تنها دغدغه هنرجوی بازیگری چیست؟/ خاک تئاتر مثل خاک وطن میماند
اشکان اطمینان نویسنده و کارگردان نمایش «افسانه تانهویزر» که این روزها در خانه نمایش دا روی صحنه است درباره شکل گیری این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: همیشه قصد داشتم چهره متفاوتی نسبت به آن چیزی که همیشه به صورت کلیشهای از افسران آلمان نازی در فیلمها و تئاترها به نمایش درآمده است، به تصویر بکشم. این روزها مد شده هرکسی بخواهد خودش را روشنفکر نشان بدهد حتما باید دنباله روی جریان هایی باشد که دیدگاه صادقانه ای نسبت به تاریخ ندارند!
وی درباره رویکردی که به نمایشنامه خودش در اجرا داشته است، بیان کرد: از دور شاید به نظر برسد شخصی که خودش نویسنده است قطعا راحتتر نمایشنامه ای را که نوشته است، کارگردانی می کند ولی حداقل برای من این طور نبود چون در روند تمرینها هرچه بیشتر جلو میرفتیم، لایه های بیشتری از نمایشی که خودم نوشته بودم و کاراکترهایش برایم نمایان میشد تا جایی که گاهی مجبور میشدم از اعمال تغییرات صرف نظر کنم به این دلیل که با کوچکترین تغییری مجبور به تعویض کل میزانسن میشدم البته چون من دارای وسواس فکری عملی (OCD) و منطق گرایی هستم این مساله بیشتر برایم نمود پیدا میکرد!
وی با اشاره به اینکه این نمایشنامه با برداشتی از رمان «سکوت دریا» ژان مارسل بروله (ورکور) نوشته شده است درباره پرداختن به موضوع جنگ جهانی دوم توضیح داد: از لحاظ آشنایی با فضای معاصر و مخصوصا دوران جنگ جهانی دوم، کارگردانی این کار برای من چالش کمی داشت چون سال ها مطالعه و تحقیق راجع به فضای معاصر داشتم و پژوهش درباره تاریخ معاصر جهان جزو علاقه مندی هایم است.
اطمینان درباره فضاسازی نمایش توضیح داد: «افسانه تانهویزر» یک کار کاملا رئالیستی بر پایه عشق و منطق است که مانع بزرگی به اسم جنگ باعث رخ دادن تراژدی تاثیرگذاری در آن میشود. شخصا هر وقت این متن را از اول میخوانم، نمیتوانم جلوی برون ریزی احساساتم را بگیرم. در رمان «سکوت دریا»، پیرمردی به همراه برادرزاده اش از طریق صحبت نکردن با افسری آلمانی که خانه شان را اشغال کرده است، در برابر نیروهای متجاوز از خود مقاومت نشان می دهند که در این نمایش هم برداشتی از این داستان و موضوع مقاومت مردم داشته ام.
وی درباره روند تمرینها و آماده سازی کار و بازی در نمایش خودش عنوان کرد: روند تمرینهای کار خیلی سخت گذشت ولی نه از لحاظ فنی بلکه از لحاظ تغییراتی که مجبور شدم در گروه بازیگران بدهم. در دو سه ماه اول تمرین ها به افرادی فرصت بازی دادم که کار اولی بودند و من دوست داشتم این موقعیت را در اختیارشان قرار بدهم چون فکر میکردم تنها دغدغه هنرجوی تازه فارغ التحصیل شده بازیگری، بازیگری است اما خب این تفکر اشتباهی بود چون این روزها اکثر افرادی که به سراغ بازیگری میآیند فقط دنبال شوآف و پر کردن اوقات فراغت خودشان هستند. به همین دلیل مجبور شدم دست به تعویض های زیادی بزنم. درباره بازی خودم در نمایش هم باید بگویم قطعا کابوس هر کارگردانی این است که مجبور شود، خودش را گرم کند و علی رغم میل باطنی اش روی صحنه بیاید ولی خب این شرایط هم به دلیل مسایلی که مطرح کردم، پیش آمد.
این کارگردان و بازیگر تئاتر درباره بازخورد مخاطبان از نمایش گفت: با این که این روزها نمایش های کمدی سخیف بیشتر طرفدار دارند که آن هم به دلیل سلیقه مبتذل پسندی است که این سال ها پرورش یافته، اما تا امروز بازخوردهای خوبی از اجرا گرفته ایم که جای خرسندی دارد. در پروژه قبلی ام که در مقام بازیگر و تهیه کننده حضور داشتم به دلیل جو نامناسبی که چند همکار غیرحرفهای بر گروه حاکم کرده بودند و مسایلی که با سالن محل اجرا داشتم، تصمیم گرفتم که دیگر هرگز سمت تئاتر نروم و به حرفه اصلی خودم که موسیقی فلامنکو است، برگردم ولی خب متاسفانه خاک تئاتر مثل خاک وطن می ماند؛ ترکش سخت است!
مهدیه محمدی، فرزانه محمدحسین، اشکان اطمینان، الهه صالحی بازیگران این اثر نمایشی هستند که تا سوم آذر ساعت ۱۷ در سالن شماره یک خانه نمایش دا روی صحنه است.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: تنها دغدغه هنرجوی بازیگری چیست؟/ خاک تئاتر مثل خاک وطن میماند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران