در خط مقدم جنگ؛ درگیری پنهان اسرائیل در جنوب لبنان
- نفيسه كوهنورد
- خبرنگار ارشد خاورميانه، جنوب لبنان
از زمان استقرار نیروهای سازمان ملل در سال ۱۹۷۸، دهها صلحبان ایرلندی کشته شدهاند
«اگر صدای آژير شنیدید، سريع به نزدیکترین پناهگاه برويد.»
اين اولين چيزى است كه سروان آئودهان مک گینس به محض رسيدنمان به کمپ شمروك يا شبدر مى گويد.
شبدر نماد ايرلند است و اينجا يكى از پايگاههاى نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل متحد در جنوب لبنان كه سربازان جمهوری ايرلند در آن مستقرند.
پايگاه چشم اندازى ٣٦٠ درجه دارد. "آنجا خط آبى است. آن طرف اسرائيل است و روى دامنه و پايين تپه ها دهكده هاى مرزى لبنان."
خط آبى مرز غير رسمى بين اسرائيل و لبنان است كه نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل معروف به يونيفيل مسئول محافظت از آن هستند.
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- «توطئه برای حمله و ارتباط با تبهکاران»؛ حزبالله لبنان در برزیل چه میکند؟
- حسن نصرالله چه نگفت؛ پایان انتظار و نفسی آسوده
- حسن نصرالله: آمریکا پیام داده اگر به عملیات در جنوب ادامه دهید لبنان و ایران را بمباران میکند
- چرا داعش از حماس متنفر است؟
End of مطالب پیشنهادی
همينطور كه حرف مى زنيم، مى توانيم به وضوح صدای پهپادهای اسرائیلی را بشنویم که بالای سرمان پرواز میکنند. صدايى شبيه سشوار یا ريش تراش برقى.
هفته هاست كه اين پهپادها بر فراز شهرها و روستاهای جنوب لبنان حضور شبانه روزى دارند.
از كمى دورتر صدای انفجار مهیبی به گوش مى رسد.
سروان مک گینس میگوید: «آها! دور امروز شروع شد.»
در طول چهار دهه گذشته، این منطقه شاهد درگیریبین حزبالله لبنان و ارتش اسرائیل بوده است.
پس از عمليات طوفان اقصى حماس در ۷ اکتبر و شروع حملات تلافی جویانه اسرائيل به غزه، حزب الله هم از جنوب لبنان وارد معركه شد. با شليك دهها موشك و فرستادن پهپادهايش كه غالبا عليه پايگاههاى نظامى اسرائيلى بوده است.
ارتش اسرائيل نیز با بمباران هوایی شدید و آتش توپخانه به اين حملات پاسخ داده. این درگیریها تا كنون دست كم ۶۰ هزار نفر در مناطق مرزی لبنان را آواره كرده. آن طرف هم تا فاصله پنج كيلومترى از مرز، همه شهركهاى اسرائيلى تخليه شده اند.
گروههای ناظر میگویند هفته اول پس از حمله حماس در اکتبر، حدود ۷۰ حمله در نزدیکی «خط آبی» گزارش شده، که تا اواسط نوامبر این تعداد به حدود ۲۵۰ حمله در هفته افزایش یافته است.
ما آماده مى شويم كه به سوى يكى از حساسترين قرارگاههاى نيروهاى يونيفيل در نزديك مرز اسرائيل برويم.
جلیقه ضدگلوله و کلاهخود ايمنى مى پوشيم و به گروهی از نیروهای حافظ صلح سراپا مسلح در کاروانی از تانكهاى نفربر غول پيكر میپیوندیم.
پس از ۲۰ دقیقه به پایگاهى میرسیم که فقط ۵۰۰ متر از «خط آبی» فاصله دارد.
از اينجا تأسیسات نظامی اسرائیل در سراسر مرز به راحتى ديده مى شود. حدود سى سرباز ايرلندى در اين پايگاه موظف به ديدبانى و نظارت بر بخشى از اين مرز غير رسمى پر خطر هستند.
ستوان دیلان کادوگان، فرمانده پاسگاه، میگوید در اين مدت به دليل تبادل آتش مداوم بين ارتش اسرائيل و حزب الله، آنها مجبور شده اند گاهی ساعتها، در پناهگاههايشان بمانند.
"بعضى وقتها ما شاهد اين بوديم كه راكتها درست كنار پايگاه ما سقوط كردند. تعدادى از پايگاههاى ديگر يونيفيل در اين منطقه هم در اين تبادل آتشها خسارت ديدند و سربازانمان زخمى."
او مى گويد غيرنظامیها هم بارها در بين آتش دو طرف گير كردهاند.
از بالاى برج مراقبت پایگاه ستوان كادوگان به خانه اى صورتی رنگ اشاره می كند كه يك ديوارش آثار سوختگى دارد و شيشه پنجره هايش شكسته: «در آن ساختمان که فقط ٤٠٠ متر از ما فاصله دارد یک مادر و فرزند زندگى مى كردند. خانه آنها توپباران شد و مجبور شدند بدوند و به اینجا پناه بیاورند. ما از آنها مراقب پزشکی کردیم و آنها را به مکانی امن بردیم.»
تا پيش از شروع درگيريها، ماموريت يونيفيل بيشتر گشتزنى در اطراف خط آبى بود تا از برقرارى آرامش بين دو طرف مطمئن شود. اما با شروع بحران وظايف ديگرى هم بر دوششان افتاده. اين نيروها به ارتش لبنان و گروههاى امداد و نجات كمك مى كنند تا زخميها و اجسادى را كه لب مرز افتاده اند، بياورند. حضور آنها براى اين عمليات ضرورى است چرا كه براى رفتن به نزديكى خط آبى تنها آنها هستند كه مى توانند با طرف اسرائيلى هماهنگى كنند تا به سوى خودروها و آمبولانسها شليك نشود. همين چند مدت پيش يونيفيل به درخواست ارتش لبنان، چند خبرنگار ايرانى و لبنانى را هم كه در مرز زير آتش گير كرده بودند نجات دادند.
مى توان حدس زد بيشتر اجسادى كه آورده اند متعلق به نيروهاى حزب الله اند كه از شروع درگيريها دست كم ٧٧ عضو خود را از دست داده. اما سربازان يونيفيل به دليل حساسيت ماموريتشان و نياز به بى طرف ماندن به طرفهاى درگير اجازه ندارند درباره هويت اجساد و اينكه آيا آنها اعضاى حزب الله بودند يا نه صحبت كنند.
ستوان کادوگان میگوید: «وظیفه ما این نیست که در این موارد اظهار نظر کنیم، فقط آنچه را که میبینیم مشاهده و نظارت مى كنيم و به ستاد مركزيمان گزارش میدهیم.»
نیروی حافظ صلح سازمان ملل برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ و پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در تلافی حملات فرامرزی سازمان آزادیبخش فلسطین، به این منطقه اعزام شد.
از آن زمان تاکنون، بيش از ٣٠٠ صلحبان جان خود را در حين ماموريت از دست داده اند. ۴۸ نفرشان ايرلندى بودند. گذشته اى كه ذهن بسيارى از خانواده های سربازان يونيفيل در لبنان را هم به خود مشغول كرده.
توضیح تصویر،کاپیتان تونی اسمیت میگوید خانوادهاش نگران او هستند اما از کارش حمایت میکنند
سروان تونی اسمیت، ۲۷ ساله كه براى دومین بار به اينجا اعزام شده مى گويد به طور منظم بايد به بستگان خود در وکسفورد در جنوب شرقی جمهوری ایرلند، اطمینان دهد كه جايشان امن است. اما خيلى وقتها صداى انفجارها به راحتى هنگام مكالمه تصويرى شنيده مى شود بخصوص ظاهرا هر بار كه او با مادرش صحبت مى كند. سروان اسميت با تبسم مى گويد: «البته مادرم می خواهد که من هر چه سريعتر به خانه بروم و اصولا مادران ايرلندى كارشان نگران بودن است. مطمئنم حتى اگر در پارك بازى مى كردم باز نگرانم بود اما خب حالا دغدغه بيشترى دارد با اين اخبار و تحولات."
"اما مادرم میداند که چرا ما اینجا هستیم و با وجود نگرانیهایش از ماموريتمان حمایت میکند.»
سالها حضور در جنوب لبنان روابط تنگاتنگ و ديرينه اى را بين يونيفيل ايرلندى و بسيارى از مردم محلى ايجاد كرده.
همراه ميزبان نظامیمان راهى شهر كوچك تبنين در جنوب لبنان، مى شويم. اولين جايى كه نيروهاى ايرلندى چهار دهه قبل در آن مستقر شدند.
مانند بسیاری از شهرها و روستاهای جنوب لبنان، حزبالله اینجا هم نفوذ بسیاری دارد و امنیت منطقه را کنترل میکند. در سراسر راه عكس نيروهاى اين گروه كه در جنگهاى مختلف با اسرائيل كشته شده اند ديده مى شود.
تبنين ۱۰ کیلومتر از «خط آبی» فاصله دارد و در درگیریهای قبلی به شدت آسیب دیده است.
در وسط شهر نماد يادبودى براى سربازان كشته شده ايرلندى ساخته شده. هر سال همين موقعها مراسمى هم برايشان برگزار مى شود. گروهى از نيروهاى ايرلندى همراه تعدادى از صلحبانان يونيفيل از مليتهاى ديگر اينجا جمع شده اند. بعضى از اهالى تبنين هم در مراسم شركت دارند پس از اداى احترام نظامى، يك دقيقه سكوت و نواختن سرود ملى ايرلند، پرچم اين كشور برافراشته مى شود. كشيش كه شنل سفيد رنگ و كلاه آبى صلحبانان سازمان ملل را بر سر دارد مى گويد:"خداوندا اينجا جمع شده ايم تا همرزمان يونيفيلمان را بخاطر بياوريم. براى همه فداكاريهايى كه در راه صلح كرده اند. روحشان شاد."
توضیح تصویر،باسیما و علی چندین جنگ را در مرز لبنان و اسرائیل تجربه کرده اند
اينجا با علی سعد ۵۷ ساله و مدير يتيمخانه تبنين آشنا مى شوم. او كه انگليسى را با لهجه ایرلندی بارزى صحبت میکند میگوید "به معناى واقعى كلمه" با سربازان يونيفيل ایرلندی بزرگ شده است.
وقتى اين نيروها براى اولين بار به تبنين آمدند، على فقط دوازده سال داشته. «آنها پايگاهشان را نزديك خانه ما بر پا كردند. آن موقع بخاطر جنگ شرايط ما خيلى سخت بود.حافظان صلح به من انگلیسی ياد دادند و از تحصيلم حمايت كردند.»
پس از مراسم او مرا با سرگرد تونى كانيگهام آشنا مى كند كه هم پدر و هم پدر بزرگش پيش از او صلحبان يونيفيل در لبنان بوده اند. جالب آنكه پدر تونى يكى از سربازانى بوده كه از على و خانواده اش حمايت مى كرده است.
علی حتی میگوید جانش را مديون سربازان ایرلندی است:«يكروز وقتى سيزده سالم بود، چند تا از صلحبانها آمدند و من را از مدرسه برداشتند به سرعت رفتيم به يك پناهگاه چند دقيقه بعد اسراييل تبنين راه بمباران كرد و من تازه فهميدم چرا دنبالم آمده بودند.»
در سالهای پس از آن، او بهعنوان مترجم برای یونیفیل کار میکرد و حتی گروهی از سربازان ایرلندی در مراسم ازدواج او با همسرش، باسمه، که او نیز به نیروهای حافظ صلح در ترجمه کمک میکند، شرکت کردند.
منبع تصویر، Saad family
توضیح تصویر،نیروهای ایرلندی از یونیفیل در مراسم عروسی علی و باسیما شرکت کردند
برغم اینکه علی برای حضور این نیروها ارزش قائل است، از اینکه درگیری که آنها برای نظارت بر آن در آنجا حضور دارند تا این حد طولانی شده است، ناراحت است.
او میگوید: «راستش را بخواهید، هيچ كدام از ما و حتى خود نيروهاى ايرلندى هرگز فکر نمیکردیم این مأموریت بیش از ٤٤ سال طول بکشد.»
برای باسمه، درگيريهاى اخير خاطرات دردناکی از جنگهاى قبلی، مانند جنگ در سال ۲۰۰۶ را زنده کرده است.
او می گوید: «ما هفده روز از ٣٣ روز آن جنگ را در زير زمين بيمارستان تبنين پناه گرفته بوديم تا وقتى همه آذوقه مان تمام شد. در آن مدت من پسر کوچکترم را درون یک ماشین لباسشویی خالی میگذاشتم و فكر مى كردم شايد اينطور در امان باشد. او فقط شش ماه داشت و ما نتوانسته بوديم فرار كنيم.»
او معتقد است که بزرگ شدن در میانه درگیری، بر سلامت روحى پسرش که حالا ۲۳ ساله است، تأثیر گذاشته است. "او هنوز هم از صداى هلى كوپترهاى يونيفيل متنفر است. از صداى آتش بازى كه شبيه انفجار است. من تا مدتها پسرم را شبها زير مبل يا تخت يا داخل كمد پيدا مى كردم چون فكر مى كرد بايد جايى پناه بگيرد."
باسمه مى گويد نمى تواند صداهاى بمبارانهاى تازه در مرز لبنان را كه از تبنين شنيده مى شوند تحمل كند. «ما نمیتوانیم به جایی که بودیم برگردیم. ما زندگی خود را از یک درگیری به درگیری دیگر تلف میکنیم، من اصلا نمیتوانم از پس یک جنگ دیگر بر بیایم.»
توضیح تصویر،سرهنگ دوم کاتال كيوهان نگران است که بحران بدتر شود
در پایگاه شرموك اما سرهنگ کاتال كيوهان، فرمانده یونیفیل، نگران بالا رفتن تنشها در منطقه است. « اوايل درگيريها اطراف نقاط خاصى در نزديكى خط آبى متمركز بود اما به مرور ما شاهد گسترش و حملات بیشتر در عمق لبنان بودهایم و همچنين استفاده از طیف وسیعتری از سلاحها با قدرت تخريب بيشتر."
«اين بالا رفتن نردبانى تنش، خواه عمدى از جانب یکی از طرفها ایجاد شود، یا بطور سهوى بخاطر شرايط روى زمين، مى تواند به آغاز جنگى تمام عيار در منطقه بيانجامد. اين نگرانى جدى براى ماست.»
سرهنگ كيوهان اميدوارست آتش بس موقت غزه وضعيت در اطراف "خط آبى" را هم بهتر كند اما مى گويد حتى اگر درگيريها فروكش كند مدتها طول مى كشد مردمان دو طرف مرز به خانه هايشان برگردند و زندگى را از سر بگيرند.
آتش بس غزه بطور رسمى شامل درگيرى بين حزب الله و اسرائيل نمى شود و از زمان شروع آن جنوب لبنان چندين بار هدف بمباران و توپباران محدود ارتش اسرائيل قرار گرفته. شنبه گذشته هم يونيفيل اعلام كرد كه به خودروى گشتزنی آن در نزديكى خط آبى از سوى اسراييل شليك شده و اين "حمله" را محكوم كرده است. سرهنگ كيوهان هشدار مى دهد كه «شرايط همچنان شكننده است و مى تواند هر آن تغيير كند.»
- نفيسه كوهنورد
- خبرنگار ارشد خاورميانه، جنوب لبنان
«اگر صدای آژير شنیدید، سريع به نزدیکترین پناهگاه برويد.»
اين اولين چيزى است كه سروان آئودهان مک گینس به محض رسيدنمان به کمپ شمروك يا شبدر مى گويد.
شبدر نماد ايرلند است و اينجا يكى از پايگاههاى نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل متحد در جنوب لبنان كه سربازان جمهوری ايرلند در آن مستقرند.
پايگاه چشم اندازى ٣٦٠ درجه دارد. "آنجا خط آبى است. آن طرف اسرائيل است و روى دامنه و پايين تپه ها دهكده هاى مرزى لبنان."
خط آبى مرز غير رسمى بين اسرائيل و لبنان است كه نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل معروف به يونيفيل مسئول محافظت از آن هستند.
همينطور كه حرف مى زنيم، مى توانيم به وضوح صدای پهپادهای اسرائیلی را بشنویم که بالای سرمان پرواز میکنند. صدايى شبيه سشوار یا ريش تراش برقى.
هفته هاست كه اين پهپادها بر فراز شهرها و روستاهای جنوب لبنان حضور شبانه روزى دارند.
از كمى دورتر صدای انفجار مهیبی به گوش مى رسد.
سروان مک گینس میگوید: «آها! دور امروز شروع شد.»
در طول چهار دهه گذشته، این منطقه شاهد درگیریبین حزبالله لبنان و ارتش اسرائیل بوده است.
پس از عمليات طوفان اقصى حماس در ۷ اکتبر و شروع حملات تلافی جویانه اسرائيل به غزه، حزب الله هم از جنوب لبنان وارد معركه شد. با شليك دهها موشك و فرستادن پهپادهايش كه غالبا عليه پايگاههاى نظامى اسرائيلى بوده است.
ارتش اسرائيل نیز با بمباران هوایی شدید و آتش توپخانه به اين حملات پاسخ داده. این درگیریها تا كنون دست كم ۶۰ هزار نفر در مناطق مرزی لبنان را آواره كرده. آن طرف هم تا فاصله پنج كيلومترى از مرز، همه شهركهاى اسرائيلى تخليه شده اند.
گروههای ناظر میگویند هفته اول پس از حمله حماس در اکتبر، حدود ۷۰ حمله در نزدیکی «خط آبی» گزارش شده، که تا اواسط نوامبر این تعداد به حدود ۲۵۰ حمله در هفته افزایش یافته است.
ما آماده مى شويم كه به سوى يكى از حساسترين قرارگاههاى نيروهاى يونيفيل در نزديك مرز اسرائيل برويم.
جلیقه ضدگلوله و کلاهخود ايمنى مى پوشيم و به گروهی از نیروهای حافظ صلح سراپا مسلح در کاروانی از تانكهاى نفربر غول پيكر میپیوندیم.
پس از ۲۰ دقیقه به پایگاهى میرسیم که فقط ۵۰۰ متر از «خط آبی» فاصله دارد.
از اينجا تأسیسات نظامی اسرائیل در سراسر مرز به راحتى ديده مى شود. حدود سى سرباز ايرلندى در اين پايگاه موظف به ديدبانى و نظارت بر بخشى از اين مرز غير رسمى پر خطر هستند.
ستوان دیلان کادوگان، فرمانده پاسگاه، میگوید در اين مدت به دليل تبادل آتش مداوم بين ارتش اسرائيل و حزب الله، آنها مجبور شده اند گاهی ساعتها، در پناهگاههايشان بمانند.
"بعضى وقتها ما شاهد اين بوديم كه راكتها درست كنار پايگاه ما سقوط كردند. تعدادى از پايگاههاى ديگر يونيفيل در اين منطقه هم در اين تبادل آتشها خسارت ديدند و سربازانمان زخمى."
او مى گويد غيرنظامیها هم بارها در بين آتش دو طرف گير كردهاند.
از بالاى برج مراقبت پایگاه ستوان كادوگان به خانه اى صورتی رنگ اشاره می كند كه يك ديوارش آثار سوختگى دارد و شيشه پنجره هايش شكسته: «در آن ساختمان که فقط ٤٠٠ متر از ما فاصله دارد یک مادر و فرزند زندگى مى كردند. خانه آنها توپباران شد و مجبور شدند بدوند و به اینجا پناه بیاورند. ما از آنها مراقب پزشکی کردیم و آنها را به مکانی امن بردیم.»
تا پيش از شروع درگيريها، ماموريت يونيفيل بيشتر گشتزنى در اطراف خط آبى بود تا از برقرارى آرامش بين دو طرف مطمئن شود. اما با شروع بحران وظايف ديگرى هم بر دوششان افتاده. اين نيروها به ارتش لبنان و گروههاى امداد و نجات كمك مى كنند تا زخميها و اجسادى را كه لب مرز افتاده اند، بياورند. حضور آنها براى اين عمليات ضرورى است چرا كه براى رفتن به نزديكى خط آبى تنها آنها هستند كه مى توانند با طرف اسرائيلى هماهنگى كنند تا به سوى خودروها و آمبولانسها شليك نشود. همين چند مدت پيش يونيفيل به درخواست ارتش لبنان، چند خبرنگار ايرانى و لبنانى را هم كه در مرز زير آتش گير كرده بودند نجات دادند.
مى توان حدس زد بيشتر اجسادى كه آورده اند متعلق به نيروهاى حزب الله اند كه از شروع درگيريها دست كم ٧٧ عضو خود را از دست داده. اما سربازان يونيفيل به دليل حساسيت ماموريتشان و نياز به بى طرف ماندن به طرفهاى درگير اجازه ندارند درباره هويت اجساد و اينكه آيا آنها اعضاى حزب الله بودند يا نه صحبت كنند.
ستوان کادوگان میگوید: «وظیفه ما این نیست که در این موارد اظهار نظر کنیم، فقط آنچه را که میبینیم مشاهده و نظارت مى كنيم و به ستاد مركزيمان گزارش میدهیم.»
نیروی حافظ صلح سازمان ملل برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ و پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در تلافی حملات فرامرزی سازمان آزادیبخش فلسطین، به این منطقه اعزام شد.
از آن زمان تاکنون، بيش از ٣٠٠ صلحبان جان خود را در حين ماموريت از دست داده اند. ۴۸ نفرشان ايرلندى بودند. گذشته اى كه ذهن بسيارى از خانواده های سربازان يونيفيل در لبنان را هم به خود مشغول كرده.
سروان تونی اسمیت، ۲۷ ساله كه براى دومین بار به اينجا اعزام شده مى گويد به طور منظم بايد به بستگان خود در وکسفورد در جنوب شرقی جمهوری ایرلند، اطمینان دهد كه جايشان امن است. اما خيلى وقتها صداى انفجارها به راحتى هنگام مكالمه تصويرى شنيده مى شود بخصوص ظاهرا هر بار كه او با مادرش صحبت مى كند. سروان اسميت با تبسم مى گويد: «البته مادرم می خواهد که من هر چه سريعتر به خانه بروم و اصولا مادران ايرلندى كارشان نگران بودن است. مطمئنم حتى اگر در پارك بازى مى كردم باز نگرانم بود اما خب حالا دغدغه بيشترى دارد با اين اخبار و تحولات."
"اما مادرم میداند که چرا ما اینجا هستیم و با وجود نگرانیهایش از ماموريتمان حمایت میکند.»
سالها حضور در جنوب لبنان روابط تنگاتنگ و ديرينه اى را بين يونيفيل ايرلندى و بسيارى از مردم محلى ايجاد كرده.
همراه ميزبان نظامیمان راهى شهر كوچك تبنين در جنوب لبنان، مى شويم. اولين جايى كه نيروهاى ايرلندى چهار دهه قبل در آن مستقر شدند.
مانند بسیاری از شهرها و روستاهای جنوب لبنان، حزبالله اینجا هم نفوذ بسیاری دارد و امنیت منطقه را کنترل میکند. در سراسر راه عكس نيروهاى اين گروه كه در جنگهاى مختلف با اسرائيل كشته شده اند ديده مى شود.
تبنين ۱۰ کیلومتر از «خط آبی» فاصله دارد و در درگیریهای قبلی به شدت آسیب دیده است.
در وسط شهر نماد يادبودى براى سربازان كشته شده ايرلندى ساخته شده. هر سال همين موقعها مراسمى هم برايشان برگزار مى شود. گروهى از نيروهاى ايرلندى همراه تعدادى از صلحبانان يونيفيل از مليتهاى ديگر اينجا جمع شده اند. بعضى از اهالى تبنين هم در مراسم شركت دارند پس از اداى احترام نظامى، يك دقيقه سكوت و نواختن سرود ملى ايرلند، پرچم اين كشور برافراشته مى شود. كشيش كه شنل سفيد رنگ و كلاه آبى صلحبانان سازمان ملل را بر سر دارد مى گويد:"خداوندا اينجا جمع شده ايم تا همرزمان يونيفيلمان را بخاطر بياوريم. براى همه فداكاريهايى كه در راه صلح كرده اند. روحشان شاد."
اينجا با علی سعد ۵۷ ساله و مدير يتيمخانه تبنين آشنا مى شوم. او كه انگليسى را با لهجه ایرلندی بارزى صحبت میکند میگوید "به معناى واقعى كلمه" با سربازان يونيفيل ایرلندی بزرگ شده است.
وقتى اين نيروها براى اولين بار به تبنين آمدند، على فقط دوازده سال داشته. «آنها پايگاهشان را نزديك خانه ما بر پا كردند. آن موقع بخاطر جنگ شرايط ما خيلى سخت بود.حافظان صلح به من انگلیسی ياد دادند و از تحصيلم حمايت كردند.»
پس از مراسم او مرا با سرگرد تونى كانيگهام آشنا مى كند كه هم پدر و هم پدر بزرگش پيش از او صلحبان يونيفيل در لبنان بوده اند. جالب آنكه پدر تونى يكى از سربازانى بوده كه از على و خانواده اش حمايت مى كرده است.
علی حتی میگوید جانش را مديون سربازان ایرلندی است:«يكروز وقتى سيزده سالم بود، چند تا از صلحبانها آمدند و من را از مدرسه برداشتند به سرعت رفتيم به يك پناهگاه چند دقيقه بعد اسراييل تبنين راه بمباران كرد و من تازه فهميدم چرا دنبالم آمده بودند.»
در سالهای پس از آن، او بهعنوان مترجم برای یونیفیل کار میکرد و حتی گروهی از سربازان ایرلندی در مراسم ازدواج او با همسرش، باسمه، که او نیز به نیروهای حافظ صلح در ترجمه کمک میکند، شرکت کردند.
برغم اینکه علی برای حضور این نیروها ارزش قائل است، از اینکه درگیری که آنها برای نظارت بر آن در آنجا حضور دارند تا این حد طولانی شده است، ناراحت است.
او میگوید: «راستش را بخواهید، هيچ كدام از ما و حتى خود نيروهاى ايرلندى هرگز فکر نمیکردیم این مأموریت بیش از ٤٤ سال طول بکشد.»
برای باسمه، درگيريهاى اخير خاطرات دردناکی از جنگهاى قبلی، مانند جنگ در سال ۲۰۰۶ را زنده کرده است.
او می گوید: «ما هفده روز از ٣٣ روز آن جنگ را در زير زمين بيمارستان تبنين پناه گرفته بوديم تا وقتى همه آذوقه مان تمام شد. در آن مدت من پسر کوچکترم را درون یک ماشین لباسشویی خالی میگذاشتم و فكر مى كردم شايد اينطور در امان باشد. او فقط شش ماه داشت و ما نتوانسته بوديم فرار كنيم.»
او معتقد است که بزرگ شدن در میانه درگیری، بر سلامت روحى پسرش که حالا ۲۳ ساله است، تأثیر گذاشته است. "او هنوز هم از صداى هلى كوپترهاى يونيفيل متنفر است. از صداى آتش بازى كه شبيه انفجار است. من تا مدتها پسرم را شبها زير مبل يا تخت يا داخل كمد پيدا مى كردم چون فكر مى كرد بايد جايى پناه بگيرد."
