سهم قهرمانان ملی از سینمای ایران

سهم قهرمانان ملی از سینمای ایران
خبرگزاری دانشجو

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ صنعت سینما در کمپانی‌های بزرگ غربی سالهاست که به صنعت قهرمان سازی تبدیل شده است. صنعتی که هر ساله با طراحی و ساخت بدل‌هایی از قهرمانان مردمی به جامعه جهانی معرفی می‌شوند تا در قدم بعدی در جایگاه الگوگیری برای مخاطبان قرار گیرند. کمپانی‌ها به واقع درک کرده اند که در جامعه جهانی آنچه نیاز مخاطب را برای ایجاد حس امنیت شکل می‌دهد داشتن الگویی هر چند غیر واقعی، اما ابرقهرمانی است.

درواقع فیلمسازان غربی دانسته اند در جامعه‌ای که کمتر قهرمان واقعی را می‌توان یافت که شخصیت رسمی و قابل قبول در سطح جامعه از سوی تمامی افراد داشته باشد بهترین اقدام قهرمان سازی است.

در شرایطی که دنیای غرب هر ساله به تولید ابرقهرمان‌های فانتزی می‌پردازد و در سطح بین المللی آن‌ها را معرفی میکند، سینمای ایران با داشتن قهرمان‌های واقعی که نام آن‌ها نیز در سطح بین المللی شنیده شده است از این ظرفیت استفاده نمی‌کند.

با گذشت چهارسال از شهادت سردار قاسم سلیمانی هیچ خبری مبنی بر تولید فیلم سینمایی از شخصیت و اقدامات ایشان منتشر نشده است. اگرچه مستند و کتاب‌های بسیاری از ایشان تولید و منتشر شده است، اما جای خالی یک فیلم سینمایی که بتواند در سطح ملی و بین المللی جایگاه شخصیت شهید را نشان دهد احساس می‌شود. حال سوال اینجاست که چه موانعی سبب این کم کاری در این حوزه شده است؟! آیا ضرورت ساخت فیلم سینمایی برای چنین شخصیتی باتوجه به جایگاه ایشان در کشور و خارج از مرز‌های ایران هنوز برای مدیران فرهنگی واضح نشده است؟! آیا موانعی همچون بودجه یا تیم تولید دلیلی بر بی توجهی به این مسئله است؟!. پاسخ هر یک از سوالات فوق هر آنچه که باشد بازهم دلیلی بر نادیده گرفتن این مهم نیست.

سینما علاوه بر اینکه یکی از بزرگترین صنعت سرگرمی در دنیا است، از ویژگی‌های مهم دیگر آن تاثیرگذاری در سطح یک رسانه است. رسانه‌ای که می‌تواند تمام مخاطبین خود را از سراسر جهان در هر جایگاه و گروه‌های مختلف فرهنگی و اعتقادی تحت تاثیر قرار دهد. یک فیلم سینمایی توانایی آن را دارد که نگاه دنیا را نسبت به جامعه یا شخصیتی تغییر دهد و موج جدیدی از رویکرد‌ها را سبب شود. به همین دلیل بسیاری از کشور‌های صاحب صنعت سینما از این قدرت استفاده کره و دست به تولید آثاری می‌زند که روایتگر آن چیزی باشد که در راستای اهدافشان تلقی می‌گردد و نه تنها در جامعه خود بلکه در سطح بین المللی توجه‌ها را به خود جلب می‌کند.

با گذشت ۴۴ سال از انقلاب اسلامی و وقوع رویداد‌های متعدد و تاثیرگذار در جریان حیات سیاسی و اجتماعی کشور، ضرورت پرداخت به شخصیت‌هایی که به عنوان نقطه عطف این رویداد‌ها هستند از چند جهت ضروری است؛ یک. الزام معرفی شخصیت‌های ماندگار و تاثیرگذار برای معرفی به نسل‌های آینده کشور که با آشنایی از گذشته خود به هویت ملی آگاه باشند. دو؛ با ظهور رسانه‌های نوین و از سوی دیگر سیاهنمایی دشمنان در فضای مجازی و شکل گیری چهره‌ای غیر واقعی از قهرمانان ایرانی در میان مردم جهان، سینما بهترین معرف و رسانه برای آشکار کردن واقعیت و جایگاه شخصیت‌های ملی است. در دنیایی که قدرت‌های بزرگ دنیا از بستر رسانه برای غلبه‌ی روایت خود استفاده می‌کنند حضور در این میدان باتوجه به ظرفیت‌های بالای سینما در ایران ضروری است. سه؛ با نگاهی به آثاری ساخته شده درباره شخصیت‌های نامی کشور و بازخورد قابل توجه مخاطبان به آن می‌توان نتیجه گرفت که مخاطبان سینما نیزبه این دست آثار علاقمند هستند و آن را دنبال می‌کنند. علی الخصوص با فراتر رفتن از سطح مخاطبان ملی، با نگاهی به مخاطبان بین المللی برخی آثار سینمایی و اقبال مخاطبان سایر کشور‌ها به آن، مهر تاییدی بر جایگاه سینمای قهرمان محور ایران است.

با نگاهی به آمار تولیدات فیلم‌های سینمایی دفاع مقدس و تفکیک آن از فیلم‌های سینمایی که صرفا به شخصیت قهرمانی ملی پرداخته اند خواهیم دید که در چند دهه اخیر تولیدات ژانر جنگی - بیوگرافی به زیر ده اثر می‌رسد. اگرچه که نمی‌توان پرداخت به قهرمانان ملی را صرفا به فرماندهان و چهره‌های شاخص جنگی محدود کرد.

از جمله فیلم‌هایی که در سال‌های اول انقلاب اسلامی درباره یکی از قهرمانان ملی کشور در سینمای ایران ساخته شد، فیلم سینمایی «سردار جنگل» به کارگردانی امیر قویدل است که در سال ۱۳۶۲ ساخته شده است، این فیلم درباره رشادت‌های میرزاکوچک خان جنگلی است که از جمله شخصیت‌های ملی- تاریخ ایران بعد از جنگ جهانی اول است.

از دیگر شخصیت‌های مبارز مذهبی-سیاسی در دوره حکومت پهلوی شهید علی اندرزگو بود در شکل گیری انقلاب اسلامی بی تأثیر نبود. سینما در دهه ۶۰ تولیداتی در خصوص قهرمانان این دهه نیز داشته است. از این رو فیلم سینمایی «تیرباران» به کارگردانی علی‌اصغر شادروان که در سال ۱۳۶۵ و درباره بخشی از زندگی و چگونگی شهادت علی اندرزگو ساخته شده قابل اشاره است.

از اواسط دهه ۶۰ تا اواخر دهه ۷۰ سینما به فراخور نیاز روز به سوی تولید فیلم‌هایی با موضوع دفاع مقدس رفته بود که همین فیلم‌ها نیز بیشتر روایتگر داستان‌های هشت سال جنگ به شمار می‌رفت و کمتر فیلمی با موضوع قهرمان ملی دفاع مقدس ساخته شده بود.

سال ۱۳۸۷ جواد اردکانی فیلمی درباره شهید عبدالحسین برونسی با نام «به کبودی یاس» جلوی دوربین برد، شهید برونسی از جمله مبارزان دوره پهلوی بود که مدتی نیز در زندان‌های ساواک بسر برده و بعد از انقلاب نیز برای مبارزه با نیرو‌های متجاوز بعثی به جبهه جنگ می‌رود و در نهایت به شهادت می‌رسد.

یک سال بعد هم همین کارگردان دست به ساخت یک فیلم پرتره دیگری درباره یکی دیگر از قهرمانان جنگ می‌زند و این بار بخشی از زندگی شهید محمود کاوه را به تصویر می‌کشد که در سال ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۲ به شهادت می‌رسد. فیلم سینمایی «شور شیرین» در سال ۱۳۸۸ ساخته می‌شود، اما این فیلم نیز همانند دیگر فیلم اردکانی با نام «به کبودی یاس» اثری چندان با کیفیت به شمار نمی‌رفت که بتواند در جذب مخاطب در سینما موفق باشد.

«فرزند صبح» ساخته بهروز افخمی در سال ۱۳۸۹ که به صورت محدود آن هم در جشنواره فیلم فجر برای مخاطبان اکران شد، فیلمی درباره رهبر بزرگ انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) است که تنها بخش‌هایی از زندگی ایشان را به تصویر کشیده بود. هرچند هزینه بسیار بالایی برای ساخت این اثر سینمایی صورت گرفت و داستان فیلم روایتی از زندگی امام (ره) از بدو تولد تا ۷ سالگی ایشان و بخش‌هایی نیز درباره دستگیری ایشان در تاریخ پانزده خرداد بود، اما این اثر نیز ابتدا به دلیل اختلاف میان تهیه‌کننده و کارگردان دچار حاشیه شد و بعد‌ها که بهروز افخمی در مقام کارگردان نسخه مطلوب خود را تدوین و آماده نمایش کرد، حاشیه‌های دیگری مانند اعتراض خانواده فرهاد مهراد به استفاده از قطعات این خواننده در فیلم، تبدیل به دست‌انداز‌هایی در مسیر نمایش عمومی آن شد.

سال ۱۳۹۲ فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ۲ روز از زندگی شهید چمران آن هم در ماجرای پاوه را به تصویر می‌کشد. در این فیلم علاوه بر شهید مصطفی چمران شاهد کاراکتر شهید اصغر وصالی با بازی بابک حمیدیان از دیگر قهرمانان ملی دوران دفاع مقدس بودیم.

فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان است که در سال ۱۳۹۴ ساخته شد، درباره جاوید الاثر احمد متوسلیان است که از جمله فرمانده‌های جنگ ایران و عراق بود که در سال ۱۳۶۱ در لبنان ربوده شد.

بهرام توکلی سال ۱۳۹۷ با فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» داستان زندگی جهان پهلوان تختی از دوران کودکی تا آخرین لحظات زندگی غلامرضا تختی را به تصویر می‌کشد. مهدی جعفری سال ۱۳۹۷ فیلم سینمایی «۲۳ نفر» از بیست و سه نفر اسیر در زندان‌های رژیم بعثی بود که توانست از سوی مخاطبان با استقبال خوبی همراه شود. سال ۱۳۹۹ نیز فیلم سینمایی با نام «تک تیرانداز» به کارگردانی علی غفاری بخشی از زندگی شهید عبدالرسول زرین معروف‌ترین تک تیرانداز ایرانی را به تصویر کشیده است. تک تیراندازی که در طول جنگ و براساس شنیده‌ها توانسته است بیش از ۲ هزار نفر را بکشد.

نکته جالب این است که سینمای هالیوود در سال ۲۰۱۴ فیلمی با نام «تک تیرانداز آمریکایی» را تولید می‌کند که داستان کریس کایل معروف‌ترین تک تیرانداز آمریکایی است که ۱۶۰ مورد کشتن در جریان حضور در عراق را به ثبت رسانده است. فیلمی که توانست در جهان مورد استقبال قرار گرفته و در شناخت این شخصیت به این جهانیان بسیار تأثیرگذار باشد.

فیلم سینمایی «منصور»، «موقعیت مهدی»، «هناس»، «غریب» هریک پرتره‌ای از زندگی قهرمانان ملی در عرصه جنگی و علمی کشور هستند که در دوسال گذشته تولید شده و توانسته اند بازخورد خوبی از سوی مخاطبان داشته باشند. از همین رو انتظار می‌رود که با پرداخت به زندگی قهرمانانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی در هنر سینما، گامی جدی در خصوص رشد و پرورش سینمای قهرمان محور صورت گیرد.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: سهم قهرمانان ملی از سینمای ایران