جنگ غزه؛ بهای صلح میان اسرائیل و فلسطینیها چیست؟
- جرمی بوئن
- سردبیر بخش بینالملل بیبیسی
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،درخواستهای بینالمللی برای آتش بس با تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل بیشتر شده است
در نوار غزه همین که روز را به انتها برسانید و شب را زنده بمانید، حسی مانند معجزه دارد. فیلیپ لازارینی، رئیس «آنروا»، آژانس اصلی امدادرسانی سازمان ملل متحد در غزه نوشته است که فلسطینیان «در مصیبتی بیپایان و عمیق… در جهنم روی زمین، خواهان امنیت هستند».
برای گروگانهای حماس در غزه و برای خانوادههای قربانیان هم وضعیت همین قدر مصیبتبار است. جنگ، تنورهای بیرحم است که بشریت را در عذابی هولناک رها میکند. اما گرمای این تنوره میتواند باعث تغییر و تحولاتی شود که به نظر غیر ممکن میآید.
چنین اتفاقی بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا افتاد. دشمنان قدیمی که قرنها بود همدیگر را میکشتند، در نهایت راه صلح را انتخاب کردند. آیا جنگ غزه هم تا حدی اسرائیلیها و فلسطینیان را تکان خواهد داد که به یک قرن جنگ و درگیری بر سر زمینهای بین دریای مدیترانه و کرانههای رود اردن پایان دهد؟
بیوه محمد ابو شعر
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،به گفته وزارت بهداشت تحت کنترل حماس، بیش از ۱۸هزار و ۶۰۰ فلسطینی از آغاز جنگ در غزه کشته شدهاند
ویدیوی زنی را دیدم که کنار جنازه شوهرش، محمد ابو شعر نشسته بود و از سوگ و ماتم در هم شکسته بود. از آنجا که اسرائیل و مصر اجازه ورود خبرنگاران را به غزه نمیدهند، نتوانستم خودش را از نزدیک ببینم. نام این زن در متن ویدیویی که از همسر و کودکان کشتهشدهاش منتشر شده نیامده و من هم نتوانستم اسمش را پیدا کنم.
در این ویدیو ظاهر و حرفهای او طوری است که انگار امیدوار است قدرت رنج و اندوهش، شوهرش را به او برگرداند.
Skip مطالب پیشنهادی and continue readingمطالب پیشنهادی- بحران گروگانهای اسرائیل میتواند بدترین کابوس هر دولتی باشد
- جنگ اسرائیل-غزه؛ چقدر خسارات به غزه وارد شده؟
- چند گروه مسلح در غزه فعال است و این گروهها به دنبال چه هستند؟
- «دیگر بس است، ما تا حد مرگ میترسیم»؛ خان یونس در جنوب غزه، جایی که فلسطینیان به آن پناه میبرند
End of مطالب پیشنهادی
«به خدا که ما قول داده بودیم با هم بمیریم. رفتی و مرا تنها گذاشتی. خدایا، حالا چه کار کنیم؟ محمد، بلند شو! به خاطر خدا، عشق من… به خدا قسم که دوستت دارم. به خاطر خدا بلند شو. بچههایمان، نور و عبود هم اینجا با تو هستند. بلند شو.»
دو فرزند آنها با پدرشان هستند، چون هر سه در حمله اسرائیل کشته شدهاند. یکی از حملات هوایی اسرائیل خانهای را که امیدوار بودند در رفح پناهشان دهد، ویران کرده است.
یوناتان زیگن
منبع تصویر، FAMILY HANDOUT
توضیح تصویر،یوناتان زیگن (چپ) بعد از آن که مادرش، ویویان سیلور (وسط) که یک فعال شناختهشده صلح بود، در حملات ۷ اکتبر حماس کشته شد، فعالیتش را در کارزار صلح متوقف کرد
یوناتان زیگن را در آپارتمانش در تلآویو ملاقات کردم. خانه راحتی که پر از اسباب بازی بچهها بود. در میان عکسهای خانوادگی چهره مادرش، ویویان سیلور را شناختم که یکی از برجستهترین فعالان کارزار صلح با فلسطینیها در اسرائیل بود. در زمان حمله حماس در روز ۷ اکتبر، ویویان در خانهشان در کیبوتص بئری در نزدیکی مرز اسرائیل با غزه بود.
اولین باری که یوناتان را در روزهای بعد از حمله، در کیبوتص محل زندگیشان دیدم، هنوز امیدوار بود که مادرش زنده باشد و او را گروگان گرفته باشند.
در روز حمله وقتی آژیر خطر را در تلآویو شنید با ویویان در کیبوتص تماس گرفت. با شنیدن صدای تیراندازی و انفجار تماس تلفنی را قطع کردند و شروع به پیام دادن روی واتساپ کردند، با این امید که اگر ویویان سکوت کند، ممکن است نیروهای حماس متوجه حضور او نشوند.
یوناتان پیامهایی را که رد و بدل کرده بودند، برایم خواند. اولش کمی طنز سیاه در پیامها دیده میشود ولی ناگهان زمانی که مادرش متوجه کشتار میشود لحن پیامها جدی و پر از ابراز عشق میشود.
یوناتان میگوید: «برایم نوشت که وارد خانه شدهاند. شوخی را تمام کنیم و با هم خداحافظی کنیم.»
منبع تصویر، OREN ROSENFELD
توضیح تصویر،روی یکی از نقاشیهای نوه ویویان نوشته شده: «میترسم مادربزرگم بمیرد»
«من برایش نوشتم که 'مامان دوستت دارم. نمیدانم چه بگویم، کنارت هستم'. او پاسخ داد 'میفهمم'. و این آخرین پیام بود.»
روز بعد از حمله من به خانه ویویان در کیبوتص رفتم و دیدم که آن را آتش زدهاند. هفتهها طول کشید تا ماموران بتوانند بقایای جسد ویویان سیلور را در میان خاکسترهایی که در اتاق امن خانه مانده بود، پیدا کنند. یوناتان کار امدادرسانی اجتماعی در کارزار صلح با فلسطینیها را رها کرده است.
او میگوید: «آنها وارد کشور من شدند و مادرم را کشتند چون صلحی در کار نبود. برای من همین نشان میدهد که ما به آن نیاز داریم.»
با وجود این او میگوید که معلوم نیست که این وقایع چه نتیجهای داشته باشد: «فجایعی مثل این باعث تغییر در جوامع بشری در جهان میشود. و من معتقدم که این رخدادها میتواند به آیندهای بهتر منجر شود.»
عیسی عمرو
منبع تصویر، KATHY LONG/BBC
توضیح تصویر،عیسی عمرو میگوید زندگی برای فلسطینیان کرانه غربی از زمان حمله ۷ اکتبر حماس سختتر شده است
عیسی عمرو، فعال فلسطینی، در شهر الخلیل در کرانه غربی زندگی میکند. این شهر، هم برای مسلمانان مقدس است و هم برای یهودیان که آن را آرامگاه ابراهیم پیامبر میدانند. الخلیل دهههاست که در مرکز دعوا و مناقشه بوده است.
عیسی در الخلیل فردی شناختهشده است و سربازان اسرائیلی که وضعیت منع تردد شبانه را در مناطق فلسطینی نزدیک به شهرکهای اسرائیلی برقرار میکنند، او را به عنوان فردی مشکلساز میشناسند. او به من گفت که بعد از حملات ۷ اکتبر بازداشت شده و کتک خورده است.
منبع تصویر، ISSA AMRO
توضیح تصویر،عیسی عمرو، فعال فلسطینی به بیبیسی گفت که نیروهای ارتش اسرائیل بعد از بازداشت او در روز ۷ اکتبر، دستانش را آنقدر محکم بستهاند که مانع جریان خون شده است
عیسی عمرو هم مانند یوناتان زیگن در تلآویو بر این باور است که این جنگ میتواند فرصتی برای اسرائیلیها و فلسطینیان فراهم کند که بتوانند در آینده زندگی بهتر و امنتری داشته باشند.
«من فکر میکنم که دو راه ایجاد شده است. یا ما تصمیم میگیریم که آن را به وضعیتی بدتر و شدیدتر تبدیل کنیم، یا این که از آن به عنوان فرصتی برای حل و فصل درگیریها، پایان دادن به اشغالگری و آپارتاید و به وجود آوردن امکان زندگی بهتر در کنار هم تبدیل کنیم، چون راه حل امنیتی شکست خورده است… تنها راه حل ممکن برقراری صلح است.»
چشمانداز صلح
الان ممکن است که راه رسیدن به صلح بسیار طولانی به نظر بیاید و پیش از دستیابی به آن بسیاری دیگر جانشان را از دست بدهند، اما این جنگ هم مانند هر جنگ دیگری به پایان خواهد رسید.
از سال ۲۰۰۷ که حماس در نوار غزه به قدرت رسیده و کنترل آن را در دست گرفته است، تمام جنگها در داخل یا اطراف این منطقه به شکلی یکسان و با رسیدن به یک توافق آتشبس پایان یافته است. تمام این آتشبسها به شکل مرگباری ناقص بوده و نتوانسته جلو وقوع جنگ بعدی میان اسرائیل و حماس را بگیرد. دلیلش این است که در این توافقها تلاشی برای پایان دادن به یک قرن درگیری میان فلسطینیها و اسرائیلیها نشده است.
اما سطح کشتار و ویرانی در این جنگ به قدری متفاوت است که هیچکس باور ندارد که بعد از آن بتوان به هیچ وجه، وضعیتی عادی برقرار کرد. این بار شرایط پایان درگیری باید متفاوت باشد. تا این حد را فلسطینیها و اسرائیلیها، و همین طور قدرتهای خارجی مهم و تاثیرگذار پذیرفتهاند.
منبع تصویر، Fred Scott
توضیح تصویر،دیوار حائل در شهر بیتلحم - عکس از فرد اسکات
مشکل این است که در توافق برای پایان دادن به جنگ چه آیندهای را باید در نظر گرفت. دولت اسرائیل بر سر آنچه که بعد از آتشبس باید اتفاق بیفتد، به سوی تنشی دیپلماتیک با آمریکا، مهمترین متحد خود حرکت میکند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از آنچه «بمباران کور» اسرائیل در غزه خوانده، خشمگین است. حتی با چنین توصیفی هم آمریکا همچنان از اسرائیل حمایت میکند، همان طور که از ابتدای جنگ با استقرار ناوهای هواپیمابر، ارسال هواپیماهای حاوی تسلیحات و وتو کردن قطعنامه آتشبس این کار را کرده است.
در مقابل، جو بایدن از اسرائیل میخواهد قبول کند که تنها راه پیش رو احیای مذاکرات برای تاسیس یک کشور مستقل فلسطینی است. این هدفی بود که در روند صلح اسلو مد نظر بود و بعد از سالها مذاکره شکست خورد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل، چندان درباره این موضوع صحبت نکرده است که اگر زمانی علیه حماس اعلام پیروزی کند، غزه به چه صورتی اداره خواهد شد. اما او طرح جو بایدن را رد کرده است.
یکی از مواردی که در دوره طولانی حضور بنیامین نتانیاهو در صحنه سیاست تغییری نکرده، مخالفت او با تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی است که پیمان اسلو تلاشی در آن جهت بود اما در نهایت شکست خورد.
هدف اسرائيل همچنان پیروزی مطلق است و تسلیم بی قید و شرط هر فردی که از نیروهای حماس باقی مانده است. آقای نتانیاهو معتقد است که نابود کردن حماس تنها راه نجات دادن گروگانها است.
چند ساعت قبل از آن که آقای بایدن حملات هوایی اسرائیل را بمباران کور توصیف کند، آقای نتانیاهو هم در اسرائیل صحبت کرده بود.
او در آن سخنرانی گفت: «اجازه نخواهم داد که اسرائيل اشتباه اسلو را تکرار کند. بعد از جانفشانی بزرگ غیرنظامیان و سربازان ما، من اجازه نخواهم داد کسانی که برای تروریسم آموزش دیدهاند، از تروریسم حمایت میکنند و تروریسم را تامین مالی میکنند، وارد غزه شوند. غزه تبدیل به حماسستان یا فتحستان نخواهد شد.»
فتحستان اشارهای تحقیرآمیز به تشکیلات خودگردان فلسطینی است که در دست جنبش فتح، رقیب حماس است، و اسرائیل را به رسمیت میشناسد و با آن همکاری امنیتی دارد.
سیاست داخلی اسرائیل هم در محاسبات آقای نتانیاهو در نظر گرفته شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که بسیاری از اسرائیلیها او را مقصر شکست و ناکامی اطلاعاتی و امنیتی منجر به حمله حماس میدانند. نخست وزیر اسرائیل با تاکید دوچندان بر مخالفت با حق تعیین سرنوشت فلسطینیها، تلاش میکند اعتماد یهودیان ملیگرا و راستگرا را برای حمایت از دولت خود جلب کند.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،در حملات ۷ اکتبر حماس به جنوب اسرائيل، از جمله به کیبوتص بئری، ۱۲۰۰ نفر کشته شدند و ۲۴۰ نفر هم گروگان گرفته شدند
یوناتان زیگن، پسر ویویان سیلور، فعال صلحی که در حملات ۷ اکتبر کشته شد، میگوید اگر مادرش بود قلبش از دیدن این جنگ میشکست، چون باور داشت که هر جنگی باعث راه افتادن جنگهای بیشتری میشود.
«فکر میکنم اگر بود میگفت 'به اسم من، نه'... یک جنگ، اگر بیش از حد سادهانگار نباشیم، باید یک وسیله باشد، اما به نظر میآید این جنگ خودش به یک هدف تبدیل شده، هدفی برای انتقام.»
یوناتان احساس میکند که فرصت تازهای برای بازگرداندن روند صلح به برنامههای سیاسی اسرائیل به وجود آمده است.
فعالان صلح در اسرائیل چهرههایی خوشنام و مورد قبول بودند تا این که بعد از فروپاشی روند صلح اسلو در سال ۲۰۰۰ و قیام مسلحانه فلسطینیها، اعتبار این فعالان زیر سوال رفت و ایده صلح با فلسطینیها از صحنه اصلی سیاست در اسرائیل حذف شد. اما الان یوناتان امیدوار است که روند صلح بتواند به تدریج به مسیر قبلیاش برگردد.
