لبخند خط‌شکنان محرم در غسال‌خانه کهندژ

لبخند خط‌شکنان محرم در غسال‌خانه کهندژ
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها – مریم یاوری: قصه‌شان از محرم آغاز شد و گردان ۱۴ امام حسین، برای شکست محاصره دشمن به آب زدند، هر چند رودخانه طغیانی بود اما برای کمک به همرزمانشان دل به دریا داده و راهیِ راهی شدند که بازگشتی جز عزت نداشت.

حدود ۷۵۰ نفر از یک هزار و ۲۵۰ سرباز گردان امام حسین در عملیات محرم جلوی دیدگان همرزمانشان شهید شدند. برای انتقالشان به اصفهان کار سخت شده بود اما گویا همدلی رزمندگان گردان امام حسین به تشییعشان نیز سرایت کرده بود و در روزی تاریخی ۳۷۰ شهید این گردان در ۲۵ آبان سال ۶۱ روی دوش مردمان اصفهان، این شهر را گلباران کرد.

روایت‌های زیادی از حاضران در این مراسم شنیده‌ایم اما این بار به دنبال کسی رفته‌ایم که غسل و تشییع شهدا را از دریچه دوربینش ثبت کرده است.

داغ تازه روز تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در اصفهان

علیرضا جلیلی فر که ۲۵ آبان ماه سال ۶۱ حدود ۲۰ سال سن داشته و عکاس واحد عملیاتی و تبلیغاتی سپاه استان اصفهان بوده، امروز ۶۰ سال سن دارد. او که به گفته خودش حدود نیم قرن است ایثار و شهادت مردم اصفهان و دیگر استان‌ها را با لنز دوربینش ثبت کرده، هنوز داغ روز تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در اصفهان را تازه می‌داند و به خبرنگار مهر می‌گوید: هرگز روزی به شور و حماسی ۲۵ آبان ۶۱ در هیچ شهر و کشوری ندیدم. اصفهان در روز ۲۵ آبان طاقت آورد اما چطور نمی‌دانم. نمی‌دانم آن روز چطور مادران و پدران بدون آنکه خم به ابرو بیاورند به مراسم تشییع فرزندان شهیدشان آمده بودند، من هنوز در بهت بسر می‌برم.

این عکاس ایثار و شهادت اصفهان ادامه می‌دهد: شب قبل از تشییع پیکر شهدا من برای عکاسی از پیکر شهدا اعزام شدم، خیلی حجم زیادی از شهید آمده بود که البته برخی از آنها از قبل بودند و از عملیات محرم نبود، جمعیت زیادی بیرون از غسالخانه ایستاده بودند، حساب کنید حتی اگر از هر خانواده ۵ نفر آمده بودند چه جمعیتی پشت درب غسالخانه تجمع کرده بودند.

او اضافه می‌کند: تعداد زیادی از شهدا از آنجایی که در آب به شهادت رسیده بودند بدن متورمی داشتند، من از چهره شهدا عکاسی کردم، حین عکاسی حالم بد شد، به گونه‌ای که ادامه عکاسی برایم سخت بود، تصور کنید چهره‌های همرزمان و بیشتر دانش آموزانی را ببینید که با لبخند در غسالخانه در آرامش خوابیده‌اند، تحملش خیلی سخت است؛ اما با همه حال بدم تا آخر ایستادم و از چهره تک تک شهدا عکاسی کردم.

همسایه‌ها تابوت شهدا را تزئین کردند

این عکاس دوران هشت سال دفاع مقدس می‌افزاید: بعد از عکاسی با کمک یکی از دوستانم به مسجد انقلاب یا همان مرکز تبلیغات سپاه رفتیم، در آنجا برای هر شهید حدود ۵ عکس و یک بوم نقاشی آماده کردیم و به خانواده‌هایشان تحویل دادیم. آن روزها سبک تشییع و کفن و دفن شهدا فرق می‌کرد، همه کارها مردمی بود، همه ۳۷۰ شهید را شب قبل از تشییع به خانه‌هایشان برگرداندند، همسایه‌ها و هم محلی‌ها به زیباترین شکل ممکن تابوت شهدا را تزئین می‌کردند برخی کبوتر روی تابوت‌ها گذاشته بودند و برخی با پارچه‌های رنگی بسیار زیبا تزئین کرده بودند.

جلیلی فر حال و هوای همه محلات اصفهان را در شب تشییع شهدای ۲۵ آبان توصیف ناشدنی می‌داند و می‌گوید: هر محله حال خاصی داشت، گویی این شهدا فرزندان تک تک اصفهانی‌ها بودند، من بیشتر محلات و به ویژه محله خودمان اطراف کهندژ را بارها و بارها دور زدم و حال مردم را می‌دیدم، هنوز لحظه لحظه آن در ذهنم ثبت است.

او در خصوص روز تشییع شهدا نیز ابراز می‌کند: جمعیتی که روز ۲۵ آبان ۶۱ در اصفهان دیدم را هیچ کجای جهان شاهد نبودیم، هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که در این روز همه اتفاقات میدان امام را ثبت کرده است، از هر طرف که نگاه می‌کردیم سوژه بود، ما همیشه دنبال سوژه می‌گشتیم و این در حالی بود که آن روز لنز دوربین در بین سوژه‌ها گم می‌شد.

تشییع شهدا از ۸ صبح تا غروب طول کشید

این عکاس دفاع مقدس اضافه می‌کند: عکس‌های فوق‌العاده‌ای را در روز ۲۵ آبان ۶۱ در میدان نقش جهان گرفتم، تشییع شهدا از ۸ صبح تا غروب طول کشید و جالب اینجاست که آنقدر جمعیت زیاد بود که تدارک پذیرایی برای این جمعیت انجام نشده بود اما مردم با لبان تشنه و گرسنه تا آخرین خاکسپاری شهدا ایستادند.

او که معتقد است چهره شهدای ۲۵ آبان ۶۱ همه شبیه نوجوانان بوده است، ادامه می‌دهد: من چهره شهدای زیادی را عکاسی کردم اما ایستاده‌تر از شهدای ۲۵ آبان ندیدم.

جلیلی فر صف کشی مردم اصفهان برای اعزام به جبهه در عصر روز ۲۵ آبان را اما حماسه‌ای دیگر در آن روز می‌داند و می‌گوید: در باورم نمی‌گنجید اینگونه استقبالی در آن روز صورت گیرد، همه با چهره‌های خندان برای اعزام به جبهه داوطلب شده بودند، انگار همه می‌خواستند گوی سبقت را از دیگری بربایند.

تا زمانی که پدر نشدم سختی آن روز را برای خانواده شهدا درک نمی‌کردم

او در خصوص خانواده شهدا نیز می‌گوید: تا زمانی که پدر نشدم سختی آن روز را برای خانواده شهدا درک نمی‌کردم، پدران و مادران شهدا افتخار می‌کردند که فرزندانشان شهید شده بود، در بین خانواده شهدا کسانی بودند که در همان روز ۲ فرزندشان را تشییع کردند و هر پدر و مادری این داغ را می‌فهمد. من امروز درک می‌کنم خانواده شهدا چقدر انسان‌های بزرگی هستند، به اعتقاد من زیباترین صدا برای پدر و مادر صدای فرزندان و نوه‌هایشان است نه صدای خوانندگان معروف.

جلیلی‌فر اضافه می‌کند: وقتی از خانواده شهدا درباره حس و حالشان می‌پرسیدیم می‌گفتند ما کاری نکردیم و فقط امانتی خدا را برگرداندیم.

او پدران و مادران شهدا و خود شهدا را قهرمانان واقعی ایران می‌داند و می‌گوید: ما طی ۴۰ سال اخیر آنطور که باید قهرمان پروری نکرده‌ایم، ما باید قهرمانانمان را به جهانیان معرفی کنیم، باید غبار بتکانیم از ۴۰ سال اشتباهی که کردیم تا جهانیان بفهمند قهرمان یعنی چی؟

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: لبخند خط‌شکنان محرم در غسال‌خانه کهندژ