پیشرانی عدالت در قلمرو مسأله زن
سخنان اخیر حضرت خامنهای، درباره زنان جامعه ما و نسبت این جایگاه با وضع زنان در جهان مدرن، خواست تعمیق عدالت و روشنگری درخصوص ظلمهایی که به زنان میرود، دفاع از حقوق اسلامی آنان، توضیح نگاه اسلام به موضوع زن، افق بس گسترده حقوق زن در جامعه اسلامی، مسائل کنونی ما در این قلمرو تمود، مصداق عالی زنده بودن انقلاب اسلامی و عزم و قدرت عظیم و جدی آن برای عمل مصلحانه و حیات پیشرو و پیروزمند آن است.
به این دلیل، شناخت ریشههای مهم موانع و تضییع حقوق زن در جامعه کنونی ما و رفع تضییقات، عقبماندگی، خرافه و عرفیات فاسد ضدفرهنگ گذشتگان و در اینجا درخصوص زنان، از وظایف فوری انقلاب اسلامی است. این اولین نکته برجسته حکمی در سخن اخیر رهبری محسوب میشود که باید دریابیم سنتهای بردگی باستانی و روابط ارباب رعیتی، ربطی به سنت عالی و همواره مترقی اسلام، سنت و عقل نبوی و تأویل علوی قرآن ندارد.
قدرت زدایش رذایل تاریخی
واقعگرا بودن و شجاعانه پذیرش آن که جمهوری اسلامی هنوز مانده تا نظام محقق اسلامی نام گیرد و جامعهای هستیم با انواع مظاهر ناعادلانه در آن که باید بکوشیم رفع ظلم کنیم و نظمی معقول و واقعا دینی در حکمرانی برپا نماییم و در قوانین مربوط به زنان هم این نواقص وجود دارد و ... این نکته دومین نکته بلند سخنرانی حضرت آقا بوده است که دلگرمکننده محسوب میشود. قدرتی که توان خود انتقادی دارد و نظامی که به خودشیفتگی دچار نیست و حقیقت را فراتر از امیال قدرت برای ستایش کور نظام خود مینشاند و خداترس و معترف بر رذایل موجود است و با رذایل خود میستیزد. اینها نشان حق، صدق، دینداری و امید به فرداهای بهتر نظام جمهوری اسلامی از امروزش است. امروز برای تحقق این فردای بهتر بر اساس چنین توان محاسبه وضع جامعه طراحی، اجرا و کنترل پیشروی عملی و مراقبت از اوضاع جامعه و مبارزه با شیطان و نیروهای شیطانی داخلی و ایستادگی برابر ابلیس و شیطان بزرگ انسی لازم است. ولی فقیهی که عادل، دیر، مدبر و مهذب است، قدرت منحصربهفرد رهبری دینی برای زدایش این رذایل تاریخی و نفسانی جامعه است.
نقش پیشران زنان
چرا با وجود نص قرآن حکیم و حیات میراث کلامی اهلالبیت علیهمالسلام، یعنی روایات ائمه هدی، باز در جامعه مسلمانان چنان رفتارهای فاسد، خرافی و ظالمانه و در بحث ما نسبت به زنان موجود است و عملا اجرا میشود که گرد و غبارش بهناحق بر دامن اسلام مینشیند؟ این یک نکته مهم دیگر و در ادامه، نکته بعدی درخشان دیگر کلام رهبر ارجمند، به سقوط کشاندن زن و بهرهکشی از زنان و سوءاستفاده جنسی در بردگی و کنیزی مدرن در غرب است.
و از نکتههای ارزشمند دیگر در این سخنانشان توجه دادن به نقش پیشران زنان است و توان انسانشناسی و شناخت شخصیتهای انسانی و ارزش این توان در تأثیر بر هدایت مردان در عمل اجتماعی. همچون تشخیص مردان صالح در رقابت انتخاباتی است اما ضمنا همچنان مهمترین نکته راهنماییشان، برابری زن و مرد از نظر رشد معنوی و معیار تقوا در اسلام است. در این قلمرو، نکته اصلی نقش پرورشگر و پروردگاری زن است. مهمترین اصل انسانزایی و انسانپروری زن که ودیعه الهی و تفویض نقش آفرینش به واسطهای انسانی یعنی زن است و این ارزش والا همان سجیهای است که عصر ضدتوحیدی و ضداسلامی مدرن و نظام سرمایهسالاری جهانی در همه اشکال دولتی و لیبرالش میکوشد نفی نماید و روح شیطانی عصر خداستیز میکوشد این ودیعه و موهبت را از درک و شعور و معرفت زنان سلب کند و انسانزدایی را بر جهان تحمیل و اغوای شیطانی و شیطانسازی زنان را عمومی نماید.
