تناقض آشکار در اهدای جایزه آوینی

آن‌گونه که در کاتالوگ جشنواره عنوان شد: احمد «مستندی درباره زندگی و زمانه مرحوم سید‌احمد خمینی(ره) و رویدادهای زندگی او از آغاز تا جوانی، دوران مبارزه، همراهی با امام از نجف تا نوفل‌لوشاتو تا ورود به ایران و پس از آن است.»

مستندی که با توجه به بکر بودن موضوع و اهمیت و نقش شخصیت انتخابی در جایگاه مشاور و معاون و همراه معمار و رهبر یک انقلاب، منتقدان زیادی را ترغیب به تماشا کرد، باعث شد تا این مستند به یکی از پرمخاطب‌ترین آثار جشنواره تبدیل شود اما این فیلم نتوانست نظر منتقدان را جلب کند، زیرا در بحث کیفیت با مشکلات فراوانی روبه‌رو بود به نحوی که انتخاب آن در جشنواره هفدهم زیر سؤال‌ بود، زیرا این اثر به‌عنوان یک فیلم بیوگرافی، داستان خود را به پیش نمی‌برد و به مهم‌ترین مقاطع زندگی سیداحمد‌خمینی قبل و پس از رحلت امام نمی‌پردازد و تنها با یک‌دیالوگ از کنار موضوع می‌گذرد اما در بخش‌های زیادی تلاش می‌کند چهره‌های اصلاح‌طلب را در این فیلم سفیدشویی کند.به‌طور کلی انتظارها بر آن بود که اثر جدید مصطفی رزاق‌کریمی که سابقه تولید آثاری همچون «خاطراتی برای تمام فصول» و «بانوی قدس ایران» را در کارنامه دارد با یک اثر ویژه، آگاهی‌بخش و ماندنی برای نسل گذشته و نیز تاثیرگذار برای نسل جوان روبه‌رو شود؛ نسلی که تشنه شناخت بزرگان و قهرمانان کشورش است و کمتر هنرمندی به آن ورود می‌کند؛ به‌ویژه آن‌که رزاق‌کریمی در مصاحبه با رسانه‌ها نیز با تاکید بر همین موضوع عنوان کرده است که «...مستند احمد برای حوزه علمیه و افراد سن و سال‌دار نیست، اتفاقا برای جوانانی ساخته شده است که من وقتی از آنها پرسیدم سید‌احمد خمینی را می‌شناسید؟! آن را نمی‌شناختند و کنجکاوی برای من شد که این فیلم را بسازم تا بدانم احمد خمینی قبل و بعد از انقلاب چه کسی بوده‌است؟!‌»این نگاه کارگردان که در فیلم جاری نیست و فیلم آنچنان به ضد خودش تبدیل شده که کارگردان در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد: «دروغ نمی‌گویم و تحریف نمی‌کنم» با نگاهی سطحی بر مستند که به‌عقیده بسیاری از منتقدان و حتی مخاطبان آشنا با تاریخ پس از انقلاب با محتوایی گزینشی، برجسته کردن عقاید شخصیت‌های سیاسی سوخته و از همه مهم‌تر بی‌توجهی به برخی برهه‌های حساس زندگی ایشان همراه بود شائبه تحریف تاریخ معاصر برای نسل آینده را به همراه داشت؛ ضمن آن‌که فیلم به‌عنوان یک اثر بیوگرافی حتی کیفیت لازم را نیز در جشنواره فیلم حقیقت نداشت.
     
امیدوارم تحریف‌ها از روی غفلت باشند

مسعود شهیدی، منتقد سینما در نقد این مستند نوشت: «...تحریف و دروغ گاهی آشکار و عریان است یعنی سخنی خلاف واقع است و گاهی پنهان و پوشیده است و بسیاری از افراد عادی متوجه تحریف نمی‌شوند. تحریف پنهانی، عبارت از بیان بخشی از واقعیت و مخفی کردن بخش دیگر، مخصوصا بخش مهم آن است. تحریف پنهانی، همان اثر تحریف علنی را دارد زیرا در ذهن مخاطب، تصویری خلاف واقع ایجاد می‌کند. در فیلم‌ها و مستندها باید مراقب این نوع تحریف پنهان که معمولا با اهداف سیاسی صورت می‌گیرد وحتی گاه ممکن است غیرعمد وندانسته و ناخواسته صورت گیرد، باشیم.در فیلم مستند «احمد» چنین تحریف‌های پنهانی مخصوصا دررابطه با سال‌های آخر عمر حاج‌احمد آقا وجود دارد که امید است از روی غفلت باشد... .وی در بخش دیگری از نقد خود در انتقاد از مصاحبه‌شونده‌ها نیز عنوان می‌کند: «آیا می‌شود مستندی در مورد حاج‌احمدآقا ساخت و این بخش بسیار مهم از زندگی ایشان را نادیده گرفت؟ آیا می‌شود انکار کرد که جریان سیاسی اصلاحات که همان دوستان بی‌مهر احمد بودند سال‌هاست تلاش می‌کنند این قسمت از زندگی حاج‌احمدآقا از حافظه جامعه پاک شود؟ کارگردان محترم خود قضاوت کنند که حذف این قسمت بسیار مهم از زندگی حاج‌احمدآقا در مستند احمد اگر تحریف نباشد چه نام دیگری می‌توان بر آن نهاد؟»
     
چرا این فیلم به جشنواره می‌آید؟

این‌که یک مستندساز این اختیار را دارد که در هر زمینه‌ای و با هر زاویه دیدی اثری را تولید کند، یک واقعیت غیرقابل‌نقد است و مطمئنا موضوع این گزارش نیست. به‌ویژه آن‌که اثری با داشتن مخالفان و موافقان متعدد نشانه پویایی اثر است اما دغدغه آنجاست که چرا چنین اثر استراتژیک و تاثیرگذاری برای کشور با داشتن ایرادات تاریخی، اسنادی و ضعف محتوایی به‌راحتی در بخش مسابقه یک جشنواره بین‌المللی وارد می‌شود و جایزه می‌گیرد؟ آیا متر و معیاری متفاوت با سایر آثار در گزینش فیلم‌های استراتژیک و مهم در این جشنواره مهم و صدالبته در سایر جشنواره‌های هنری وجود دارد یا خیر؟در این ارتباط گفت‌وگویی با محمد شکیبا‌نیا، عضو گروه مشاوران انتخاب آثار جشنواره در ارتباط با علت حضور این فیلم در بخش مسابقه انجام دادیم. 
     
اصرار عجیب تهیه کننده

 شکیبانیا گفت: انتخاب ما ناظر بر این بود که فیلم مهمی است و باید دیده شود.وی در پاسخ به این‌که چرا برای دیده‌شدن اثر در بخش غیرمسابقه اکران نشد نیز گفت: آقای رزاق‌کریمی نیز علاقه‌ای به حضور در بخش مسابقه نداشت اما با وجود تاکید ایشان، تهیه‌کننده و صاحب اثر خواستند که در بخش مسابقه بیاید. هرچند توفیقی هم در بخش مسابقه نداشتند و فقط جایزه دوم بخش آوینی را کسب کردند. پرسیدم شاید مسأله اصلی این باشد که این فیلم در بخش آوینی جایزه‌ای را می‌برد که به‌طور ویژه بر موضوع انقلاب و جنگ مرتبط است و به‌نوعی از منظر مخاطب تایید محتوای آن از سوی مسئولان کشور عنوان می‌شود. شکیبا‌نیا دراین‌باره گفت: من انتقادات را خوانده‌ام اما همه این نقدها با عینک سیاسی امروز بود ولی آقای‌رزاق‌کریمی همان‌گونه که خودشان هم عنوان کردند، نگاه سیاسی ندارد چون من در جریان ساخت و تولید اثر بودم. در مورد تحریف نیز اعتقاد دارم نکاتی در فیلم هست که به آنها اشاره نشده یا از کنارش به‌جای آن‌که عمیق شود گذشته است اما آن‌قدر مهم نیست که مورد توجه قرار گیرد.شکیبانیا با تاکید بر این‌که مهم‌ترین نقد منتقدان روی محتوای اثر است، گفت: این از نظر مخاطب مهم است اما از نظر داوران سایر عوامل نیز مد‌نظر است. مثلا قاب‌بندی ایشان بسیار جسورانه است و برای مستندسازان جوان می‌تواند آموزنده باشد یا از نظر نگارش متن، متن تاثیرگذاری دارد که دانش و محتوا را در نریشن یک زن و شوهر بگذارید اینها تاثیرگذار است اما نقدها همگی روی محتواست که محتوا سیاسی است، تحریف‌شده است و چرا در مصاحبه‌ها از یک جریان خاص می‌گوید. به نظر می‌رسد هیات انتخاب جشنواره هفدهم تحت تاثیر نگاه سیاسی و فشار تهیه‌کننده این فیلم را در بخش مسابقه قرار داده است. هرچند این فیلم کیفیت لازم را نیز نداشت و حتی صحنه‌های تاثیرگذار آن زمانی که همسر احمد خمینی برای نوه خود بخش‌هایی از زندگی او را روایت می‌کند، بسیار تصنعی از کار درآمده‌است. همان‌گونه که امیررضا فانی، منتقد هنری به کنایه در توییتی بر این فیلم نوشت: «در مستند احمد، سید احمد خمینی فرزند سیدحسن خوب بازی کرد.»
     
چرا احمد جایزه آوینی را گرفت؟

جایزه بخش شهیدآوینی آن‌گونه که ازعنوان آن بر‌می‌آید ودرشرح فراخوان آمده به موضوعات مقاومت، دفاع‌مقدس، انقلاب‌اسلامی، مطالبه‌گری و روشنگری مرتبط است؛ به عبارتی بهتر در این بخش، در داوری آثار بیش از هر چیزی محتوا و اسناد مهم هستند، به عبارتی دقیق‌تر داوران این بخش افرادی متخصص در حوزه مقاومت و دفاع‌مقدس هستند که با اشراف به تاریخ معاصر ایران، آثاری را به بخش مسابقه وارد می‌کنند که از منظر اسنادی و محتوایی مورد تایید محققان باشند و در آینده بتوان بر آنها استناد کرد و با این تفاسیر انتخاب مستند احمد به نوعی می‌تواند مهر تاییدی بر محتوای آن باشد.

مصطفی دالایی، داور بخش آوینی در این زمینه در گفت‌وگو با جام‌جم گفت: به عقیده من جای این فیلم خالی بود و موضوعات خوبی را مطرح کرده است. ایشان آثار ماندگاری مثل بانوی قدس ایران را دارد که اگر ساخته نمی‌شد، یک مقداری حافظه بصری و تاریخی ایرانی‌ها، نسل جوان و نسل مسن‌تر خالی می‌ماند. ایشان واقعا برای اولین بار یک فیلم ساخته و کسی این قدرت و توانمندی را ندارد چنین فیلمی را بسازد. امیدوارم باز هم کار کند. او در پاسخ به این پرسش که این فیلم از بیوگرافی صرف فاصله گرفته و به برخی موضوعات زندگی یادگار امام نمی‌پردازد و در برخی موارد دست به تحریف زده، گفت: این فیلم بیوگرافی صرف از یادگار امام نیست. او قرار است رابطه امام و سید احمد را بیان کند که یک‌رابطه پدر و پسری و عاشقانه بوده و به حد زیادی به این موضوع رسیده است و در مسیر رسیدن به همین هدف، چند نمونه می‌آورد تا نشان دهد ایشان گوش به فرمان امام بوده است. مثلا در خصوص پایان جنگ یک سند تاریخی جدید می‌آورد که پس از فتح خرمشهر نظر حاج احمدآقا این بود که به صلاح است جنگ را پایان دهیم اما امام بر اساس نظر فرماندهان و سیاستمداران عمل کرد و حاج احمد نیز گوش به فرمان امام بود. به عقیده من اگر این را محور بگیریم و نگوییم بیوگرافی است، کار خوبی است. ضمن آن‌که باید بپذیریم برای تولید اثر آقای رزاق کریمی این انتخاب‌ها را داشته و شاید یک کارگردان دیگر با نگاه دیگری آن را مطرح کند. این همان تفاوت فیلمسازان است. این آزادی و احترام را برای هر فیلمسازی باید قائل شد. تیم داوری نیز این فیلم را در رقابت با فیلم‌های موجود از دید کارگردانی، تدوین، سوژه، پایمردی، پژوهش و... بهتر دید. شاید تیم داوری دیگری بود نظرات چیز دیگری بود.

فیلم‌های استراتژیک را دریابیم

صاحب‌نظران گذشته را چراغ راه آینده می‌دانند و معتقدند جامعه‌ای درمسیر پویایی و توسعه پایدار گام‌های محکم‌تری برمی‌دارد که گذشته خود را به درستی بشناسد. به عبارتی بهتر، گذشته تاریخی یک جامعه برگرفته ازموضوعاتی استراتژیک است که باید برای آن  هدفمند وخیلی محتاطانه، صبورانه و هوشمندانه برای آن برنامه‌ریزی کرد. برکسی پوشیده نیست سینما ابزار مهمی برای ایجاد یا خلق فرهنگ، تغییر یا انتقال فرهنگ و فرهنگ‌پذیری محسوب می‌شود. محتوای سینما به راحتی برافکار نفوذ می‌کند و آنها را جهت می‌دهد. بر مسئولان واجب است با دقت نظر بیشتری به آن توجه کنند.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: تناقض آشکار در اهدای جایزه آوینی