شرحی گذرا بر کتاب زندگی جلال آل احمد
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ سید جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، نویسنده، مترجم، نقاد، نظریه پرداز سیاسی_اجتماعی و علاقهمند به امام خمینی (ره) بود. روشنفکری مبارز که حضورش در جریانات روشنفکر دهههای سی و چهل نقطه عطفی در زندگی سیاسی_اجتماعی این نویسندهی بزرگ میباشد.
جلال آل احمد در تاریخ یازدهم آذر سال ۱۳۰۲. ش در تهران و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدر او سید احمد حسینی طالقانی از روحانیون برجسته و بانفوذ تهران بود که بعد از وفاتش امام خمینی (ره) برای او در قم مجلس ختم برگزار کرد.
جلال پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل در مدارس دولتی را نمیپسندید با او مخالفت کرد؛
" دبستان را که تمام کردم، دیگر نگذاشت درس بخوانم که "برو بازار کار کن" تا بعد ازم جانشینی بسازد؛ و من رفتم بازار، اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار ساعت سازی، سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل و شبها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم"
او پس از ختم تحصیل دبیرستان، در سن ۲۰ سالگی به درخواست پدرش راهی نجف میشود تا طلبگی بیاموزر، ولی این سفر چندماه بیشتر دوام نیاورده و جلال به ایران باز میگردد. پس از بازگشت از سفر، آثار شک و تردید و بی اعتقادی به مذهب در او مشاهده میشود. جلال آل احمد، در سال ۱۳۲۳ به واسطهی صادق هدایت به حزب توده ایران معرفی و از اعضای فعال حزب میشود. به علت تسلط بر زبان و ادبیات فرانسه و عرب، یکی از فعالان مطبوعاتی حزب توده میشود و مدیریت داخلی "ماهنامه مردم" را به عهده میگیرد.
او که فارغ التحصیل دانشسرای عالی در رشته ادبیات فارسی بود، در سال ۱۳۲۶. ش به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در همان سال به سبب پیروی رهبران حزب توده از حکومت شوروی از حزب توده جدا میشود.
" روزگاری بود و حزب تودهای بود و حرف و سخنی داشت و انقلابی مینمود و ضداستعمار حرف میزد و مدافع کارگران و دهقانان بود و چه دعویهای دیگر و چه شوری که انگیخته بود و ما جوان بودیم و عضو آن حزب بودیم و نمیدانستیم سر نخ دست کیست و جوانی مان را میفرسودیم و تجربه میآموختیم، برای خود من "اما" روزی شروع شد که مآمور انتظامات یکی از تظاهرات حزبی بودیم (سال۲۳و ۲۴؟) از در حزب فردوسی تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها که به خلق نفروختیم. اما اول شاه آباد چشمم افتاد به کامیونهای روسی پر از سرباز که ناظر و حامی تظاهرات ما کنار خیابان صف کشیده بودند که یک مرتبه جا خوردم و چنان خجالت کشیدم که تپیدم توی کوچه سیدهاشم. "
جلال در دوران جنبش ملی شدن صنعت نفت بار دیگر به فعالیت سیاسی پرداخت و پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲. ش پیوندهای حزبی را کنار گذاشت و فعالیگ سیاسی چندانی نداشت، و به عنوان معلم، مترجم و نویسنده به کارهای ادبی روی آورد و گه گاهی مقالاتی سیاسی_اجتماعی مینگاشت. وی سیاست را با هنرمندی تمام در داستانهای انتقادی خود نسبت به عصری که در آن میزیست دنبال کرد.
جلال آل احمد در بهار ۱۳۲۸. ش با سیمین دانشور آشنا میشود که منجر به ازدواج آن دو میشود و نزدیک به بیست سال با سیمین زندگی کرد. این دو نفر معروفترین زوج در تاریخ ادبیات ایران محسوب میشوند که ادبیات و ذوق نویسندگی آنها را کنار هم نشاند. او خوش اخلاق و شوخ طبع بود، بچه دار نشد و در کتاب "سنگی بر گوری" از بچه دار نشدن خود و سیمین شکایت کرده بود. اوسفارش کرده بود کتاب را بعد از مرگ سیمین چاپ کنند، اما این کتاب توسط برادرش و در زمان حیات سیمین دانشور چاپ شد و سبب آزردگی او شد.
سیمین دانشور چهار سال بعد از ازدواج با جلال آل احمد با دریافت بورس تحصیلی به آمریکا رفت، آنها در این مدت نامههای زیادی به یکدیگر نوشتند که بعدها به کتاب تبدیل شد. محتوای نامهها نشان دهنده صمیمیت این زوج ادبی است.
" وقتی تنها دلخوشی آدم، تنها همزبان آدم، تنها دوست آدم، تنها زن محبوب آدم، تنها عمرآدم و اصلا همهی وجود آدم را ببرند آن طرف دنیا، دیگر نمیشود تحمل کرد. آخ که تصدقت میروم. مبادا از نوشتن این مطالب ناراحت شوی، چون من خودم پس از این گریه، و حالا آسودهتر شده ام. راحتتر شده ام و چه کمک بزرگی است این گریه و مردها چه سنگدل میشوند وقتی گریه شان بند میآید. " (از نامههای جلال به سیمین، یکشنبه ۴آبان ۱۳۳۱)
جلال خانه اش در تجریش را خودش ساخت، خانهای با همسایگی ابراهیم گلستانی، نویسنده معاصر و نیما یوشیج شاعر آن عصر؛ این خانه بعد از فوت سیمین به موزه تبدیل شده است، موزهای که علاقهمندان به ادبیات معاصر ایران را به آنجا میکشاند. او قرار بود در سال ۱۳۳۰. ش رساله دکتری خود در رشته ادبیات فارسی را به اتمام برساند، اما به گفته خودش با دیدن علی شریعتی و دلزدگی از فضای بی کیفیت علمی در دانشگاه ها، درس خود را نیمه تمام باقی گذاشت. او که در سال ۱۳۲۴ با چاپ داستان "زیارت" به طور حرفهای وارد دنیای نویسندگی شده بود، در سال ۱۳۴۱ مهمترین اثر خود را به نام "غرب زدگی" منتشر کرد که از روبرو شدن ایرانیان با تمدن غرب خبر میداد. گفته شده پس از چاپ اولیه کتاب غرب زدگی، آل احمد سه نسخه از کتاب را برای پدر خود فرستاد و از او خواسته یک نسخه از آن را برای امام خمینی بفرستد.
او که به روحانیت انتقاد داشت، پس از قیام ۱۵ خرداد شیفته امام خمینی (ره) شد و موضع گیریهای سیاسی اجتماعی ایشان را تولد دوباره روحانیت و احیای مجدد دین خواند. جلال در آغاز نهضت اسلامی به دیدار امام خمینی رفت و پس از قیام ۱۵ خرداد و حصر امام خمینی به دست رژیم پهلوی، به دیدار ایشان رفت، اما رژیم اجازه نداد. نامه ۲۱ فروردین ۱۳۴۳ آل احمد از حج گویای شدت علاقه او به امام خمینی (ره) است.
"وقتی خبر خوش آزادی آن حضرت، تهران را به شادی واداشت، فقرا منتظر پرواز بودند به سمت بیت الله...؛ این است که فرصت دست بوسی مجدد نشد، اما این جا دو سه خبر اتفاق افتاده و شنیده شده که دیدم اگر آنها را وسیلهای کنم برای عرض سلامی بد نیست. "
جلال آل احمد، متن سخنرانی امام خمینی در موضوع کاپیتولاسیون را به تمامی در کتاب " در خدمت و خیانت روشنفکران" آورد و همین امر باعث توقیف کتاب شد. پس از فوت وی این کتاب را چندتن از روحانیون جوان و فعال حوزه به هدایت سیداحمدخمینی، پنهانی و با جلد سفید چاپ و پخش کردند.
