حضرت زهرا(س) به همه آموخت که زیر بار ظلم نروید / کار اسرائیل در غصب فلسطین همچون داستان فدک است

حضرت زهرا(س) به همه آموخت که زیر بار ظلم نروید / کار اسرائیل در غصب فلسطین همچون داستان فدک است
ایسنا

حجت‌الاسلام والمسلمین ادیب یزدی با بیان اینکه یکی از ابعاد عظیم زندگی حضرت زهرا(س) بُعد فریاد، اعتراض، اقدام عملی علیه ظلم و ظلمت است، گفت: عاشورا زاییده این تفکر حضرت صدیقه‌طاهره(س) است. مادر عاشورا و زاینده عاشورا و ایجادکننده عاشورا حضرت صدیقه‌طاهره(س) بودند که اعتراض را به فرزندانش آموخت که در مقابل ظلم زیر بار نروید، فریاد بزنید؛ چنانچه که خودشان برخاستند و فریاد زدند.

رئیس جامعه مبلغین در بخش اول گفت‌وگویش با ایسنا در مورد جایگاه حضرت زهرا(س) به عنوان یک تاریخ‌دان و مشاور در کنار پدر و همچنین ویژگی‌های مادرانه این بانوی بزرگوار در تربین فرزندان و حالا در بخش دوم این گفت‌وگو در مورد نقش حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پدر و دفاع از امیرالمومنین(ع)  سخن گفت که در ادامه می‌خوانیم:

در ادامه، این سوال مطرح شد که همیشه رسول گرامی اسلام(ص) در زمان حیات خود در مورد دخترشان صحبت می‌کردند و حتی به مردم تاکید داشتند که فاطمه پارۀ تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزرده و هر کسی به او احسان و نیکی کند و اسباب شادمانی او را فراهم کند، من را شاد کرده است، اما چرا پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به دختر رسول خدا اهانت و او را شهید کردند، که حجت‌الاسلام والمسلمین ادیب یزدی اینگونه پاسخ داد: یکی از ابعاد زندگی حضرت زهرا(ص)، بُعد و رسالت تاریخی حضرت صدیقه‌طاهره است؛ بعد از رحلت پیغمبر متاسفانه اتفاقات ناگواری در عالم اسلام روی داد و جریان رهبری در بعد از رحلت  پیغمبر(ص) به انحراف افتاد و آنکه نظر پیغمبر(ص) بود عملیاتی نشد و جامعه تحت تاثیر ارزش‌های قبل از اسلام واقع شد یعنی تحت تاثیر ارزش‌های جاهلی و دوران جاهلیت قرار گرفت،

وی ادامه داد: قرآن هم همین معنا را پیش‌بینی کرده بود، قرآن هم گفته بود مسلمان‌ها مواظب باشید پیغمبر(ص) شما از دنیا می‌رود حرکت ارتجاعی نکنید، اگر حرکت ارتجاعی بکنید همه دستاوردها را از دست می‌دهید «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ...» اگر پیغمبر بمیرد یا کشته شود «اوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ». شما یک حرکت قهقرایی می‌کنید؟ به ارزش‌های جاهلی برمی‌گردید؟ بعد قرآن نمی‌گوید نه شما این کار را نمی‌کنید،‌ می‌گوید «وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا» هر کس به ارزش‌های زمان طاغوت برگردد، خدا ضرر نمی‌کند «وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِین» و خدا به زودی مزد شاکرین را خواهد داد، یعنی مزد کسانی که پای اسلام بمانند.

ادیب یزدی خاطرنشان کرد: این را قرآن پیش‌بینی کرده بود، «ینقلب علی عقبیه»، یعنی همان حرکت ارتجاعی و قهقرایی، دقیقاً مثل پیش‌بینی قرآن محقق شد و پیامبر(ص) که از دنیا رفت، جامعه یک حرکت قهقرایی کرد و دوباره به ارزش‌های پان‌عربیستم برگشت و اسلام و فرمایشات پیغمبر اکرم(ص) دوباره به طاق نسیان سپرده شد و یا در درجات بعدی اهمیت قرار گرفت.

این خطیب برجسته کشور تصریح کرد: لذا وجود مبارک حضرت امیر مع‌الاسف خانه‌نشین شدند با آن اتفاقاتی که بعد از رحلت پیشامد کرد و اینجاست که یکدفعه نقش حضرت صدیقه‌طاهره(س) به عنوان معتبرترین زن تاریخ و گرامی‌ترین زن در محضر پروردگار عالم و محبوبه رسول خدا(ص) و همسر علی مرتضی(ع) عملیاتی شد و حضرت صدیقه کولاک کردند، یعنی حضرت صدها عاشورا را آفریدند.

حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پدر غوغا کرد

وی افزود: من تعجب می‌کنم با اینکه حضرت دل‌شکسته بودند و مصائبی بر ایشان وارد و به طور جانگداز بر ایشان مشکلاتی حادث شده بود، در عین حال 40 شب وقتی هوا تاریک می‌شد، حضرت با اینکه به راحتی قادر به راه رفتن نبودند، دست حسن 8ساله و حسین 7ساله را می‌گرفتند و با تکیه بر شانه‌های بچه‌ها در کوچه‌های مدینه راه می‌رفتند، حضرت 40 شب عجیب است که خسته و ناامید نمی‌شدند، در خانه اصحاب پدر می‌آمدند، یکی یکی در خانه اصحاب پیامبر(ص) را می‌زدند، صحابه دم درب می‌آمدند، چشم‌شان که به حضرت فاطمه(س) می‌افتاد اول خجالت کشیده و بعد می‌گفتند این وقت شب شما با پای خودتان آمدید! دستور می‌دادید من می‌آمدم، بعد حضرت بنا به صحبت می‌کرد، دردناک‌ترین فصل تاریخ اسلام این یک تیکه است، تاریخش از عاشورا هم جانگدازتر است! نمی‌دانم چرا آقایان این را برای مردم نمی‌گویند؟!.

رئیس جامعه مبلغین بیان کرد: سوالی که همیشه وجود دارد این است که حضرت در این 40 شب درِب خانۀ چند نفر رفتند؟ بعضی از مورخین گفتند 400 نفر ولی به نظرم این اغراق باشد چون حضرت اصلاً توان صحبت کردن نداشتند، شبی10 نفر خیلی زیاد است!، حافظ عبرو گفته 120 نفر، یکی از مورخین گفته 80 نفر که به نظرم عدد 80 صحیح‌تر باشد که حضرت در این 40 شب در خانه 80 نفر رفتند، اینکه حضرت در خانه چه کسانی می‌رفت؟ سوال مهمی است.

ادیب یزدی تصریح کرد: ایشان در خانۀ همه نمی‌رفت و انتخاب می‌کرد، این خیلی بحث مهمی است، درب خانه منافقین نمی‌رفتند، درِب‌ خانه کسانی که با یهود سَر و سّری داشتند نمی‌رفتند، درب خانه آن کسانی که پیغمبر(ص) دم مرگ از آنها راضی نبود و حرف پیامبر(ص) را گوش نکردند نمی‌رفتند، زیرا حضرت زهرا(س) با آنها کاری ندارد، حضرت درب خانه کسانی که حرف رسول(ص) را زیر پا انداختن هرگز نمی‌رود. درِب‌ خانه خوبان درجه یک همچون سلمان، ابوذر، عمار هم نرفت زیرا آنها کوتاهی نکردند به وظیفه خودشان به نحو عالی قیام کردند، سلمان برای امیرالمومنین چه کرد! چه کتک‌ها خورد! ابوذر و یاسر پای امیرالمومنین ماندند و نیازی نیست حضرت درب خانه آنها برود، آنها تکلیف‌شان را می‌دانستند. پس حضرت در خانه دو طایفه نرفت، درب خانه مومنین درجه یک و درب خانه منافقین و کسانی که به رسول خدا بد کردند، نرفت.

وی افزود: حضرت درب خانه کسانی رفت که زمان پیامبر(ص) مرید و فدایی امیرالمومنین(ع) و با امیرالمومنین(ع) عالم یکی بودند، اما چه شد که بعد از رحلت پیامبر(ص) از او بُریدند؟ ظرف چند ساعت و چندروز این افراد از امیرالمومنان(ع) جدا شدند و به جبهه دیگری رفتند! حضرت درب خانه آنها رفت، اگر بگویم خاکستری‌ها، گذشته اینها خیلی نورانی بوده، گذشته خاکستری‌ها هم خاکستری است اما این کسانی که حضرت درب خانه آنها رفت گذشته آنها خاکستری نبود،‌ فدایی امیرالمومنین(ع) بودند ولی بعد از رحلت پیغمبر(ص) از حضرت امیر جدا شدند و حضرت درب خانه آنها می‌رفت.

داستان حضرت زهرا(س) و دیدار با رئیس طایفه اوس

این خطیب برجسته کشور ابراز کرد: مثلاً از اولین کسانی که حضرت درب خانه آنها رفتند مردی به نام «اُسَیِدبنِ‌ خضیر رئیس طایفه اوس» بود، اینکه حضرت زهرا(س) درب خانه کسی برود خیلی عجیب است! اما وقتی بحث ولایت و دفاع از مظلوم و حبس اَعلم، بحث بایکوت کردن انسان شریف و بزرگی مثل علی‌ّبن‌ابیطالب(ع) وسط می‌آید، دیگر بی‌بی‌ صبر نمی‌کند و نمی‌گوید من فاطمه زهرا هستم مردم باید درب خانه من بیایند و حاجت بطلبند! نه، حضرت بلند می‌شود و می‌رود و به تکلیف الهی عمل می‌کند.

ادیب یزدی ادامه داد: حضرت درب خانه اُسید را زدند و او آمد دم درب و چشمش به حضرت زهرا(س) افتاد تعجب کرد، چه صحبت‌هایی بین این دو گذشت... که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم بودند. اسیدبن خضیر اول عذرخواهی کرد و گفت دختر پیغمبر می‌دانم برای چه به اینجا آمدی، اما چه کنیم علی در سقیفه بنی‌ساعده نبود، در آن جلسه رای‌گیری نبود، اگر علی بود به خدا قسم به او رای می‌دادیم اما هر چه به چپ و راست نگاه کردیم علی نبود.

وی یادآور شد: حضرت فرمودند اُسید واقعاً از علی توقع داشتند بدن پیغمبر(ص) را بی‌غسل و کفن رها کند و دنبال ریاست دنیا بیاید؟ مگر یادتان نیست پدرم به علی حکم کرد علی‌جان تا مرا دفن نکردید، تا مرا کفن نکردید حق ندارید در هیچ جلسه‌ای شرکت کنید و اصلاً مسلمان‌ها حق ندارند جلسه‌ای بدون حضور تو تشکیل بدهند و بعد رسول خدا(ص) فرمود «پیامبری در بنی‌اسرائیل از دنیا رفت، مردم بدنش را کنار گذاشتند و دنبال تقسیم ارث رفتند، عذابی از آسمان آمد و همه آنها را نابود کرد»، فرض کن خانواده‌ای پدرشان از دنیا برود و جنازه را رها و دنبال ارث بروند، مردم اینها را لعن و نفرین نمی‌کنند؟ شما از علی توقع داشتید پیامبر(ص) را رها کند و به جلسه‌ای بیاید که اصل انعقاد آن خلاف شرع بود، اُسید در اینجا چیزی برای گفتن نداشت، اُسید که عددی نیست همۀ مدینه هم درصدد احتجاج با فاطمه‌زهرا بیایند(س) به خدا قسم حضرت بر همه آنها غلبه خواهد کرد.

رئیس جامعه مبلغین اظهار کرد: مباحث زیادی بین اُسید و فاطمه‌زهرا(س) صورت گرفت که اُسید خیلی بی‌ادبی می‌کرد، اولش خوب برخورد کرد ولی وقتی دید حریف ایشان نمی‌شود، در این زمان  اُسید حسادت، کینه و ناراحتی و بعد هم کار بدی کرده بود و قابل دفاع نبود را تصور می‌کرد، ولی اَلکی دفاع نمی‌کرد، می‌گویند اگر کسی اشتباه کند یک اشتباه کرده اما اگر درصدد دفاع از اشتباهش بربیاید مرتکب اشتباه بعدی می‌شود،‌ اُسید اشتباه روی اشتباه می‌کرد و می‌خواست کارش را توجیه کند و به همین خاطر به حضرت زهرا(س) جسارت می‌کرد و می‌گفت زشت نیست شما دنبال خلافت از این خانه به آن خانه راه افتادید؟! زشت است که بچه‌های پیامبر دنبال ریاست و دنیا باشند.

ادیب یزدی عنوان کرد: حضرت در پاسخ اُسید گفت من یا علی دنبال ریاست هستیم؟! علی را نمی‌شناسید؟! بعد اُسید در بی‌ادبی و جسارت رفت و حضرت با کمال بزرگواری همچنان به اجتجاج ادامه دادند تا جایی که حضرت داشت حرف می‌زد که اُسید داخل رفت و درب را محکم به روی فاطمه‌زهرا(س) بست! این یعنی درب را به روی خدا بست،‌ درب را به سوی سعادت و سعادتمندی بست، یعنی بشریت را به سمت بدبختی کشاند.

پس از سقیفه حضرت زهرا(س) هشدار شکل‌گیری گروه‌هایی چون داعش را داد

وی اضافه کرد: یادم می‌آید در احتجاجات حضرت فاطمه(س) با اُسید حتی بحث داعش به میان آمد اما نه به اصطلاح امروزی، حضرت فرمود اُسید شما دارید اسلام را به راهی می‌کشانید که کسانی در اسلام ظهور خواهند کرد که به کوچک و بزرگ مسلمانان رحم نخواهند کرد و خون مسلمانان را می‌ریزند، اشاره حضرت به گروه‌هایی مثل داعش بود، مگر نشد؟ ما در طول تاریخ خیلی وقت‌ها دیدیم داعش ظهور کرد، این در زمان ما بود و در قرون گذشته هم این تفکر کثیف و خشن ملعون گاهی ظهور می‌کرده و خونریزی‌هایی می‌شد.

این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: به هر حال حضرت فاطمه(س) در مقابل انحراف کوتاه نیامد و تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه عمر شریف‌َشان مقاومت کردند و حق را کنار گوش کسانی که گوشی برای شنیدن داشتند زمزمه کردند و در همین مسیر هم جان شیرین‌شان را فدا کردند. این هم یکی از ابعاد عظیم زندگی حضرت زهراست، بُعد فریاد، اعتراض، اقدام عملی علیه ظلم و ظلمت.

عاشورا زاییده تفکر حضرت صدیقه‌طاهره(س) است

ادیب یزدی گفت: این بُعد حضرت صدیقه‌طاهره که ما اسم آن را بُعد تاریخی یا بُعد رسالت تاریخی می‌گذاریم، بسیار قوی است، در واقع عاشورا زاییده این تفکر حضرت صدیقه‌طاهره(س) است، اصلاً مادر عاشورا و زاینده عاشورا و ایجادکنندۀ عاشورا حضرت صدیقه‌طاهره(س) بودند که اعتراض را به فرزندانش آموخت که در مقابل ظلم زیر بار نروید، فریاد بزنید، چنانچه که خودشان برخاستند و فریاد زدند و ما چنین نتیجه‌ای از زندگی نورانی ایشان گرفتیم.

وی بیان کرد: لذا حضرت فاطمه(س) بعد از پدر و شوهرش از برترین خلائق است و خداوند همه خوبی‌ها را در این خاندان قرار داد که مرجع، ملجا و اصل آن را در حضرت زهرا(ص) می‌توان دید و امیدواریم ما در معرفی این چهره تابناک که می‌تواند منجی همه بشریت باشد، بیشتر تلاش کنیم و اگر کسی برای حضرت زهرا (س) گام بردارد بی‌اجر نمی‌ماند، ایشان هم زحمت‌ها را جبران می‌کند حتی اگر خیلی مختصرتر از زحمتی باشد که ما امروز می‌کشیم.

فدک بهانه‌ای برای افشاگری جریانات انحرافی و بی‌کفایتی حکومت وقت بود

رئیس جامعه مبلغین در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سوال که چرا بعد از رحلت رسول خدا(ص) حکومت وقت فدک را غصب کرد، گفت: جریان فدک مدخلی بود برای ورود حضرت به مباحث تشریح جریانات انحرافی، در واقع حضرت از این طریق خواستند وارد شوند و به جریانات اصلی ورود و انحرافات اصلی را بیان کنند وگرنه فدک یک باغی و یک مزرعه بزرگی در 125 کیلومتری مدینه است و پیغمبر اکرم(ص) در جنگ خیبر فدک را تصاحب کردند.

ادیب یزدی ادامه داد: جریان هم از این قرار بود که فدک بدون جنگ نصیب مسلمانان شد که به آن فِی می‌گویند، فِی عبارتست از قطعات زمین و اموالی که بدون جنگ نصیب مسلمانان شود و طبق حکم خدا در قرآن فِی متعلق به رسول خداست چون مسلمانان در به دست آوردن آن سهیم نبودند، خون ندادند، جنگ نکردند.

وی تاکید کرد: اهالی فدک بعد از شکست از مسلمانان از ترس آنکه مسلمانان آنها را از بین نبرند، خودشان فدک را تسلیم پیغمبر(ص) کردند و رفتند، پیغمبر(ص) هم آمدند از مزرعه فدک بازدیدی کردند، بسیار خوش آب و هوا بود و همین که پیغمبر اکرم(ص) از فدک دیدن کردند با دستان خودشان 100 اصله درخت نخل در آنجا کاشتند و همین که فدک را نگاه می‌کردند جبرئیل نازل شد و گفت «یا رسول‌الله وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه» حق ذیالقربی را بدهید، ذالقربی پیغمبر علی، فاطمه، حسن و حسین است، چون در جریانی که در سال نهم اتفاق افتاد و مسیحی‌ها آمدند پیغمبر(ص) را نفرین کنند، پیغمبر(ص) آنها را نفرین کند، در جریان مباهله معلوم شد ذی‌القربی چه کسانی هستند.

این خطیب برجسته کشور ابراز کرد: خدا به پیغمبر(ص) دستور می‌دهد که حق ذی‌القربی را بدهید و پیامبر(ص) فرمودند این فدک برای حضرت زهراست، چون ایشان ذی‌القربی است. بعد هم فکر نکنیم خدا بین حضرت زهرا(س) و بقیه بندگانش فرق قائل است، درب خانه حضرت زهرا(س) همیشه به روی فقیر، یتیم و اسیر باز بود. در اصل نیازمندان از هر طریقی که وارد مدینه می‌شدند اول درب خانه فاطمه‌زهرا(س) می‌آمدند،‌ لذا درب خانه حضرت زهرا(س) همیشه باز بود و فقرا همیشه صف می‌کشیدند و خدا و پیامبر هم نمی‌خواستند حضرت زهرا(س) خجالت بکشد و بگوید من ندارم،

ادیب یزدی خاطرنشان کرد: به همین منظور خمس وضع شد، نمی‌شود وضع همه مردم خوب باشد و دختر پیامبر چطوری این بیت را اداره کند؟، به همین منظور پیغمبر(ص) که به مدینه آمدند تا وارد شدند پیش حضرت زهرا(س) رفتند، دخترم من دستور دارم فدک را تقدیم شما کنم! حضرت زهرا(س) فرمودند پدر مالی و فَدکا؟ فدک را برای چه کار می‌خواهم؟! من اصلاً دنبال دنیا نیستم، من باغ و درآمد برای چه می‌خواهم؟ پیامبر دوباره فرمودند دخترم این مال شماست، گفت نه نه! نمی‌خواهم، پیغمبر فرمود امر خداست، خدا دستور داده این را به شما بدهم.