نقاب کشیدن بر زینت اسلامی
حال برسیم به واکاوی همان نکته نخست، موضوع خرافه و باطلزدایی درباره زنان و ظلم بر آنان در کنون ما و رهاندن انوار هدایت الهی اسلام، قرآن و عترت، از سد جهل. تشخیص ریشهها و ضد فرهنگ و منابع بازتولید ظلم به زنان در جمهوری اسلامی که گوناگون و از دوران کهن و قرون متمادی، تداوم یافته است و میتوان گفت در کل در همان عوامل دشمنی با اسلام چه داخلی و چه خارجی، مادی و معنوی. اجتماعی و فردی ریشه دارد. عواملی که ماهوا بیگانه با اسلام است ولو اگر به شکل تعصبات دینی مجعول و جهالتبار نقاب بر رخ کشد و با زینت اسلامی ظاهر شود. تنها با شناخت این منابع و ماهیت آن امکان نفی آن و گسترش عدالت اسلامی در حق زنان مقدور خواهد بود. با وجود الگوهای ابدی نورانی و تابان در اسلام، چون شخصیتهای بزرگوار اهل عصمت ذاتی و پاک از هر رجس، تشخیص وضع زن در اسلام دشوار نیست.
ظرفیت تربیتی و عملی بیکران اسلام
بانوی عطیمالشآن خدیجه کبری و دخت تابان و رخشان او سیده زنان جهان صدیقه کبری فاطمه زهرا سلاما... علیها، معیار تشخیص شخصیت متشخص زنان برای هر مرد و زن ولو بیسواد است. و نیز دختران این بانو، حضرات عالیات زینب کبری و ام کلثوم الگوی زنان هستند و حاصل زندگی عاشقانهاش با همسری که آیت کبرای حق، علی ولیا... است. نیز پارهای از همسران امامان ما علیهمالسلام و همسر و فرزندان امام حسین سیدالشهدا و حضرت معصومه علیهالسلام فرزند امام موسی کاظم علیهالسلام که این بانو مقام آخرالزمانی دارد و حضرت امالبنین که ائمه معصوم توجه خاص با او و شفاعت او دارند و حضرات حکیمه و نرجس خاتون منجیزا و.... همه با مراتب گوناگونشان گویای ظرفیت تربیتی و عملی بیکران اسلام است و عملا عالیترین الگوی معرفتی همگانی و زنده را برای پیروی هر بانو از پیرزن کوهنشین فاقد توان خواندن تا بانوان عالم و دانشور اهل پژوهش در کلام و کنش انسانها فراهم میآورند و اما مسلمانان به جای توجه صرف به وحی و روایات و الگوهای عملی پاک و رشد یافته و حدیث و تفکر و آثارشان گرفتار انواع کژگونگیها و فهمهای غلط میشوند. این فهمها یا درنفس و ظلمت قلب و روح ما و تفکر ما ریشه دارد یا در وساوس شیطان لعین. و یا در نظامات غلط اجتماعی کهن و جدید و تمدن شیطانی. چه نظام اجتماعی کوچک مثل خانواده و قوم و قبیله یا نظام فرهنگ شهری یا فرهنگ ملی و... که همه جا باید با آن مقابله شود.
اسوههای اسلام در عبودیت
میتوان در باره عظمت بانوان خاندان که خود از چهارده معصوم نیستند لیک تجلی عالی معرفت و عملانداز حضرت خدیجه تا حضرت زینب و بهویژه حضرت معصومه با نقش آخرالزمانی کنونیاش نمونهوار سخن گفت و فضایل عجیب و غریب این اسوههای اسلام را بر شمرد و نقششان را در شیطانزدایی در عصر حاضر و زندگی نورانی و سرشار از معرفت و عمل و تجلی حیات قرآنیشان بازنمایی کرد. من نمیخواهم درباره خدیجه کبری سخن گویم که خود آیت عشق و نمود عشق و باور و ایمان توحیدی و رابطه بنده ناب با خدایش و رابطه پروردگارش با اوست. و تجلی بیداری و عشق و عقل و ایمان به حق متعال و نبی برگزیده اوست و همه فرمانهای الهی در همه قلمروهای معرفتی و عملی و اخلاقی و عبادی را پیشرو بوده است از یقین عینی به عالم غیب و ولایت و محبت و تقوا و مقاومت بر حق و رفق و عدل و فضایل فراوان دیگر چون عصمت گریز از مکروهات عفت و گناه نکردن و راستی و صدق و بصیرت و شاهد بودن و نماز و زکات و صبر و جهاد و انفاق همه چیز خویش و زایش و پرورش بهترین انسان و...
