تا به حال دچار توهم بودیم؟!/ برای معتمدنژاد کاری نکردیم

تا به حال دچار توهم بودیم؟!/ برای معتمدنژاد کاری نکردیم
ایسنا

شهیندخت خوارزمی ـ استاد علوم ارتباطات ـ با اشاره به جنگ‌های اخیر در جهان و ارتباط آن با آرای دکتر کاظم معتمدنژاد، خاطرنشان کرد: به نظرم این جنگ‌ها نوعی برگشت به عقب است. علوم اجتماعی باید پاسخ دهد که پیش فرض‌ها درباره طبیعت انسان درست بود و اینکه آیا بر مبنای پیش فرض‌ها دچار توهم نبودیم؟

به گزارش خبرنگار ایسنا، همزمان با دهمین سالگرد درگذشت پدر علوم ارتباطات ایران، گردهمایی بازخوانی اندیشه‌های کاظم معتمدنژاد با حضور استادان مطرح این رشته به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و انجمن دانش آموختگان ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی امروز شنبه ـ دوم دی ماه ـ برگزار شد.

این گردهمایی با سخنرانی اساتید دانشگاه همچون هادی خانیکی، شهیندخت خوارزمی، یونس شکرخواه، کامبیز نوروزی، اعظم راودراد، حسن نمکدوست تهرانی و مهدی فرقانی همراه بود.

معتمدنژاد سینما را رسانه ارتباطی دید

اعظم راودراد ـ استاد دانشگاه تهران ـ در مراسم گردهمایی بازخوانی اندیشه‌های کاظم معتمدنژاد در دهمین سالگرد درگذشت این استاد فقید ارتباطات، گفت: سعادت شاگردی دکتر معتمدنژاد را نداشتم، اما غیرمستقیم از دانش ایشان استفاده کردم. در سال‌های اولیه که به گروه ارتباطات دانشگاه تهران در سال ۷۵ پیوستم، ۲۷ سال پیش درس مبانی ارتباطات اجتماعی را باید تدریس می‌کردم و در همان سال تا چندین سال بعد هم از کتاب وسایل ارتباط جمعی مرحوم معتمدنژاد استفاده کردم. در آن زمان کتاب‌ها را در قالب فیش خلاصه می‌کردم که کتاب دکتر معتمدنژاد هم از آن جمله بود. دو نکته در ارتباط با کتاب ایشان بود؛ نخست اینکه در همان سال‌ها بسیاری از نشریات به بررسی رسانه‌ها از جمله تلویزیون، مطبوعات و رادیو می پرداختند اما کمتر نشریه و تحقیقی درباره سینما به بحث و تفحص می‌پرداخت. اما دکتر معتمدنژاد در کتابش کاملا به بحث سینما پرداخت و با توجه به غلبه روزنامه‌نگاری در دانشکده‌ها، دکتر معتمدنژاد به سینما به عنوان رسانه ارتباطی پرداخته بود. مشابهت و تفاوت سینما با سایر وسایل ارتباطی از مباحثی بود که دکتر معتمدنژاد به آن توجه داشت. این رویکرد نشان از نگاه همه‌جانبه‌گرایی دکتر معتمدنژاد داشت.

راودراد یادآور شد: آن سال‌ها دکتر معتمدنژاد تلاش زیادی انجام داد که پیش‌نویس سند میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامه‌نگاری به قانون تبدیل شود، اما به سرانجام نرسید. ما در دانشگاه تهران در دوره ارشد و دکتری در منابع داخلی بسیار به دنبال اخلاق در رسانه‌ها هستیم که کمیاب است و تنها به همین پیش‌نویس می‌رسیم. امیدوارم دانشجویان این مهم را پیگیری کنند و به سرانجامی برسانند.

باید از معتمدنژاد پایداری و شکیبایی را درس گرفت

شهیندخت خوارزمی ـ استاد علوم ارتباطات ـ  نیز در ادامه این مراسم در سخنانی با اشاره به آشنایی‌اش با دکتر کاظم معتمدنژاد، گفت: قبل از انقلاب با دکتر معتمدنژاد آشنا شدم، ولی انجمن فرصتی به من داد که از نزدیک با ایشان آشنا شوم و سال‌ها با دکتر معتمدنژاد کار کردم و بسیار متاسف شدم که چرا زودتر با دکتر آشنا نشدم.

خوارزمی با اشاره به تاسیس انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی توسط دکتر معتمدنژاد، گفت: معتمدنژاد در شرایطی انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی را تاسیس کرد که مسائل کشور ایران مثل امروز نبود، ولی با چالش‌های جدید حکمرانی مواجه بود. در آن سال‌ها با انقلاب دیجیتال روبرو بودیم که هیچ متولی در ایران نداشت. از آنجا که دکتر معتمدنژاد نگاهی جهانی داشت، انجمن را با رویکرد جهانی درباره موضوع تکنولوژی تاسیس کرد. دغدغه توسعه ایشان در چهارچوب برنامه توسعه پایدار سازمان ملل بود. مرحوم معتمدنژاد از طریق انجمن می‌خواستند ایران نقش فعال در اجلاس جهانی سران دربارهٔ جامعه اطلاعاتی (WSIS ) داشته باشد. دکتر معتمدنژاد افرادی را به انجمن دعوت می‌کرد که هیچکدام در عرصه ارتباطات کار نکرده بودند اما نگاه و رویکرد معتمدنژاد یک پدیده ارتباطی و جهانی و درک عمیق نسبت به همه بود. دکتر معتمدنژاد بسیار آینده‌نگر بود. خود جامعه اطلاعاتی متعلق به آینده بود. ایشان بسیار مصمم بودند که در جریان آخرین روند تکنولوژی قرار بگیرند و یکی از اهداف انجمن، آشنایی جوانان با فناوری‌ها و تکنولوژی‌ها بود.

او گفت: درسی که از معتمدنژاد باید گرفت درس پایداری، شکیبایی و عزم راهبردی است. دکتر معتمدنژاد به هر قیمتی می‌خواست این انجمن (انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی) به اهدافش برسد. انجمن توانست نقش موثری ایفا کند. متأسفانه بعد از درگذشت دکتر معتمدنژاد، این انجمن هم تعطیل شد و این یک آسیب جدی است، در حالی که جامعه ایرانی نیاز به چنین نهادهایی دارد.

خوارزمی در پایان یادآور شد: همه ما در حال تجربه پدیده‌های پر تناقضی هستیم. از یک طرف انقلاب تکنولوژیک مسیری را طی می‌کند که همگرایی نوین همه را نگران کرده است. روند رو به جلو است، پتانسیل، خلاقیت، منطق و خردورزی همه اینها بنیان جریان تکنولوژیک است. ما در حال حاضر شاهد دو رویداد هستیم و باور نمی‌کنیم که در دهه دوم قرن بیست و یک با چنین جنگ‌های توحش‌آمیزی روبه‌رو هستیم. به نظرم این جنگ‌ها نوعی برگشت به عقب است. علوم اجتماعی باید پاسخ دهد که پیش فرض‌ها درباره طبیعت انسان درست بود و اینکه آیا بر مبنای پیش فرض‌ها دچار توهم نبودیم؟ مطمئنم اگر دکتر معتمدنژاد زنده بود، حتما این مساله را در دستور کار انجمن قرار می داد و بر مسائلی از این دست تاکید می کرد. اگر مهم‌ترین دغدغه جامعه اطلاعاتی، جامعه بشریت است، باید این مسائل را به بحث بگذاریم. دکتر معتمدنژاد معتقد بود که نظام حکمرانی نمی‌تواند مسائل ما را حل کند. دکتر معتمدنژاد اعتقاد به جامعه مدنی داشت. اگر می‌خواهیم بر روی واقعیت جامعه ایران تاثیر بگذاریم، باید شبکه‌سازی اول درون خانواده ارتباطات داشته باشیم، چرا که در آنجا مسائل چند بعدی دیده می شود.

در این زمینه بخوانید:

  • هادی خانیکی: هوش مصنوعی را باید در آرزوهای معتمدنژاد ببینیم
  • مهدی فرقانی: انسان‌های توسعه‌یافته را خیلی دور و بَرمان نمی‌بینیم
  • حسن نمکدوست: روزنامه‌نگارها کارگر یدی نیستند

معتمدنژاد اجازه نمی‌داد با هوش مصنوعی هیجانی برخورد کنیم

یونس شکرخواه ـ استاد ارتباطات و روزنامه نگاری ـ هم در سخنانی در این گردهمایی اظهار کرد: دکتر معتمدنژاد راه را نشان می‌داد و هیچگاه نمی‌گفت بر روی کدام نقطه تمرکز کنید. من شاید فروتنی‌اش را از اینجا بیشتر درک کنم که فقط فقط مسیر را نشان می داد. زمان احترام گذاشتن واقعی فرا رسیده است. ما نیاز به چهارچوب‌هایی داریم. یک زیرساخت‌هایی نیاز داریم که آن را خوب بگذاریم تا بتوانیم پله‌ها را بچینیم.

او گفت: در روز خاکسپاری مرحوم معتمدنژاد از سیدفرید قاسمی خواستند دو کلمه در وصف دکتر بگوید که او پاسخ داد، «پایدار بی‌آزار». کمی صریح باشیم برای این پایدار کاری نکردیم. برخلاف دوستانی که خاطره را مهم می‌دانند چون گفتار است اما هیچگاه مکان را به زمان گره نمی‌زد. راویانی را داریم که تا دیروز این‌ «پایدار بی‌آزار» را آزار می‌دادند و امروز ثناگوی او هستند. ما برای مرحوم معتمدنژاد کاری نکردیم، او را به جهان معرفی نکردیم، به منطقه و کشورهای فارس‌زبان هم معرفی نکردیم. یکی از کارهایی که باید در حق دکتر انجام دهیم، تبدیل این فرد به یک مکتب فکری و ارتباطی ایرانی است.

شکرخواه سپس با بیان اینکه این پایدار (اندیشه های دکتر معتمدنژاد) حتما باید معرفی شود، بیان کرد: کار دیگری از دستمان بر نمی‌آید. شاید یک واحد درسی با عنوان آشنایی با اندیشه‌های دکتر معتمدنژاد می‌توانیم ایجاد کنیم. خیلی بی‌رحمانه رفتار می‌کنیم. خیلی گوهر بزرگی دستمان بوده است. باید جدی‌تر نگاه کنیم و به گمانم تا ادبیات مکتوب به طور مشخص درباره دکتر استخراج نکنیم، این گنج به تدریج فراموش خواهد شد.

او ادامه داد: آرزوها از نظر من آینده‌سازی است حتی پیشگویی هم نیست. آینده را می‌توان ساخت. اگر آقای معتمدنژاد زنده بود حتما برای مباحث هوش مصنوعی و متاورس‌ درسی با عنوان نقش ارتباطات در سلطه جهانی را آموزش می‌داد. اگر آن مرحوم زنده بود اجازه نمی‌داد برای هوش مصنوعی و متاورس و… هیجانی برخورد کنیم بلکه می‌پرسید چرا به وجود آمدند؟ ما ارتباطاتی‌ها «چرا» را با «چطور» نباید قاطی کنیم. چراها در ارتباطات مهم‌اند.

او با ابراز تاسف از اینکه ارتباطات در حال تبدیل به کاهش‌گرایی است، بیان کرد: ارتباطات از مفهوم در حال تبدیل شدن به ابزار است، چرا متوجه نیستیم! همان داستانی که با اینستاگرام داریم. برای آقای معتمدنژاد ارتباطات، چشیدن و طعم بود نه ابزار. اگر می‌خواهیم جا پای دکتر معتمدنژاد بگذاریم باید دوباره طعم ارتباطات را بچشانیم.

معتمدنژاد حقوق مطبوعات فرانسوی را وارد ایران کرد

به گزارش ایسنا، کامبیز نوروزی ـ حقوقدان ـ نیز در بخشی از این مراسم در سخنانی بیان کرد: آقای دکتر معتمدنژاد نخستین کسی است که مباحث حقوق مطبوعات و حقوق رسانه را در ایران به شکل منسجم و سیستماتیک مطرح می‌کند. ایشان در این کار، اولین است و کارش هم برجسته است. همیشه می‌بینیم اولین‌ها کارشان ناقص است اما همین کار ایشان ارزنده است.

او ادامه داد: آقای معتمدنژاد به موضوع حقوق مطبوعات و رسانه و ارتباطات مسلط بودند. یک اِشکال بزرگ رشته حقوق در ایران این است که ما در دانشکده، موضوعات را نمی‌شناسیم. حرف از حقوق تجارت می‌زنیم مفصل درس آن را می‌خوانیم ولی خود تجارت را نمی‌شناسیم. حرف از حقوق مدنی و خانواده می‌زنیم اما با نهاد خانواده و پیمان آن آشنا نیستیم همین باعث شده رشته حقوق در ایران ضعیف باشد و این متعلق به حالا نیست. موضوع را نمی‌شناسیم و به همین دلیل هم فهم ما از امر اجتماعی محدود به حدود است. لذا درست نمی‌توانیم مسائل را ببینیم و راهکار ارائه دهیم. آقای دکتر معتمدنژاد کسی است که موضوع بحث حقوقی‌اش را خوب می‌شناخت و چون خوب می‌شناخت مباحث حقوقی که مطرح می‌کند مباحث پخته و جاافتاده‌ای است.

نوروزی مطرح کرد: دانش حقوقی یک دانش تجربی هم هست. تا زمانی که چیزی در جامعه تجربه نشود ما نمی‌توانیم از آن فهم حقوقی پیدا کنیم. مطبوعات در تاریخ ایران اگرچه قدمت فراوانی دارد و حدود ۱۸۰ سال از تاریخ مطبوعات ایران می‌گذرد اما همواره با نوسان‌های بسیار همراه بوده است. در جریان استبداد صغیر سرکوب می شود، در سال‌های ۱۳۲۰ و همین‌طور در ادامه در حال نوسانی است. سانسور فراوان است، نشریات کم هستند و به آن شکل مباحث مطرح نمی‌شوند. زمانی هم که آقای دکتر معتمدنژاد مباحث حقوق مطبوعات را مطرح می‌کنند و بعد کتاب ایشان در اواخر دهه‌ی ۷۰ منتشر می‌شود، جامعه ایران در یک تجربه تازه از اوج‌گیری فعالیت مطبوعات است. ایشان با توجه به تسلطی که به حقوق مطبوعات در فرانسه داشتند با استفاده از آن منابع تلاش کردند که آن مفاهیم را تا اندازه‌ای در ساخت حقوقی ایران تطبیق بدهند. جاهایی ممکن است محل نقد باشد اما این توانایی را ایشان داشت که یک نظام حقوقی جاافتاده و سیستماتیک را که هم نظام حقوقی فرانسوی باشد بتواند داخل ساخت حقوقی ایران وارد کند و آن را پیوند دهد.

او در پایان گفت: آقای معتمدنژاد از اساتیدی بود که ارتباط مستقیمی با جامعه روزنامه‌نگاران داشت. ایشان همواره به‌روز بودند و امیدواریم مسیری که شروع کرد توسط روزنامه‌نگاران و همکارانشان ادامه پیدا کند.

معتمدنژاد راه اصلاح جامعه را اصلاح رسانه می‌دانست

عباس عبدی ـ روزنامه‌نگار ـ با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی و علمی مرحوم معتمدنژاد با بیان اینکه «معتمدنژاد الگوی استاد کلاسیک بود»، گفت: آشنایی من با دکتر به سال ۶۹ برمی‌گردد و در جلساتی که در وزارت فرهنگ و ارشاد بود، با رویکرد و شخصیت ایشان آشنا شدم. مرحوم معتمدنژاد از نسلی است که باید از او درس‌های زیادی یاد گرفت. نسلی که شیوه رفتاری خاص خود را داشت. معتمدنژاد الگوی استاد کلاسیک بود. فروتنی که همه از آن یاد می‌کنند ناشی از اعتماد به نفس بالای دکتر بود؛ چراکه هیچگاه اصراری بر این نداشت که مطالعه و رویکرد خود را به شکل تحقیر بر دیگران ارائه کند. به نظرم مرحوم معتمدنژاد هم در مسائل داخلی به‌روز بود و هم در مسائل بین‌الملل. در سطح بین المللی از یافته آخرین کنفرانس‌ها باخبر بود و آن را به صورت روشن و مشخص توضیح می‌داد. جلسه‌ای نبود که انتقادی حرف بزند، همیشه حرف‌های ایجابی و سازنده می‌زد و آن نکته‌های ایجابی که مطرح می‌کرد درونش انتقادهایی هم به همراه داشت.

او تاکید کرد: مرحوم معتمدنژاد راه اصلاح جامعه را اصلاح رسانه می‌دانست و معتقد بود بدون اصلاح صداوسیما به عنوان رکن اساسی در جامعه و اصلاح نظام مطبوعات و فضای مجازی امکان تغییر چشمگیر را نمی‌توانیم داشته باشیم.

مرجعیت رسانه به چه مصیبتی در کشور گرفتار شده است

علی ربیعی نیز در سخنانی کوتاه گفت: نکوداشت دکتر معتمدنژاد این روزها نمادین است؛ بزرگداشت فردی که مثل یک نهاد است. ما وظیفه داریم بزرگی این افراد را یادآوری کنیم. انجمن این اهتمام را داشته و ادامه خواهد داد تا نکوداشت‌هایی برای همه افرادی که به نحوی به این رشته کمک کردند برگزار شود و قطعا اولین هم حق دکتر معتمدنژاد بود. هر چند دانش‌آموخته‌ی ضرابخانه بودم و با ایشان کلاس نداشتم ولی کتاب‌هایشان را خواندم و امتحان دادم و بعد کتاب‌هایشان را تدریس کردم و در جلساتی ایشان را می‌دیدم و تجربه‌ای از زیسته خودم دارم.

او ادامه داد: هرچقدر دولت‌ها نسبت به رسانه و ارتباطات منعطف شوند، خودشان مرتفع می‌شوند. حاکمیت و دولت‌هایی که خودشان را از این نعمت محروم می کنند، در حقیقت خودشان متضرر می‌شوند. در این وانفسا که مرجعیت رسانه را دیدید که به چه مصیبتی در کشور گرفتار شده است و روز به روز هم وضعیت ناامیدانه‌ای دارد و همچنین وضعیت آموزش در دانشگاه‌ها، انجمن‌های علمی می‌توانند به عنوان نهادهای واسط، میانجی شوند.

انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند