عرب و مسلمان گرد هم آمدند تا در خصوص جنگ غزه و کمکرسانی به منطقه جنگی گفتوگو کنند، اقدامی بود که امیدهایی را در خصوص انجام یک سری فعالیتهای موثرتر در قبال غزه ایجاد کرد.
این نشست اضطراری روز گذشته در سی و ششمین روز جنگ با حضور مشترک اعضای سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض به ریاست بنسلمان برگزار شد و با بیانیهای پایان یافت که میتوان آن را قاطعترین موضعگیری کشورهای عرب و اسلامی در قبال اسرائیل در طی این ۳۶ روز دانست.
متن بیانیه پایانی نشست ریاض، علاوه بر اینکه به لزوم لغو محاصره غزه، ارسال تجهیزات، پایان دادن به حملات وحشیانه به بیمارستانها، رد کوچاندن و جابهجایی فلسطینیها از شمال به جنوب غزه و اهمیت خاتمه جنگ تاکید کرده بود، پیشنهادها و توصیههایی نیز به شورای امنیت سازمان ملل متحد داشت و در قسمتی از این بیانیه آمده بود که شورای امنیت باید تصمیمی قاطع و الزامآور در قبال تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه غزه بگیرد و سرباززدن از چنین اقدامی نوعی همدستی با اسرائیل در کشتار مردم بیگناه فلسطین است.
چنین اظهاراتی نه تنها موضع قاطع کشورهای عرب و مسلمان در رابطه با جنگ غزه را نشان داد، بلکه نارضایتی این کشورها نسبت به عملکرد شکست و پاره شورای امنیت سازمان ملل را نیز به نمایش گذاشت.
اما با وجود تمام این جدیتهایی که کشورهای عرب و مسلمان در بیانیه پایانی نشست ریاض به خرج دادند، اصلیترین سوالی که به ذهن میرسد این است که این نقشهها رخت عمل به تن میکنند؟
کامران کرمی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه دو تحول مهم در نشست اخیر ریاض به چشم میخورد، اظهار کرد: بخش اول به تحول فوقالعاده مهم در درون خود سازمان همکاری اسلامی معطوف است. نزدیک به دو دهه عملکرد این سازمان بسیار ضعیف بوده و عملا آن را به سازمانی فرمایشی تبدیل کرده بود. اما اکنون باید گفت که پس از مدتها سازمان همکاری اسلامی یک نشست اضطراری و ویژهای را ترتیب داده و همچنین به طور همزمان برای اولین بار با اتحادیه عرب برگزار میکند. بنابراین از این منظر شاهد یک تحول مهم درونسازمانی حول مسئله فلسطین بودیم که حداقل طی دو دهه گذشته در سازمان همکاری اسلامی بیسابقه بوده و نوید دهنده عملکرد مثبت این سازمان برای نشستها و موضوعات آینده است.
وی با اشاره به میزان بُرّنده بودن بیانیه این نشست، اضافه کرد: این بیانیه بسیار جدیتر از گذشته بود. بیانیههای پیشین این سازمان آبکی و بیاثر بود، اما در این بیانیه ما شاهد صراحت واژگان و خطاب قرار دادن نهادهایی مانند شورای امنیت سازمان ملل بودیم و همچنین صراحت در مورد واژگانی مانند جنگ، تشدید تنش و جنگ منطقهای. البته در خصوص اشاراتی که به شورای امنیت سازمان ملل متحد شده باید گفت که ما همچنان شاهد شکاف میان سازمانها هستیم. طبیعتا بیانیه سازمان اتحادیه عرب و شورای همکاری اسلامی مانند بیانیههای مجمع عمومی سازمان ملل غیر الزامآور هستند و صرفا جنبه توصیه و پیشنهاد به شورای امنیت سازمان ملل را دارند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با بیان اینکه شکاف عمیقی میان بیانیه مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب تا اجرایی شدن آن وجود دارد، ادامه داد: هرچند متاسفانه بحث حق وتو در شورای امنیت میتواند خیلی از این بیانیهها، توصیهها، پیشنهادات و راهکارهای سازمانهایی مانند اتحادیه عرب و همکاری اسلامی را بیاثر کند و این برخلاف انتظارات بازیگران و کشورهای پیشنهاددهنده برای موضوع فوری و حیاتی مانند وضعیت جنگی در غزه و تشدید آن خواهد بود، اما به نظر میرسد به مرور زمان ما شاهد یک جدیت از سوی سایر بازیگران خواهیم بود که به لحاظ ادراکی و فشار افکار عمومی میتواند ایالات متحده را نسبت به تحت فشار قرار دادن اسرائیل مصممتر کند.
"مصر، قطر و اردن"؛ بازیگرانی با سازوکارهای موثرتر
کرمی با بیان اینکه برخی کشورها قادرند اقدامی سازندهتر از این بیانیه داشته باشند، گفت: به نظر میرسد در این شرایط مصر اصلیترین بازیگر است. این کشور میتواند در بحث گذرگاه رفح کانالها را حفظ کند و کمکهای بشردوستانه و فوریتری را به غزه برساند. همچنین رایزنیهایی که در سطح منطقهای و بین خود بازیگران موثرتر مانند قطر، مصر و اردن شاهدش هستیم، شاید بتواند فضا را به تدریج متحول کند. از سوی دیگر ما بازیگری به نام امارات متحده عربی را داریم که همزمان با عضویت غیردائم در شورای امنیت، دارای کانالهای ارتباطی با رژیم صهیونیستی نیز هست.
وی افزود: انتظار میرود حاد شدن وضعیت، پیچیدهتر شدن آن و خطر تبدیل شدنش به جنگ منطقهای، به تدریج بازیگران را به سمت فعال کردن گزینههایی که در اختیار دارند و تا الان از آن استفاده نکردهاند، هدایت کند. این مکانیسمها بسیار عملیاتیتر از بیانیههایی مانند همکاری اسلامی است، لذا از طریق خود این بازیگران موثرتر، ما در روزهای آینده شاید شاهد افزایش کمکرسانی به مردم غزه باشیم. اما تا تبدیل شدن این فشارها به فشاری که به یک آتشبس واقعی بینجامد، هنوز راه درازی در پیش است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه در بیانیه پایانی این اجلاس به قطع روابط با اسرائیل تاکید شده، عنوان کرد: تصمیم کشورها برای بازگشایی، برقراری ارتباط و حتی قطع روابط با سایر کشورها، تصمیمی حاکمیتی و دوجانبه است و با توصیهها و پیشنهادات این چنینی نمیتوان انتظار داشت کشورها به سمت تجدید نظر در روابطشان با اسرائیل حرکت کنند.
کرمی ادامه داد: امارات، بحرین، ترکیه و سایر کشورهایی که با اسرائیل دارای روابط هستند، تا الان علیرغم بیانیههای تندی که دادهاند، سفارتهای اسرائیل در خاک خود را تعطیل نکردهاند. بنابراین تا زمانیکه چنین تضادی بین تصمیم حاکمیتی کشورها و بیانیه سازمانها وجود دارد، احتمال نمیرود کشورها تن به توصیههای سازمانهایی مانند شورای همکاری اسلامی دهند، زیرا بحث منافع دوجانبه میان کشورها مطرح است و قطعا تا زمانیکه تحولی در ادبیات مربوط به حاکمیت صورت نگیرد، انتظار نمیرود این بیانیهها و پیشنهادات بتوانند موثر واقع شوند.
وی با اشاره به اینکه برخی از کشورها یک سری از روابط خود با اسرائیل را قطع کردهاند، بیان کرد: با توجه به تشدید فضای جنگ در غزه، بحرین اعلام کرد روابط اقتصادی خودش با رژیم صهیونیستی را فعلا قطع میکند. در مورد ترکیه هم بعید نیست با تشدید فضا و حساسیتهایی که وجود دارد، موقتا روابط اقتصادیاش با اسرائیل را قطع کند یا حتی بازیگرانی مانند آذربایجان و گرجستان که عمده گاز اسرائیل را از طریق خط لوله باکو-جیحان-تفلیس به سمت اسرائیل هدایت میکنند، در این مسئله تجدیدنظر کنند. ولی با توجه به اینکه تصمیم حاکمیتی، کشورها را به سمت شناسایی یا تجدیدنظر در روابط با یک دولت یا کشور دیگر هدایت میکند، نمیشود انتظار داشت همچنان این کشورها به سمت قطع روابط دیپلماتیک یا کاهش روابط تجاری و اقتصادی با اسرائیل حرکت کنند. علیرغم ادبیات تند و آتشین این بیانیهها که خیلی از کشورهای اسلامی و عربی در مورد اسرائیل در سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب به کار بردند، در عمل همچنان روابط اقتصادی، تجاری، سیاسی و دیپلماتیک آنها با اسرائیل برقرار است.
عربستان؛ کلید گشایش مسائل غزه
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره به جایگاه برجسته عربستان میان اسرائیل، کشورهای عرب و آمریکا، اظهار کرد: با توجه به اینکه همچنان عربستان سعودی این قدرت را دارد که بسیاری از بازیگران عربی و اسلامی را گرد هم بیاورد و چنین نشستهایی را میزبانی کند، انتظار میرود با در نظر گرفتن ظرفیتی که دارد، یک سازوکار جدیتری را برای فشار بر سایر کشورها و متحدینش از جمله امارات متحده عربی در پیش گیرد تا نسبت به مسئله کمکرسانی جدیتر عمل کنند و از سوی دیگر اسرائیل را تحت فشار بگذارد تا کانالهای بشردوستانه به صورت جدیتر باز شود، کمکرسانی در گذرگاه رفح تشدید شود و اینکه حداقل شاهد یک آتشبس موقتی برای تغییر فضای انسانی در غزه باشیم.
کرمی اضافه کرد: باید عربستان با توجه به ظرفیتهای سیاسیاش به سمت راهکارهای جدیتر دوجانبه برای فشار بر بازیگران و کشورهایی مانند مصر، اردن و آمریکا حرکت کند. اما طبیعتا این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که با توجه به اینکه تا پیش از جنگ غزه، عربستان با وساطت آمریکا با اسرائیل برای عادیسازی روابط در حال مذاکره بود، احتمالا ما شاهد اقدام خیلی جدیتری از سوی عربستان نباشیم.
وی با بیان اینکه اگر از عربستان اقدام جدیتری سر بزند ناظر به آینده جنگ و دوران پساجنگ خواهد بود، اظهار کرد: اگر هم اقدام جدیتری در رابطه با مسئله غزه از سوی عربستان انجام شود، به دلیل این است که میخواهد از ظرفیتهای موجود برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایالات متحده استفاده کند. زمانی که فضا تغییر کند و مجددا شاهد بازگشت ثبات در منطقه باشیم، عربستان هم متقابلا نقش پررنگ خود در غزه را مطرح میکند و برای عادیسازی روابط با اسرائیل از آمریکا امتیاز بیشتر و گرانبهاتری میگیرد. لذا تا زمانی که کشورها منافع دوجانبه و ملاحظات استراتژیک خودشان را مقدم بر مسئله فلسطین و اوضاع انسانی غزه میدانند، نمیتوان انتظار داشت فراتر از مسائلی که امروز شاهدش هستیم، اقدامی برای تغییر وضعیت جنگ در غزه صورت بگیرد.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: بیانیهای قاطع که تا عملیاتی شدن راهی دراز در پیش دارد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران