وقتی زنان کوفی دیگر بر بستر مردانشان حاضر نشدند! / نقش تعیین کننده زنان در ماندگاری قیام عاشورا با روشنگری حضرت زینب(س)
به گزارش «مبلغ»- امروز سالگرد میلاد باسعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها است. حضرت زینب کبری (س) در سال پنجم هجری، روز ۵ جمادی الاول در مدینه به دنیا آمد. حضرت زینب کبری (س) در خانهای پرورش یافت که عبادت به عنوان جوهر و زینت زندگی در آن مطرح بود. شخصیت زینب (س) به گونهای شکل گرفت که در هر بعدش فضائل و کمالات جد عزیز و والدین بزرگوارش را تداعی میکرد. زینب (س) آئینه تمام نمایی بود که هرکس در او نظر میکرد عظمت اهل بیت (ع) را مشاهده مینمود. از حضرت امام سجاد (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: همانا عمه ام زینب (س) همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده میخواند، و در بعضی از منزلها نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او میدادند میان اطفال تقسیم میکرد، چون که آن مردمان سنگدل در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمیدادند. حضرت زینب (س) مفهوم لذت زندگی را در عیش جاودانی ذکر خدا میداند. در منطق او حیات بدون ذکر خدا از صدها مرگ بدتر است. انوار آسمانی آن چنان در ذات او فروزان شده که تاریکیهای آلام و دردهای دنیا در نظرش روشن و زیبا جلوه میدهد و شوق عبادت سموم غمها و مصیبتها را در کام او به شربتی گوارا مبدل ساخته است.
خطبههای زینب کبری (س) در کوفه و شام اسناد گویایی هستند که مقام علمی او را بدون شواهد به اثبات میرسانند، نکات علمی و ادبی و معانی به کار رفته در خطبههای سفیر کربلا به حدی است که ذهن هر خواننده دل آگاه و اندیشمند را به تماشای فرازهای ظریف و بلیغ آن مینشاند.
با وجود همه این فضائل و عظمت شخصیت حضرت زینب کبری (س) هنگامی که به کتابهای تاریخی مراجعه میکنیم آن چنان که باید و شاید، کتب تاریخی نمیتوانند شخصیت آن حضرت را معرفی کنند و نقلهای تاریخی پیرامون آن وجود مبارک کامل و جامع نیست. در این خصوص و بررسی ابعاد شخصیتی حضرت زینب کبری (س) به مناسبت میلاد آن حضرت با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد باقر علمالهدی رئیس مجتمع آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (ع) به گفتوگو نشستهایم:
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد باقر علمالهدی رئیس مجتمع آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (ع) درباره نقش تربیتی حضرت زینب (س) بعد از عاشورا اظهار داشت: نهضت و حماسه عاشورایی امام حسین (ع) در اصل یک حماسه فرهنگی بود و یک جریان نظامی و نظامیگری نبود بر همین اساس امام حسین (ع) از بدو خروجشان از شهر مدینه و در مناسبتهای مختلف و همچنین در زمان ورود به شهر مکه و در مذاکراتی که با بزرگان عرب آن زمان و رؤسای قبایل آن دوران داشتند مدام در حال ترویج معارف فرهنگی و مدل سبک زندگی آزادمنشانه و آزاد اندیشی بودند.
وی افزود: این قضیه در جای جای حماسه و عاشورای حسینی مشهود است حتی در آخرین لحظات عمر، آن حضرت مجدد یک جریان ارزشمند و ماندگار را به بشریت گوشزد کرد و فرمود اگر دین ندارید و از روز قیامت نمیترسید حداقل برای زندگی دنیایی خود آزاد مرد باشید؛ این پیام آزادگی، آزاد مردی، وجدان، شرف، انسانیت و … است که همه آنها زیر مجموعه آموزههای فرهنگی عاشورا بوده که اباعبدالله الحسین (ع) در واقعه عاشورا انجام دادند. اما این نهضت همچنان باید ادامه پیدا میکرد و باید این جریان توفنده فرهنگی همچنان مسیر خودش را در لابلای زوایای تو در توی تاریخ مانا و مستقر میشد از این رو این مهم بر عهده حضرت زینب گذاشته شد.
رئیس مجتمع آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (ع) با طرح این پرسش مبنی بر اینکه چرا زمامداری و پرچم داری این جریان فرهنگی بعد از واقعه عاشورا به حضرت زینب (س) سپرده شد گفت: مردان آن زمان همه خطابات و فرمایشهای امام حسین (ع) را شنیده بودند و حجت برای آنان تمام شده بود برای همین حضرت خواست این نهضت و قیام عاشورایی را از کانال بانوان در جامعه آن زمان خودشان رشد دهند و زنان وارد صحنه شوند از این رو برای آوردن بانوان آن جامعه خواب زده باید یک پرچمدار و شخصیت آزاداندیش از جنس خود زنان آن جامعه انتخاب میشد و آن کسی جز حضرت زینب (س) نبود.
علمالهدی ادامه داد: از این رو دیده میشود علاوه بر اینکه حضرت زینب مادر دو شهید و خواهر چهار شهید است و برادرزادگانش و ۱۸ جوان بنی هاشم در این واقعه به شهادت رسیدند اما در مصاف با دشمنان هرگز سر خم فرود نیاورد و تسلیم نشد. ایشان با اینکه به شدت مصیبت دیده و اسیر است اما وقتی وارد شهر کوفه میشود شروع به خطبه خوانی میکند چون امام حسین (ع) پرچم فرهنگی نهضت عاشورا را بر عهده ایشان گذاشته بود. کوفه شهری بود که حضرت با تمام کوچه و پس کوچههای آن آشنا بود و عمده بانوان کوفی از شاگردان مکتب حضرت زینب بودند برای همین وقتی حضرت وارد شهر کوفه شد با آن همه غم و محنت و رنج فریاد بلند کرد و خطاب به مردم کوفه فرمودند ای مردم کوفه ….
وی افزود: در لحظه همه مردم کوفه مشغول هلهله کشیدن و اظهار شادی و شادمانی بودند اما وقتی حضرت زینب با یک اشاره فرمودند آرام باشید ای مردم کوفه؛ مردمی که اهل مکر و حیله و دغل کاری و دغل بازی هستید؛ زیاد اشک بریزید و کمتر بخندید؛ میدانید شما با مردان ما چه کردید؟ میدانید شما با ما چه کردید؟؛ حضرت زینب از همین جا بود که با بانوان شروع به صحبت کرد. ایشان به گونهای سخن گفتند که قبل از رسیدن مردان کوفی به منزلشان، انقلاب امام حسین به خانههای کوفیان غفلت زده وارد شد، بانوانی که لباسهای شادی و شادمانی به تن کرده بودند لباسهای عزا پوشیدند و به بستر همسران حاضر نشدند، آنان اعلام عزاداری و اعلام حزن و اندوه و همراهی با حضرت زینب کردند.
رئیس مجتمع آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (ع) اضافه کرد: این جریان توفنده فرهنگی که حضرت زینب مدیریتش را به عهده گرفت کار را به قدری به عبید الله بن زیاد در کوفه سخت کرد که مجبور شد برای یزید نامه بنویسد و بگوید اگر میخواهی کوفه همچنان در تسخیر تو باقی بماند من بیش از این نمیتوانم اسرا را نگاه دارم زنان کوفی با حضرت زینب اعلام وفاداری کردند و در محافل و عزاداری که ایشان برپا میکند شرکت میکنند و همه لشکریان ما مجبور هستند که از ترس جانشان از خانه بیرون نیایند چرا که اگر از منزل بیرون بیایند با آماج سنگها و توهینهای بچههای کوفی مواجه میشوند و شرایط به شدت سخت هست؛ یزید نیز پس از دریافت نامه، پاسخ عبید الله را داد گفت اگر نمیتوانی اسرا را نگاه داری آنان را به سمت شام بفرست.
علمالهدی بیان داشت: حضرت زینب در عین حال که در اسارت است در یک شرایط سختی ایشان را از این شهر به شهر دیگر منتقل میکنند اما به هیچ روستا و قریه ای نرسید مگر آنکه پرچم مظلومیت و غربت اهل بیت را در آنجا به اهتزاز در آورد و مردم آن روستا و شهر را متحول کند. امام سجاد میفرمایند در حالی به شهر شام رسیدیم که ۸۴ زن و بچه بودیم که همه را به یک ریسمان بسته بودند یک سر آن ریسمان به کمر بنده و سر دیگر به بازوان عمه ام بسته شده بود. صبحگاهان برای اینکه اقتدار اسرا را بشکنند و آنان را تحقیر کنند از دروازه ساعات وارد کردند و این اسرا غروب به کاخ رسیدند مسیری که دویست یا سیصد متر بیشتر نبوده است. آنان این کار را کردند تا مردم بیایند و به اسرا توهین و جسارت کنند. همه این اتفاقات افتاد اما آن چیزی که اتفاق افتاد نقشه دشمنان را نقش بر آب کرد.
وی افزود: وقتی اسرا وارد کاخ یزید شدند یزید در کمال تبختر خطاب به حضرت زینب گفت دیدی خدا با برادرت حسین چه کرد؟ حضرت در پاسخ فرمودند ما چیزی جز زیبایی ندیدیم و این یک سخن ماندگار و مانایی است که در فرمایش حضرت زینب وجود دارد. چرا که حضرت زینب فرمود هر چه ما در کربلا دیدیم چیزی جز زیبایی نبود خداوند در این واقعاً از بین همه فرزندان فرزند مرا، از میان همه برادران برادر مرا، از میان همه بستگان ما و از میان مسلمانان یاران برادرم که ارزشمند بودند را برای قربانی در راه خود انتخاب کرد. به این شکل حضرت زینب در مجلس یزید اعلام حضور و مقاومت و اقتدار میکند و اینجا است که یزید مجبور میشود دست به چوب خیزران ببرد و به لب و دهان حضرت امام حسین (س) اهانت کند.
رئیس مجتمع آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (ع) در ادامه خاطرنشان کرد: اگر کسی این اقدام یزید را به لحاظ روانشناسی مورد مطالعه قرار دهد خواهد فهمید که این جسارت از شدت استیصال و بیچارگی است. او دید با این حرفی که حضرت زینب میزند یعنی ما همچنان آماده جانفشانی هستیم و اعلام میکند که ما همچنان مقتدرانه ایستادهایم چرا که ما پیروز میدان هستیم. از این رو برای اینکه نگاه حاضران در جلسه از حضرت زینب و امام سجاد به خود معطوف کند و برای اینکه بتواند مجلس را مدیریت کند دست به چوب خیزران برد و به لب و دندان امام حسین اهانت کرد. همه سخنان ارزشمند حضرت زینب جریان سازی و یادگاری است که باعث بقا و مانایی حماسه فرهنگی عاشورا شد.
علم الهدی در پایان گفت: امام حسین در روز عاشورا نشان داد که برای رسیدن به پیروزی باید از جوی خون عبور کرد و حضرت زینب بهره بردار این جریان فرهنگی شدند امام حسین از این جوی خون عبور کردند اما حضرت زینب در آن طرف جوی خون پرچم مقاومت و ایستادگی در راه ارزشهای دینی را برافراشتن و به دست ما رساندند و اگر آن جریان مبارک و مقتدرانه نبود قطعاً تبلیغات سوئی که دشمن در حق اهل بیت داشت از بین میرفت. اما حضرت زینب یک تنه در برابر جریان شارلاتانیزم تبلیغاتی بنیامیه میایستد و آن را به خاک میکشد و بر فراز آوارهای جریانهای منحط فرهنگی دشمن میایستد و با خطبه خوانی قراء از خون شهدای کربلا دفاع میکند.
منبع خبر: خبر آنلاین
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران