کتاب، هویت فرهنگی و ملی ایرانیان

بسته‌ها و تولیدات و متن‌های آگاهی‌بخش درباره ابعاد چنین مهمی باید سنجیده و اندیشیده شده و طراحی،  تولید و تهیه و به‌ویژه در فرم‌های روزآمد و خلاقه و جذاب برای مخاطبان در فضاهای گوناگون رسانه‌ای در اختیار گذاشته شود. و کتاب با هر فرمتی البته که نوشته و تهیه شود در این میان با توجه به دیرینگی اختراعش برای ما یک معنا و حس دیگری دارد. فرموده نیابت عامه امام‌زمان(عج)، ولی‌فقیه این دوران ما رهبر معظم است که: کتاب گنجینه‌ معارف، علوم، تجارب‌بشری و اکتشافات و اختراعاتی است که یادگار دانشمندان است. این یادگار یعنی تاثیرگذاری مانا وخلاقه بر جهان ومردمان؛ همچنین اشاره به جاودانگی کتاب‌هایی دارد که ممتاز و یگانه و بی‌نظیرند، نه مانندشان پدید می‌آید، نه بازآفریده‌شدنی‌اند. مگر می‌شود از تاریخ درس نگرفت، برای لیلی‌ومجنون نظامی ۱۵۰نظیره گفته شده و متن نظامی همچنان در اوج چکاد خودش است. نکته دقیق فرمایش ولی‌فقیه دل‌آگاه ما همین است، سفارش به تهیه و تولید و آفرینش متن‌های جاودانه درهر فرم وشکلی، چه یک موزیک، چه نگاره و نقش و نقاشی  یا متن علمی.همچنین از فرمایش‌های رهبر فرزانه است که مطالعه کتاب بالاترین لذت دانشگران است. کتاب بهترین جایگزین برای پرکردن اوقات‌فراغت است. کتاب سالم‌ترین رسانه و بهترین سنگر در برابر آسیب‌هاست؛ این فراز آخر به مطلق آسیب‌ها اشاره فرمودند؛ یعنی هرچه گزند هرگونه آسیب که هست تنها و تنها از رهگذر دانایی و آگاهی رفع و رجوع‌شدنی است و دانایی از رهگذر کتاب بایسته با مهارت درست خواندن درمطالعه متن حاصل می‌شود. دراین باره‌ها پای سخنان حسین اسرافیلی، شاعر تمام‌عیار شعر  مقاومت که در عرصه هنر ایرانی، خطاطی و حتی نقاشی و مجسمه‌سازی هم دستی بر آتش دارد نشستیم تا نظر او را بشنویم.
     
متن‌ها؛ یادگاران تمدنی نیاکان
اسرافیلی می‌گوید: کتاب یکی از دستاوردهای متنی کشورهای تاثیرگذار و متمدنی همانند ایران است. جدا از کتاب، بزرگان خردمند و روشن‌ضمیر ما چه متن‌ها که نیافریده و به‌جا نگذاشته‌اند. همه آثار تمدنی که از گذشتگان ما برای ما به یادگار مانده چه برای ما چه برای کشورهایی که مثل ما کهنسال هستند. در نظر بگیرید که دوران طولانی پیش از اختراع خط، آثار بزرگان و نشانه‌های تمدن بزرگ گذشتگان ما بر لوح‌ها و سنگ‌ها و سفال‌ها مانند منشور حقوق بشر کوروش که اخیرا هم بسیار سروصدا کرد، وقتی به ایران بازگردانده شد و دیگر مواد مانا و فضاهای کم‌دگرگونی مانند غارهایی که فضاشان مناسب و بی‌تغییر بوده، به یادگار مانده است.به دیگر عبارت، آدمیزاد نه‌تنها تمدن را آفرید و ابداعات متمدنانه را رقم زند، در همان راستا برای انتقال این تمدن به فرزندان آینده‌اش در سده‌ها وهزاره‌ بعد هم فکر کرد که همین خودش نشانگر تمدن است. یعنی نیاکان وبزرگان ما دلیل به‌وجودآمدن این تمدن را در کنار اهداف به‌وجودآمدن آن را بر سنگ‌ها و کوه‌ها از بیستون تا تخت‌جمشید؛ از خوزستان تا خراسان‌بزرگ یعنی پامیر یا بام ایران که بیشتر از پنج هزاره پیش نامش آریانا بوده و حالا در نام‌های جعلی بخش‌بخش شده، جعل‌هایی که استعمار انگلیس و روس مرتکب شدند و دیگر دست‌کندهای فراوانی که برای آیندگان‌شان به یادگار گذاشتند، تا آیندگان بدانند نیاکان آنها در موقعیت چگونه تمدنی بودند و چگونه تمدنی را ساختند. چگونه اندیشیدند، چگونه از کشورشان و موجودیت و هویت‌شان دفاع کردند. زیرا ما در درازنای تاریخ بلندمان هرگز جنگ راه نینداختیم؛ یا دفاع کردیم یا به دشمنی و تجاوزها واکنش نشان دادیم. تا رسیدیم به زمانی که آنها به نشانه‌ها و خط‌هایی پی بردند وسپس کاغذ اختراع شد ونوشتارهای‌شان را بعدها به‌صورت کتاب درآوردند و اهداف و رفتار وروش ومنش حکومت ومدیریت مردم و تمدن‌سازی‌شان را برای آیندگان‌شان چه فرزندان‌شان چه دیگر مردمان و انسان‌های سرزمین‌ها و کشورها به یادگار نهادند.
     
نشر و مشکلاتش
 الان تهیه کتاب، بسیار ساده و سهل است و اگرچه اینترنت و فضاهای مجازی و کتاب‌های دیجیتالی و... باعث شده راحت بتوان با فشردن یک دکمه به فضاهای فرهنگی و... دیگر کشورها وارد شد اما همچنان و هنوز کتاب یک چیز دیگر است. هیچ‌کدام از اینها جای کتاب را نمی‌گیرد. کتاب جایگاه دیگری دارد. نقش کتاب به‌خاطر ماندنش و تاثیرش بر نسل‌های بعدی، بسیار بالاتر از این فضاهاست، بنابراین ما امروزه به‌وسیله کتاب با تمدن‌های بشری می‌توانیم آشنا شویم، منتها مشکلی هست. در این چند سال اخیر قیمت کاغذ باعث شده ناشر ناگزیر شود بهای کتاب را بالا ببرد و همین گرانی کتاب زمینه‌ای به‌وجودآورده که مردم ما کمتر میل به خرید مرتب و حفظ کتاب داشته باشند و کتابخانه شخصی کمتر شده است.
     
نقش ناشران فرهنگی در رونق کتاب‌خوانی
فکر می‌کنم نقش ناشرها درباره فرهنگ کتابخوانی تعیین‌کننده است. ناشری که کار فرهنگی گزیده باید توجه ویژه به گستره فرهنگی داشته باشد و نباید برای رسیدن به سود بیشتر فقط کتاب‌های مردم‌پسند و باب میل کودک و نوجوان و جوان چاپ ‌کند. گاهی شاهد هستیم آن احساس تعهد و مسئولیت فرهنگی که یک ناشر باید دارا باشد جایش را داده به توجه ناشر به گیشه. یعنی می‌بیند چقدر این یا آن کتاب برایش سودآوری دارد و بعد دست به انتشار می‌زند و برای همین است کتاب‌های آشپزی و ... چاپ‌شان بیشتر از کتاب‌های فرهنگی و تمدنی شده است و متاسفانه بسیاری از این کتاب‌ها هیچ ارزشی ندارند.
     
ترس یونسکویی
من جاهایی رفتم که مسئول آنجا چند جلد کتاب را که خودشان چاپ کرده‌ بودند هدیه داد، سپس وقتی نگاه کردم حتی نتوانستم تورق کنم! در چنین مواردی شخص ناگزیر می‌شود یواشکی نگاه کند وقتی هیچ‌کس نمی‌بیند. کتاب را گوشه دیواری، جایی رها می‌کند و در می‌رود! یعنی برخی فقط می‌خواهند اسم‌شان روی جلد باشد و بس، فارغ از محتوای کتاب! یعنی شمارگان کتاب‌های منتشرشده در سال را که بنگری، شاید حدود ۵۰ درصدش در حد تورق نیست. اصلا حیف وقت‌تان است که برای تورق‌شان صرف کنید. یک‌بار با مسئولان ارشاد صحبت کردم که این کتاب‌ها چیست و چه ارزشی دارد! تنها برای نمایشگاه کتاب است که بگویید این تعداد عنوان کتاب چاپ کردیم! اینها «متاب»اند نه «کتاب»! گفتند نه، چون از نظر یونسکو هرکسی می‌تواند اندیشه و احساس و دیدگاهش را بنویسد و منتشر کند و اگر ما جلوی این فرآیند را بگیریم از سوی آنها مورد بازخواست قرار می‌گیریم و باید پاسخگوی سازمان یونسکوی سازمان ملل باشیم! در پاسخ توجیه‌شان گفتم اما سازمان یونسکو که تاکید نمی‌کند هر خزعبلاتی را منتشر کنید.‍ متن منتشره بایست شایستگی و سزاواری کتاب‌شدن را دست‌کم داشته باشد یا خیر؟!
     
چقدر مشکل!
برگردیم به بحث‌مان درباره تمدن! تمدن فقط در ساختن چیزهای جدید نیست. تمدن باید در اندیشه‌های ما رشد کند، خودش را نشان دهد و به آیندگان منتقل شود و آن‌هم تنها وسیله‌اش کتاب است که مشکلات عدیده‌ای به جانش افتاده. یا ناشر نگاهش سودگرا یا ویژه است یا نویسنده و مولف هیچ سزاواری ندارد و آبرویش برایش بها ندارد و هر چیزی را می‌خواهد نشر دهد، یا برخی که شمارگان روی جلد را کم یا زیاد می‌زنند تا از قبل کاغذ دولتی و یارانه‌ای پولی درآورند و... .مشکل ما یکی گران‌بودن کاغذ و کتاب است که شمارگان ۲۰۰۰ کتاب‌های قبلی، در این دوره به چندصد رسیده. از یاد نبریم که با این همه کتابخانه در کشور گرامی‌مان حتی برای هر کدام‌شان یک جلد کتاب بایسته و گزین‌شده و ارزنده فرستاده شود، تیراژ نشر کتاب باید بالاتر از اینها باشد ولی نیست. یعنی امروزه اهل کتاب هم کمتر به خواندن کتاب رویکرد دارند.
     
یاد نیکان خردمند
کتابخانه جندی‌شاپور بیش از ۷۰۰سال مستمر پیش و پس ازاسلام، ارائه خدمات داشته است. کتابخانه خواجه‌نصیرطوسی در رصدخانه مراغه، ۴۰۰هزار جلد کتاب داشته، کتاب‌هایی با جنس ومواد مختلف حتی خشتی! که چند متر در چند متر فقط یک‌جلدش جا می‌گرفته است. هرچه هویت فرهنگی و ملی ما افزایش یابد هماهنگ با آن یا در کنار آن به باور و پژوهش کارشناسان، بی‌گمان هویت دینی‌مان هم رشد و افزایش می‌یابد و برعکس! پس باید از سیستم تعلیم و تربیت تا آموزش‌وپرورش‌ ما تا نهادهای آموزشی و... به‌ویژه در محتوا اصلاح شود تا سیستم تهیه و تولید محتوا و نشر ما. اطلاعات ما از جهان با مطالعه ممکن می‌شود. شناخت تمدن امروز با این ابعاد جهانی که ویژه یک کشور نیست و همه در تعالی و رشدش نقش دارند.

برای غزه
دراین میان نمی‌شود ازغزه وسکوت برخی کشورها یاد نکرد که چندین هزار کشته دریک باریکه درمدتی کوتاه، چگونه رویکردی است و کجای تمدن قرار دارد؛ انگار در دنیای وحشی زندگی می‌کند آدم. این روزها شاعران بسیاری همنوا به غم مردم غزه شده‌اند و برای رسیدن سخن شاعران به گوش جهانیان باید تمهیدی اندیشیده شود که شعرهای منعکس‌کننده مظلومیت مردم غزه به زبان‌های دیگر چون انگلیسی، عربی و ترکی ترجمه گردد. معتقدم اگر شاعران بتوانند مظلومیت ملت بزرگ فلسطین، خونخوارگی و رفتارهای وحشیانه صهیونیست‌ها را در قالب شعر بیان و به جامعه عرضه کنند، نقشی مهم دراین بین ایفا کرده‌اند. این شعرها همچنین باید توسط رسانه‌های مختلف انعکاس داده شود، اما در این بین بسیار مهم است که شاعران با آن‌سوی مرزها نیز سخن بگویند و سخن خود را به گوش جهان برسانند و مسئولان فرهنگی کشورهای مختلف را به خود بیاورند. پرداختن به چنین موضوعی در این وهله از زمان نشان از همت، دلبستگی و وابستگی شاعران به آرمان‌های جهان اسلام و حمایت ایشان از مردم غزه و فلسطین خواهد بود. شاعران ما نسبت به وجدان خود وجهان اسلام بسیار احساس تعهد می‌کنند، اما امروز باید این تعهد را به‌صورت اشعار و آثار خود در حمایت از مردم غزه در جامعه نشر دهند.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: کتاب، هویت فرهنگی و ملی ایرانیان