با وحدت باندی و زدوبندی مخالفیم/ از مجلس اول مجبور بودیم افرادی را در لیست بگذاریم تا دعوا نشود!
اظهارات اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی را می خوانید؛
جناب آقای بادامچیان، کمتر از سه ماه تا انتخابات مجلس دوازدهم زمان باقی است. انتخاباتی که به هر حال با توجه به حوادثی که این مدت طی شد اعم از اتفاقات بینالمللی و آشوبهای سال گذشته، رخداد مهمی است. فضای سیاسی کشور برای انتخابات آینده را چطور ارزیابی میکنید و اینکه مؤتلفه اسلامی در این فضای سیاسی در چه جایگاهی قرار گرفته است و برنامهتان برای ورود به انتخابات آینده چه خواهد بود؟
لیست ۱۶ نفره روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان به روایت نوبخت /اتاق فکری بین اصلاح طلبان، اصولگرایان و اعتدالیون تشکیل نشده است
پیش بینی میرسلیم از درصد مشارکت در انتخابات مجلس /بخت اصلاح طلبان برای رأی آوردن بسیار ضعیف است
اول باید بگویم انتخابات یک امر بسیار مهم در نظام مردمسالاری است؛ انتخابات هم یک وظیفه ملی است و از نظر مذهبی و اسلامی هم یک وظیفه دینی است یعنی باید انسان به وظیفه دینیاش عمل کند لذا جمهوری اسلامی برای دستیابی به مقام و برای رقابتهای انتخاباتی مرسوم در غرب نمیشود رقابت کرد؛ در اینجا برای انجام تکلیف شرعی و اجرای مسئولیتهایی که یک نظام، یک ملت و مجموعهای که در یک حزب جمع هستند به عهده افراد گذاشته میشود و بر اساس نیت قربة الی الله و انجام وظیفه الهی و اسلامی در انتخابات باید شرکت کرد؛ بنابراین مسئله فقط مسئله رقابت نیست و مسئله این است که ما تکلیف شرعیمان را چگونه انجام بدهیم و این بحث بسیار جالبی است که در انتخابات با یک انگیزه سیاسی شرکت میکنیم یا به عنوان یک انجام وظیفه ارزشی الهی و انسانی که باید انجام وظیفه کنیم که دومی مطلوب ماست.
در رابطه با مسئله اهمیت اصل انتخابات باید گفت مردم حرف و نقششان در حکومت را با انتخاباتها بیان میکنند؛ ملت رأی میدهند، نمایندگان انتخاب میشوند، نمایندگان قانونگذاری و برنامهریزی میکنند و طرحها و لوایح را تصویب و به دولت ابلاغ میکنند؛ وزرا را با معرفی قوه مجریه انتخاب میکنند و بعد هم باید نظارت داشته باشند. اینها به نمایندگی از طرف مردم این کار را انجام میدهند و مردم اگر بخواهند نماینده شان را انتخاب کنند و مجلسی که تشکیل میشود به طور مطلوب تشکیل شود و مصلحت نظام و منافع ملی کشور و مسائل ارزشی الهی اسلامی در آن لحاظ شود، نقش اصلی دست خودشان است.
اگر مجلس خوب تشکیل شود یا مجلس بد تشکیل شود بهعهده مردم است
اگر مردم نمایندگان پاک، شجاع، قوی، آشنای به کار و کارآمد را انتخاب کنند مشکلات کشور به نمایندگی از ملت حل میشود اما اگر مردم حواسشان نباشد و شخصی مثل بنی صدر را انتخاب کنند و تصور کنند که بنی صدر یک شخصیت آزاد اندیش ملی است که با امام به ایران آمده است و ۱۰۰ درصد هم به او رأی بدهند و بعد متوجه بشوند او آمریکایی است، در حقیقت انتخاب مردم منجر به این شده که بنیصدر سر کار بیاید.
بنابراین اگر مجلس خوب تشکیل شود بهعهده مردم است، اگر بد تشکیل شود بهعهده مردم است؛ این بحثهای سیاسی که چند نفر را شورای نگهبان ردصلاحیت میکند و یک جریانی میگوید "اگر اینها را گذاشته بودیم بیایند چه میشد و چه نمیشد"، باید گفت این افراد که احرازصلاحیت نشدند گذشتهشان مشخص است و هرکجا بودند، کاری نکردند که بتوانند مؤثر باشند؛ بعد هم دچار مشکلات شدند و شورای نگهبان آنها را رد کرده است.
مردم خودشان باید تحقیق کنند این فرد که میخواهد به مجلس برود و سرنوشت چهار ساله مملکت را از نظر قوانین و مسئولیتها و از نظر نظارت و طرحها و لوایح در دست بگیرد چجور آدمی است؛ اینکه هرکسی را به مجلس بفرستید بهامید اینکه انشاءالله آدم خوبی است نمیشود؛ در یکی از این استانها به فردی گفتم "این کسی که رأی میدهید آدم نامناسبی است و فردا به مجلس میرود کار را خراب میکند"؛ گفت "گاو باشد از خودمان باشد"! از خودمان باشد غلط است، چه برسد به اینکه از باند و گروه و زدوبند باشد؛ وقتی کسی میلیاردی خرج میکند باید دید چهکسی به او پول میدهد، اگر باند پولدار آنچنانی میآیند با پول زیاد و خرید رأی آدم به مجلس میفرستند، این دیگر نماینده نیست بلکه سرمایهگذاری است که به مجلس رفته! اگر ۵ میلیارد خرج کرده است میخواهد ۳۰ میلیارد به دست بیاورد.
مجلس یازدهمیها آدمهای خوبی بودند ولی...
برسیم به بخش دوم سؤال اولی که مطرح شد؛ وضعیت سیاسی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
از نظر کلی ما گام اولمان تمام شده و در این مرحله همه سلیقهها و گروهها به صحنه آمدند؛ ۱۱ دوره مجلس داشتیم، غیر از مجلس اول و دوم، مجلس سوم دقیقا اکثریت مانند مجلس ششم در اختیار یک جریان بود، بقیه مجالس نمایندگانی مخلوط از دو طیف بودند تا مجلس یازدهم.
در مجلس یازدهم آدمهای خوبی وارد پارلمان شدند ولی خیلی عملکردشان برای مردم روشن نیست و لذا یک رضایت کلان از این مجلس در سطح مردم وجود ندارد؛ علتش این است که اولا عناصری به این مجلس رفتند که آدمهای خوبی بودند ولی با شعار جوانگرایی رفتند و در کار قانوننویسی و قانونگذاری وارد نبودند ضمن اینکه تخصص لازم را نداشتند؛ مثلا در کمیسیون قضایی یک آدم فرهنگی رفته بود، در کمیسیون اقتصادی فقط ۴ یا ۵ نفر اقتصاددان داشتیم و این طبیعی است که وارد نیستند که اقتصاد چیست؛ حالا مسئله اقتصاد بماند که بخش عمدهای دارد که مثلا اقتصاد اسلامی چیست؟ اقتصاد اسلامی نه اقتصاد آزاد است، نه اقتصاد بازار است، نه اقتصاد سرمایه داری، نه اقتصاد سوسیالیستی و نه اقتصاد دولتی است نه اقتصاد بی نظم عرضه و تقاضا است؛ اقتصاد اسلامی یک اقتصاد ارزشی ضابطهمند است.
به همین علت است که مشکلات باقی میماند؛ نمایندهای که مردم انتخاب میکنند به مجلس بفرستند، اگر از روی احساسات باشد نمیشود؛ چه برسد به آنهایی که میروند رایشان را میفروشند، آدمی که خلاف قانون رأی خریداری میکند، در مجلس هم برود به ملت و ارزشها وفادار نیست.
چه جناح اصولگرا و حتی چه جناح رقیب، بخش مهمی از وقتشان در انتخابات صرف رسیدن به لیست واحد میشود یعنی تا دو سه روز مانده به انتخابات بحث بر سر این هست که وحدت ایجاد میشود یا نه و چند ماه قبل از انتخابات شعار اینکه وحدت کنیم یا نکنیم خیلی داغ است اما هیچ وقت ایده و شعار و اینکه اگر وارد مجلس شویم این کارها را خواهیم کرد و یا وارد دولت شویم این برنامه را پیش میبریم مطرح نبوده؛ لااقل در دورههایی که ما رأی دادیم چنین چیزی شاهد نبودیم.
اتفاقا چه در بیانات رهبری و چه امام (ره) و از مجلس اول که مقام معظم رهبری در مجلس بودند، مطالب و مطالباتشان از مجلس بیان شده است؛ در انتخابات دوم مجلس، جامعه مدرسین حوزه علمیه انقلاب در دفترچهای شاخصهای نمایندگی را توضیح داده ولی وقتی پای عمل میآید دیگر روابط طایفگی، خودمانی، مسئله باندهای تشکیلاتی، اینکه ما یک حزب داریم و یک باند داریم و... پیش میآید. باند یعنی یک مجموعهای که دور خودشان جمع شدند و فقط خودشان را قبول دارند و لذا فهرستی که میدهد فقط نمایندگان خودشان هستند؛ این را حرکت باندی میگویند، دولت هم میگیرند از خودشان میگذارند. وقتی میگوییم این آدم که در لیست است آدم لایقی نیست، وارد نیست، هیچ سابقه کاری ندارد، میگویند از خودمان و گروهمان است؛ لذا دنبال فرد اصلح نمیگردند.
از مجلس اول مجبور بودیم افرادی را در لیست بگذاریم تا دعوا نشود!
اما سابقه نشان میدهد تمام وقت شما صرف لیست بستن میشود نه تدوین شیوه حکمرانی کشور.
ما در فهرست مجلس اول که من کارگردان اصلی آن از طرف حزب جمهوری اسلامی بودم(من مسئول کل انتخابات حزب جمهوری اسلامی و مسئول انتخابات حزب مؤتلفه اسلامی بودم و الآن هم مسئولم و در همه انتخاباتها حضور داشتم)، مجبور بودیم بعضی آدمها را در لیست بگذاریم تا به دعوا برنخیزند؛ مثلاً در فهرست مجلس خبرگان قانون اساسی بنیصدر را هم داخل لیست گذاشتیم؛ در این گیرودار مجبوریم بهخاطر برخی مصالح اینها را بگذاریم؛ یک مصلحت عظیم در گام اول انقلاب مطرح بود و آن هم اینکه بعد از پیروزی انقلاب ما در مقابل ضدانقلاب قرار گرفتیم؛ عناصر باقیمانده از رژیم شاه هم هنوز بر سر کار بودند.
شاه وقتی رفت، تمام کارمندان دولت شاه باقی ماندند؛ اینها همه تأییدیه ساواک گرفته بودند، اساتید دانشگاه تأییدیه ساواک داشتند، تمام نیروهای مسئولین ارتش تأییدشده هیئت مستشاری آمریکا بهسرپرستی «ژنرال کاست» بودند؛ در این موقعیت امام آمد انقلاب را تحویل گرفت؛ نمیشد همه اینها را بیرون بریزید و با همینها کشور اداره شد، اکثر قریب به اتفاقشان هم چون از رژیم شاه ناراضی بودند با نظام ما همراهی کردند.
هنگامی که انتخابات مجلس شد بسیاری از گروهها با فریب و دروغ و کلک و تبلیغات و پول بیدریغ استکبار و طاغوت در انتخابات حضور پیدا کردند؛ شما فهرست سازمان منافقین را ببینید، جالب است که منافقین همراه کمونیستها و لیبرالها و حتی چهرههای معمم فهرست انتخابات دور اول را بیرون دادند؛ ما با اینها میخواستیم رقابت کنیم تا رأی نیاورند، از طرفی اگر میخواستیم ۴ فهرست از ما بیرون بیاید، فهرست طرف مقابل برنده میشد، در نتیجه ما مجبوریم چهار نفر را هم در لیست قبول کنیم و از بعضی از شاخصها تنزل کنیم تا خط اصیل امام در مقابل خط ضدانقلاب، رأی بیاورد و بههمین خاطر انتخابات مجلس اول ائتلاف بزرگ تشکیل دادیم؛ از اینجا میبینید بهتدریج چهره آنها روشن میشود و در انتخابات مجلس دوم با توجه به حادثه هفتم تیر و شهادت بهشتی آن هم در محل حزب جمهوری اسلامی و شهادت رجایی و باهنر، مردم حواسشان جمع شد.
شما میبینید که در طول این سالها جبهه تشکیل شده و انتخابات جبههای است؛ شورای اصولگرایان همسو، شورای هماهنگی، شورای آبادگران ایران اسلامی و... همه اینها جمع میشدند تحت محوریت آیت الله مهدوی از جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بهعنوان جامعتین و با آقای عسگراولادی و دیگران یک فهرست کلان میدادند که تا انتخابات مجلس یازدهم این روند جلو آمده است؛ در مجلس یازدهم باز همه اینها جمع شدند تا بر اثر وحدت، گروههای نامناسب رأی نیاورند، مخصوصاً گروههایی که آمریکا به آنها اعتماد داشتند.
خلاصه این استراتژی ایجاب میکند که این سمت برخی اوقات کوتاه بیاید؛ در انتخابات مجلس یازدهم هم همین شد، بعد معلوم شد اصلاحطلبان در ایران زیر ۱۰۰ هزار تا رأی دارند و آمریکاییها فهمیدند اینها پایگاه مردمی ندارند. فتنه ژینا یکی از دلایلش این بود که احساس کردند که جایی برای کسانی که از اصلاحات دم میزنند بین مردم نیست بنابراین این فتنه را کلید زدند؛ الآن احساس میشود در گام دوم انقلاب، مجلس آینده باید مجلس گام دومی باشد. ما ۱۱ مجلس در گام اول داشتیم و اکنون مردم شناختند که به چهکسانی رأی بدهند؛ به اصلاحطلبان که نمیآیند رأی بدهند! چرا رأی نمیدهند؟ برای اینکه نگاه میکنند مجلس سوم و ششم دست اینها بوده است هیچ کس دل خوشی از آنها ندارد، دولت دوم خرداد سر کار آمده است کسی دل خوشی از آن نداشت؛ دولت اصلاحطلبان اعتدالی آمد که تا برجام هم رفتند و امضا هم کردند باز هم همینطور، و برجام حاصلی برای ملت ما داشت؟ نه تحریمها لغو شد و نه دشمنی آمریکا کم شد و به سیاستهای استکباری خود ادامه داد.
گرانی مسکن در تهران در دو مقطع رخ داد؛ شهرداری کرباسچی و دولت روحانی!
از طرفی مردم فهمیدند که گرانی مسکن برای دولت آقای روحانی است؛ گرانی اول مسکن در دوران کرباسچی اتفاق افتاد و وقتی شهردار تهران شد بحث تراکمفروشی را شروع کرد؛ من یادداشتی همان زمان نوشتم و در روزنامه اطلاعات چاپ شده است، نوشتم که اداره شهر تهران سخت است؛ شهر بزرگی است و خرابیهای دوران طاغوت هنوز بهجا مانده اما از طرفی اداره آن آسان هم هست چون همه مردم همراه هستند اما این شهردار ما هنرش این است که ظرف چهار ماه قیمتهای مسکن را چنان بالا برده که حد ندارد؛ اتفاقاً چندی بعد در افطاری رهبر انقلاب با کارگزاران نظام سر سفره نشسته بود، وقتی من را دید خیلی عصبانی شد و تندی کرد که "چرا این حرف را زدی؟"؛ گفتم که "حرف حق را زدم"!
اما دومین و مهمترین مسبب گرانی دولت آقای روحانی بود لذا الآن مردم متوجه شدند که به جریانهای غیرارزشی رأی ندهند یا به جریانهایی که ادعای ارزشی بودن دارند ولی باندی هستند یا سوءاستفادهچی هستند نباید رأی بدهند؛ شخصی ادعای انقلابی بودن میکند اما به مجلس رفته است و ماشین شاسی بلند میگیرد. بحث ساده زیستی مستضعفین را میکند اما حالا از او بپرسید خانهات کجاست رویش نمیشود بگوید چون رفته در محله اعیان نشین ساکن شده! من نمیگویم شهر اعیان نشین داشته باشد یا نداشته باشد اما بهتر است همه شهر اعیان نشین شود.
حزب موتلفه اسلامی , اسدلله بادامچیان ,
ما در دوران گام اول مجبور بودیم بنا به شرایط روز و مصالح مملکت و مسئله حفظ کشور از درگیریهای احزاب و غیره با همه به صورت جمعی مدارا کنیم اما مجلس دوازدهم یک مجلس گامدومی است و اگر مجلسی براساس آنچه مقام رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند تشکیل بدهند، مشکلات کشور به راحتی حل میشود چون ما مشکلی به آن معنا نداریم که نتوانیم حل کنیم و فقط مردم باید خوب رأی بدهند.
این دوره انتخابات ۳ ـ ۴ نوع فهرست داریم یعنی تکثر داریم و وحدت نداریم
خب، لازمه آن این است که یک لیست و فهرست خوب هم معرفی شود.
اتفاقا ما در این دوره انتخابات ۳-۴ نوع فهرست داریم یعنی تکثر داریم و وحدت نداریم؛ من از قبل در مصاحبههایم گفتم بسیاری از دوستان باورشان نشد. گفتم ما طرفدار وحدت هستیم و خودمان هم در شورای وحدت هستیم اما یقینا این دوره هر کسی کار خودش را میخواهد انجام بدهد! به همین علت یک گروه هستند که فهرست میدهند، شعار انقلابی هم میدهند اما این فهرستشان فقط از باند خودشان است! یک گروه هستند که لیستشان از باند خودشان نیست اما افراد باب میل خودشان را جمع میکنند یا با احزاب دیگر یک فهرست جمع میکنند؛ این فهرست زد وبندی است. با هم جمع شدند دو تا برای من، دو تا برای تو و این و آن یک فهرست جمع میکنند! نمایندگی مجلس که طعمه نیست، امانت الهی است. کسی که نماینده می شود ولو اینکه از یک شهرستان با ۱۲ و یا ۲۰ هزار رأی آمده باشد، نماینده ۸۶ میلیون نفر جمعیت است. میخواهد کرد باشد، ترک باشد، سنی باشد، شیعه باشد، هرچه میخواهد باشد؛ از ارامنه باشد، یهودی باشد و... نماینده کل ملت است و نماینده نظام جمهوری اسلامی و حتی نماینده مسلمانان دنیا است چون همه چشم به انقلاب اسلامی دوختند.
این که در فهرست بستن بگوییم دو تا برای مؤتلفه، دو تا برای فلان گروه و آن دوتا هم برای آن گروه، خب این تقسیم غنائم است، این غنائم نیست این بار امانت مردم و امانت الهی و مردمی است و حق الناس است و اگر این را رعایت نکنید نزد خدا مسئول هستید لذا در این شرایط و در این موقعیت، مجلس دوازدهم باید مطابق گام دوم باشد. نماینده باید توانمند، قوی و پاک باشد و خواست مردم را بفهمد بعد هم مسلط باشد بتواند کشور را اداره کند.
تحول در قانون اساسی را قبول داریم اما...
خب، مؤتلفه در این زمینه چهکار میکند؟
مؤتلفه میگوید در گام دوم، سه اصلی که رهبر معظم انقلاب فرمودند یعنی تمدن نوین اسلامی، جامعه نمونه اسلامی و دولت کریمه اسلامی را باید اجرا بکنیم؛ چهکسی باید انجام بدهد؟ مجلس(!) ببیند برای این مراحل چه قوانینی لازم است که تصویب کند.
مسئله بعدی اینکه حضرت آقا از تحول سخن گفتند؛ در مشهد مقام معظم رهبری سخنرانی اول سالشان تحول را شرح دادند؛ سال ۸۶ فرمودند تحول یک لفظ است ولی یک دنیا معنا پشت آن است پس این دوره باید تحول ایجاد کنیم. یک بار از من پرسیدند تحول در چه؟ گفتم در قانون اساسی! اصلاح طلبها از این حرف خوششان آمد که بادامچیان حزب مؤتلفه هم با این سابقه میگوید در قانون اساسی باید تحول ایجاد کنیم! گفتم ببخشید این تحول باید با نظر ولی امر انجام شود چون در قانون اختیار رفراندوم و قانون اساسی در اختیار ولی فقیه است؛ آنکه من می گویم با آنکه شما میگویید کاملا متفاوت است. شما یک چیز غربگرایانه میخواهید و همین الان هم میگویند پیش نویس قانون اساسی که غرب زده بود را به جای این قانون بگذارید؛ در نوشتههایشان هم همین هست. در نشریاتشان هم هست.
اما ما میگوییم الان ۴۰ سال از انقلاب گذشته است؛ ده سال اول که گذشت امام دستور بازنگری داد. ما الان نیاز به بازنگری داریم یا خیر؟ تجربه و اطلاعات ما نیاز دارد که بعضی از اصول قانون اساسی بازنگری شود اما اجازه و تنظیم آن برعهده ولیامر است؛ لذا شعار ما در این دوره مجلس «تحول و تکامل» است؛ نماینده باید تحول شناس باشند اصلا بداند تحول یعنی چه و من از خیلی از اینهایی که با من دیدار میکنند و انتظار دارند که مؤلفه از آنها حمایت کند و از موقعیت و اعتبار شصت سال سابقه ما استفاده کنند، میگویم تو به مجلس میخواهی بروی، شعار مجلس تحول و تکامل است! چه تحولی میخواهید ایجاد کنید؟
شعار مؤتلفه در انتخابات آینده «تحول و تکامل» است
ما طرحمان در مجلس آینده به عنوان مؤتلفه اسلامی مجلس تحول و تکامل براساس گام دوم با مسئله انتخاب و معرفی نمایندگان اصلح و ارجح است که فارسی آن میشود شایستگان برتر! حالا اگر ما یک فهرست دادیم و دیگران هم فهرست دادند، اینجا انتخاب پای مردم است؛ سعی کنند همینطوری نروند فهرستی رأی بدهند و نگاه کنند آیا ما واقعا اصلح ارجح و شایسته برتر را معرفی کردیم یا خیر؟ اینها را اگر کنار هم بگذارند ۱۰ تا فهرست بیرون میآید. عیبی ندارد؛ ۲۰ تا فهرست بیرون بیاید و از بین این ۲۰ تا فهرست، ۳۰ فرد اصلح ارجح را انتخاب کنند که اگر به مجلس رفت تحول و تکامل را اجرا کند؛ آدم شجاع و پاکی باشد و شعارش با عملش یکی باشد.
مؤتلفه برای این فهرست مستقلا اقدام میکند یا با شورای وحدت در حال همکاری هستید؟
ما حرفهایمان را زدیم و به صورت عمومی هم اعلام کردیم اما از نظر کلی ما معتقدیم که این نمایندهای که به مجلس میرود ولو اینکه ما اصلحش را بفرستیم اما در دو یا سه رشته حداکثر تخصص دارد؛ این نیازمند به یک مجموعهای خارج از مجلس است که تحقیق کند و برنامه داشته باشد؛ یک جایی مثل حزب که میتواند به دور از مسائل روزمره که وقت دولت را میگیرد طرحهای اساسی بدهد؛ مثلاً در مسئله آب با صراحت میگویم ما میتوانیم با طرح توزیع علمی آب در سراسر کشور مشکل آبی حتی در شرایط خشکسالی نداشته باشیم و روی آن کار کردیم؛ آقای دکتر روناسی از حزب مؤتلفه برای آب یک جزوه ۲۰۰ صفحهای دارد که میزان آب هر استان چقدر است و چقدر نیاز دارد و چقدر میتواند اضافه شود، چقدر باید آب به استان وارد کنیم، اگر از استان دیگر به این استان آب وارد کنیم آیا استان اول دچار کم آبی میشود؟ پس ما طرحهایمان در معاونتهایمان آماده است و به نمایندگان کمک میدهیم و هم در مجلس پشتوانه آنها خواهیم بود.
شما در انتخابات ۱۴۰۰ از آیتالله رییسی حمایت کردید و جزو اولین احزابی بودید که اعلام کردید در صورت حضور ایشان در انتخابات از آقای رئیسی حمایت قاطع خواهید کرد؛ مؤتلفه در دولت آقای رئیسی چرا خیلی نمود و برجستگی ندارد.
خب، ایشان از ما کسی را در دولتشان انتخاب نکرد.
شما کسی را معرفی کردید یا صحبتی با شما نشد؟
ایشان که دعوت عام کردند و فرمودند هرکسی میخواهد معرفی کند؛ ما هم از استانها دوستانمان افرادی را معرفی کردند ولی بالاخره در آن مجموعهای که گزینش میکردند، از مؤتلفه یک وزیر انتخاب نکردند. ما هم هیچ حرفی نداریم چون ما آقای رئیسی را بهخاطر اینکه از ما کسی را در دولت بگذارند که انتخاب نکردیم؛ بین نامزدهای آن روز آقای رئیسی را اصلح میدانستیم و به وظیفهمان عمل کردیم و الآن هم از دولت حمایت میکنیم اما نقد و انتقاد هم میکنیم.
اتفاقاً چند ماه قبل ایشان خیلی محبت کردند و لطف فرمودند و به ما وقت ملاقات دادند و ما هم مطالبمان را به ایشان گفتیم. ما وظیفهمان بود حرفهایمان را زدیم؛ مثلاً انتقادمان را به آقای فاطمی امین را همان اول نوشتیم که "این شخص رفیق ماست، آدم خوبی هم هست اما نمیتواند وزارت صنعت، معدن و تجارت را اداره کند"؛ نتیجهاش هم همین شد که دیدید، البته وقتی که در فتنه بود و استیضاح مجلس صورت گرفت، از نمایندگان فراکسیون خواستیم به آقای فاطمی امین رأی بدهند.
گفتند "چرا؟"، گفتیم "در این موقعیت مناسب نیست وزیر و دولت تضعیف شود."، چند ماه گذشت و بعد دوباره استیضاح کردند که اینبار توصیه نکردیم رأی بدهند.
شما گفتید برای انتخابات مجلس گام دومی ورود خواهید کرد و بحث وحدتی که در ادوار گذشته دنبال میکردید، این دوره کم رنگتر است؛ آیا در همه انتخاباتهای پیش رو با همین روش تصمیم خواهید گرفت؟
ما در این دوره آماده برای وحدت هستیم، منتها گاهی اوقات بعضی از دوستان میگویند ما طرفدار وحدت هستیم ولی وحدت همه با ما؛ ما این شعار را قبول نداریم. میگویند همه باید در فرایند مجموعه ما بیایید و میگویند ما طرفدار شاخصها هستیم و بعد شاخصها را که میدهند، همه این شاخصها در افراد باند خودشان است.
ما الآن آماده برای وحدت هستیم منتها وحدت براساس ضوابط و شاخصهها! اگر کسی تحولشناستر و قویتر از افراد ما بود قطعاً او را در فهرست میگذاریم، این همان حرفی است که شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی نوشت، وقتی ایشان شرح وظایف تشکیلات حزب را مینوشتیم، در پایان بحث عضویت فرمودند؛ "آقای بادامچیان، این را بنویسید: «در این حزب هر کس هر مسئولیتی میگیرد اگر کسی را شایستهتر از خودش برای آن مسئولیت یافت او را دعوت میکند که مسئولیت را بپذیرد و خودش با او صادقانه کار میکند زیرا وجودهای لایتغیر همیشه آسیبآور است.»"، این عین عبارت بهشتی است که خودم انشاء کردم.
۲۱۹۲۱۸
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: با وحدت باندی و زدوبندی مخالفیم/ از مجلس اول مجبور بودیم افرادی را در لیست بگذاریم تا دعوا نشود!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران