جنجال بر سر حضور جبهه پایداری و یاران مصباح یزدی در جریان انقلاب
در روزهای اخیر بحثهای مختلفی میان صاحبنظران در مورد حضور جبهه پایداری و مصباح یزدی در جریان انقلاب و ۸ سال جنگ در گرفت. روزنامه کیهان در مطلبی اعلام کرد که امام خمینی به مرحوم مصباح یزدی گفتهاند هر وقت من رفتم جبهه شما هم بروید، سایت نزدیک به دفتر حفظ نشر آثار امام این نظریه را رد کردند و آن را بر خلاف سیره امام دانستند.
محمد تقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید در اینباره به آفتابنیوز گفت: بنده طبیعتاً خیلی در جریان جزئیات زندگی شخصی آقای مصباح قرار ندارم، ولی تا آنجا که در جریان زندگی بیرونی و سیاسی ایشان قرار دارم، رسالت مهم و کار عمده ایشان در دهه ۵۰ شمسی مبارزه با افکار دکتر شریعتی بود. دکتر شریعتی نقش موثری در جذب جوانان غیرمذهبی به اسلام داشت و درست زمانی که شریعتی به همین خاطر زیر فشار ساواک قرار داشت، آقای مصباح نیز در حال مبارزه ایدئولوژیک با دکتر شریعتی بود. بنده طلبه مدرسه حقانی بودم و آقای بهشتی به مصباح میگفتند این روشی که شما در پیش گرفتهاید، روش درستی نیست و جوانها را از دین فراری میدهد، آقای مصباح، ولی پایشان را در یک کفش کرده بودند که دکتر شریعتی دین را از بین برده و باید با ایشان مبارزه کرد که البته قصه آن مفصل است، ایشان جلساتی نیز داشتند در اول چهارراه مردان قم، در یک حسینیه در نقد آقای شریعتی که بنده هم میرفتم.
وی در ادامه افزود: در یکی از بحبوههای انقلاب بیانیهای در باره چهلم شهدای تبریز و قم توسط علما صادر شد که آقای مصباح اصلاً وارد نشد، بیانیه نیز ندادند. در خصوص شهدای محراب و شهدای جنگ نیز که بنده چند بار پیش ایشان رفتم تا وی بیانیهای بدهد، آقای مصباح به هیچ وجه خودشان را وارد نکرد و بیانیهای نیز ندادند. تا آنجا که بنده اطلاع دارم، مرحوم مصباح در دهه ۵۰ و ۶۰ هیچ ارتباطی با امام خمینی نداشت و وارد مسائل انقلاب نمیشد. بعد هم وارد نقدهایی در خصوص روشنفکری دینی شدند که آقای سروش طرح کردند و دو سه جلسه نیز بنده برای ایشان برگزار کردم که گفتگوهای علمی در این خصوص صورت بگیرد.
این پژوهشگر حوزه دینی انقلاب در ادامه اظهار کرد: اما خمینی زمانی که در نجف بودند، در سال ۵۷ چراغانی و جشن گرفتن نیمه شعبان را تحریم کردند و در این باب بیانیهای صادر کردند به این مضمون: «کراراً از ایران نظر اینجانب را در بارۀ مراسمی که به عنوان «جشنهای سوم و پانزدهم شعبان» برپا میشده خواستهاند؛ مع الأسف رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی نگذاشته است. دست شاه تا مِرفَق [۱]به خون ملت ایران فرو رفته و در حال حاضر ملت عزیز در عزای عزیزان خود نشسته. چگونه ممکن است کسی نظر دهد که جشن بگیرند و شادمانی کنند؟ شادمانی بر روی اجساد به خون خفتۀ فرزندان اسلام؟! شادمانی در برابر افراد شریفی که در سیاهچالهای زندان زیر سختترین شکنجههای جهنمی دژخیمان به سر میبرند؟! شادمانی در مقابل تبعیدیانی که برخلاف تمام موازین انسانی و قانونی از اوطان خود بیرون رانده شده اند؟!»
وی افزود: علیرغم این دستور امام، آقای مصباح یزدی در سه راه حق، کوچه آقازاده قم مراسم جشن و چراغانی را بر پا کرد و این برخلاف دستور صریح امام بود، در آن سال همه به دستور امام تمکین کردند و کسی جشنی بر پا نکرد به جزء انجمن حجتیه و جریان آقای مصباح، بنده از این مسئله ناراحت بودم و با آقای استادی که از زعماء جریان راه حق بودم صحبت کردم، ایشان گفتند با آقای مصباح صحبت کنید، آقای مصباح یزدی هم بلاخره قبول نمیکردند که این جشنها را تعطیل کنند. در دهه چهل، خیلیها بیانیهها را امضا کردند، ایشان هم یکی دو تا امضا کرد، اما پس از آن در دهه پنجاه ایشان حضوری نداشت، مصباح یزدی هیچ رابطهای خاصی با امام و انقلابیون نداشت.
فاضل میبدی در پاسخ به مطلب کیهان که نوشته بود: «امام به مصباح یزدی گفته است، هر وقت من رفتم جبهه شما هم بروید» گفت: این دروغ محض است، اصلاً سیره امام این نبود، ما در مشهد پیرتر از مرحوم آقای حاجی میرزا جواد آقای تهرانی نداشتیم، یک پیرمرد وارسته با آن قد خمیده یا مرحوم آ شیخ حسن شیرازی، آقای روح الله خاتمی و آقای صدوقی و بسیاری پیرمردهای دیگر، همه به جبهه رفتند، امام نه آنها را نهی کرد و نه آنها رفتند خدمت امام که برای جبهه رفتن اجازه بگیرند و اصلاً این حرفها نبود. در حالی که آقای مصباح در آن دوره بسیار جوان هم بودند و زیر ۵۰ سال سن داشتند.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص منع شدن شاگردان آقای مصباح از رفتن به جبهه بیان کرد: یکی از دوستان آمد پیش بنده و گفت، من را از موسسه آقای مصباح اخراج کردند، چون رفتهام جبهه، نمیدانم فلسفه ایشان برای این کار چه بود، به هر حال ایشان در دهه ۶۰ هیچ کجا خود را وارد مسائل انقلاب نکرد و مرحوم امام هم خبر داشت. یکبار مقامی که در آن زمان وزیر بود برای بنده نقل کرد، که آقای محسن رضایی خدمت امام رسید که پس از مرحوم محلاتی، داماد آقای مصباح جایگزین شود، امام فرمودند جای مصباحچیها، حالا جای افراد آقای مصباح در سپاه نیست. آقای مصباح با مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی در اوائل خیلی رابطه خوبی نداشت. آقای مصباح دولت احمدی نژاد را امتداد دولت رسوال الله خواند، اما چنین دفاعی از دولت آیت الله خامنهای یا دیگر دولتها در دوره ریاست جمهوری و نخست وزیری نداشتند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: افرادی مانند آقای حدادعادل یا صادق محصولی در دهه ۵۰ تا آن اواخر تا آنجا که ما در جریان بودیم هیچ کجا اثری از این آقایان در انقلاب ندیدیم، چهرههای مطرح آن زمان آیت الله خامنه ای، رفسنجانی، لاهوتی و مانند اینها بودند، هیچ کدام از این افرادی که اکنون داعیهدار انقلاب شدهاند، در آن دوره اثری از آنها نبود و شناخته شده نبودند و در مسائل انقلاب وارد نبودند، شما یک جا اسمی از آقای حداد پیدا کنید که در دهه ۵۰ در انقلاب فعالیت مثمری داشته اند. آقای حداد با آقای دکتر نصر رئیس دفتر فرح پهلوی دوست بودند و با آقای حداد نیز بلاخره غیرمستقیم در ارتباط بودند. هیچ کجا یک بیانیهای، امضای از آقای عادل سراغ نداریم، حالا بنده نمیخواهم بگویم آقای حداد عادل مخالف انقلاب بود، اما بلاخره داعیهداران امروز انقلاب همه در آن زمان بعضاً ساکت بودند.
منبع خبر: آفتاب
اخبار مرتبط: جنجال بر سر حضور جبهه پایداری و یاران مصباح یزدی در جریان انقلاب
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران