اگر سنت بگذارد، اکبر کرمی - Gooya News

در چالش با نوشته‌ی «روشن‌فکرستیزی مردم‌ستیزی است» یکی از خواننده‌گان محترم گویا (۱) پرسیده است:

«چند مثال زنده و گویا و مشخص از نقد و جهان جدید و ستیز و جهان سنّتی» پیش بگذارید.

به باور او «در این جهان پُر از جنگ و ستیز و بربرمنشی آدم دچار سرگیجه» می‌شود! او پاره‌گفت زیر چالیده است.

«نقد، سنت جهان جدید و ادامه‌ی دوست‌داشتن دیگری است، در حالی که ستیز، سنت جهان سنتی است. ستیز برآمد نفرت و تنگ‌نظری است. ستیز ادامه‌ی عصبیت قومی است؛ و تکاپویی است برای از میان برداشتن دیگری. آن‌که سر ستیز دارد، دریافتی از جهان‌ها‌ی جدید، گوناگونی و چندگانه‌گی ندارد. او کودک‌مانده‌ای است که قدکشیده؛ و در توهم نورآباد کودکانه‌ی خود به زورآباد کشیده شده است. (و می‌شود.) او می‌خواهد پیچیده‌گی‌ها جهان را بانادانی‌ها‌ی خود ساده کند؛ و کلاف درهم سیاست را به زور لگد بگشاید.» (۲)

آورده است: «شاید آقای کرمی ما را دنبال نخود سیاه می‌فرستد یا همه‌ی جهانیان سنّتی‌اند؟»

کمی تا قسمتی حق با اوست. همان‌طور که ناقد به طعنه گفته‌ است این «جمله‌ی زیبا» با ظاهر جهان جدید هماهنگ نیست! من چالش گر و پرسش او را ستایش می‌کنم؛ زیرا او شجاعت آن را داشته‌ است که بگوید، یکی از پیچیده‌گی‌ها‌ی جهان جدید را دریافت نمی‌کند؛ و گیج شده است! من متفکران زیادی را دیده‌ام که همین مشکل را در دریافت جهان‌ها‌ی جدید دارند، اما شجاعت پیش‌گذاستن پوست کنده‌ی آن را ندارند؛ و نمی‌توانند بلندبلند در باره‌ی آن با دیگران گفت‌وگو کنند؛ و از پیچیده‌گی‌ها‌ی آن خبر بگیرند؟ داو ناقد محترم آن است که جهان جدید لبریز «از جنگ و ستیز و بربرمنشی» است؛ چنان‌که «آدم دچار سرگیجه» می‌شود و از خود می‌پرسد شاید جهان جدید وجود ندارد؟! به داوری او جهان جدید به جا‌ی انتقاد گرفتار جنگ و کش‌مکش‌ها‌ی بسیار، کشدار و بی‌پایان است.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: اگر سنت بگذارد، اکبر کرمی - Gooya News