«حتما همین طور است. حتی نمیتوانستید نامش را بیاورید. اما الان مردم درباره آن صحبت میکنند.»
عیسی عمرو، فعال فلسطینی در الخلیل به من گفت که از زمان حملات ۷ اکتبر، زندگی در آنجا برای فلسطینیها خیلی سختتر شده است.
«شرایط خیلی بدتر شده است. ده برابر بدتر شده. مردم هیچ گونه دسترسی به زندگی و رفاه اجتماعی ندارند. نه مدرسه و مهد کودک باز است و نه مردم میتوانند کار کنند. این یک مجازات دسته جمعی در داخل منطقهای است که به شدت محدود شده است.»
منبع تصویر، KATHY LONG
توضیح تصویر،مغازههای سابق فلسطینیها در مناطق تحت کنترل اسرائیل در الخلیل
وقتی در مرکز شهر الخلیل در حال قدم زدن با عیسی عمرو بودیم، او مشاجرهای لفظی با چند سرباز اسرائیلی داشت. یکی از آنها یونیفرم نظامی به تن داشت، اسلحه جنگی در دست و تپانچهای به کمر داشت و ماسک سیاهرنگی پوشیده بود که فقط چشمانش از زیر آن پیدا بود. وقتی عیسی داشت به من میگفت که صلح تنها راه پیش رو است و راه حل نظامی برای پایان دادن به این جنگ وجود ندارد، این سرباز داشت به دقت گوش میکرد و وقتی وارد مکالمه شد، حاضر نشد اسمش را به ما بگوید.
او گفت: «هیچ ایدهای ندارید که بزرگ شدن در اسرائیل، در کنار محلههایی مانند اینجا چگونه است… حقوق همجنسگرایان، کتک زدن زنان… اینها چیزهایی است که به چشم خودم دیدهام. آنها دختران خودشان را اگر با کسی که صلاح نمیدانند، رابطه داشته باشند، میکشند. آنها [فلسطینیها] خشن هستند. من آنها را میشناسم با آنها زندگی کردهام. این آدمها به دنبال صلح نیستند… از من متنفرند. میتوانم این تنفر را احساس کنم. از حرفهایی که میزنند خبر دارم. من با آنها حرف نمیزنم.»
فرصت برای آیندهای صلحآمیز، برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیلی امن که آمریکاییها، بریتانیاییها و بسیاری از کشورهای دیگر میگویند خواهان آن هستند، ایجاد نخواهد شد، مگر با عزم و اراده پایدار سیاسی و دیپلماتیک.
چارچوب قدیمی روند اسلو که بر پایه مذاکره فلسطینیها و اسرائیلیها با میانجیگری آمریکا بنا شده بود، شکست خورد.
اگر بار دیگری در کار باشد، یکی از ایدههایی که دیپلماتهای ارشد غربی آن را مطرح کردهاند، این است که طرح استقلال فلسطینیها به عنوان بخشی از یک مجموعه تغییر و تحولات گستردهتر در کل منطقه خاورمیانه مطرح شود.
در این طرح یکی از امتیازهایی که برای اسرائیل، در صورت پذیرش عقبنشینیهای لازم برای استقلال فلسطینیها در نظر گرفته شده، شناسایی متقابل از سوی عربستان سعودی است.
در چنین طرحی اردن و مصر به عنوان کشورهای که صلحی پایدار با اسرائیل برقرار کردهاند، نقشی حیاتی خواهند داشت. قطر و امارات متحده عربی، دو کشور ثروتمند حاشیه خلیج فارس هم نقشی مهم در این میان دارند. آنها هم مانند عربستان سعودی، در حالی که صدها میلیارد دلار برای جا انداختن خود به عنوان بازیگران جهانی هزینه میکنند، نیاز به برقراری صلح در خاورمیانه دارند.
یک طرح کلی برای این کار وجود دارد. بیست سال قبل طرح صلح عربستان سعودی پیشنهاد شناسایی کامل اسرائیل و صلح با کشورهای عربی را در مقابل تشکیل کشور مستقل فلسطین ارائه داده بود که شامل نوار غزه و کرانه غربی به پایتختی بیتالمقدس شرقی شود. این طرح میتواند دوباره به عنوان ضمیمه یا ادامهای بر پیمان ابراهیم مطرح شود که بین اسرائيل و بعضی کشورهای عربی بسته شده، و شرط ایجاد کشور فلسطینی را به آن اضافه کند.
این ایده بلندپروازانهای است که بدون روی کار آمدن رهبران جدید اسرائیلی و فلسطینی که به چنین پروژه باور داشته باشند، عملی نخواهد شد.
آمریکاییها همچنان میتوانند نقش میانجی داشته باشند، اما باید موضعی متعادل در پیش بگیرند، کاری که قبلا هرگز قادر به انجام آن نبودهاند. هر دو طرف باید آماده سازشها و عقبنشینیهای دردناکی در باورهای سفت و سخت خود به ویژه در مسئله زمین باشند. توفانهای سیاسی در انتظار رهبرانی خواهد بود که بخواهند ریسک تلاش برای صلح را به جان بخرند.
اسحاق رابین، نخست وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۹۵ و زمانی که تلاش میکرد با فلسطینیها صلح برقرار کند، به دست یک یهودی افراطی ترور شد. یک اسلامگرای افراطی هم انور سادات، رئیس جمهور مصر را به خاطر برقراری صلح با اسرائیل کشت.
و البته شرط لازم برای صلح این است که جنگ جاری در غزه هر چه زودتر تمام شود. اگر این جنگ گسترش پیدا کند، سناریوهای ترسناکی امکان تحقق پیدا خواهد کرد، از جمله این که فلسطینیهای مستاصل با تنگتر شدن حلقه محاصره تانکها، با شکستن مرز مصر وارد خاک این کشور شوند، یا این که درگیریهای بین مرزی پراکنده میان اسرائيل و حزبالله لبنان به جنگی تمامعیار تبدیل شود.
برای گام برداشتن در مسیر صلح اقدامات زیادی باید انجام شود. تا الان رخدادها آنقدر در مسیر اشتباه بوده که ادامه آن ممکن است برقراری صلح را غیر ممکن کند.
- جرمی بوئن
- سردبیر بخش بینالملل بیبیسی
در نوار غزه همین که روز را به انتها برسانید و شب را زنده بمانید، حسی مانند معجزه دارد. فیلیپ لازارینی، رئیس «آنروا»، آژانس اصلی امدادرسانی سازمان ملل متحد در غزه نوشته است که فلسطینیان «در مصیبتی بیپایان و عمیق… در جهنم روی زمین، خواهان امنیت هستند».
برای گروگانهای حماس در غزه و برای خانوادههای قربانیان هم وضعیت همین قدر مصیبتبار است. جنگ، تنورهای بیرحم است که بشریت را در عذابی هولناک رها میکند. اما گرمای این تنوره میتواند باعث تغییر و تحولاتی شود که به نظر غیر ممکن میآید.
چنین اتفاقی بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا افتاد. دشمنان قدیمی که قرنها بود همدیگر را میکشتند، در نهایت راه صلح را انتخاب کردند. آیا جنگ غزه هم تا حدی اسرائیلیها و فلسطینیان را تکان خواهد داد که به یک قرن جنگ و درگیری بر سر زمینهای بین دریای مدیترانه و کرانههای رود اردن پایان دهد؟
بیوه محمد ابو شعر
ویدیوی زنی را دیدم که کنار جنازه شوهرش، محمد ابو شعر نشسته بود و از سوگ و ماتم در هم شکسته بود. از آنجا که اسرائیل و مصر اجازه ورود خبرنگاران را به غزه نمیدهند، نتوانستم خودش را از نزدیک ببینم. نام این زن در متن ویدیویی که از همسر و کودکان کشتهشدهاش منتشر شده نیامده و من هم نتوانستم اسمش را پیدا کنم.
در این ویدیو ظاهر و حرفهای او طوری است که انگار امیدوار است قدرت رنج و اندوهش، شوهرش را به او برگرداند.
«به خدا که ما قول داده بودیم با هم بمیریم. رفتی و مرا تنها گذاشتی. خدایا، حالا چه کار کنیم؟ محمد، بلند شو! به خاطر خدا، عشق من… به خدا قسم که دوستت دارم. به خاطر خدا بلند شو. بچههایمان، نور و عبود هم اینجا با تو هستند. بلند شو.»
دو فرزند آنها با پدرشان هستند، چون هر سه در حمله اسرائیل کشته شدهاند. یکی از حملات هوایی اسرائیل خانهای را که امیدوار بودند در رفح پناهشان دهد، ویران کرده است.
یوناتان زیگن
یوناتان زیگن را در آپارتمانش در تلآویو ملاقات کردم. خانه راحتی که پر از اسباب بازی بچهها بود. در میان عکسهای خانوادگی چهره مادرش، ویویان سیلور را شناختم که یکی از برجستهترین فعالان کارزار صلح با فلسطینیها در اسرائیل بود. در زمان حمله حماس در روز ۷ اکتبر، ویویان در خانهشان در کیبوتص بئری در نزدیکی مرز اسرائیل با غزه بود.
اولین باری که یوناتان را در روزهای بعد از حمله، در کیبوتص محل زندگیشان دیدم، هنوز امیدوار بود که مادرش زنده باشد و او را گروگان گرفته باشند.
در روز حمله وقتی آژیر خطر را در تلآویو شنید با ویویان در کیبوتص تماس گرفت. با شنیدن صدای تیراندازی و انفجار تماس تلفنی را قطع کردند و شروع به پیام دادن روی واتساپ کردند، با این امید که اگر ویویان سکوت کند، ممکن است نیروهای حماس متوجه حضور او نشوند.
یوناتان پیامهایی را که رد و بدل کرده بودند، برایم خواند. اولش کمی طنز سیاه در پیامها دیده میشود ولی ناگهان زمانی که مادرش متوجه کشتار میشود لحن پیامها جدی و پر از ابراز عشق میشود.
یوناتان میگوید: «برایم نوشت که وارد خانه شدهاند. شوخی را تمام کنیم و با هم خداحافظی کنیم.»
«من برایش نوشتم که 'مامان دوستت دارم. نمیدانم چه بگویم، کنارت هستم'. او پاسخ داد 'میفهمم'. و این آخرین پیام بود.»
روز بعد از حمله من به خانه ویویان در کیبوتص رفتم و دیدم که آن را آتش زدهاند. هفتهها طول کشید تا ماموران بتوانند بقایای جسد ویویان سیلور را در میان خاکسترهایی که در اتاق امن خانه مانده بود، پیدا کنند. یوناتان کار امدادرسانی اجتماعی در کارزار صلح با فلسطینیها را رها کرده است.
او میگوید: «آنها وارد کشور من شدند و مادرم را کشتند چون صلحی در کار نبود. برای من همین نشان میدهد که ما به آن نیاز داریم.»
با وجود این او میگوید که معلوم نیست که این وقایع چه نتیجهای داشته باشد: «فجایعی مثل این باعث تغییر در جوامع بشری در جهان میشود. و من معتقدم که این رخدادها میتواند به آیندهای بهتر منجر شود.»
عیسی عمرو
عیسی عمرو، فعال فلسطینی، در شهر الخلیل در کرانه غربی زندگی میکند. این شهر، هم برای مسلمانان مقدس است و هم برای یهودیان که آن را آرامگاه ابراهیم پیامبر میدانند. الخلیل دهههاست که در مرکز دعوا و مناقشه بوده است.
عیسی در الخلیل فردی شناختهشده است و سربازان اسرائیلی که وضعیت منع تردد شبانه را در مناطق فلسطینی نزدیک به شهرکهای اسرائیلی برقرار میکنند، او را به عنوان فردی مشکلساز میشناسند. او به من گفت که بعد از حملات ۷ اکتبر بازداشت شده و کتک خورده است.
عیسی عمرو هم مانند یوناتان زیگن در تلآویو بر این باور است که این جنگ میتواند فرصتی برای اسرائیلیها و فلسطینیان فراهم کند که بتوانند در آینده زندگی بهتر و امنتری داشته باشند.
«من فکر میکنم که دو راه ایجاد شده است. یا ما تصمیم میگیریم که آن را به وضعیتی بدتر و شدیدتر تبدیل کنیم، یا این که از آن به عنوان فرصتی برای حل و فصل درگیریها، پایان دادن به اشغالگری و آپارتاید و به وجود آوردن امکان زندگی بهتر در کنار هم تبدیل کنیم، چون راه حل امنیتی شکست خورده است… تنها راه حل ممکن برقراری صلح است.»
چشمانداز صلح
الان ممکن است که راه رسیدن به صلح بسیار طولانی به نظر بیاید و پیش از دستیابی به آن بسیاری دیگر جانشان را از دست بدهند، اما این جنگ هم مانند هر جنگ دیگری به پایان خواهد رسید.
از سال ۲۰۰۷ که حماس در نوار غزه به قدرت رسیده و کنترل آن را در دست گرفته است، تمام جنگها در داخل یا اطراف این منطقه به شکلی یکسان و با رسیدن به یک توافق آتشبس پایان یافته است. تمام این آتشبسها به شکل مرگباری ناقص بوده و نتوانسته جلو وقوع جنگ بعدی میان اسرائیل و حماس را بگیرد. دلیلش این است که در این توافقها تلاشی برای پایان دادن به یک قرن درگیری میان فلسطینیها و اسرائیلیها نشده است.
اما سطح کشتار و ویرانی در این جنگ به قدری متفاوت است که هیچکس باور ندارد که بعد از آن بتوان به هیچ وجه، وضعیتی عادی برقرار کرد. این بار شرایط پایان درگیری باید متفاوت باشد. تا این حد را فلسطینیها و اسرائیلیها، و همین طور قدرتهای خارجی مهم و تاثیرگذار پذیرفتهاند.
مشکل این است که در توافق برای پایان دادن به جنگ چه آیندهای را باید در نظر گرفت. دولت اسرائیل بر سر آنچه که بعد از آتشبس باید اتفاق بیفتد، به سوی تنشی دیپلماتیک با آمریکا، مهمترین متحد خود حرکت میکند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از آنچه «بمباران کور» اسرائیل در غزه خوانده، خشمگین است. حتی با چنین توصیفی هم آمریکا همچنان از اسرائیل حمایت میکند، همان طور که از ابتدای جنگ با استقرار ناوهای هواپیمابر، ارسال هواپیماهای حاوی تسلیحات و وتو کردن قطعنامه آتشبس این کار را کرده است.
در مقابل، جو بایدن از اسرائیل میخواهد قبول کند که تنها راه پیش رو احیای مذاکرات برای تاسیس یک کشور مستقل فلسطینی است. این هدفی بود که در روند صلح اسلو مد نظر بود و بعد از سالها مذاکره شکست خورد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل، چندان درباره این موضوع صحبت نکرده است که اگر زمانی علیه حماس اعلام پیروزی کند، غزه به چه صورتی اداره خواهد شد. اما او طرح جو بایدن را رد کرده است.
یکی از مواردی که در دوره طولانی حضور بنیامین نتانیاهو در صحنه سیاست تغییری نکرده، مخالفت او با تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی است که پیمان اسلو تلاشی در آن جهت بود اما در نهایت شکست خورد.
هدف اسرائيل همچنان پیروزی مطلق است و تسلیم بی قید و شرط هر فردی که از نیروهای حماس باقی مانده است. آقای نتانیاهو معتقد است که نابود کردن حماس تنها راه نجات دادن گروگانها است.
چند ساعت قبل از آن که آقای بایدن حملات هوایی اسرائیل را بمباران کور توصیف کند، آقای نتانیاهو هم در اسرائیل صحبت کرده بود.
او در آن سخنرانی گفت: «اجازه نخواهم داد که اسرائيل اشتباه اسلو را تکرار کند. بعد از جانفشانی بزرگ غیرنظامیان و سربازان ما، من اجازه نخواهم داد کسانی که برای تروریسم آموزش دیدهاند، از تروریسم حمایت میکنند و تروریسم را تامین مالی میکنند، وارد غزه شوند. غزه تبدیل به حماسستان یا فتحستان نخواهد شد.»
فتحستان اشارهای تحقیرآمیز به تشکیلات خودگردان فلسطینی است که در دست جنبش فتح، رقیب حماس است، و اسرائیل را به رسمیت میشناسد و با آن همکاری امنیتی دارد.
سیاست داخلی اسرائیل هم در محاسبات آقای نتانیاهو در نظر گرفته شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که بسیاری از اسرائیلیها او را مقصر شکست و ناکامی اطلاعاتی و امنیتی منجر به حمله حماس میدانند. نخست وزیر اسرائیل با تاکید دوچندان بر مخالفت با حق تعیین سرنوشت فلسطینیها، تلاش میکند اعتماد یهودیان ملیگرا و راستگرا را برای حمایت از دولت خود جلب کند.
یوناتان زیگن، پسر ویویان سیلور، فعال صلحی که در حملات ۷ اکتبر کشته شد، میگوید اگر مادرش بود قلبش از دیدن این جنگ میشکست، چون باور داشت که هر جنگی باعث راه افتادن جنگهای بیشتری میشود.
«فکر میکنم اگر بود میگفت 'به اسم من، نه'... یک جنگ، اگر بیش از حد سادهانگار نباشیم، باید یک وسیله باشد، اما به نظر میآید این جنگ خودش به یک هدف تبدیل شده، هدفی برای انتقام.»
یوناتان احساس میکند که فرصت تازهای برای بازگرداندن روند صلح به برنامههای سیاسی اسرائیل به وجود آمده است.
فعالان صلح در اسرائیل چهرههایی خوشنام و مورد قبول بودند تا این که بعد از فروپاشی روند صلح اسلو در سال ۲۰۰۰ و قیام مسلحانه فلسطینیها، اعتبار این فعالان زیر سوال رفت و ایده صلح با فلسطینیها از صحنه اصلی سیاست در اسرائیل حذف شد. اما الان یوناتان امیدوار است که روند صلح بتواند به تدریج به مسیر قبلیاش برگردد.
«حتما همین طور است. حتی نمیتوانستید نامش را بیاورید. اما الان مردم درباره آن صحبت میکنند.»
عیسی عمرو، فعال فلسطینی در الخلیل به من گفت که از زمان حملات ۷ اکتبر، زندگی در آنجا برای فلسطینیها خیلی سختتر شده است.
«شرایط خیلی بدتر شده است. ده برابر بدتر شده. مردم هیچ گونه دسترسی به زندگی و رفاه اجتماعی ندارند. نه مدرسه و مهد کودک باز است و نه مردم میتوانند کار کنند. این یک مجازات دسته جمعی در داخل منطقهای است که به شدت محدود شده است.»
وقتی در مرکز شهر الخلیل در حال قدم زدن با عیسی عمرو بودیم، او مشاجرهای لفظی با چند سرباز اسرائیلی داشت. یکی از آنها یونیفرم نظامی به تن داشت، اسلحه جنگی در دست و تپانچهای به کمر داشت و ماسک سیاهرنگی پوشیده بود که فقط چشمانش از زیر آن پیدا بود. وقتی عیسی داشت به من میگفت که صلح تنها راه پیش رو است و راه حل نظامی برای پایان دادن به این جنگ وجود ندارد، این سرباز داشت به دقت گوش میکرد و وقتی وارد مکالمه شد، حاضر نشد اسمش را به ما بگوید.
او گفت: «هیچ ایدهای ندارید که بزرگ شدن در اسرائیل، در کنار محلههایی مانند اینجا چگونه است… حقوق همجنسگرایان، کتک زدن زنان… اینها چیزهایی است که به چشم خودم دیدهام. آنها دختران خودشان را اگر با کسی که صلاح نمیدانند، رابطه داشته باشند، میکشند. آنها [فلسطینیها] خشن هستند. من آنها را میشناسم با آنها زندگی کردهام. این آدمها به دنبال صلح نیستند… از من متنفرند. میتوانم این تنفر را احساس کنم. از حرفهایی که میزنند خبر دارم. من با آنها حرف نمیزنم.»
فرصت برای آیندهای صلحآمیز، برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیلی امن که آمریکاییها، بریتانیاییها و بسیاری از کشورهای دیگر میگویند خواهان آن هستند، ایجاد نخواهد شد، مگر با عزم و اراده پایدار سیاسی و دیپلماتیک.
چارچوب قدیمی روند اسلو که بر پایه مذاکره فلسطینیها و اسرائیلیها با میانجیگری آمریکا بنا شده بود، شکست خورد.
اگر بار دیگری در کار باشد، یکی از ایدههایی که دیپلماتهای ارشد غربی آن را مطرح کردهاند، این است که طرح استقلال فلسطینیها به عنوان بخشی از یک مجموعه تغییر و تحولات گستردهتر در کل منطقه خاورمیانه مطرح شود.
در این طرح یکی از امتیازهایی که برای اسرائیل، در صورت پذیرش عقبنشینیهای لازم برای استقلال فلسطینیها در نظر گرفته شده، شناسایی متقابل از سوی عربستان سعودی است.
در چنین طرحی اردن و مصر به عنوان کشورهای که صلحی پایدار با اسرائیل برقرار کردهاند، نقشی حیاتی خواهند داشت. قطر و امارات متحده عربی، دو کشور ثروتمند حاشیه خلیج فارس هم نقشی مهم در این میان دارند. آنها هم مانند عربستان سعودی، در حالی که صدها میلیارد دلار برای جا انداختن خود به عنوان بازیگران جهانی هزینه میکنند، نیاز به برقراری صلح در خاورمیانه دارند.
یک طرح کلی برای این کار وجود دارد. بیست سال قبل طرح صلح عربستان سعودی پیشنهاد شناسایی کامل اسرائیل و صلح با کشورهای عربی را در مقابل تشکیل کشور مستقل فلسطین ارائه داده بود که شامل نوار غزه و کرانه غربی به پایتختی بیتالمقدس شرقی شود. این طرح میتواند دوباره به عنوان ضمیمه یا ادامهای بر پیمان ابراهیم مطرح شود که بین اسرائيل و بعضی کشورهای عربی بسته شده، و شرط ایجاد کشور فلسطینی را به آن اضافه کند.
این ایده بلندپروازانهای است که بدون روی کار آمدن رهبران جدید اسرائیلی و فلسطینی که به چنین پروژه باور داشته باشند، عملی نخواهد شد.
آمریکاییها همچنان میتوانند نقش میانجی داشته باشند، اما باید موضعی متعادل در پیش بگیرند، کاری که قبلا هرگز قادر به انجام آن نبودهاند. هر دو طرف باید آماده سازشها و عقبنشینیهای دردناکی در باورهای سفت و سخت خود به ویژه در مسئله زمین باشند. توفانهای سیاسی در انتظار رهبرانی خواهد بود که بخواهند ریسک تلاش برای صلح را به جان بخرند.
اسحاق رابین، نخست وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۹۵ و زمانی که تلاش میکرد با فلسطینیها صلح برقرار کند، به دست یک یهودی افراطی ترور شد. یک اسلامگرای افراطی هم انور سادات، رئیس جمهور مصر را به خاطر برقراری صلح با اسرائیل کشت.
و البته شرط لازم برای صلح این است که جنگ جاری در غزه هر چه زودتر تمام شود. اگر این جنگ گسترش پیدا کند، سناریوهای ترسناکی امکان تحقق پیدا خواهد کرد، از جمله این که فلسطینیهای مستاصل با تنگتر شدن حلقه محاصره تانکها، با شکستن مرز مصر وارد خاک این کشور شوند، یا این که درگیریهای بین مرزی پراکنده میان اسرائيل و حزبالله لبنان به جنگی تمامعیار تبدیل شود.
برای گام برداشتن در مسیر صلح اقدامات زیادی باید انجام شود. تا الان رخدادها آنقدر در مسیر اشتباه بوده که ادامه آن ممکن است برقراری صلح را غیر ممکن کند.
- جرمی بوئن
- سردبیر بخش بینالملل بیبیسی
در نوار غزه همین که روز را به انتها برسانید و شب را زنده بمانید، حسی مانند معجزه دارد. فیلیپ لازارینی، رئیس «آنروا»، آژانس اصلی امدادرسانی سازمان ملل متحد در غزه نوشته است که فلسطینیان «در مصیبتی بیپایان و عمیق… در جهنم روی زمین، خواهان امنیت هستند».
برای گروگانهای حماس در غزه و برای خانوادههای قربانیان هم وضعیت همین قدر مصیبتبار است. جنگ، تنورهای بیرحم است که بشریت را در عذابی هولناک رها میکند. اما گرمای این تنوره میتواند باعث تغییر و تحولاتی شود که به نظر غیر ممکن میآید.
چنین اتفاقی بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا افتاد. دشمنان قدیمی که قرنها بود همدیگر را میکشتند، در نهایت راه صلح را انتخاب کردند. آیا جنگ غزه هم تا حدی اسرائیلیها و فلسطینیان را تکان خواهد داد که به یک قرن جنگ و درگیری بر سر زمینهای بین دریای مدیترانه و کرانههای رود اردن پایان دهد؟
بیوه محمد ابو شعر
ویدیوی زنی را دیدم که کنار جنازه شوهرش، محمد ابو شعر نشسته بود و از سوگ و ماتم در هم شکسته بود. از آنجا که اسرائیل و مصر اجازه ورود خبرنگاران را به غزه نمیدهند، نتوانستم خودش را از نزدیک ببینم. نام این زن در متن ویدیویی که از همسر و کودکان کشتهشدهاش منتشر شده نیامده و من هم نتوانستم اسمش را پیدا کنم.
در این ویدیو ظاهر و حرفهای او طوری است که انگار امیدوار است قدرت رنج و اندوهش، شوهرش را به او برگرداند.
«به خدا که ما قول داده بودیم با هم بمیریم. رفتی و مرا تنها گذاشتی. خدایا، حالا چه کار کنیم؟ محمد، بلند شو! به خاطر خدا، عشق من… به خدا قسم که دوستت دارم. به خاطر خدا بلند شو. بچههایمان، نور و عبود هم اینجا با تو هستند. بلند شو.»
دو فرزند آنها با پدرشان هستند، چون هر سه در حمله اسرائیل کشته شدهاند. یکی از حملات هوایی اسرائیل خانهای را که امیدوار بودند در رفح پناهشان دهد، ویران کرده است.
یوناتان زیگن
یوناتان زیگن را در آپارتمانش در تلآویو ملاقات کردم. خانه راحتی که پر از اسباب بازی بچهها بود. در میان عکسهای خانوادگی چهره مادرش، ویویان سیلور را شناختم که یکی از برجستهترین فعالان کارزار صلح با فلسطینیها در اسرائیل بود. در زمان حمله حماس در روز ۷ اکتبر، ویویان در خانهشان در کیبوتص بئری در نزدیکی مرز اسرائیل با غزه بود.
اولین باری که یوناتان را در روزهای بعد از حمله، در کیبوتص محل زندگیشان دیدم، هنوز امیدوار بود که مادرش زنده باشد و او را گروگان گرفته باشند.
در روز حمله وقتی آژیر خطر را در تلآویو شنید با ویویان در کیبوتص تماس گرفت. با شنیدن صدای تیراندازی و انفجار تماس تلفنی را قطع کردند و شروع به پیام دادن روی واتساپ کردند، با این امید که اگر ویویان سکوت کند، ممکن است نیروهای حماس متوجه حضور او نشوند.
یوناتان پیامهایی را که رد و بدل کرده بودند، برایم خواند. اولش کمی طنز سیاه در پیامها دیده میشود ولی ناگهان زمانی که مادرش متوجه کشتار میشود لحن پیامها جدی و پر از ابراز عشق میشود.
یوناتان میگوید: «برایم نوشت که وارد خانه شدهاند. شوخی را تمام کنیم و با هم خداحافظی کنیم.»
«من برایش نوشتم که 'مامان دوستت دارم. نمیدانم چه بگویم، کنارت هستم'. او پاسخ داد 'میفهمم'. و این آخرین پیام بود.»
روز بعد از حمله من به خانه ویویان در کیبوتص رفتم و دیدم که آن را آتش زدهاند. هفتهها طول کشید تا ماموران بتوانند بقایای جسد ویویان سیلور را در میان خاکسترهایی که در اتاق امن خانه مانده بود، پیدا کنند. یوناتان کار امدادرسانی اجتماعی در کارزار صلح با فلسطینیها را رها کرده است.
او میگوید: «آنها وارد کشور من شدند و مادرم را کشتند چون صلحی در کار نبود. برای من همین نشان میدهد که ما به آن نیاز داریم.»
با وجود این او میگوید که معلوم نیست که این وقایع چه نتیجهای داشته باشد: «فجایعی مثل این باعث تغییر در جوامع بشری در جهان میشود. و من معتقدم که این رخدادها میتواند به آیندهای بهتر منجر شود.»
عیسی عمرو
عیسی عمرو، فعال فلسطینی، در شهر الخلیل در کرانه غربی زندگی میکند. این شهر، هم برای مسلمانان مقدس است و هم برای یهودیان که آن را آرامگاه ابراهیم پیامبر میدانند. الخلیل دهههاست که در مرکز دعوا و مناقشه بوده است.
عیسی در الخلیل فردی شناختهشده است و سربازان اسرائیلی که وضعیت منع تردد شبانه را در مناطق فلسطینی نزدیک به شهرکهای اسرائیلی برقرار میکنند، او را به عنوان فردی مشکلساز میشناسند. او به من گفت که بعد از حملات ۷ اکتبر بازداشت شده و کتک خورده است.
عیسی عمرو هم مانند یوناتان زیگن در تلآویو بر این باور است که این جنگ میتواند فرصتی برای اسرائیلیها و فلسطینیان فراهم کند که بتوانند در آینده زندگی بهتر و امنتری داشته باشند.
«من فکر میکنم که دو راه ایجاد شده است. یا ما تصمیم میگیریم که آن را به وضعیتی بدتر و شدیدتر تبدیل کنیم، یا این که از آن به عنوان فرصتی برای حل و فصل درگیریها، پایان دادن به اشغالگری و آپارتاید و به وجود آوردن امکان زندگی بهتر در کنار هم تبدیل کنیم، چون راه حل امنیتی شکست خورده است… تنها راه حل ممکن برقراری صلح است.»
چشمانداز صلح
الان ممکن است که راه رسیدن به صلح بسیار طولانی به نظر بیاید و پیش از دستیابی به آن بسیاری دیگر جانشان را از دست بدهند، اما این جنگ هم مانند هر جنگ دیگری به پایان خواهد رسید.
از سال ۲۰۰۷ که حماس در نوار غزه به قدرت رسیده و کنترل آن را در دست گرفته است، تمام جنگها در داخل یا اطراف این منطقه به شکلی یکسان و با رسیدن به یک توافق آتشبس پایان یافته است. تمام این آتشبسها به شکل مرگباری ناقص بوده و نتوانسته جلو وقوع جنگ بعدی میان اسرائیل و حماس را بگیرد. دلیلش این است که در این توافقها تلاشی برای پایان دادن به یک قرن درگیری میان فلسطینیها و اسرائیلیها نشده است.
اما سطح کشتار و ویرانی در این جنگ به قدری متفاوت است که هیچکس باور ندارد که بعد از آن بتوان به هیچ وجه، وضعیتی عادی برقرار کرد. این بار شرایط پایان درگیری باید متفاوت باشد. تا این حد را فلسطینیها و اسرائیلیها، و همین طور قدرتهای خارجی مهم و تاثیرگذار پذیرفتهاند.
مشکل این است که در توافق برای پایان دادن به جنگ چه آیندهای را باید در نظر گرفت. دولت اسرائیل بر سر آنچه که بعد از آتشبس باید اتفاق بیفتد، به سوی تنشی دیپلماتیک با آمریکا، مهمترین متحد خود حرکت میکند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از آنچه «بمباران کور» اسرائیل در غزه خوانده، خشمگین است. حتی با چنین توصیفی هم آمریکا همچنان از اسرائیل حمایت میکند، همان طور که از ابتدای جنگ با استقرار ناوهای هواپیمابر، ارسال هواپیماهای حاوی تسلیحات و وتو کردن قطعنامه آتشبس این کار را کرده است.
در مقابل، جو بایدن از اسرائیل میخواهد قبول کند که تنها راه پیش رو احیای مذاکرات برای تاسیس یک کشور مستقل فلسطینی است. این هدفی بود که در روند صلح اسلو مد نظر بود و بعد از سالها مذاکره شکست خورد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل، چندان درباره این موضوع صحبت نکرده است که اگر زمانی علیه حماس اعلام پیروزی کند، غزه به چه صورتی اداره خواهد شد. اما او طرح جو بایدن را رد کرده است.
یکی از مواردی که در دوره طولانی حضور بنیامین نتانیاهو در صحنه سیاست تغییری نکرده، مخالفت او با تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی است که پیمان اسلو تلاشی در آن جهت بود اما در نهایت شکست خورد.
هدف اسرائيل همچنان پیروزی مطلق است و تسلیم بی قید و شرط هر فردی که از نیروهای حماس باقی مانده است. آقای نتانیاهو معتقد است که نابود کردن حماس تنها راه نجات دادن گروگانها است.
چند ساعت قبل از آن که آقای بایدن حملات هوایی اسرائیل را بمباران کور توصیف کند، آقای نتانیاهو هم در اسرائیل صحبت کرده بود.
او در آن سخنرانی گفت: «اجازه نخواهم داد که اسرائيل اشتباه اسلو را تکرار کند. بعد از جانفشانی بزرگ غیرنظامیان و سربازان ما، من اجازه نخواهم داد کسانی که برای تروریسم آموزش دیدهاند، از تروریسم حمایت میکنند و تروریسم را تامین مالی میکنند، وارد غزه شوند. غزه تبدیل به حماسستان یا فتحستان نخواهد شد.»
فتحستان اشارهای تحقیرآمیز به تشکیلات خودگردان فلسطینی است که در دست جنبش فتح، رقیب حماس است، و اسرائیل را به رسمیت میشناسد و با آن همکاری امنیتی دارد.
سیاست داخلی اسرائیل هم در محاسبات آقای نتانیاهو در نظر گرفته شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که بسیاری از اسرائیلیها او را مقصر شکست و ناکامی اطلاعاتی و امنیتی منجر به حمله حماس میدانند. نخست وزیر اسرائیل با تاکید دوچندان بر مخالفت با حق تعیین سرنوشت فلسطینیها، تلاش میکند اعتماد یهودیان ملیگرا و راستگرا را برای حمایت از دولت خود جلب کند.
یوناتان زیگن، پسر ویویان سیلور، فعال صلحی که در حملات ۷ اکتبر کشته شد، میگوید اگر مادرش بود قلبش از دیدن این جنگ میشکست، چون باور داشت که هر جنگی باعث راه افتادن جنگهای بیشتری میشود.
«فکر میکنم اگر بود میگفت 'به اسم من، نه'... یک جنگ، اگر بیش از حد سادهانگار نباشیم، باید یک وسیله باشد، اما به نظر میآید این جنگ خودش به یک هدف تبدیل شده، هدفی برای انتقام.»
یوناتان احساس میکند که فرصت تازهای برای بازگرداندن روند صلح به برنامههای سیاسی اسرائیل به وجود آمده است.
فعالان صلح در اسرائیل چهرههایی خوشنام و مورد قبول بودند تا این که بعد از فروپاشی روند صلح اسلو در سال ۲۰۰۰ و قیام مسلحانه فلسطینیها، اعتبار این فعالان زیر سوال رفت و ایده صلح با فلسطینیها از صحنه اصلی سیاست در اسرائیل حذف شد. اما الان یوناتان امیدوار است که روند صلح بتواند به تدریج به مسیر قبلیاش برگردد.
«حتما همین طور است. حتی نمیتوانستید نامش را بیاورید. اما الان مردم درباره آن صحبت میکنند.»
عیسی عمرو، فعال فلسطینی در الخلیل به من گفت که از زمان حملات ۷ اکتبر، زندگی در آنجا برای فلسطینیها خیلی سختتر شده است.
«شرایط خیلی بدتر شده است. ده برابر بدتر شده. مردم هیچ گونه دسترسی به زندگی و رفاه اجتماعی ندارند. نه مدرسه و مهد کودک باز است و نه مردم میتوانند کار کنند. این یک مجازات دسته جمعی در داخل منطقهای است که به شدت محدود شده است.»
وقتی در مرکز شهر الخلیل در حال قدم زدن با عیسی عمرو بودیم، او مشاجرهای لفظی با چند سرباز اسرائیلی داشت. یکی از آنها یونیفرم نظامی به تن داشت، اسلحه جنگی در دست و تپانچهای به کمر داشت و ماسک سیاهرنگی پوشیده بود که فقط چشمانش از زیر آن پیدا بود. وقتی عیسی داشت به من میگفت که صلح تنها راه پیش رو است و راه حل نظامی برای پایان دادن به این جنگ وجود ندارد، این سرباز داشت به دقت گوش میکرد و وقتی وارد مکالمه شد، حاضر نشد اسمش را به ما بگوید.
او گفت: «هیچ ایدهای ندارید که بزرگ شدن در اسرائیل، در کنار محلههایی مانند اینجا چگونه است… حقوق همجنسگرایان، کتک زدن زنان… اینها چیزهایی است که به چشم خودم دیدهام. آنها دختران خودشان را اگر با کسی که صلاح نمیدانند، رابطه داشته باشند، میکشند. آنها [فلسطینیها] خشن هستند. من آنها را میشناسم با آنها زندگی کردهام. این آدمها به دنبال صلح نیستند… از من متنفرند. میتوانم این تنفر را احساس کنم. از حرفهایی که میزنند خبر دارم. من با آنها حرف نمیزنم.»
فرصت برای آیندهای صلحآمیز، برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیلی امن که آمریکاییها، بریتانیاییها و بسیاری از کشورهای دیگر میگویند خواهان آن هستند، ایجاد نخواهد شد، مگر با عزم و اراده پایدار سیاسی و دیپلماتیک.
چارچوب قدیمی روند اسلو که بر پایه مذاکره فلسطینیها و اسرائیلیها با میانجیگری آمریکا بنا شده بود، شکست خورد.
اگر بار دیگری در کار باشد، یکی از ایدههایی که دیپلماتهای ارشد غربی آن را مطرح کردهاند، این است که طرح استقلال فلسطینیها به عنوان بخشی از یک مجموعه تغییر و تحولات گستردهتر در کل منطقه خاورمیانه مطرح شود.
در این طرح یکی از امتیازهایی که برای اسرائیل، در صورت پذیرش عقبنشینیهای لازم برای استقلال فلسطینیها در نظر گرفته شده، شناسایی متقابل از سوی عربستان سعودی است.
در چنین طرحی اردن و مصر به عنوان کشورهای که صلحی پایدار با اسرائیل برقرار کردهاند، نقشی حیاتی خواهند داشت. قطر و امارات متحده عربی، دو کشور ثروتمند حاشیه خلیج فارس هم نقشی مهم در این میان دارند. آنها هم مانند عربستان سعودی، در حالی که صدها میلیارد دلار برای جا انداختن خود به عنوان بازیگران جهانی هزینه میکنند، نیاز به برقراری صلح در خاورمیانه دارند.
یک طرح کلی برای این کار وجود دارد. بیست سال قبل طرح صلح عربستان سعودی پیشنهاد شناسایی کامل اسرائیل و صلح با کشورهای عربی را در مقابل تشکیل کشور مستقل فلسطین ارائه داده بود که شامل نوار غزه و کرانه غربی به پایتختی بیتالمقدس شرقی شود. این طرح میتواند دوباره به عنوان ضمیمه یا ادامهای بر پیمان ابراهیم مطرح شود که بین اسرائيل و بعضی کشورهای عربی بسته شده، و شرط ایجاد کشور فلسطینی را به آن اضافه کند.
این ایده بلندپروازانهای است که بدون روی کار آمدن رهبران جدید اسرائیلی و فلسطینی که به چنین پروژه باور داشته باشند، عملی نخواهد شد.
آمریکاییها همچنان میتوانند نقش میانجی داشته باشند، اما باید موضعی متعادل در پیش بگیرند، کاری که قبلا هرگز قادر به انجام آن نبودهاند. هر دو طرف باید آماده سازشها و عقبنشینیهای دردناکی در باورهای سفت و سخت خود به ویژه در مسئله زمین باشند. توفانهای سیاسی در انتظار رهبرانی خواهد بود که بخواهند ریسک تلاش برای صلح را به جان بخرند.
اسحاق رابین، نخست وزیر پیشین اسرائیل در سال ۱۹۹۵ و زمانی که تلاش میکرد با فلسطینیها صلح برقرار کند، به دست یک یهودی افراطی ترور شد. یک اسلامگرای افراطی هم انور سادات، رئیس جمهور مصر را به خاطر برقراری صلح با اسرائیل کشت.
و البته شرط لازم برای صلح این است که جنگ جاری در غزه هر چه زودتر تمام شود. اگر این جنگ گسترش پیدا کند، سناریوهای ترسناکی امکان تحقق پیدا خواهد کرد، از جمله این که فلسطینیهای مستاصل با تنگتر شدن حلقه محاصره تانکها، با شکستن مرز مصر وارد خاک این کشور شوند، یا این که درگیریهای بین مرزی پراکنده میان اسرائيل و حزبالله لبنان به جنگی تمامعیار تبدیل شود.
برای گام برداشتن در مسیر صلح اقدامات زیادی باید انجام شود. تا الان رخدادها آنقدر در مسیر اشتباه بوده که ادامه آن ممکن است برقراری صلح را غیر ممکن کند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: جنگ غزه؛ بهای صلح میان اسرائیل و فلسطینیها چیست؟