باسمه مى گويد نمى تواند صداهاى بمبارانهاى تازه در مرز لبنان را كه از تبنين شنيده مى شوند تحمل كند. «ما نمیتوانیم به جایی که بودیم برگردیم. ما زندگی خود را از یک درگیری به درگیری دیگر تلف میکنیم، من اصلا نمیتوانم از پس یک جنگ دیگر بر بیایم.»
در پایگاه شرموك اما سرهنگ کاتال كيوهان، فرمانده یونیفیل، نگران بالا رفتن تنشها در منطقه است. « اوايل درگيريها اطراف نقاط خاصى در نزديكى خط آبى متمركز بود اما به مرور ما شاهد گسترش و حملات بیشتر در عمق لبنان بودهایم و همچنين استفاده از طیف وسیعتری از سلاحها با قدرت تخريب بيشتر."
«اين بالا رفتن نردبانى تنش، خواه عمدى از جانب یکی از طرفها ایجاد شود، یا بطور سهوى بخاطر شرايط روى زمين، مى تواند به آغاز جنگى تمام عيار در منطقه بيانجامد. اين نگرانى جدى براى ماست.»
سرهنگ كيوهان اميدوارست آتش بس موقت غزه وضعيت در اطراف "خط آبى" را هم بهتر كند اما مى گويد حتى اگر درگيريها فروكش كند مدتها طول مى كشد مردمان دو طرف مرز به خانه هايشان برگردند و زندگى را از سر بگيرند.
آتش بس غزه بطور رسمى شامل درگيرى بين حزب الله و اسرائيل نمى شود و از زمان شروع آن جنوب لبنان چندين بار هدف بمباران و توپباران محدود ارتش اسرائيل قرار گرفته. شنبه گذشته هم يونيفيل اعلام كرد كه به خودروى گشتزنی آن در نزديكى خط آبى از سوى اسراييل شليك شده و اين "حمله" را محكوم كرده است. سرهنگ كيوهان هشدار مى دهد كه «شرايط همچنان شكننده است و مى تواند هر آن تغيير كند.»
- نفيسه كوهنورد
- خبرنگار ارشد خاورميانه، جنوب لبنان
«اگر صدای آژير شنیدید، سريع به نزدیکترین پناهگاه برويد.»
اين اولين چيزى است كه سروان آئودهان مک گینس به محض رسيدنمان به کمپ شمروك يا شبدر مى گويد.
شبدر نماد ايرلند است و اينجا يكى از پايگاههاى نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل متحد در جنوب لبنان كه سربازان جمهوری ايرلند در آن مستقرند.
پايگاه چشم اندازى ٣٦٠ درجه دارد. "آنجا خط آبى است. آن طرف اسرائيل است و روى دامنه و پايين تپه ها دهكده هاى مرزى لبنان."
خط آبى مرز غير رسمى بين اسرائيل و لبنان است كه نيروهاى حافظ صلح سازمان ملل معروف به يونيفيل مسئول محافظت از آن هستند.
همينطور كه حرف مى زنيم، مى توانيم به وضوح صدای پهپادهای اسرائیلی را بشنویم که بالای سرمان پرواز میکنند. صدايى شبيه سشوار یا ريش تراش برقى.
هفته هاست كه اين پهپادها بر فراز شهرها و روستاهای جنوب لبنان حضور شبانه روزى دارند.
از كمى دورتر صدای انفجار مهیبی به گوش مى رسد.
سروان مک گینس میگوید: «آها! دور امروز شروع شد.»
در طول چهار دهه گذشته، این منطقه شاهد درگیریبین حزبالله لبنان و ارتش اسرائیل بوده است.
پس از عمليات طوفان اقصى حماس در ۷ اکتبر و شروع حملات تلافی جویانه اسرائيل به غزه، حزب الله هم از جنوب لبنان وارد معركه شد. با شليك دهها موشك و فرستادن پهپادهايش كه غالبا عليه پايگاههاى نظامى اسرائيلى بوده است.
ارتش اسرائيل نیز با بمباران هوایی شدید و آتش توپخانه به اين حملات پاسخ داده. این درگیریها تا كنون دست كم ۶۰ هزار نفر در مناطق مرزی لبنان را آواره كرده. آن طرف هم تا فاصله پنج كيلومترى از مرز، همه شهركهاى اسرائيلى تخليه شده اند.
گروههای ناظر میگویند هفته اول پس از حمله حماس در اکتبر، حدود ۷۰ حمله در نزدیکی «خط آبی» گزارش شده، که تا اواسط نوامبر این تعداد به حدود ۲۵۰ حمله در هفته افزایش یافته است.
ما آماده مى شويم كه به سوى يكى از حساسترين قرارگاههاى نيروهاى يونيفيل در نزديك مرز اسرائيل برويم.
جلیقه ضدگلوله و کلاهخود ايمنى مى پوشيم و به گروهی از نیروهای حافظ صلح سراپا مسلح در کاروانی از تانكهاى نفربر غول پيكر میپیوندیم.
پس از ۲۰ دقیقه به پایگاهى میرسیم که فقط ۵۰۰ متر از «خط آبی» فاصله دارد.
از اينجا تأسیسات نظامی اسرائیل در سراسر مرز به راحتى ديده مى شود. حدود سى سرباز ايرلندى در اين پايگاه موظف به ديدبانى و نظارت بر بخشى از اين مرز غير رسمى پر خطر هستند.
ستوان دیلان کادوگان، فرمانده پاسگاه، میگوید در اين مدت به دليل تبادل آتش مداوم بين ارتش اسرائيل و حزب الله، آنها مجبور شده اند گاهی ساعتها، در پناهگاههايشان بمانند.
"بعضى وقتها ما شاهد اين بوديم كه راكتها درست كنار پايگاه ما سقوط كردند. تعدادى از پايگاههاى ديگر يونيفيل در اين منطقه هم در اين تبادل آتشها خسارت ديدند و سربازانمان زخمى."
او مى گويد غيرنظامیها هم بارها در بين آتش دو طرف گير كردهاند.
از بالاى برج مراقبت پایگاه ستوان كادوگان به خانه اى صورتی رنگ اشاره می كند كه يك ديوارش آثار سوختگى دارد و شيشه پنجره هايش شكسته: «در آن ساختمان که فقط ٤٠٠ متر از ما فاصله دارد یک مادر و فرزند زندگى مى كردند. خانه آنها توپباران شد و مجبور شدند بدوند و به اینجا پناه بیاورند. ما از آنها مراقب پزشکی کردیم و آنها را به مکانی امن بردیم.»
تا پيش از شروع درگيريها، ماموريت يونيفيل بيشتر گشتزنى در اطراف خط آبى بود تا از برقرارى آرامش بين دو طرف مطمئن شود. اما با شروع بحران وظايف ديگرى هم بر دوششان افتاده. اين نيروها به ارتش لبنان و گروههاى امداد و نجات كمك مى كنند تا زخميها و اجسادى را كه لب مرز افتاده اند، بياورند. حضور آنها براى اين عمليات ضرورى است چرا كه براى رفتن به نزديكى خط آبى تنها آنها هستند كه مى توانند با طرف اسرائيلى هماهنگى كنند تا به سوى خودروها و آمبولانسها شليك نشود. همين چند مدت پيش يونيفيل به درخواست ارتش لبنان، چند خبرنگار ايرانى و لبنانى را هم كه در مرز زير آتش گير كرده بودند نجات دادند.
مى توان حدس زد بيشتر اجسادى كه آورده اند متعلق به نيروهاى حزب الله اند كه از شروع درگيريها دست كم ٧٧ عضو خود را از دست داده. اما سربازان يونيفيل به دليل حساسيت ماموريتشان و نياز به بى طرف ماندن به طرفهاى درگير اجازه ندارند درباره هويت اجساد و اينكه آيا آنها اعضاى حزب الله بودند يا نه صحبت كنند.
ستوان کادوگان میگوید: «وظیفه ما این نیست که در این موارد اظهار نظر کنیم، فقط آنچه را که میبینیم مشاهده و نظارت مى كنيم و به ستاد مركزيمان گزارش میدهیم.»
نیروی حافظ صلح سازمان ملل برای اولین بار در سال ۱۹۷۸ و پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در تلافی حملات فرامرزی سازمان آزادیبخش فلسطین، به این منطقه اعزام شد.
از آن زمان تاکنون، بيش از ٣٠٠ صلحبان جان خود را در حين ماموريت از دست داده اند. ۴۸ نفرشان ايرلندى بودند. گذشته اى كه ذهن بسيارى از خانواده های سربازان يونيفيل در لبنان را هم به خود مشغول كرده.
سروان تونی اسمیت، ۲۷ ساله كه براى دومین بار به اينجا اعزام شده مى گويد به طور منظم بايد به بستگان خود در وکسفورد در جنوب شرقی جمهوری ایرلند، اطمینان دهد كه جايشان امن است. اما خيلى وقتها صداى انفجارها به راحتى هنگام مكالمه تصويرى شنيده مى شود بخصوص ظاهرا هر بار كه او با مادرش صحبت مى كند. سروان اسميت با تبسم مى گويد: «البته مادرم می خواهد که من هر چه سريعتر به خانه بروم و اصولا مادران ايرلندى كارشان نگران بودن است. مطمئنم حتى اگر در پارك بازى مى كردم باز نگرانم بود اما خب حالا دغدغه بيشترى دارد با اين اخبار و تحولات."
"اما مادرم میداند که چرا ما اینجا هستیم و با وجود نگرانیهایش از ماموريتمان حمایت میکند.»
سالها حضور در جنوب لبنان روابط تنگاتنگ و ديرينه اى را بين يونيفيل ايرلندى و بسيارى از مردم محلى ايجاد كرده.
همراه ميزبان نظامیمان راهى شهر كوچك تبنين در جنوب لبنان، مى شويم. اولين جايى كه نيروهاى ايرلندى چهار دهه قبل در آن مستقر شدند.
مانند بسیاری از شهرها و روستاهای جنوب لبنان، حزبالله اینجا هم نفوذ بسیاری دارد و امنیت منطقه را کنترل میکند. در سراسر راه عكس نيروهاى اين گروه كه در جنگهاى مختلف با اسرائيل كشته شده اند ديده مى شود.
تبنين ۱۰ کیلومتر از «خط آبی» فاصله دارد و در درگیریهای قبلی به شدت آسیب دیده است.
در وسط شهر نماد يادبودى براى سربازان كشته شده ايرلندى ساخته شده. هر سال همين موقعها مراسمى هم برايشان برگزار مى شود. گروهى از نيروهاى ايرلندى همراه تعدادى از صلحبانان يونيفيل از مليتهاى ديگر اينجا جمع شده اند. بعضى از اهالى تبنين هم در مراسم شركت دارند پس از اداى احترام نظامى، يك دقيقه سكوت و نواختن سرود ملى ايرلند، پرچم اين كشور برافراشته مى شود. كشيش كه شنل سفيد رنگ و كلاه آبى صلحبانان سازمان ملل را بر سر دارد مى گويد:"خداوندا اينجا جمع شده ايم تا همرزمان يونيفيلمان را بخاطر بياوريم. براى همه فداكاريهايى كه در راه صلح كرده اند. روحشان شاد."
اينجا با علی سعد ۵۷ ساله و مدير يتيمخانه تبنين آشنا مى شوم. او كه انگليسى را با لهجه ایرلندی بارزى صحبت میکند میگوید "به معناى واقعى كلمه" با سربازان يونيفيل ایرلندی بزرگ شده است.
وقتى اين نيروها براى اولين بار به تبنين آمدند، على فقط دوازده سال داشته. «آنها پايگاهشان را نزديك خانه ما بر پا كردند. آن موقع بخاطر جنگ شرايط ما خيلى سخت بود.حافظان صلح به من انگلیسی ياد دادند و از تحصيلم حمايت كردند.»
پس از مراسم او مرا با سرگرد تونى كانيگهام آشنا مى كند كه هم پدر و هم پدر بزرگش پيش از او صلحبان يونيفيل در لبنان بوده اند. جالب آنكه پدر تونى يكى از سربازانى بوده كه از على و خانواده اش حمايت مى كرده است.
علی حتی میگوید جانش را مديون سربازان ایرلندی است:«يكروز وقتى سيزده سالم بود، چند تا از صلحبانها آمدند و من را از مدرسه برداشتند به سرعت رفتيم به يك پناهگاه چند دقيقه بعد اسراييل تبنين راه بمباران كرد و من تازه فهميدم چرا دنبالم آمده بودند.»
در سالهای پس از آن، او بهعنوان مترجم برای یونیفیل کار میکرد و حتی گروهی از سربازان ایرلندی در مراسم ازدواج او با همسرش، باسمه، که او نیز به نیروهای حافظ صلح در ترجمه کمک میکند، شرکت کردند.
برغم اینکه علی برای حضور این نیروها ارزش قائل است، از اینکه درگیری که آنها برای نظارت بر آن در آنجا حضور دارند تا این حد طولانی شده است، ناراحت است.
او میگوید: «راستش را بخواهید، هيچ كدام از ما و حتى خود نيروهاى ايرلندى هرگز فکر نمیکردیم این مأموریت بیش از ٤٤ سال طول بکشد.»
برای باسمه، درگيريهاى اخير خاطرات دردناکی از جنگهاى قبلی، مانند جنگ در سال ۲۰۰۶ را زنده کرده است.
او می گوید: «ما هفده روز از ٣٣ روز آن جنگ را در زير زمين بيمارستان تبنين پناه گرفته بوديم تا وقتى همه آذوقه مان تمام شد. در آن مدت من پسر کوچکترم را درون یک ماشین لباسشویی خالی میگذاشتم و فكر مى كردم شايد اينطور در امان باشد. او فقط شش ماه داشت و ما نتوانسته بوديم فرار كنيم.»
او معتقد است که بزرگ شدن در میانه درگیری، بر سلامت روحى پسرش که حالا ۲۳ ساله است، تأثیر گذاشته است. "او هنوز هم از صداى هلى كوپترهاى يونيفيل متنفر است. از صداى آتش بازى كه شبيه انفجار است. من تا مدتها پسرم را شبها زير مبل يا تخت يا داخل كمد پيدا مى كردم چون فكر مى كرد بايد جايى پناه بگيرد."
باسمه مى گويد نمى تواند صداهاى بمبارانهاى تازه در مرز لبنان را كه از تبنين شنيده مى شوند تحمل كند. «ما نمیتوانیم به جایی که بودیم برگردیم. ما زندگی خود را از یک درگیری به درگیری دیگر تلف میکنیم، من اصلا نمیتوانم از پس یک جنگ دیگر بر بیایم.»
در پایگاه شرموك اما سرهنگ کاتال كيوهان، فرمانده یونیفیل، نگران بالا رفتن تنشها در منطقه است. « اوايل درگيريها اطراف نقاط خاصى در نزديكى خط آبى متمركز بود اما به مرور ما شاهد گسترش و حملات بیشتر در عمق لبنان بودهایم و همچنين استفاده از طیف وسیعتری از سلاحها با قدرت تخريب بيشتر."
«اين بالا رفتن نردبانى تنش، خواه عمدى از جانب یکی از طرفها ایجاد شود، یا بطور سهوى بخاطر شرايط روى زمين، مى تواند به آغاز جنگى تمام عيار در منطقه بيانجامد. اين نگرانى جدى براى ماست.»
سرهنگ كيوهان اميدوارست آتش بس موقت غزه وضعيت در اطراف "خط آبى" را هم بهتر كند اما مى گويد حتى اگر درگيريها فروكش كند مدتها طول مى كشد مردمان دو طرف مرز به خانه هايشان برگردند و زندگى را از سر بگيرند.
آتش بس غزه بطور رسمى شامل درگيرى بين حزب الله و اسرائيل نمى شود و از زمان شروع آن جنوب لبنان چندين بار هدف بمباران و توپباران محدود ارتش اسرائيل قرار گرفته. شنبه گذشته هم يونيفيل اعلام كرد كه به خودروى گشتزنی آن در نزديكى خط آبى از سوى اسراييل شليك شده و اين "حمله" را محكوم كرده است. سرهنگ كيوهان هشدار مى دهد كه «شرايط همچنان شكننده است و مى تواند هر آن تغيير كند.»
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: در خط مقدم جنگ؛ درگیری پنهان اسرائیل در جنوب لبنان