سردار سلیمانی با پاسبان درگیر شد و با یک ضربه فنی نقش زمینش کرد /فکر کردند چریک ها از تهران آمده اند!

سردار سلیمانی با پاسبان درگیر شد و با یک ضربه فنی نقش زمینش کرد /فکر کردند چریک ها از تهران آمده اند!
خبر آنلاین

علی محمدی یکی از همشهریان سردار سلیمانی تعریف می‌کند: «قبل از انقلاب من و قاسم با هم رفتیم هتل کسری در کرمان و با روزی ۲۵ ریال مشغول کار شدیم. او سر میزها غذا سرو می‌کرد.

تصاویری دیده نشده از سردار بلندپایه سپاه که ترور شد /سیدرضی گفت نزدیک بود مایلر برگردد روی من و بمیرم!

آن زمان، بی‌حجابی در شهرها عادی بود. دختری با پوشش نامناسب داشت از سر چهارراه رد می‌شد. یک پاسبان شهربانی آنجا ایستاده بود و به دختر اهانت کرد. قاسم از توی هتل این صحنه را دید؛ نتوانست این اهانت را ببیند و تحمل کند.

از هتل بیرون رفت و زیر کلاه پاسبان زد و کلاهش را انداخت. تا پاسبان به خودش بیاید، قاسم با او درگیر شد و با یک ضربه فنی نقش بر زمینش کرد.

به شهربانی گزارش دادند. مأموران شهربانی آمدند قاسم را دستگیر کنند و ببرند. فرار کرد و رفت اتاق کارگرها زیر تخت پنهان شد. سرهنگ آذری رئیس شهربانی بود. به لابی هتل آمد. عربده می‌کشید: «من این‌ها را پیدا می‌کنم و پدرشان را در می‌آورم.»

او را پیدا نکردند و رفتند. شهربانی‌چی‌ها می‌گفتند: «چریک‌ها از تهران آمده بودند؛ زدند و رفتند!»

منبع: کتاب «ژنرال» به تألیف محمد مردانیان

۲۷۲۱۵

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: سردار سلیمانی با پاسبان درگیر شد و با یک ضربه فنی نقش زمینش کرد /فکر کردند چریک ها از تهران آمده اند!