عاشورا برشی از مدل تربیتی حضرت زهرا(س) بود

عاشورا برشی از مدل تربیتی حضرت زهرا(س) بود
ایسنا

رئیس جامعه مبلغین با اشاره به شیوه تربیتی حضرت زهرا(س) در خصوص فرزندانش گفت: حضرت صدیقه(س) بچه‌هایشان را با واقعیات جامعه بزرگ و رشد می‌دادند، چون می‌خواستند اینها در آینده تاریخ‌ساز و بزرگانی شوند که با ناسازگاری‌های روزگار بتوانند مقابله کنند، حسین‌بن‌علی(ع) و زینب‌کبری(س) چطور توانستند این همه مصیبت‌ها را تحمل کنند؟ چون مادر آنها را از بچگی با مصیبت و گرفتاری و بلایا و ابتلائات آشنا کرد و به همین ترتیب بچه‌هایش را به گونه‌ای تربیت کرد که زندگی آنها خود به خود به قضیه عاشورا منتهی شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی ادیب یزدی - رئیس جامعه  مبلغین- با حضور در ایسنا، به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به بیان ویژگی‌های این بانوی بزرگ پرداخت.

در بخش اول این گفت‌وگو ادیب یزدی به مقام رفیع حضرت زهرا(س) پرداخت و گفت: دو شخصیت در تاریخ هستند که هر دو با استدعای وجود مبارک رسول خدا(ص) و دعای ایشان به درگاه پروردگار عالمیان به این دنیا گام نهادند، اصلاً اهل این دنیا نبوده و ملکوت‌نشین و عرش‌نشین بودند، یکی وجود حضرت امیر علی‌بن‌ابیطالب(ع) است که پیغمبر اکرم(ص) خیلی برای ولادت ایشان انتظار کشیدند و یکی هم وجود معظم و مکرم ناموس کردگار، یگانۀ روزگار، چهلچراغ عالم هستی، حضرت فاطمه‌زهرا(ص) بودند که با التماس و درخواست پیامبر اکرم(ص)، خدا با انتقال نور ایشان از عالم بالا به عالم پایین موافقت و در قالب ناسوتی و جسمی، ظهور و از صَلب پیغمبر و رحم مطهر حضرت خدیجه(ص) به این دنیا گام نهادند.

وی ادامه داد: جامعیت شخصیت حضرت زهرا(س) واقعاً اعجاب‌آور و شگفت‌انگیز است، یعنی حضرت دارای ابعاد بسیار فراوان و فراگیر و جامعیتی هستند که هم اهل دنیا به آن و به صفات ایشان نیازمندند و هم نگاه اهل آخرت به عظمت و شخصیت حضرت صدیقه‌طاهره است. در روایتی داریم که امام صادق(ع) فرمودند «اگر علی‌بن‌ابیطالب(ع) نبود، مادرم فاطمه(س) الی‌الابد بدون همسر باقی می‌ماند، چون کسی را لایق کُفویّت و شان ازدواج و نکاح با او را نداشت و نبود مگر جدم علی‌بن‌البیطالب(ع) که هم‌تراز و هم‌شان و همسر و هم‌اندازه ایشان است».

این خطیب برجسته کشور یادآور شد: درباره چنین شخصیتی چه می‌توان گفت؟ اولاً خداوند یک نمونه‌ای را دارد به دریای بشریت و آحاد بشری معرفی می‌کند که بتواند برای همۀ آحاد و افراد بشر اسوه و نمونه باشد و همانگونه که قرآن کهنه نمی‌شود و برای تمام عصرها و نسل‌هاست، وجود حضرت صدیقه‌طاهره(س) که محتوی همۀ برکات قرآنی هستند و یک قرآن متجسد و مجسم می‌باشند، ایشان هم کهنگی برنمی‌دارد، یعنی یک پیشوا و یک سرور و یک اسوه‌ای برای تمامی زمان‌ها و مکان‌ها هستند.

ادیب یزدی بیان کرد: این که ما فکر کنیم حضرت زهرا(س) فقط برای زمان پدرشان اسوه بودند یا برای فرزندان معصوم خود فقط یک نمونه بودند، درست نیست، همانگونه که قرآن جاوید و مُخلد است و بر پیشانی قرآن عنوان جاودانگی هک شده است بر چادر حضرت زهرا(س) هم عنوان خلود و جاودانگی هک شده است. ایشان یک اسوه‌ای برای تمام بشریت است، تا یک انسان روی کره زمین باقی است، بهترین اسوه در میان زنان حضرت زهرا(س)، در میان مردان وجود امیرمومنان علی‌بن‌ابیطالب(ع) است. لذا خداوند ایشان را جامعِ جمیع معارف و مدارج قرار داد و بنا به اقتضای زمان که پیش می‌آمد این مدارج از ایشان ظهور و بروز می‌کرد و این برکات از آن حضرت سر می‌زد. مثلاً در زمان پدرشان ایشان مشاور رسول خدا(ص) بود، پیغمبر اکرم(ص) که از مکه به مدینه آمدند و هجرت کردند، اولین گروهی که از مکه به رسول خدا(ص) ملحق شدند، یک گروه ۵ نفره بودند که یک مرد و ۴ زن در بین آنها بود، مرد آن گروه حضرت علی(ع) و آن ۴ بانوی بزرگوار هم فاطمه بنت‌اسد(س)، مادر حضرت علی، حضرت فاطمه‌الزهرا(س) در سن حدود ۸ سالگی و دو نفر از عمه‌های پیغمبر(ص) آتکه و صفیه بودند که آنها هم به رسول خدا(ص) ملحق شدند.

دبیر جامعه مبلغین تهران ابراز کرد: این کاروان ۵ نفره، ۱۸ روز بعد از اینکه رسول خدا(ص) به مدینه آمدند پشت سر پیغمبر آمده و به ایشان ملحق شدند و حضرت صدیقه در کنار پدر قرار گرفت و تا آخر عمر پیغمبر اکرم(ص) در سال ۱۱ هجری که رحلت فرمودند، حضرت صدیقه محرم اسرار ایشان، یار دلسوز و فدایی پدر بودند و در تمامی مسائل عالم اسلام تسلط داشتند، مطالب را می‌دانستند، جریان‌ها را می‌شناختند.

حضرت زهرا(س) به عنوان یک تاریخ‌دان جریان‌های اطراف پدر را رصد می‌کرد

ادیب یزدی یادآور شد: حضور حضرت صدیقه‌طاهره(س) به عنوان یک تاریخ‌دان و کارشناس در کنار پیغمبر اکرم(ص) بدین معناست که ایشان ممتازترین موقعیت تاریخی را داشتند، حضرت زهرا(س) دقیقاً جریان‌ها را زیر نظر داشته و اصحاب را می‌شناختند، نیت آنها را برای روی‌آوری به سمت اسلام، مقصد و ارتباطات آنها را با یکدیگر می‌دانستند. لذا ما واقعاً بعد از امیرالمومنین(ع) تاریخ‌دان‌تر از حضرت زهرا(س) کسی را نداریم.

وی تصریح کرد: ایشان کاملاً استاد، صاحبنظر و دلسوز و مورد اعتماد حضرت حق و رسول خدا(ص) بودند که پیغمبر بارها درباره فاطمه برای مردم سخن گفت و برکات ایشان را به مردم یادآوری می‌کرد و نکات عجیبی را هم گاهی در میان مردم مطرح می‌کردند. یک روز پیغمبر اکرم(ص) دست حضرت زهرا(س) را گرفتند و با خودشان در کوچه‌های مدینه می‌چرخاندند و با صدای بلند فریاد می‌زدند که مردم بدانید فاطمه پارۀ تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزرده و هر کسی به او احسان و نیکی کند و اسباب شادمانی او را فراهم کند، من را شاد کرده است.

این استاد حوزه علمیه تاکید کرد: پیغمبر اکرم(ص) یکبار در بالای منبر فرمودند «مردم، دخترم فاطمه حالاتی با خدای خود دارد که در آن حالات نمی‌تواند کسی را به حضور بپذیرد، مبادا کسی بدون هماهنگی به ایشان وارد شود، هر کسی می‌خواهد به حضور ایشان مشرف شود، حتما با هماهنگی به محضر او بروید که مبادا دخترم در آن حالات ویژه باشد!»، یعنی تا این اندازه پیغمبر اکرم(ص) درخصوص معرفی فاطمه‌الزهرا(س) اهتمام داشتند.

ادیب یزدی ابراز کرد: ایشان در زمان پیغمبر(ص) به شدت مورد اعتنا و احترام پدر بود. مثلاً در جنگ خندق خیلی وضعیت اسف‌بار بود. تعداد مسلمان‌ها ۱۷۰۰ و تعداد دشمن بالای ۱۰ هزار نفر و دشمن کاملاً مسلح بود و مسلمان‌ها دست خالی بودند یعنی خیلی از مسلمانان دامن‌هایشان را پر از سنگ کرده بودند که با سنگ به جنگ دشمن بروند! بعد از اینکه خندق هم حفر شد، باز خوف در دل مسلمانان بود که سلمان به محضر پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا چه کنیم؟ امروز روز عجیبی است، تمام کفر و اسلام با یکدیگر مواجه شدند؟ پیغمبر فرمودند برای دخترم در میدان جنگ خیمه‌ای برپا کنید تا او در آن خیمه حاضر شود و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کند.

وی ادامه داد: وسط میدان جنگ برای حضرت زهرا(س) خیمه‌ای زدند، وجود حضرت زهرا(س) در کنار شجاعت و شمشیر حضرت علی(ع)، مکمل هم بودند، حضرت شروع به دعا کردن برای مسلمین و نفرین کردن کفار کردند که یک مرتبه طوفانی از آسمان آمد و این ۱۰ هزار لشکر کفر که با چه تمهیدات و تجهیزاتی آمده بودند، طوفان آنچنان آنها را از یکدیگر منهدم کرد که هیچ کاری از دست‌شان برنیامد و طوفان به گونه‌ای بود که شترها را عقب می‌راند و به این طرف و آن طرف پرتاب می‌کرد و لشکر پراکنده شد و کفار هم بدون اینکه بتوانند کاری از پیش ببرند توطئه آنها برملا شد و از بین رفت و این به برکت دل شکسته حضرت صدیقه(س) و آبروی ایشان درب خانه خدا و شمشیر حضرت علی(ع) بود که عَمربن ‌عَبدَود را به هلاکت رساند.

نقش حضرت زهرا(س) در جنگ احد

رئیس جامعه  مبلغین اظهار کرد: اینکه حضرت صدیقه برای اسلام قلب شکستۀ و موقعیت خودشان را واسطه بگذارند و پدر و مسلمین را دعا کنند، این نشان‌دهندۀ جایگاه والا و بی‌سابقۀ حضرت زهرا(س) است و نفرین ایشان کارگر افتاد. همچنین حضرت زهرا(س) با این جایگاه در جنگ احد نیز همچون یک پرستار عملا می‌کردند. بسیاری از زنان مدینه را جمع کردند، خودشان را به میدان نبرد رساندند، چون جنگ احد کنار مدینه بود، زخمی‌ها را درمان می‌کردند از جمله حضرت امیرالمومنین(ع) را که در جنگ احد ۹۰ زخم برداشته بودند، حضرت زهرا(س) مدت‌ها پانسمان زخم‌های امیرالمومنین(ع) را عوض می‌کردند و شست‌وشو می‌دادند، به شوهرشان توجه می‌کردند تا خدا سلامتی را به دوباره به شوهرش عنایت کردند.

وی در مورد حالات معنوی حضرت زهرا(س) نیز سخنانی گفت و افزود: حالات ایشان وقتی به نماز می‌ایستادند به گونه‌ای بود که خدای متعال به نماز فاطمه(س) فخر می‌کرد، ایشان وقتی به نماز می‌ایستادند خداوند ملائکه را صدا می‌زد و به آنها امر می‌فرمود که اگر می‌خواهید بندگی کنید، اینگونه بندگی کنید! و ملائکه به رکوع و سجده و قیام و قنوت حضرت زهرا(س) خیره می‌شدند و اولین، بالاترین و جانانه‌ترین بُعد وجود ایشان «بُعد عبادی» است که بنده ویژه پروردگار است.

این خطیب برجسته کشور گفت: باید بر روی این بُعد به طور ویژه کار کرد چون قرار بوده جامعۀ‌ ما یک جامعۀ کاملاً معنوی و متصوف به حضرت زهرا(س) و متصل به امیرالمومنان(ع) باشد و ممتازترین صفت این زن و شوهر هم بُعد بندگی آنها و تبعیت از اوامر خداوند است.

یک خانم اگر بنده صالح خداوند باشد چه مقامی پیدا می‌کند؟

ادیب یزدی تاکید کرد: باید به این بُعد بیشتر دقت کنیم تا جامعه تشویق شود، زنان جامعه ما به عبادت، نماز، اخلاص و ارتباط با خدا باید تشویق شوند و اینها همه بحث دارد؛ شما تصور کنید یک خانم اگر بنده صالح خداوند باشد چه مقامی پیدا می‌کند؟ چون خداوند در خانم‌ها زمینه رشد و تعالی به طور بسیار فزاینده‌ای قرار داده است، بارها دیده‌ام خانم‌های متدین چه جایگاهی پیدا می‌کنند و می‌توانند یک طایفه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

وی اضافه کرد: من بعضی از شهرستان‌ها را می‌شناسم که یک خانم مومن کل شهرستان را تحت تاثیر اخلاص و نفس خودش قرار داده و تمام مردم هم مرید او هستند و ارادت دارند و می‌دانند این خانم چه جایگاهی دارد!، زنان عجیب هستند و اگر در مسیر بندگی خدا قرار ‌گیرند مردها را پشت سر می‌گذارند و اوج می‌گیرند، زنان زمینه وجودشان برای بندگی خدا خیلی آمادگی دارند، چون خیلی پاک و بااحساس و خیلی امیدوار هستند. شما یک مادر را ببینید همیشه امیدوار است و تمام آروزهای عالم را می‌توان در نگاه مادر و فرزند تفسیر کرد. حالا این مادر با این سرمایه‌های عظیم محتوایی و معنوی که خدا به او داده، با این ظرفیت بنده خاص خدا می‌شود، چه جایگاهی پیدا می‌کند!.

یکی از دلایل خلوتی مساجد و مجامع معنوی عدم بازتعریف جایگاه عبادی حضرت زهرا(س) است

دبیر جامعه مبلغین تهران توصیه کرد: به نظرم یک بُعدی که نباید از آن غافل شویم و باید روی آن کار کنیم بُعد عبادت حضرت صدیقه‌طاهره(س) و ارتباط ایشان با حضرت حق تعالی و نوع بندگی و نوع گویش ایشان با خداوند است که البته این قصه سر دراز دارد، حضرت صدیقه(س) در وقت عبادت احوالاتی پیدا می‌کردند که آن احوالات برای کسی به این راحتی قابل توصیف نیست چه برسد به اینکه بخواهد درک کند، زیرا خیلی عجیب است!.

ادیب یزدی افزود: پس یک بُعد از ابعاد اولیه و قاطع و جانانه و درج یک وجود حضرت زهرا(س) بُعد عبادی و عبادت و خداشناسی ایشان است که جامعه به این بُعد بسیار نیاز دارد. بانوان جامعه ما مردمان باصفایی هستند و باطن پاکی دارند و ظرفیت‌های زیادی برای درک حقایق معنوی دارند و حیف است جای اینها خالی بماند و ما نتوانیم به بانوان جامعه محتوا ببخشیم و به آنها بگوییم چگونه باید رفتار کرد.

وی یادآور شد: یکی از دلایلی که نمازهای جمعه‌ ما خلوت است که البته جای تاسف هم دارد و مساجد ما هم به نسبت جمعیت‌ها خلوت است، مجامع معنوی خلوت است. همین است که ما نتوانستیم جایگاه عبادی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنان(ع) را در میان مردم جا بیندازیم، سراغ مسائل سیاسی و تاریخی رفتیم، آنها هم لازم است ولی این هم از نیازمندی‌های جدی و درجه اول جامعه بشری است.

این خطیب برجسته کشور در بخش دیگری از سخنان خود در مورد شخصیت جامع حضرت زهرا(س) به عنوان یک زن کامل، گفت: نکته دوم باز به مسائل خانوادگی حضرت صدیقه‌طاهره(س) برمی‌گردد، ایشان توانستند بنده‌خدا بودن را، دختر پدر بودن را، همسر شوهر و مادر فرزندان بودن را، یک عنصر به شدت موثر در تاریخ بودن را، فهم رسالت تاریخی را و انجام تکالیف الهی در شرایط حساس بعد از رحلت پیغمبر(ص) را در وجود نازنین خودشان یکجا جمع کنند.

ادیب یزدی ادامه داد: معمولاً‌ کسی که مادر خوبی است مشخص نیست همسر خوبی هم باشد، یا کسی که همسر موفقی است مشخص نیست دختر خوبی باشد؟ یا دختر خوبی است مشخص نیست که عنصر خوبی برای رشد تاریخی و فهم رسالت تاریخی برای جامعه باشد، یعنی اگر کسی یکی از این ابعاد را حائز شده باشد، در جامعه برای او موفقیت ویژه‌ای قائل هستیم حالا اگر کسی پیدا شد که تمام این مواقع و مواضع را به نحو اکمل و اتَم در وجود خودش جمع کرد، این همان گم‌شدۀ ماست که در چهره وجیه و نورانی و خدایی حضرت صدیقه‌طاهره(س) جلوه‌گری می‌کند و در تمامی این موارد حرف اول را می‌زند.

وی افزود: پیغمبر فرمودند ایشان پیشوای زنان عالم است و اگر گفتند پیشوای زنان عالم به احترام پدرش رسول خدا(ص) و شوهرش حضرت علی(ع) بود وگرنه ایشان سیده‌العالمین است، ‌ ایشان پیشوای همه زنان و مردان عالم است ولی چون ما مردی در کسوت رسول خدا(ص) و مردی در جلوه علی مرتضی(ع) هم داریم، پیغمبر اکرم(ص) احترام کردند، ایشان را سیده نساء العالمین نامیدند.

حضرت زهرا(س) و چگونگی تربیت فرزندان

این استاد حوزه علمیه در خصوص جایگاه مادری حضرت فاطمه(س) گفت: در رابطه با بُعد مادری، حضرت زهرا(س) برای اینکه مادر وظیفه‌شناسی نسبت به فرزندانش باشند، اولاً‌ از ابتدای زندگی فرزندان‌شان را بر مبنای اصول انسانی تعریف کردند و نگذاشتند فقط احساسات مادری حاکم باشد، ‌ چون مادر اینقدر به فرزندش علاقمند است که گاهی اوقات این علاقمندی مانع تنفیذ واقعیت‌های جامعه به فرزند می‌شود و فقط می‌خواهد بچه‌اش راحت باشد و خوش بگذراند زیرا احساسات مادری غلبه می‌کند و خودش و همه امکانات را در اختیار فرزندش قرار می‌دهد به گونه‌ای که امروز می‌بینیم روزگار فرزندسالاری است و این فرزند هر چه می‌خواهد در اختیار دارد اما اصل مطلب در اختیارش نیست.

ادیب یزدی توضیح داد: اصل مطلب واقعیت انسانی است، واقعیت انسانی مقوله دیگری است، مثلاً در زمان پیغمبر(ص) مخصوصاً‌ اواخر عمر ایشان کم‌کم بوی مصیبت رحلت پیغمبر(ص) در فضای خانه حضرت زهرا(س) می‌پیچید و حضرت هرگز مانع این نمی‌شدند که بچه‌ها واقعیت مرگ رسول خدا(ص) را درک نکنند، یعنی اینجا یکی از واقعیت‌ها مرگ است، مرگ خیلی قصه‌ها و پیام دارد و کودکان از بچگی نه  اینکه حس‌شان از دست برود و خودشان را گم کنند ولی باید بفهمند چیزی به نام مرگ، فقر و گرفتاری در زندگی وجود دارد.

وی ادامه داد: حضرت صدیقه(س) بچه‌هایشان را با واقعیات جامعه رشد می‌دادند، چون می‌خواستند اینها در آینده تاریخ‌ساز و بزرگانی شوند که با ناسازگاری‌های روزگار بتوانند مقابله کنند، حسین‌بن‌علی(ع) و زینب‌کبری(س) چطور توانستند این همه مصیبت‌ها را تحمل کنند؟ چون مادر، آنها را از بچگی با مصیبت و گرفتاری و بلایا و ابتلائات آشنا کرد، نه اینکه آنها را در بلایا رها کند و بگوید هر کاری می‌خواهید بکنید، نه کمک‌َشان می‌کردند و آنها را در آغوش می‌گرفتند اما اینکه بچه من بلا نبیند، مرگ پدربزرگش را نبیند، قصه انزوا و گوشه‌گیری پدر را نبیند، هجوم دشمن به خانه را نبیند، اینطوری نبود و می‌دیدند.

این خطیب برجسته کشور با بیان اینکه حضرت زهرا(س) از فرزندانش به عنوان شریک غم خودش استفاده می‌کرد تا آنها برای آینده‌ای بسیار دردناک‌تر قوی بار بیایند، اظهار کرد: حضرت خودشان را برای قضیه عاشورا آماده می‌کردند، اصلاً حضرت صدیقه(س) بچه‌هایش را به گونه‌ای تربیت کرد که زندگی آنها خود به خود به قضیه عاشورا منتهی می‌شد، قضیه عاشورا شوخی نیست، بزرگترین واقعۀ تاریخ بشر است، از شدت مصائب عاشورا آسمان‌ها به عزا کشیده شدند و حال اینکه زینب کبری(س) همچون کوه صبر در مقابل همه این گرفتاری‌ها ایستادند و قهرمان، پهلوان و پیروز میدان شدند و اینها نوع تربیت مادر است، یعنی مادر به گونه‌ای فرزندانش را بار می‌آورد که در مصاف با مشکلات پیروز میدان باشند.

ادیب یزدی خاطرنشان کرد: اینکه مادرها بچه را لوس بار می‌آورند و بچه هر چه می‌خواهد همان باید باشد و بچه را کول کنید تا روی پای خودش راه نرود، بچه تا زمین می‌خورد بدوید و دست او را بگیرید، بعد صد تا فحش به زمین بدهید که زمین تو چقدر بدی! پای بچه من درد گرفت! این چه طرز تربیت کردن است، این بچه مشخص است که نازک و آسیب‌پذیر بار می‌آید و در کوچکترین مسائل زندگی کم می‌آورد و نابود می‌َشود اما حضرت زهرا(س) چطور بچه‌هایش را تربیت کرد؟ امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) اینها چه کردند؟ مشخص است هرچه از آنها تراوش شد نتیجه تربیت مادر بوده و واقعاً ترفندهایی که حضرت صدیقه داشت؛ نمی‌شود به همه آنها پی برد، بسیاری از این ترفندها ملکوتی و آسمانی بود، موید من عندلله بود، نمی‌توانیم از اینها چیزی بفهمیم ولی آنچه که از ظاهر قضایا، روایات و زندگی حضرت صدیقه می‌فهمیم باز ما را قانع می‌کند و فصل مشبعی از فضائل این خاندان را جلوی چشم ما قرار می‌دهد.

وی افزود: من از مادران جامعه خواهش می‌کنم زندگی را جدی ببینند و نقش خودشان را در رسالت تاریخی اجرا و ایفا کنند، نگوئید تاریخ به ما چه؟ جامعه به ما چه؟ غزه مظلومانه اینطور در زیر فشار خشم یهود عنود و صهیونیست‌های ملعون دارد نابود می‌شود، آیا در این شرایط می‌شود من شانه‌هایم را بالا بیندازم و بگویم به من چه!؟ ویلای من که سرجایش است، آب و برق و گاز و نوکر که دارم، بهترین ماشین هم دارم و بگویم به من چه، آیا تو مادر موفقی خواهی بود!؟ قرآن می‌گوید: «وَیل‌ٌ لِکُل‌ِّ هُمَزَه لُمَزه» استاد ما می‌فرمود این آیه یعنی نفرین بر کسی که بگوید به من چه؟ نفرین به کسی که بگوید به تو چه؟ ما در اسلام به من چه و به تو چه نداریم، همۀ ما در مقابل سیر تاریخ مسئول هستیم و همۀ ما در مقابل مسائل تاریخی، اجتماعی و طوفان‌های اجتماعی مسئول هستیم و باید به مسئولیت خودمان عمل کنیم، ‌ اگر من خودم را کنار بکشم و یک گوشه‌ای بروم، شما فرض کنید همه همینطور باشند و خودشان را کنار بکشند، چه کسی در میدان باقی می‌ماند که حق را جلوه‌گری کند و چهره حق را از کدورت‌ها پاک بکند؟.

دبیر جامعه مبلغین تهران اظهار کرد: لذا در همین مسیر حضرت صدیقه رسالت عجیبی در خودش حس می‌کند و نجات بشریت را وظیفه خودشان می‌دانند. من آمدم تا بشریت را نجات بدهم  آن هم از هر طریقی که خدای منان به من اجازه می‌دهد و رسول خدا(ص) تعلیم داده است. این هم یک مساله‌ای است که بسیار اهمیت دارد و نیاز دارد که ذز جلسات متعددی درباره تعریف مادر و مقام مادر از منظر حضرت زهرا(س) و مادر بزرگوار ایشان حضرت خدیجه(س) صحبت کنیم که او از اعجوبه‌های روزگار است و وارد لایه‌های اجتماعی جامعه می‌شود.

ادیب یزدی یادآور شد: در کنار بحث تربیت و مادری بحث حجاب، ‌ عفاف، تقوا، عدم ارتباط با نامحرم هم مهم است. من اینقدر با بچه‌ام فاصله نگیرم که جذب دیگران شود، ما باید خودمان بچه را جذب کنیم و اینها مسائلی است که می‌تواند در ذیل عنوان مادری واقع شود.

بخش دوم گفت‌وگوی ایسنا با رئیس جامعه مبلغین یکشنبه ۲۶ آذر منتشر می‌شود.  

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: عاشورا برشی از مدل تربیتی حضرت زهرا(س) بود