وی ادامه داد: اینجا دیگر فاطمه‌زهرا(س) تمکین کرد و گفت اگر امر خداست من تسلیم می‌شوم، حضرت زهرا اصلاً اهل دنیا نیست، خانه و زندگی او را ببینید که در چه خانه‌ای زندگی می‌کند! بالاخره آنجا پیغمبر(ص) با اصرار فدک را به حضرت زهرا(ص) دادند و حضرت زهرا(س) به حضرت امیر گفتند و چند تا کارگر را به آنجا فرستادند و رفتند آنجا را گرفتند، گندم‌ و جوکاری و نخل‌ها را اداره می‌کردند و یکی از کارگزاران مولا مداخل آن را سالیانه به درب خانه حضرت زهرا(س) می‌آورد و به ایشان می‌داد و ایشان هم بین فقرا تقسیم می‌کردند و هوای فقرای مدینه را داشتند.

رئیس جامعه مبلغین افزود: اواخر سال 6 فدک به حضرت زهرا(س) داده شد، 5 سال دست ایشان بود تا رحلت پیغمبر(ص) که وقتی ایشان رحلت فرمودند از طرف حکومت رفتند فدک را از حضرت زهرا(س) گرفتند و کارگزاران حضرت را با مشت و لگد و چماق، دست و پایش‌شان را شکستند و آنها را از آنجا بیرون کردند!، این اتفاق واقعاً به نامردی بود و حضرت زهرا(س) در این هنگام به پیش خلیفه اول آمد و گفت این چه کاری بود که کردی؟ پدرم اینجا را به من داده و او هم گفت من از رسول خدا(س) شنیدم ما از دنیا می‌رویم درهم و دیناری از ما باقی نمی‌ماند!.

ادیب یزدی خاطرنشان کرد: حضرت در پاسخ گفت فدک مال من است و زمان حیات پدرم آن را به من داده است و در زمان رسول خدا(ص) 5 سال در اختیار من بود، اگر قرار بود گرفتنی باشد رسول خدا(ص) آن را می‌گرفت شما چه کاره هستی؟، اما خلیفه اول زیر بار نرفت و گفت باید شاهد بیاوری! حضرت صدیقه‌زهرا(س) آمدند امه اِیمن را با امیرمومنان(ع) و حسنین را به عنوان شاهد بردند، این خیلی فصل دردناکی است، حضرت امیر(ع) گفتند چرا فدک را از فاطمه می‌گیرید؟ فدک در تصرف اوست و تصرف در اسلام نشانه مالکیت است، هر کسی چیزی را در تصرف دارد مال خودش است، تصرف بزرگترین دلیل مالکیت است، ابوبکر گفت نه باید شاهد بیاورید، حضرت فرمودند شاهد مال مدعی است، تو باید شاهد بیاوری که این برای حضرت زهرا(س) نیست نه اینکه ایشان شاهد بیاورد که مال خودش است! چون در تصرفش است وقتی در تصرفش است لازم نیست شاهد بیاورد، تو مدعی هستی که فدک مال ایشان نیست شاهد بیاور! ابوبکر کم آورد و نتوانست جواب حضرت را بدهد.

وی ادامه داد: از یک طرف هم می‌ترسید که حضرت زهرا(س) غضبناک شوند و حرکتی کنند که آبروی شما در تاریخ برود، نهایتاً همینطور هم شد، در این لحظه ابوبکر گفت اجمالاً یک چیزی بنویسم تا فدک را به شما برگردانند که اطرافیان ابوبکر آمدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد و جنگ فدک بالا گرفت، البته حضرت دنبال فدک نبودند بلکه به دنبال این بودند که ثابت کنند هیات حاکمه هیات فاسدی است و حکم خدا را رعایت نمی‌کند. اصل ماجرا این است که حضرت بگویند حکام آدم‌های ظالم و غاصب و نابخردی هستند که حکم خدا برای آنها مطرح نیست وگرنه فدک اصلاً چیز مهمی نبوده بهانه‌ای بود که حضرت قباحت غصب را برساند.

کار اسرائیل در غصب فلسطین همچون داستان فدک است

این خطیب برجسته کشور در بخش پایانی مصاحبه خود در خصوص اینکه امروز هم رژیم صهیونیستی فلسطین را غصب کرده است، اظهار کرد: به هر صورت غصب ازجمله صفات زشت انسان‌های خودخواه و زیاده‌خواه است. دقیقاً اسرائیل یک حکومتِ جعلیِ، غاصبِ و زورگو است که یک ملت را می‌خواهد آواره کند تا حکومت کند، به چه معنا و با چه اصولی؟ پناه بر خدا! اینجا غصب کاملاً با روش‌های بی‌شرمانه رژیم منحوس صهیونیستی قابل تطبیق است، کار اسرائیل هم غصب است و فرقی ندارد.

ادیب یزدی با اشاره به نقش زنان در غزه باوجود شهادت مظلومانه کودکان‌شان خاطرنشان کرد: خدا اول وسعت و ظرفیت و اتساع قلب را به مادر عنایت می‌کند، یعنی اینها همه شگفتی‌هایی است که به عظمت خداوند برمی‌گردد که خداوند می‌تواند مادری را به گونه‌ای قرار دهد که اینگونه این مصیبت‌ها را تحمل کند، مادر ممکن است جنسش ظریف باشد ولی مقاوم است، مقاومت زن از مرد به مراتب در همه جریانات زندگی بیشتر است، بانوان در مصائب و گرفتاری‌های زندگی سنگ زیرین آسیاب هستند و خداوند یک قدرت فوق‌العاده‌ای در تحمل مصائب به آنها داده است و این از شگفتی‌های خلقت است، با اینکه ظاهر زن ظریف است و ظرافت دارد ولی باطن او قوی است و قدرت و ظرفیت دارد. لذا یک مادر داغ بچه را تحمل می‌کند اما پدر نمی‌تواند تحمل کند.

وی ابراز کرد: بانوان یک موجودات آرزومندی هستند، بله بچه او شهید شده ولی آرزوها از بین نرفته یعنی غایات و دیدهای عمیق تاریخی از بین نرفته است، یک مادر وقتی آزادی و آزادگی یادش می‌آید و اینکه یک کشور اسلامی صاحب اذان و اقامه است و مردم در آن با عزت و شکوه  زندگی می‌کنند، این مصائب جلوی روی او کم‌کم او قابل تحمل می‌شود و این نشان‌دهندۀ وسعت قلب بانوان غزه است.

بین فلسطین و ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) یک ارتباط رمزآلودی وجود دارد

رئیس جامعه مبلغین تصریح کرد: البته اصولاً ملت فلسطین مردمان مبارزی هستند، الان 75 سال است که شاهد مبارزه این ملت هستیم چه در دوران 1948 که آغاز انعقاد حکومت کثیف اسرائیل بود، چه جنگ 1967 و چه سایر جنایتی که به این ملت مظلوم شد،‌ فلسطینی‌ها محکم ایستادند؛ لذا اصلاً بین فلسطین و ظهور حضرت صاحب یک ارتباط رمزآلودی وجود دارد.

وی ادامه داد: ما در روایات داریم که نابود شدن حکومت یهود و تسلط اهالی فلسطین بر اراضی مسجدالاقصی و بیت‌المَقدس از نشانه‌های ظهور حضرت حجت(عج) است، ارتباط فلسطین با ظهور حضرت حجت(عج) عجیب است! من در الزامُ النّاصب فی اثبات الْحُجت الغائب شاید 10 الی 16 روایت دیدیم که در آن کلمه فَلسطین آمده و تمامش هم به آزادی و مبارزه و خون‌دهی و جایگاه مردم فلسطین برمی‌گردد و الان ما داریم چیزهایی را به چشم می‌بینیم که بشریت تاکنون به چشم خودش ندیده است، انشاءالله پایان این امر پیروزی برای مردم فلسطین و ناامیدی دشمن باشد و ببینند که نمی‌توانند کاری بکنند و حضور منحوس صهیونیست انشاءالله در منطقه از بین برود و ما شاهد پیروزی‌های بزرگتری باشیم.

فیلم کوتاه این مصاحبه را می‌توانید در زیر ببینید:

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: حضرت زهرا(س) به همه آموخت که زیر بار ظلم نروید / کار اسرائیل در غصب فلسطین همچون داستان فدک است