حضرت خدیجه در قلمرو استواری در عبودیت در میان غیرمعصومان 14گانه، نظیر ندارد و جای خود دارد. بلکه حضرت امالبنین، بانوی دیگری که بلاواسطه ارتباط سببی با اهل بیت وحی داشته و مرتبه حضرت خدیجه و معصومه را ندارند، دارای چنان جایگاه رفیع الگویی برای ما هستند که برای عالمان ربانی و عارفان صمدانی درس آموزند و تصویر روشن و جمیلی از الگوهای جاودانه تربیتی اسلام و در ستیز وجودی و عملی با الگوهای شیطانیاند.
فـاطمـههای ناشناس خاندان رسول
متاسفانه نهتنها حقیقت فاطمه بلکه همه فاطمههای پیرو سیده زنان عالم، فاطمه الزهرا ناشناخته مانده است. از فاطمه امالبنین تا فاطمه بنت حسین تا فاطمه معصومه و.... حقیقت فاطمه امالبنین که بنا به حکمت الهی نامش از پیش فاطمه بود، از ناشناختههای تربیتی است. حضرت عقیل نسبشناس تصادفی ایشان را برای مولای ما صدیق اکبر انتخاب نکرد. او در جد با رسولا... و امیرالمومنین مشترک است و از زادگان عبد مناف است و در بنیکلاب مشهور به صدق بوده است. در شجاعت زبانزد و شمشیرزنی بوده که مردان جنگجو از او واهمه داشتند. او آموزگار شمشیرزنی امامان حسن و حسین و حضرت ابوالفضل و سه برادرش جعفر و عبدا... و عثمان بود. در خواب عروسیش دیده بود ماه از آسمان بهدامانش فرود آمده و ستاره پر نوری برجهیده و سه ستاره نورانی دیگر نیز. حضرت امالبنین سلام خدا بر او که این روزها مصادف با وفات و در اصل شهادت باطنی اوست، چنان سجایای مادرانه و محبت و معرفتی به فرزندان حضرت زهرا سلاما... علیها داشت که در بدو تولد حضرت عباس علیهالسلام فرزندان حضرت فاطمه را گرد آورد و او را دور سرشان چرخاند.
زنی اهل عفت و ولایت و معرفت بود. خواستگاران فراوان از جمله بارها خواستگاری معاویه را قبول نکرده و از خدا برای همسری مردی پاک و جوانمرد و شجاع طلب میکرد. پیش از ازدواج غرق انوار نور امیرالمؤمنین بود چنان که پس از خواستگاری عقیل برای علی علیه السلام سر از پا نمیشناخت و گفت من از خدا یک مرد حقیقی میخواستم و او مرد مردان نصیبم کرد. او در بدو ورود به خانه حضرت علی وارد نشد مگر از حضرت زینب سلام ا... علیها اجازه خواست.
درمنایع تاریخ اسلام نکاتی آمده و منتشر شده که عینا دریای معرفت و شخصیت شخیص و ایمان و قدرت روحی پاکش را نقل میکنند و خوب است همه بانوان مؤمن ما بلکه زنان جهان این الگوی تربیتی مؤمنانه را کامل بشناسند.
جاهلیت دخترکش در سیمای فرهنگ مدرن
دربرابر این منابع تربیتی بیبدیل عملی، به سبب خیانت بنی سقیفه الگوهای معصوم و غیرمعصوم از پاکان خاندان در محاق فرو رفت و بهجایش منابع فاسد گوناگون جایش را گرفت. اولین این منابع غلط تربیتی تأثیر گذار بر تربیت ما نگاه بردهدارانه کهن و ارباب رعیتی در برخورد با زنان است. جاهلیت مدرن در برخورد با زن همان جاهلیت دخترکش پیش از اسلام را ادامه میدهد و خشونت و تجاوز توهین جنسی و آزار بر زنان را عادیسازی کرده است. فرهنگ ارباب رعیتی و بیگانه با عدالت و منبع تفکر بردهدارانه درخصوص زن است و متأسفانه سبب عرف و سنتهای کهنی درضمیر ما شده که مردم آن را با اسلام اشتباه میگیرند. این رفتار غلط سنتی و رفتار کنیزوار با زن را دینی میپندارند و اسلام از همان آغاز با آن جنگید و خدا با آفرینش فاطمه سلام ا... علیها همچون کانون آفرینش و تعیین اسما و زهدان خاندان خدا تا ابد بهروشنی و با نمونه واضح عینی راه را روشنایی بخشید.
انبوه جنایت عیله زنان در جامعه لیبرال
دومین منبع فساد تولید تصورات غلط و عمل نادرست، خودخواهی و نفس تربیت نشده مردان است. بیرحمی و ظلم و استبداد و بیاحترامی به زنان از سوی مردان و تجاوزشان به حقوق زنان ریشه در بیمعرفتی و عدم تهذیب نفس و خشونت افراد بیتقوا دارد. این عدم تزکیه و تقوا خاص مرد نیست.