جلال آل احمد جزو نویسندگان جریان ساز در ادبیات معاصر بود که حدود ۵۰ اثر ادبی از او به جای مانده است که غرب زرگی، مدیر مدرسه و خسی در میقات از مهمترین و معروفترین آنها محسوب میشود. او ادامه دهنده راهی بود که محمدعلی جمال زاده و صادق هدایت در ساده نویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات آغاز کرده بودند که این نوع سبک نویسندگی توسط جلال به اوج رسید و گسترش یافت.
جلال مستند نگاری بود که سعی میکرد هرآنچه میبیند بدون دخل و تصرف بنویسد، او سفرهای زیادی به داخل و خارج از ایران داشت و سفرنامههایی که مینوشت حاصل مشاهدات عینی او بود، "خسی در میقات" از مهمترین سفرنامههای جلال است که در آن سفر حج خود را شرح میدهد، "اورازان"، "تات نشینهای بلوک زهرا"، "جزیره خارک در یتیم خلیج فارس"، "سفر به ولایت عزرائیل" از نمونه مشاهدات و سفرنامههای اوست.
سبک داستان نویسی جلال آل احمد منحصر به فرد است. زبان محاوره و عامیانه او، شخصیت پردازیهای دقیق به همراه مهارت پرداختن به نکات سیاسی_اجتماعی در ضمن داستان، تسلط وی بر نویسندگی را نشان میدهد. برخی از آثار جلال آل احمد اندیشه را هدف قرار داده است که از مهمترین این آثار میتوان به دو کتاب "غرب زدگی" و " در خدمت و خیانت روشنفکران" اشاره کرد.
کتاب غرب زدگی، نگاهی آسیب شناسانه به غرب زدگی و تحلیل و بررسی روابط ایران با غرب و تاثیرات آن بر فرهنگ و هویت ملی است که در آن به شرح علل عقب ماندگی کشورهای شرقی و علت توجه ایرانیان به کشورهای غربی میپردازد. او در این کتاب تنها راه مقابله با فرهنگ غرب را روی آوردن به اصول اسلام میداند. این کتاب یکی از کتب ایدوئولوژیک انقلابیون عصر خود شد.
" آدم غرب زده شخصیت ندارد؛ چیزی است بی اصالت، خودش و خانه اش و حرف هایش بوی هیچ چیز را نمیدهد. آدم غرب زده هرهری مذهب است، به هیچ چیز اعتقاد ندارد، اما به هیچ چیز هم بی اعتقاد نیست. یک آدم التقاطی است و نان به نرخ روز خور است، همه چیز برایش علی السویه است، خودش باشد و خرش از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پُل هیچ است. "
از دیگر آثار جلال آل احمد میتوان نون و القلم را نام برد که یکی از آثار مشهور و بلند این نویسنده بزرگ است. این کتاب گزارشی از اوضاع اجتماعی و سیاسی میباشد که در قالب داستانی طنز روایت میشود. جلال در این کتاب یادآوری میکند که انسان باید پای ارزشهای خود بایستد و قبل از فکر کردن به تغییر دنیای پیرامون، به فکر ایجاد تغییر در خودش باشد.
مدیر مدرسه، سرگذشت کندوها، زن زیادی، سه تار، پنج داستان، نفرین زمین، ارزیاب شتاب زده، از رنجی که میبریم، دید و بازدید، نیما چشم جلال بود، اسرائیل عامل امپریالیسم، از دیگر آثار جلال آل احمد است.
جلال آل احمد نویسنده توانا و بزرگ عصر معاصر در غروب ۱۷ شهریور سال ۱۳۴۸ در ۴۶ سالگی به طور ناگهانی از دنیا رفت و برخی احتمال کشته شدن او توسط ساواک را مطرح کرده اند. سید محمود طالقانی بر پیکرش نماز خواند و در صحن مسجد فیروز آبادی تهران به خاک سپرده شد. در حال حاضر ارزشمندترین جایزه ادبی ایران به نام جلال آل احمد ضرب شده است که مراسم آن سالانه در آذرماه برگزار میشود.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: شرحی گذرا بر کتاب زندگی جلال آل احمد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران