قهوه عربی فروشی نیست!

قهوه عربی فروشی نیست!
ایسنا

ایسنا/فارس یک از عشایر عرب خوزستان اعتقاد دارد که باید فلسفه برگزاری جشنواره‌ها مشخص باشد و اگر بحث معرفی آیین‌های عشایر است، فروش و درآمدزایی وجهه جالبی برای این قشر ندارد.

در جشنواره میز ملی عشایر است و بر سنگفرش گذر حافظ شیراز، جای سوزن انداختن نیست. جمعیت زیادی جلوی یکی از سیاه‌چادرها جمع شده‌اند و منتظرند نوبتشان شود تا از آش خوشمزه عشایری میل کنند. پیرزنی که اصالت از لباس و چهره‌اش می‌بارد، کاسه‌های کوچک پلاستیکی را لبالب آش می‌کند و با لبخندی به متقاضیان ارائه‌ می‌دهد. مادربزرگ مهربان، دستش به کم نمی‌رود و آن قدر کاسه‌ها را پُر می‌کند که کنترل آن برای خریدار، سخت می‌شود. این بخش قشنگ ماجراست.

اما یک متر عقب‌تر از مادربزرگ، جوانی روی صندلی نشسته و پا بر روی پا انداخته، یک دستگاه کارتخوان دستش گرفته و مدام کارت می‌کشد. مبلغی که برای هر کاسه آش تعیین شده، پنج یا شش برابر محتویات آن –از لحاظ کیفی و کمی- تخمین زده می‌شود. جوان مذکور حتی به خود زحمت نمی‌دهد که کمی جلو آمده و با احترام، کارت را از مشتریان بگیرد و مردم باید برای رساندن کارت به دست او، باید تا حد امکان بدن خود را کش بیاورند. این هم قسمت نچندان قشنگ ماجرا.

ظهر روز بعد، چند متر آن‌طرف تر از سیاه‌چادر مذکور، مردی با لباس عربی جلوی خیمه‌اش ایستاده است. چند کتری بزرگ روی منقلش گذاشته و خیلی جدی پاسخ مشتریان را می‌دهد. عده‌ای برای قهوه صف کشیده‌اند که هنوز آماده نیست، اما اگر کسی چای بخواهد، چیز خیلی خوشمزه‌ای نصیبش می‌شود.

علی رحیمی از عشایر عرب خوزستان است که آمده تا صرفا فرهنگ خود را معرفی ‌کند و احتمالا تنها غرفه‌ایست که پذیرایی رایگان دارد. او می‌گوید: اینجا هم قهوه عربی داریم، هم چای لیمو و چای دارچین و چای معمولی. اما نه فقط اینجا که در تمام نمایشگاه‌هایی که شرکت می‌کنیم، پذیرایی‌مان رایگان است.

علی اعتقاد دارد که هدف از برگزاری جشنواره، باید معرفی و انتقال فرهنگ باشد و ادامه می‌دهد: به‌نظر من عشایری که به جشنواره می‌آیند، باید اسپانسر داشته باشند و بتوانند در این چند روز، قید فروش را بزنند. ما الان فقط هزینه حمل و  نقلمان چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان شده است. هزینه مواد اولیه هم مقداری با خودمان است و مقداری را هم دست‌اندرکاران تقبل کرده‌اند. ولی به طور کلی در جشنواره‌های اینچنینی، باید خوراکی‌ها صرفا برای تست ارائه ‌شوند. البته تاکید می‌کنم که شرط چنین چیزی، وجود داشتن اسپانسر است.

او ادامه می‌دهد: فکر می‌کنم ما تنها کشوری دنیا هستیم که انتظار داریم از جشنواره فروش داشته باشیم! یعنی هدف اصلی جشنواره که همان معرفی فرهنگ و اصالت و صنایع دستی و خوراکی‌هاست را فراموش کرده‌ایم. کسی که در نمایشگاه چادر می‌زند، نباید فکر کاسبی باشد. این واقعا اشتباه است. آن کار را می‌توان در جشنواره‌ای مخصوص فروش، انجام داد. اما فلسفه این جشنواره‌ای که در آن هستیم، این نیست.

رحیمی درباره قهوه عربی صحبت‌های جالبی را مطرح کرده و می‌گوید: فلسفه قهوه عربی این است که هیچ‌گاه نباید فروخته شود. این از رسم و رسومات کهن ماست که خطر آن را تهدید می‌کند. از حدود ۱۰ سال پیش بود که مادرم می‌گفت؛ از روزی می‌ترسم که قهوه عربی هم خرید و فروش شود! متاسفانه همین اتفاق هم افتاد و یک نفر این کار را شروع کرد و حالا هر جای ایران بروید، نمونه‌های فروش آن را می‌بینید.

فعال گردشگری عشایری خوزستان می‌افزاید: خود من با وجود مشغله‌های زیادی که داشتم، به شیراز آمدم و در این جشنواره شرکت کردم که فقط این فرهنگ‌ها را منتقل کنم. با اینکه در شیراز میهمان بودم، اما از شیرازی‌ها میزبانی کردم، چون در حد وسع خودم، آنچه که داشتم را ارائه کردم.

این عشایر عرب خوزستان با بیان اینکه حتی نوع سرو و خوردن قهوه هم دارای آداب مخصوص خودش است، اظهار می‌کند: آیین قهوه خوری عربی در سال ۹۵ ثبت ملی شد، اما متاسفانه هنوز آن‌طور که باید و شاید معرفی نشده است.

علی رحیمی علاقه مند است که چنین نمایشگاه‌هایی ادامه دار باشد. او می‌گوید: همتی می‌طلبد که این نمایشگاه‌ها تکرار شوند، این محصولات معرفی شوند اما نمایشگاه خیلی تخصصی‌تر باشد و معلوم شود که مبنای آن فروش و درآمدزایی است، یا معرفی کالاها و خوراکی‌ها. اگر مبنا معرفی عشایر باشد، درآمدزایی معنایی ندارد.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: قهوه عربی فروشی نیست!