چهبسا زنان اگر قدرت بیابند و در جامعه زنسالار وقتی فرمان خدا نفی میشود و زنان راه پرهیزگاری و خویشتنداری و ریاضت برای زدودن خودرأیی و کبر را پیشه نمیکنند، همین رفتار بیرحمانه از سوی آنان علیه مردان رخ میدهد. در همین جامعه لیبرال انبوه جنایت زنان اسیر شیطان و نفس سوء رخ میدهد. در جامعه سنتی، مردان بیتقوا به سبب سیطره و زورو بیپناهی زنان و فقدان قوانین حمایت از حقوق زن، زنان را آزار میدهند و اسیر خشونت وحشیانه و ضرب و جرح و محروم کردنشان از حقوق الهی و اسلامی و آزار کلامی و توهین میکنند. در جامعه مدرن لیبرال که ظاهرا قانون از زنان به نحو فریبکارانهای دفاع میکند، میزان آزار جسمی و جنسیتی و تبعیض اجتماعی و زیر پا نهادن حقوق و شخصیت زن و از او کالای جنسی ساختن حدی ندارد.
شوخی، حقه و نیرنگ بزرگ جهان مصرفگرای سرمایهسالار آن است که به اسم آزادی و مخالفت با مردسالاری زن را به سوی عریانی همچون نشانه تمدن، فرهیختگی، آزادگی و استقلال سوق میدهد. با این مکر شیطانی مردان بیتقوا و حریص و شهوتپرست جامعه مدرن در همهجا بیمانع و به رایگان از تمتع جنسی بهره میگیرند و این را به قاعده و عرف مدرن تبدیل کردهاند و زنان سادهلوح و فاقد تهذیب اخلاقی را اغوا کرده و به ابزار زنده التذاد شهوانی در کوچه، خیابان، اداره، مترو، رستوران، مهمانی و همه جا بدل میسازند. البته با این فرهنگ وحشی خود همخواه ناخواه گرفتار اخلاق بهائم و خوکان شده و همسران و دختران نیمبرهنه خود را در معرض تمتع حرام عمومی قرار میدهند. یا بهناچار تسلیم اتمسفر و فضا و جو جامعه مدرن میشوند. بدینسان سومین منبع جهان مدرن است که نگاه غلط به زن را جهانی کرده است. اینها منابع اولیه تربیت ضداسلامی در برخورد خشونتبار و موهن به زن است.
تکلیف ما در جامعه وحشی مدرن
انقلاب اسلامی انبوه تکالیف و منشهای اصلاحطلبانه با مقیاس جهانی بر دوش گرفته تا با انسانی کردن جامعه وحشی مدرن یاری رساند. این یاری بهصورت معرفت و شناخت برای عمل اجتماعی تحقق خواهد یافت اما این امر اصلا ساده نیست و جهادی است که تا ظهور رهبر و منجی جهان باید ادامه یابد. موضوع این نیست که استکبار و شیاطین در حد مخالفت فکری و گفتاری با انقلاب اسلامی در میافتند تا موفق به اجرای ارکان اصلی اسلام در جامعه و تشکیل جامعه سالم نشود، بلکه حجم توطئههای ویرانگر از محدوده واکنش ضدفرهنگی به تخریب سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی تجاوز میکند. این ویرانگری و ممانعت نه از خارج، بلکه در درون جمهوری اسلامی هم رخ میدهد. اقشار شیطانزده و غربگرا و رباتهای طبقاتی و حزبی و سحرزدگی و جنزدگی نسلی و اتکا به شهوت و نفاق و عصیان و نفوس زشتکار ابزارهای نظام استکباری و فسادانگیز در مقابله با جمهوری اسلامی علیه اجرای اسلام و ممانعت از تشکیل الگوی زیست سالم است. تحمیل بحرانها هدفش وانمودی ابلیسی است تا بگویند از اسلام کاری ساخته نیست. حتی نیروهای لیبرال و مدرنگرای درون حکمرانی و قدرتهای سیاسی و مدیران نامحرم، نسبت به انقلاب و رفرمیستهای بیگانه با قرآن و عترت و اسیر آگاهی و قدرت مدرن در خدمت همین امر شیطانی چوب لای چرخ انقلاب اسلامی میگذارند.
مسأله زنان در جامعه ما با چنین چالشهایی برای حفظ شأن الهی و شرافت زنان مواجه است. نعمت عظیم ولایتفقیه رساندن همین حقایق عدالتخواهانه اسلام ناب، در جایگاه عمل حکمرانی به کل مردم جهان در همه شئون زندگی اجتماعی از جمله مسأله زنان است و تلاش برای اجرای آن تا حد وسعمان. این تکلیف ماست تا ظهور امام موعود عدل جهانی(عج).
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: پیشرانی عدالت در قلمرو مسأله زن
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران